شرح زیارت امین الله؛ « أَنْتَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ »؛ اقرار به سرپرستی خداوند

شرح زیارت امین الله؛ « أَنْتَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ »؛ اقرار به سرپرستی خداوند

۱۳ بهمن ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام

معنای خطاب به خداوند به معبودیت

با توجه به آیات قرآنی به این حقیقت می رسیم که تمامی موجودات آگاهانه یا غیرآگاهانه اقرار به معبودیت خداوند متعال دارند . زیرا با توجه به فقر وجودی خود نسبت به او، خضوع وجودی فقط در برابر او که با آنها و محیط به آنهاست دارند .

به عنوان نمونه می فرماید:

ان کل من فی السموات و الارض الا آتی الرحمن عبدا : هیچ موجودی در آسمانها و زمین نیست، مگر اینکه بنده خدا می باشد. (1)

لکن این انسان است که در میان موجودات این عالم، ظرفیت بندگی آگاهانه نسبت به خداوند به طور کامل به او داده شده است و مطابق آن نیز به او امر شده است و الگوهای کامل بندگی نیز در میانشان قرار داده شده و به آنها معرفی شده است .

از این جهت سزاوار است که همواره اقرار به بندگی کند ( هر چند عملاً هم باید آن را اظهار کند )  و شاید معنی این خطاب این باشد که هر چند تو معبود مطلق من هستی ،  لکن من به مقتضای این معبودیت آن طور که حق بندگی توست (2)  عمل نکرده و به آن در تمامی شئون وجودیه ام توجه نداشته و غافل بوده ام . ولی در عین حال با این اقرار می خواهم انس روحی و احساس نزدیکی به تو کنم تا تو مرا به بندگی هر چند به صورت ظاهر بپذیری و خواسته هایم را اجابت کنی .

از این جهت در دعاها این لفظ و الفاظ بعدی زیاد آمده است.

اقرار به سیادت و سرپرستی خداوند

توجه به بزرگی و سرپرستی خداوند متعال، از مزایای خاصی برخوردار است . زیرا به انسان می فهماند که در برابر عظمت و بزرگی مولایش حقیر است و باید اقرار به این عظمت و کوچکی خود بنماید تا به حقارت و ذلت خود اذعان کرده و لوازم بزرگی او را بر خودش مترتب کند .

با این اقرار می خواهد بگوید که من هیچم و چیزی از خود ندارم و از اظهار عظمت موهوم برای خویش طلب عفو می کنم .  زیرا اساس تمامی بدبختیها و سرکشیها، این خیالات موهوم است که انسان را به خود مشغول می نماید .

همچنین با این اقرار زمینه استجابت خداوند را نسبت به تقاضاهای خویش فراهم می کند . زیرا او زمامدار و سرپرست حقیقی کمالات و ظهور آنها در بنده می باشد . به گونه ای که پس از اظهار آنها از تحت تسلط حق تعالی بیرون نمی رود .

در ضمن با این اقرار تقاضای دخول در ولایت مخصوص خداوند را می کند که آن نسبت به مؤمنین اظهار می شود .  به گونه ای که با آن  از ظلمتها به طرف نور و هدایتهای مخصوص بیرون می آیند .

همان طور که می فرماید:

الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور . (3)

مؤمنین پس از تقاضای عدم مؤاخذه نسبت به امور فراموش شده یا مورد خطا واقع شده و... به خداوند عرض می کنند:

انت مولینا فانصرنا علی القوم الکافرین :  تو مولی و سرپرست ما هستی پس ما را بر گروه کافران یاری ده . (4)

ولی غیر مؤمنین یا مؤمنینی که عملاً تا آخر عمر این گونه بوده اند، مولایی(5) برایشان نیست  . زیرا آنچه را از غیر خدا می خوانند و آنها را مستقل در تأثیر می پندارند مثل خود ایشان فقیر بوده و نیاز به سرپرستی خداوند متعال دارند .

همان طور که خداوند می فرماید:                                                                                                                                                

 ان الذین تدعون من دون الله عباد امثالکم فادعوهم فلیستجیبوا لکم ان کنتم صادقین : به راستی آنان را که جز خدا می خوانید، مانند شما می باشند . پس آنها را بخوانید تا اجابت کنند شما را اگر راست می گویید . (6) 

بلکه هنگام یاری گرفتن از آنها آنها گم و نابود می شوند (7)  و مشرکین و مؤمنین غیر واقعی می فهمند جز خداوند ولی و سرپرستی نبوده ولی آنها با او ارتباط سرپرستی برقرار نکرده اند و عمری را با خیالات و توهمات به سر برده اند.

اینجاست که زمام امر ایشان را طاغوت به دست گرفته و آنها را از نور هدایت و واقع بینی و واقع گرایی به ظلمتهای ضلالت و حیرت و خسارت بیرون می آورد .

پس با این خطاب، انسان مؤمن می خواهد به مولایش اظهار کند که جز تو سرپرستی برای من نیست و اگر تاکنون به واسطه سرگرمی به عالم دنیا و شئونش از این امر غافل بوده ام و در عمل غیر تو را سرپرست و آقای خود قرار داده ام اشتباه کرده ام و به تو رجوع می نمایم . پس تو نیز ولایت خود را بر من اظهار کن و مرا تحت سرپرستی خود قرار ده .

انسان به هر درجه به این امر واقف شود، خداوند او را تحت سرپرستی خود قرار می دهد .

همان طور که قرآن کریم هم به عموم مؤمنین  (8)  خطاب می کند که مولایتان خداوند است و هم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم . (9)  معلوم است که این دو ولایت در یک ردیف نمی باشند. 


پی نوشت :  

1- مریم : 93.

2- امام سجاد علیه السلام از حالات ملائکه در رابطه با خداوند متعال و با توجه به ظهورغضب الهی از راه جهنم این کلام را نقل می فرماید که : ما عبدناک حق عبادتک ...،((خدایا تو را بندگی نکردیم ، آن طوری که سزاوارت باشد))، صحیفه سجادیه ،دعای 3.

3- بقره : 257.

4- بقره : 286.

5- محمد: 11.

6- اعراف : 194.

7- یونس : 30، انعام : 94 و 24، اعراف : 53، هود: 21، نحل : 87.

8- آل عمران : 105، انفال : 40، حج : 78.

9- تحریم : 4.

 منبع : سیمای مخبتین (شرح زیارت امین الله)، شیخ محمود تحریری 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث