تفسير سوره قدر

تفسير سوره قدر

۰۸ تیر ۱۳۹۴ 0
 
در تفسير فرات الكوفى، حديثى متفاوت در شأن شب قدر نقل شده است: امام صادق عليه السلام در تفسير سوره قدر مى ‏فرمايد: إِنَّآ أَنزَلْنهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ
 مقصود از «ليلة» فاطمه عليها السلام است و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه حق فاطمه را بشناسد، شب قدر را درك كرده است و همانا او فاطمه ناميده شد چون مردم از كسب معرفت حقيقى او باز مانده‏ اند.
و گفته خداوند: وَ مَآ أَدْرَيكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ* لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ
مقصود اين است كه او بهتر از هزار مؤمن است كه فاطمه مادر مؤمنان مى‏ باشد.
و تَنَزَّلُ الْمَلئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا
«ملائكه» مؤمنان عالمى هستند كه داراى دانش خاندان و اهل بيت نبوّتند. «روح» جان پاك و قدسى فاطمه عليها السلام است.
و بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ* سَلمٌ هِىَ حَتَّى‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ
يعنى تا هنگامى كه حضرت حجت قائم آل محمد عليه السلام ظهور نمايد.
و نيز فرمود: بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ
أَىْ بِكُلِّ أَمْرٍ إِلى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ سَلامٌ. «1» فرشتگان برنامه هر امرى و رخدادى را بر محمد صلى الله عليه و آله و على عليه السلام تسليم مى‏كنند و در سلامت و رحمت، امور را تا دميدن سحرگاهان؛ تقدير و تحكيم مى‏نمايند.
مناسب با روايت فوق در تشريح محور بودن فاطمه و باب معراج وحى و نبوّت، حديثى از عبداللّه بن عجلان سكونى است كه مى‏ گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه فرمود:
خانه على و فاطمه از غرفه‏ هاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است و سقف خانه آنها عرش پروردگار، و در دل خانه آنها روزنه‏اى به عرش است كه وحى فرشتگان از آنجا فرود مى ‏آيد. در شب و روز و در هر ساعت و پلك بر هم زدن، فوج فوج فرشتگان بدون وقفه فرود مى‏ آيند و بالا مى‏ روند. خداوند تبارك و تعالى آسمان‏ها را براى ابراهيم گشود تا چشمش به عرش افتاد و قدرت نظر كردن او را افزون كرد. خداوند نيروى ديد محمد و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را افزايش داده كه عرش را در ميان خانه خود مشاهده مى‏ كردند؛ و براى آنها سقفى جز عرش نبود، و خانه‏هاى آنها سقفش؛ عرش رحمان است و محل عروج دسته دسته بدون توقّف فرشتگان و روح مى‏ باشد. هر يك از خانه‏ هاى اهل بيت عليهم السلام خانواده معراج ملائكه است. به دليل آيه: تَنَزَّلُ الْمَلئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ* سَلمٌ هِىَ حَتَّى‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ گفتم: مّن كُلّ أَمْرٍ (از هر امرى) فرمود: به كل امر (براى همه امرى). گفتم:  اينگونه نازل شده فرمود: آرى. «1» ليلة القدر يك شب است. «ة» در «ليلة» دلالت بر وحدت مى‏ كند و در طول هر سال يك شب است. سپس خداوند يك شب را از شب‏هاى ماه رمضان را بر شب‏هاى هزار ماه ديگر برترى داد و آن را شب قدر ناميده است.
شب در مسائل معنوى جايگاه ويژه‏ اى دارد. پروردگار براى اهداى تورات، حضرت موسى عليه السلام را به مناجات شبانه فرا خواند. قرآن، زمان مناسب براى استغفار و تهجّد را، هنگام سحرگاهان بر مى ‏شمرد.
عروج پيامبر صلى الله عليه و آله به آسمان هنگام شب بوده است و پيامبر مأمور شد كه مناجات و عبادت‏هاى شبانه داشته باشد. حتى خداوند چند بار به شب سوگند ياد كرده است. از اين رو بيشتر كرامات و ارتباطات و راز و نياز مخلوقات با خالق خويش، شب هنگام است؛ زيرا در شب بيشتر مردم از امور دنيوى فراغت دارند، بيشتر به ياد پروردگارشان هستند. فضيلت عبادت و نيايش در آن، نيز از اعمال عبادى روز، افزون‏تر است.
رمز تقارن شب تقدر بشر با شب نزول قرآن، شايد اين مطلب باشد كه سرنوشت بشر وابسته به قرآن است. اگر اهل قرآن باشند نيكبخت و گرنه نگون بخت مى‏ گردند.
ابوذر غفارى مى ‏گويد:
به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كردم؛ اى پيامبر خدا! آيا شب قدر همان شبى مى‏ باشد كه در عهد انبيا عليهم السلام نيز امر بر آنان نازل مى ‏شده است و پس از رحلت آنان، امر در آن شب تعطيل شده است؟ حضرت فرمود: خير، شب قدر تا روز قيامت باقى است. «2»
اصبغ بن نباته از حضرت على عليه السلام روايت نموده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود:
يا على! آيا ميدانى معنى شب قدر چيست؟ عرض كردم: نه، اى رسول خدا! پس حضرت فرمود: خداوند تبارك و تعالى آنچه در آن شب، تقدير و سرنوشتِ انسان تا روز قيامت خواهد بود، تحكيم و اندازه‏گيرى نموده است و در آنچه خداى عز و جل به ولايت تو و ولايت امامان از نسل تو تا روز قيامت، فرمان داده است. «3»
بيان حقيقت باطنيّه شب قدر در الفاظ و جملات نمى‏ گنجد؛ همانگونه كه تحديد به زمان و مكان و عدد در حدّ اشاره، براى درك محدود انسان است. لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ شب قدرى كه برتر و بهتر از هزار ماه است. با اينكه شب قدر در هر سال يك مرتبه است و هزار ماه هشتاد و چهار سال مى‏ شود. خداوند نفرمود: شب قدر بهتر از هشتاد و چهار سال است؛ نكته ‏اش اين است: مقصود حق، تحديد به حدّ معيّنى نيست و فضيلت شب قدر از ابتدا تا انتهاى اين جهان از همه اوقات ديگر بيشتر است. ولى چون هزار، عدد كاملى است كنايه از كلّ روزهاست. بنابراين هزار، عدد كاملى است و تنها رمزى است كه اگر تا آخر جهان، عمر و زندگى انسان بدون كسب كمالى معنوى سپرى شود هيچگونه ارزشى ندارد، چه رسد به اينكه آن عمر در راه ستم كردن به ديگران يا در مسير شيطان باشد. هزار ماه، كنايه از تمامى مخلوقات است و شب قدر اشاره به كامل‏ترين و برترين موجودات، حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله كه در حقيقت مظهر ليلة القدر است و پس از ايشان اهل بيت معصومين عليهم السلام به ويژه حضرت بقية اللّه الاعظم عليه السلام مى‏ باشند. خداوند هزار و يك اسم دارد كه در شب قدر، همه آن اسماى اعظم الهى، در نبىّ گرامى صلى الله عليه و آله تجلّى كرده است.
 

پی نوشت:

(1)- تفسير فرات الكوفى: 581، حديث 746؛ بحار الأنوار: 36/ 145، باب 39، حديث 116.

 (2)- بحار الأنوار: 25/ 97، باب 3، حديث 71؛ تأويل الآيات الظاهرة: 792؛ تفسير البرهان: 10/ 354، سوره قدر.

(3)- بحار الأنوار: 94/ 18، باب 53، حديث 38؛ معانى الأخبار: 315، حديث 1.


منبع:  تفسير و شرح صحيفه سجاديه،شیخ حسین انصاریان, ج‏11، ص: 247

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث