آیا پیامبر اسلام، از سوی خداوند موظف به تشکیل حکومت بود؟

آیا پیامبر اسلام، از سوی خداوند موظف به تشکیل حکومت بود؟

۱۹ آذر ۱۳۹۳ 0

از نظر شواهد و مدارک مسلم تاریخی، قبل از ظهور اسلام، در حجاز، حکومت و دولتی وجود نداشت و نظم سیاسی خاصی بر زندگی اعراب بدوی، حاکم نبود.(1) پس از ظهور اسلام در مکه و هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به مدینه، آن حضرت برای اولین بار، ساکنان آن دیار را تحت فرمان یک دولت مرکزی در آورد و نظام قبیلگی حاکم بر آنان را به نظم سیاسی و اجتماعی نوینی مبدل ساخت و علاوه بر آموزش و تربیت، شخصاً سرپرستی و رهبری جامعه اسلامی را بر عهده گرفت و به اداره نظام اجتماعی مسلمانان در بخش های مختلف قضایی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی پرداخت.(2 )این مسئله، از نظر آیات قرآن و شواهد تاریخی، به گونه ای واضح و آشکار است که حتی شرق شناسان غیرمسلمان نیز بدان تصریح کرده اند.

دانشمند ایتالیایی، فل لینو، در این باره می نویسد: «حضرت محمد صلی الله علیه وآله، در یک زمان، دین و دولت را پایه گذاری کرد و گستره این دو، در دوران زندگی اش، همسان بود».(3) به عقیده ستروتمان، «اسلام، پدیده ای دینی و سیاسی است؛ زیرا بنیان گذار آن، علاوه بر نبوت، حکومت را نیز در دست داشت و به شیوه حکومت داری، کاملاً آگاه بود».(4)

با وجود این، در سده اخیر، برخی نویسندگان و گویندگان، تحت تأثیر آموزه های سکولاریسم و جدایی دین از سیاست، الهی بودن حکومت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را مورد تشکیک قرار داده، با بشری دانستن آن، ادعا کردند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، شأن ولایت و زعامت سیاسی را نداشته، از سوی خداوند، مأمور به تشکیل حکومت نبوده است. و اگر آن حضرت در زمان خویش، اقدام به تشکیل حکومت کرد، بنابر نیاز جامعه بود؛ نه تکلیفی الهی و دینی!
در پاسخ به این شبهه، لازم است که منطق قرآن درباره نقش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در دولت اسلامی، مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. آیاتی که بیانگر مسوولیت پیامبر در جهاد با کفار و معاندین یا اختیارات مالی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله هستند و نیز آیاتی که مسوولیتهای مسلمانان را در برابر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گوشزد می کنند آیاتی هستند که نشان می دهند حکومت آن حضرت به خواست الهی بوده است :

الف) مسئولیت جهاد با کفار و معاندین

جنگ با کفار و مقابله با تعرض های آنها مسوولیتی است که  آیات بسیاری از قرآن  آن را بر عهده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می گذارند . و قطعا این مسوولیتی است که بدون حاکم بودن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قابل تحقق نیست. آیات زیر نمونه هایی از این آیات است:

1.«پس اگر در جنگ، بر آنان دست یافتی، با [عقوبت ]آنان، کسانی را که از پی ایشانند، تار و مار کن؛ باشد که عبرت گیرند».(5)

این آیه، از یک سو بیان گر سیاستی است که امت اسلامی در برابر دشمنان متجاوز و پیمان شکن، باید اتخاذ کند و از سوی دیگر، بیان گر آن است که مسئولیت برنامه ریزی، آماده سازی مقدمات و عینیت بخشیدن به این سیاست، بر عهده پیامبر صلی الله علیه وآله است.

2.«ای پیامبر! موءمنان را به جهاد برانگیز».(6)

3.«ای پیامبر! با کافران و منافقان، جهاد کن و بر آنان سخت بگیر».(7)

در این جا، وظیفه فرماندهی و سازماندهی مسلمانان برای جهاد، بر دوش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نهاده شده است.

 

ب) اختیارات مالی پیامبر

اختیارات مالی پیامبر صلی الله علیه وآله، نشان دهنده موقعیت او در زعامت و رهبری جامعه و نقش وی در دولت اسلامی است. آیات زیر، بیان گر این موضوع است:

1. «و بدانید که هر چه به شما غنیمت (سود) رسد، یک پنجم آن برای خدا و رسول و از آن خویشاوندان [او]، یتیمان و در راه ماندگان است».(8)

2. «چون امت از تو حکم انفال را سوءال کنند، جواب ده که انفال، مخصوص خدا و رسول است».(9)

3. «و آن چه که خدا از اموال ساکنان آن قریه ها عاید پیامبرش گردانید، خدا و از آن پیامبر [او]و متعلق به خویشاوندان نزدیک [او]، یتیمان، بینوایان و در راه ماندگان است تا میان توان گران شما دست به دست نگردد».(10)
با کمترین آشنایی با منطق قرآن و فقه اسلامی، می توان فهمید که این بودجه فراوان، به عنوان منبع هزینه زندگی شخص پیامبر صلی الله علیه وآله یا منبع هزینه تبلیغ احکام از سوی آن حضرت نیست؛ بلکه نوعی تأمین اجتماعی و بودجه دولتی است. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «خداوند، با سپردن نیمی از خمس به پیامبر صلی الله علیه وآله، تربیت یتیمان، برآوردن نیازهای مسلمانان، پرداخت بدهکاری آنان و تأمین هزینه حج و جهاد را از او خواسته است».(11)

 

ج) مسئولیت مسلمانان در برابر پیامبر

بررسی آیات متعدد قرآن، حکایت از آن دارد که در بینش قرآنی، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله صرفاً در جایگاه مسئله گویی و بیان احکام قرار ندارد و حوزه نفوذ و دخالت او، به ابلاغ وحی، محدود نمی شود و مسلمانان نیز نباید فقط برای فراگیری احکام، آن حضرت را مرجع خود بدانند؛ بلکه آنان موظفند در عرصه مسائل اجتماعی، از خط مشی و سیاست ترسیم شده از سوی رسول خدا صلی الله علیه وآله، پیروی کنند و در برابر امر و فرمان او، گردن نهند. بعضی از این آیات، عبارتند از:

1. «ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را اطاعت کنید و از پیامبر، اطاعت نمایید».(12)
علامه طباطبایی می نویسد: «بر اساس این آیه، اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله، در مورد دستوراتی که برای اداره جامعه اسلامی و از موضع ولایت و حکومت صادر می کند، لازم است».(13)

بنابراین، لزوم اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله، مبّین الهی بودن حکومت آن حضرت است؛ وگرنه نیازی به تأکید خداوند، بر اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله و قرار دادن این اطاعت، در زمره وظایف دینی نبود.

2. قرآن کریم از مسلمانان می خواهد که با دخالت رسول خدا صلی الله علیه وآله در امور اجتماعی و پس از اعلام نظر آن حضرت، تردیدی به خود راه ندهند و همگی اطاعت کنند:
«هیچ مرد و زن موءمنی را در کاری که خدا و رسول او حکم کنند، اراده و اختیاری نیست [که رأی خلافی اظهار نمایند]و هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند، قطعاً دچار گمراهی آشکار گردیده است».(14)
در این آیه، مقصود از قضای پیامبر، دخالت آن حضرت در شئون گوناگون زندگی مردم و مسائل مختلف حکومت است. گر چه این مسائل، امور خود مردم است و آنان خود حق مشارکت و دخالت دارند، ولی وقتی در همین مسائل، پیامبر خدا - به عنوان رهبر حکومت اسلامی - دخالت کند، جایی برای دخالت دیگران باقی نمی ماند و هیچ کس نباید خود را صاحب اختیار بداند.

3. «اهل مدینه و بادیه نشینان اطرافش، نباید هرگز از فرمان پیامبر، تخلف کنند».(15)

بنابراین، اگر حکومت پیامبر صلی الله علیه وآله، حکومتی عرفی و غیرالهی بود، دیگر نیازی نبود که خداوند، مسلمانان را موظف به اطاعت از آن حضرت، در امور اجتماعی خویش کند؛ بلکه مردم، بر اساس خواست خود، در این زمینه تصمیم می گرفتند.

 


پی نوشت:

1. ر.ک: محمد جواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی، جهان در عصر بعثت؛ سیره رسول خدا صلی الله علیه وآله، ص 73-100؛ گوستاو لوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 96.
2. محمد سروش، دین و دولت در اندیشه اسلامی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ص 192.
3. محمد یوسف موسی، نظام الحکم فی الاسلام، ص 14.
4. همان.
5. انفال، آیه 57.
6. انفال، آیه 65.
7. توبه، آیه 73.
8. انفال، آیه 41.
9. همان، آیه 1.
10. حشر، آیه 7.
11. مجلسی، بحارالانوار، ج 96، ص 198.
12. محمد، آیه 33.
13. المیزان، ج 18، ص 248.
14. احزاب، آیه 36.
15. توبه، آیه 120.

 

برگرفته از :

مقاله اسلام و تشکیل جکومت، علیرضا محمدی، مجله پرسمان، اسفند 1385، شماره 54

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث