حسبه؛ تشکیلات اداری نظارت بر بازار در قرون اولیه اسلامی

حسبه؛ تشکیلات اداری نظارت بر بازار در قرون اولیه اسلامی

۰۶ آذر ۱۳۹۳ 0

حسبه يكى از تشكيلات ادارى، مذهبى مسلمانان در دوره خلافت اسلامى بوده كه وظيفه آن نظارت بر اداره امور شهرى و رفتار شهروندان بر پايه احكام دينى به ویژه در بازار بوده است . اين سازمان وابسته به تشكيلات قضايى بوده و رياست آن را محتسب بر عهده داشته است . سازمان حسبه پيش از آن كه هويتى ادارى داشته باشد، دينى بوده است و بنا بر ديدگاه انديشمندان مسلمان  پيوند  نزدیکی با فريضه امر به معروف و نهى از منكر داشته است

تاریخچه پیدایش حسبه در سرزمین های اسلامی

  • برخى تاسيس اين سازمان را به زمان حكومت رسول خدا صلى الله عليه و آله در مدينه باز مى ‏گردانند .
  • عده ‏اى بر اين باورند كه عمربن خطاب، دومين جانشين پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، بنيان گذار اين نهاد نظارتى و اولين محتسبى بود كه دره (تازيانه) در دست گرفت. قلقشندى اولين كسى
  • خانم سهام ابوزيد مدعى است كه ظهور تشكيلات حسبه به دوره امويان و زمان حكومت هشام بن عبدالملك (105- 125 ه) باز مى‏ گردد

واژه حسبه به اداره امور بازار در دوره اموى، به ندرت در منابع آمده است و بيش‏تر از عبارت «العامل على السوق‏» و «والى السوق‏» و «صاحب السوق‏» و «العريف‏» به جاى محتسب و نيز «استعمله على السوق‏» و «ولى على السوق‏» و امثال آن براى حسبه استفاده شده است.

  • باور ديگر آن است كه پيدايش حسبه در زمان منصور عباسى (136- 185ه) بوده است.
  • عده ‏اى مهدى عباسى (158- 169ه) را اولين كسى مى‏دانند كه منصب محتسبى را پديد آورد.

 گر چه نشانه ‏هاى اندكى از كاربرد واژه حسبه به معنى نظارت بر بازار در اواخر دوره امويان وجود دارد، اما آغاز حسبه به عنوان يك نظام ادارى نوپا، به آغاز حكومت عباسيان و به احتمال قوى به عصر منصور عباسى باز مى‏ گردد . 
آن چه اين گمان را قوت مى ‏بخشد موقعيت‏ برتر پايتخت تازه تاسيس عباسيان بود كه در زمان منصور عباسى با دقتى شگرف و نقشه ‏اى ماهرانه بنيان نهاده شد . بغداد كه در قلب سرزمين‏هاى اسلامى جاى داشت‏ با راه‏هاى مواصلاتى آبى و خاكى و با شهرسازى نوين، در اندك زمان به مركز بزرگ مبادله كالا و تجارت تبديل شد و طبيعى است كه چنين شهرى نياز به سازمانى كارآمد و قدرتمند براى مراقبت از بازارها داشته باشد و از اين رو سازمان حسبه مى‏ توانست‏ با تكيه بر تجارب عصر اموى در نظارت بر بازارها، خاصه زمان هشام‏بن عبدالملك،  و نيز دستورالعمل‏ هاى شرعى به يادگار مانده از بزرگان صدر اسلام، اين وظيفه حساس را در عرصه اقتصادى و سپس با گسترش اين سازمان، در حوزه دينى و اخلاقى، بر عهده گيرد  .به هر روى، گر چه نشانه ‏هاى اندكى از كاربرد واژه حسبه به معنى نظارت بر بازار در اواخر دوره امويان وجود دارد، اما آغاز حسبه به عنوان يك نظام ادارى نوپا، به آغاز حكومت عباسيان و به احتمال قوى به عصر منصور عباسى باز مى‏ گردد .

تاریخچه پیدایش حسبه در سرزمین های غربی

  • سازمان حسبه در سرزمين‏هاى غربى اسلامى پس از استقرار فاتحان عرب و مسلمان، بر اساس الگوهاى شرقى، كار خود را آغاز كرد.ابتدا وظايف محتسب بر عهده واليان و صاحب شرطه بود و پس از چندى، قاضيان عهده دار اين منصب شدند .
  • در افريقا اولين محتسب، سحنون‏بن سعيد (م 240ه) بود . وى بزرگ فقيه مالكى قيروان بود كه در حكومت محمدبن اغلب (226- 243ه) به مقام قضا رسيد و در سال 234 هجرى هم زمان منصب حسبه را نيز پذيرفت . او اولين قاضيى بود كه مسؤول حسبه بازار شد و پيش از او اين وظيفه بر عهده واليان بود .
  • در اندلس پيشينه نهاد حسبه به عهد امارت هشام‏ بن عبدالرحمن (72- 180ه) باز مى ‏گردد . وى فطيس‏بن سليمان (م حدود 205ه) را سرپرست ‏بازار كرد .
  • در غرب اسلامى تا قرن‏ها از اصطلاحات «خطه السوق‏» ، «ولايه السوق‏» و «احكام السوق‏» به جاى حسبه و نيز از واژه «صاحب السوق‏» به جاى محتسب استفاده مى ‏شد .
  • ابن بشكوال كه در قرن ششم هجرى مى‏ زيسته در شرح احوال يكى از محتسبان به نام ابن‏ مشاط رعينى قرطبى (م 397ه) مى ‏گويد: «او به احكام حسبه گماشته شد كه نزد ما «ولاية السوق‏» ناميده مى ‏شود» .
  • اولين تاليف مستقل در موضوع حسبه نيز احكام السوق اثر يحيى ‏بن عمر اندلسى (م 289ه) مى ‏باشد .
  • وجود تاليفاتى كه به صراحت از حسبه و محتسب ياد كرده است نشان از رواج اين اصطلاح در قرن پنجم هجرى دارد . كتاب آداب الحسبه سقطى مالقى (م حدود 500ه) و رساله ابن‏عبدون اشبيلى در قضا و حسبه (قرن 6ه) كه هر دو به كوشش لوى پروونسال در مجله آسيايى به چاپ رسيده است از اين دست تاليفات به شمار مى ‏آيند.

 امام علی علیه السلام و اصل  نظارت عمومی

توصیه به عمال برای نظارت بر زیردستان: در یک بخش نامه ها و دستورات کتبی ایشان به استانداران را داریم که مرتب بر نظارت بر کار عمال تأکید دارند و نمونه روشن آن عهد اشتر است که در نهج البلاغه نامه 53 درج شده و نمونه هایی در متون دیگری هم مانند دعائم الاسلام آمده است.

نظارت امام بر کار عمال و انتقاد از آنان: بخش دیگر نظارت های ایشان بر کار عمال است که نمونه روشن آن نامه هایی است که حضرت با شنیدن اخباری از تخلفات آنان برای آنان نوشته‌ اند.

نظارت شخصی در بازار:  بخش سوم نظارت شخصی ایشان در بازار در نقش یک محتسب و ناظر است. در این باره هم نقل هایی در اختیار داریم که نشان می دهد امام در فرصت های مناسبی که در اختیار داشت در بازار حرکت کرده و بر امر خرید و فروش نظارت می کرد. این امر منافات با آن نداشت که کسانی مسؤولیت این کار را از سوی وی عهده دار باشند. به خصوص می توان تصور کرد که در مواقعی که خود قصد خرید داشت، کار نظارت را هم انجام می داد.از امام صادق از پدرش نقل شده است که امام علی علیه السلام با دره خود در بازار می گشت.(انساب الاشراف: ج 2 ص 141).


منابع:

[1]دکتر احمد بادکوبه هزاوه،اولین نشانه های نهاد حسبه در سرزمین های اسلامی،مجلات تاریخ اسلام،شماره 7

[2]رسول جعفریان،  امام علی علیه السلام و نهاد حکومت اسلامی(1)،سایت کتابخانه تخصصی ایران و اسلام
 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث