داستانهای علما: سیلی در مقابل سیلی

داستانهای علما: سیلی در مقابل سیلی

۲۹ فروردین ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماع

یکی از بزرگان قم نقل کرد:

من مدت دوازده سال از قم به تهران نرفتم. تا آنکه یک کار ضروری برایم پیدا شد که ناچار شدم به تهران بروم. در ایامی که رضا شاه قلدر دستور کشف حجاب را داده بود، مامورین این دستور را با شدت اجرا می‏ کردند.

من در تهران در یکی از خیابانها می‏ رفتم. دیدم زنی با چادر می ‏رود. تا چشم یکی از افسران به آن زن افتاد با شدت یک سیلی به او زد، و چادر را از سرش کشید به طوری که من وحشت زده شدم.

ناگهان دیدم که یک کالسکه در همانجا ایستاد. مرحوم سید ابوالقاسم کاشانی از آن پیاده شد. از پشت سر یک سیلی محکم به آن افسر زده و او را به لرزش در آورد. باز سوار کالسکه شد و رفت.

آن افسر مانند کسی که استخوانی در گلویش گیر کند دیگر نتوانست کلمه ‏ای حرف بزند. (پندهایی از رفتار علما، ص25)


منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث