مراحل و اقسام تحدّي در قرآن

مراحل و اقسام تحدّي در قرآن

۰۷ فروردین ۱۳۹۴ 0
 

مفهوم تحدی در قرآن 

تحدی، در لغت یعنی مبارزه طلبی و معارضه كردن، و در اصطلاح یك واقعیت تاریخی قرآنی است كه عبارت است از امر خداوند به مخالفان و منكران وحی قرآن و صدق نبوت حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ كه اگر طبق ادعای خود، قرآن را مجعول و پیش خود ساخته و اساطیر الاولین می‎دانند، نظیر آن را بیاورند.[1] 

آیات تحدی در قرآن 

آیات تحدی در قرآن به دو صورت مطرح گردیده‎اند:[2] الف. تحدی به صورت عام و كلی؛ ب. تحدی به صورت خاص و جزئی؛ 
آیاتی كه تحدی به صورت كلی در آن ها مطرح شده است به ترتیب نزول از این قرارند: 
1. «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً»[3] 
«بگو اگر جن و انس اتفاق كنند كه همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد، هرچند یكدیگر را در این كار كمك كنند».[4] 
2. «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ».[5] 
«آیا آن‎ها می‎گویند: «او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است»؟ بگو: «اگر راست می‎گویید، یك سوره همانند آن بیاورید، و غیر از خدا هر كس را می‎توانید (به یاری) طلبید!» 
3. «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ» 
«آیا می‎گویند: «او به دروغ این قرآن را به خدا نسبت داده و ساختگی است؟» بگو: «اگرراست می‎گویید، شما هم ده سوره‎ی ساختگی همانند این قرآن را بیاورید؛ و تمام كسانی را كه می‎توانید، ـ غیر از خدا ـ برای این كار دعوت كنید!». 
4. «أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا یُؤْمِنُونَ فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِینَ»[6]. 
«یا می‎گویند: قرآن را به خدا افترا بسته؟ ولی آنان ایمان ندارند، اگر راست می‎‏گویند سخنی همانند آن بیاورند.» 
5. «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِینَ»[7] 
«و اگر درباره آن چه بر بنده خود (پیامبر) نازل كرده‎ایم شك و تردید دارید، (دست كم) یك سوره همانند آن بیاورید، و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ فرا خوانید اگر راست می‎گویید. پس اگر چنین نكردید ـ كه نخواهید كرد ـ از آتشی بترسید كه هیزم آن، (بدن‎های مردم (گنهكار) و سنگها (بتها) است، و برای كافران آماده شده است!». 
در آیات قرآن كریم، گاه تحدی به كل قرآن، گاه به ده سوره و گاه به یك سوره از آن صورت گرفته است. این گونه تحدّی زمینه ساز این سؤال شده است كه راز این درخواست‎ها و همانند خواهی‎های متفاوت چیست؟ 
پاسخی كه معمولا داده می‎شود این است كه قرآن با این شیوه، تحدی از اشد به اخف نموده است تا اعجاز قرآن بهتر به كرسی نشیند. در آغاز درخواست كرده تا همانند كل قرآن را بیاورند. پس از آن كه تلاش برای همانندآوری كل قرآن صورت گرفت و ناتوانی بشر از آوردن همانند آن روشن شد، ده سوره همانند سور قرآن را می‎طلبد و پس از تلاش و اثبات عجز آنان از آوردن ده سوره، قرآن از آنان می‎خواهد كه یك سوره همانند قرآن بیاورند. به این ترتیب قرآن مجید سه بار با فاصله‎ی زمانی انگیزه‎های مردم را به سوی همانند آوری قرآن سوق داده و عجز آنان از آوردن همانند قرآن را در سه مرحله با سیر از دشوارتر به آسان‎تر به اثبات رسانده است. 
این پاسخ، بر یك پیش فرض استوار است و آن این كه نزول و به ویژه ابلاغ آیات یاد شده به ترتیبی بوده باشد كه در این پاسخ مطرح شده است. به این معنی كه اوّل آیات تحدی به كل قرآن، سپس آیات تحدی به ده سوره و در نهایت آیات تحدی به یك سوره نازل شده است. در حالی كه در آیات قرآن هیچ شاهدی بر این مدّعا وجود ندارد. 
بعلاوه قول مشهور بین مفسران و دانشمندان علوم قرآنی آن است كه سوره یونس كه مشتمل بر آیات تحدی به یك سوره است قبل از سوره‎ی هود كه مشتمل بر آیات تحدی به ده سوره می‎باشد، نازل شده است.[8] و به این دلیل پیش فرض یاد شده مورد تردید قرار گرفته و پاسخ یاد شده را دچار تزلزل ساخته است. این نكته مفسران را بر آن داشته است كه تبیین و توجیه‎های دیگری را به میان كشند و یا دفاعی ویژه از پیش فرض یاد شده به عمل آورند.[9] 
در این جا به منظور جلوگیری از اطاله‎ی سخن از پرداختن به نقد و بررسی اقوال یاد شده خودداری كرده و به بیان وجهی كه به نظر ما سازگارترین وجه با آیات است اكتفا می‎كنیم. 
گرچه اكثر قریب به اتفاق مفسران و دانشمندان علوم قرآنی مفاد آیات تحدی به مثل قرآن را به كل قرآن دانسته‎اند ولی این احتمال كه مقصود از قرآن در این آیات معنای جنسی باشد و درصدد بیان مقدار معجزه قرآن نباشد به صورت جدّی مطرح است زیرا قرآن از ماده قرائت است و قرائت و تلاوت، هم بر كل قرآن صادق است و هم بر جزء آن. علاوه بر آن هنگام نزول این آیات، تمام سوره‎های قرآن نازل نشده بود. بنابراین نمی‎توان تحدی در این آیات را تحدی به كل قرآن دانست. در این صورت بحث از «ترتیب تحدی» در این مورد رنگ می‎بازد. ولی با فرض پذیرش قول مفسران در این خصوص می‎توان گفت آیات تحدّی در مرحله اوّل ازبشر می‎خواهد كه اگر در خدایی بودن قرآن تردید دارد كتابی همانند قرآن كه دارای همه‎ی امتیازات قرآن باشد بیاورند و پس از آن كه عجزشان ثابت شد تخفیف داده می‎فرماید: یك سوره كه از هر جهت شبیه سور قرآنی باشد و همه امتیازات یكی از سور قرآن را دربرداشته باشد بیاورند، و پس از آن كه از چنین امری نیز عاجز شدند تخفیف داده از ایشان می‎خواهد كه ده سوره بسازند كه هر كدام دارای یكی از جهات اعجاز قرآن باشد بطوری كه مجموع آن ده سوره بتواند ویژگی‎های یك سوره قرآن را دارا باشد. بدیهی است كه ساختن یك سوره كه از هر نظر شبیه یك سوره قرآن باشد، مشكل‎تر از فراهم آوردن چند سوره است كه هر یك در یك جهت شبیه قرآن باشد.پس تحدی از اشد به اخف صورت گرفته و معقول است.[10] 
 
در دسته‎ای دیگر از آیات قرآن، تحدی به صورت خاص مطرح شده است[11] كه تنها به عناوین موضوعات اشاره می‎كنیم: 
1. تحدی به آورنده‎ی قرآن. 
2. تحدی به فصاحت و بلافت. 
3. تحدی به هماهنگی و عدم اختلاف. 
4. تحدی به خبرهای غیبی. 

دامنه‎ی تحدی 

گسترده‎ترین تحدی از میان آیات قرآن در آیه‎ی 88 سوره‎ی اسراء انجام گرفته است. مخاطب این مبارزه طلبی، جن و انس یعنی همه جهانیانند. از این آیه به خوبی استفاده می‎شود كه ابعاد اعجاز قرآن اختصاص به فصاحت و بلاغت و زبان خاص آن كه زبان عربی است نداشته و از جهات مختلف مطرح است؛ و گرنه دعوت به مقابله غیر عرب با یك كتاب عربی بی‎تناسب است.[12] 
لازم به توضیح است كه هم آوردی خواستن (تحدی) در آن نیست كه سخنی همسان و همانند سخن خدا بیاورند به گونه‎ای كه در شیوه‎ی بیان و نحوه‎ی تعبیر كاملاً همانند باشد، زیرا این گونه همانندی جز با تقلید امكان پذیر نیست! بلكه مقصود از «تحدی» آوردن سخنی است كه هم چون قرآن از نظر معنویت دارای جایگاهی ارجمند و والا بوده و در درجه‎ی اعلای بلاغت و فصاحت قرار گرفته باشد؛ سخنی توانا و قدرتمند، رسا و گویا، با محتوایی بلند و متین و استوار باشد. علمای بیان با معیارهای مشخصی، درجات رفعت و انحطاط هر كلامی را معین ساخته‎اند و برتری كلامی بر كلام دیگر با همین معیارها مشخص می‎گردد. در علم «بلاغت» به تفصیل از آن معیارها سخن گفته شده است.[13] 

معارضه با آیات تحدی 

برخی از متكلمان مسلمان قایل به این هستند كه خداوند همت و اراده‎ی مدعیان را برای پاسخ گویی به قرآن و آوردن نظیر آن سست می‎كند و نظر آنان را از این كار «صرف» می‎كند یعنی برمی‎گرداند. به این نظریه «صرفه» گفته‎اند.[14] قول به صرفه نه تنها از دو جنبه‎ی نظری خدشه پذیر است بلكه از حیث عملی نیز بطلانش ثابت شده است. زیرا تاریخ برخی از معارضه‎ها را با قرآن ثبت نموده است كه البته مایه‎ی عبرت و شگفتی است. بنابراین در مقابل تحدّی، معارضه صورت گرفته است،امّا سرانجام جز خسارت و فضاحت برای معارضه كنندگان حاصل نشده است. نمونه‎هایی از این معارضه‎ها به شرح زیر است: 
مسیلمه كذاب كه ادعای نبوت و پیامبری داشت در مقابل سوره‎ی «فیل» این جملات را ساخته است: الفیل، ما الفیل، و ما ادراك ما الفیل، له ذنب و بیل و خرطوم طویل....[15] 
یكی از نویسندگان مسیحی كه مدعی معارضه با قرآن است در مقابل سوره «حمد» با اقتباسی كه از خود سوره داشته است، سوره خودساخته‎ای عرضه نموده است: الحمد للرحمن، رب الاكوان، الملك الدّیان، لك العباده و بك المستعان، اهدنا صراط الایمان.[16] و در مقابل سوره كوثر گفته است: انا اعطیناك الجواهر، فصلّ لربك وجاهر و لا تعتمد قول ساحر! این فرد با تقلید كامل از نظم و تركیب آیات قرآنی و تغییر برخی از الفاظ آن چنین تلقین می‎كند كه با قرآن معارضه نموده است. او همین بافته‎هایش را نیز از مسیلمه كذاب به سرقت برده است. مسیلمه در برابر سوره‎ی كوثر گفته است: انا اعطیناك الجماهر، فصل لربك و هاجر و انّ مبغضك رجلٌ كافر.[17] 
نمونه‎هایی دیگر نیز از معارضه‎های واهی و بی‎اساس وجود دارد كه برای همیشه به بایگانی تاریخ سپرده شده‎اند.[18] 
 
پی نوشت:
________________________________________
[1] . خرمشاهی، بهاء الدین: قرآن پژوهی، تهران، دوستان، چ اوّل، 77، ج 1، ص 481. 
[2] . ر.ك: جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چ اوّل، 77. 
[3] . اسراء، آیه‎ی 88. 
[4] . در ترجمه آیات، از ترجمه آیت الله مكارم شیرازی استفاده شده است. 
[5] . یونس، آیه‎ی 38. 
[6] . طور، آیه‎ی 33 ـ 34. 
[7] . بقره، آیه‎ی 23 ـ 24. 
[8] . ر.ك: زنجانی، ابو عبدالله؛ تاریخ القرآن، تهران، منظمه الاعلام الاسلامی، چ اوّل، 1404، ص 55 ـ 64. 
[9] . ر.ك: مصباح یزدی، محمدتقی، قرآن شناسی، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، چ اوّل، 76، ص 127 ـ 133. 
[10] . مصباح یزدی،‌محمد تقی، قرآن شناسی، ص 125 ـ 133. با اندكی تصرف. 
[11] . ر.ك: طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج 1، ص 59 ـ 73. 
[12] . جوان آراسته، حسین؛ درسنامه علوم قرآنی، قم،دفتر تبلیغات اسلامی، چ اوّل، 77، ص 352. 
[13] . معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، قم، التمهید، چ اوّل، 78، ص 372. 
[14] . خرمشاهی، بهاء الدین، قرآن پژوهی، ج 1، ص 481. 
[15] . ر.ك: المیزان، ج 1، ص 68. 
[16] . ر.ك: البیان، ص 94. 
[17] . همان، ص 94 ـ 99. 
[18] . جوان آراسته، حسین؛ درسنامه علوم قرآنی، ص 358.
 
منبع : 
 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث