شرح زیارت امین الله؛ « وَ كُفَّ عَنَّا أَعْدَاءَنَا وَ اشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا »؛ مقابله با دشمنان و یاری دوستان خدا

شرح زیارت امین الله؛ « وَ كُفَّ عَنَّا أَعْدَاءَنَا وَ اشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا »؛ مقابله با دشمنان و یاری دوستان خدا

۱۳ بهمن ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام

مقابله با دشمنان خدا و ستمگران

قرآن کریم برای مقابله با شیطان که در رأس دشمنان خدا قرار دارد می فرماید  :

یگانه راه مقابله با او تذکر و توجه به خداست :

ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکر و فاذا هم مبصرون  : همانا متقین وقتی عده ای از شیطانها با آنها تماس برقرار می کنند متذکر شده و سپس بینا می شوند . (1)

همچنین اسلام برای حفظ ایمان مؤمنین در جامعه بشری علاوه بر اینکه دستور داده است به دوری از دشمنان خدا و ستمگران ، بلکه به مؤمنین امر کرده است که برای مقابله با آنها آمادگی داشته باشند و هر چیزی که در این جهت لازم است تحصیل کنند تا وقتی آنها به مبارزه بر علیه حق و اهل حق قیام کردند با آنها مقابله کنند تا حملاتشان دفع شود و مؤمنین بر آنها غلبه کنند .

از این جهت می فرماید:

و لایحسبن الذین کفروا سبقوا انهم لایعجزون و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله وعدوکم : کافران گمان نکنند که پیشی گرفتند ایشان نمی توانند عاجز کنند و آماده کنید برای ایشان آنچه را که می توانید از نیرو و از اسبان بسته که به واسطه آن دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید . (2)

 این مسئله آنقدر مهم است که آیات و روایات فراوانی در رابطه با جهاد با دشمن و کیفیت آن و مسائل مختلف آن وارد شده است و آن یکی از فروع دین به حساب آمده است که توجه به اینکه انکار آن با به انکار نبوت می انجامد بینات گوناگونی وارد شده است . برای اطلاع از آن باید به کتابهایی که در این زمینه مستقلاً نوشته شده است رجوع کرد. 

همچنین در مقابله با ستمگران دستورات مهمی آمده است . لکن مقابله با آنها با مقابله با دشمنان مستقیم دین فرق دارد . اگر مقابله با ستمگر منجر به جنگ و خونریزی شود در صورتی تجویز می شود که احراز شود فایده ای دارد هر چند خونهایی هم در آن ریخته شود یا اینکه ستمگر با اصل دین در مبارزه باشد که آن وقت سکوت خیانت به دین محسوب می شود -( البته بحث دقیق و جزیی تر در این قسمت که به بحث امر به معروف و نهی از منکر و تقیه مربوط می شود به عهده فقهاء و نظر ایشان است )  بحث، در اصل مقابله با ستمگران و سستی نکردن در برابر ایشان است .

از این جهت امام صادق علیه السلام می فرماید:

در وصیت امیرالمؤمنین علیه السلام به اصحابش آمده است : 

اذا حضرت بلیة فاجعلوا اموالکم دون انفسکم و اذا نزلت نازلة فاجعلوا انفسکم دون دینکم و اعلموا ان الها لک من هلک دینه و الحریب من حرب دینه. الا انه لافقر بعد الجنة. الا و انه لاغنی بعد النار، لایفک اسیرها و لایبرا ضزیرها : وقتی مصیبتی حاضر شد، اموال خود را در برابر جانتان قرار دهید و ( با آن از جانتان حمایت کنید ) و هنگامی که جنگی رخ داد ، جانتان را در برابر دینتان قرار دهید و بدانید که نابود شده کسی است که دینش نابود گردد و از بین رفته کسی است که دینش از بین رود . آگاه باشید که بعد از بهشت نیازمندی نیست . آگاه باشید که بعد از آتش بی نیازی نیست . اسیرش آزاد نمی شود و زخمش خوب نمی شود .(3)

همان گونه که روش سیاسی ائمه علیهم السلام در برخورد با حکام ظلم این گونه بود که :

اولاً - خود را در معرض حاکمیت حکومت حق خود قرار می دادند که اگر شرایط اجتماعی فراهم بود آن را بپذیرند و اگر شرایط موجود نبود مردم را نسبت به حق حاکمیت خود آگاه می کردند تا از طرفی هم وظیفه خود را اداء کرده باشند و هم اتمام حجت بر مردم و حکام ظلم شود .

ثانیاً - اگر شرایط حاکمیت حق خود فراهم نبود و اصل اسلام نیز در خطر نبود، مقابله مسلحانه نمی کردند تا اصل اسلام در خطر نیفتد و تدریجاً شرایط حاکمیت خود فراهم شود و اگر به چنین کاری دست می زدند با توجه به مسائل گذشته، حکام ظلم منتظر چنین برخوردی از ایشان بودند و ایشان را نابود می کردند بدون اینکه به حسب ظاهر فایده ای داشته باشد . زیرا ایشان مأمور بودند در زندگی اجتماعی و سیاسی به طور عادی زندگی کنند. با این وجود از روشنگری دست برنمی داشتند یا در قالب دعا و یا تعلیم و تربیت . به گونه ای که از اذیت و آزار حکام ظلم در امان نبوده یا در گوشه خانه به سر می بردند و یا تحت نظر و مراقبت ایشان بودند و یا در گوشه زندان و یا در تبعید و تحت مراقبت شدید ایشان در پادگان نظامی و در آخر هم به نقشه های شوم ایشان را به شهادت رساندند.

وعده خداوند به یاری مؤمنان

خداوند متعال چون خودش(4) حق است و آنچه از او صادر می شود(5) نیز حق می باشد، اولین مدافع حق می باشد و هر کس دنبال حق رود و بندگی حق تعالی را بخواهد انجام دهد و بر او توکل(6) کند خداوند جلوی سلطه شیطان را بر او می گیرد و می فرماید: 
ان عبادی لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین(7)، همانا تو بر بندگان من سلطه ای نداری جز بر گمراهانی که از تو تبعیت می کنند.
و نیز هر کس که از حق دفاع کند و آن را یاری نماید، کمکش می کند خداوند می فرماید:
و الله یؤید بنصره من یشاء ان فی ذلک لعبرة لاولی الابصار(8)، و خداوند با یاریش هر کس را بخواهد تأیید و کمک می کند براستی در این امر عبرت گیری است برای صاحبان بینایی
و هر مقدار مقاومت در این راه بیشتر باشد تأییدات الهی بیشتر شده و موجب آرامش قلب و ثبات قدم و خذلان دشمنان دین می شود خداوند می فرماید:
یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم(9)، ای مؤمنین، اگر - دین - خدا را یاری کنید خدا شما را یاری کرده و قدمهایتان را ثابت نگه می دارد .
نیز پس از بیان نصرت خود در موارد زیاد و در جنگ حنین، می فرماید:
ثم انزل الله سکینته علی رسوله و علی المؤمنین و انزل جنودا لم تروها(10)، سپس خداوند آرامش را بر رسولش و بر مؤمنین فرو فرستاد و لشکرهایی را که نمی دیدید فرو فرستاد
در موارد مختلف از قرآن کریم وعده به یاری و انزال سکینه بر دلهای مؤمنین آمده است، بنابراین چون خداوند متعال غنی مطلق است خودش نیاز به یاری ندارد و همچنین دینش بلکه مؤمنین هستند که برای تکامل روح و زیاد شدن ایمان نیاز به یاری دارد که اگر دین خدا را در برابر تهاجم دشمنان خدا و خودشان یاری کنند و در این مسیر مقاومت داشته باشند عنایات غیبی در ظاهر و باطن ایشان سرازیر می شود، همان طور که می فرماید:
هو الذی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین لیزداد و ایمانا مع ایمانهم(11)، خداوند آن کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنین فرو فرستاد تا اینکه ایمانشان با ایمان گذشته زیاد شود.
تاریخ اسلام گواه تحقق این واقعیات است و نشان می دهد که هر کس برای تثبیت دین الهی قدم برداشت خداوند او را یاری کرد و چهره درخشانی در تاریخ بشریت از خود نشان داد و هر کس سستی نشان داد یا در راه نابودی دین الهی قدم برداشت و از آن توبه نکرد به خذلان الهی در دنیا مبتلا شد و در آخرت نیز به عذاب او معذب می شود و در تاریخ اسلام چهره کریهی از خود ابراز نمود و مورد لعن و طعن مؤمنین قرار گرفت، پس باید مؤمنین به وعده های خداوند ایمان داشته و دلگرم باشند و به تهدیدهای پوشالی و سست دشمنان دین اعتنایی نداشته باشند زیرا دشمنان دین می خواهند با ذلیل کردن مؤمنین و سلطه بر آنها، خود به منافعشان برسند و انسانیت را پایمال اغراض شیطانی و حیوانی خود بکنند، و همچنین بدانند که وعده های الهی حق است و وعده ها و تطمیعهای دشمن و یا تهدیدهای آنها باطل است همان طور که قرآن کریم از قول بزرگترین دشمن ادیان و رسولان الهی و مؤمنین یعنی شیطان در خطابش به فریب خوردگان از وسوسه هایش، نقل می کند:
وقتی کار تمام شد - قیامت به پا خواست - شیطان می گوید خداوند به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده دادم پس تخلف نمودم و من بر شما تسلط نداشتم مگر اینکه شما را دعوت کردم و شما مرا اجابت کردید پس مرا ملامت نکنید و خودتان را ملامت کنید، من نمی توانم شما را نجات دهم و شما هم نمی توانید مرا نجات دهید، من کافر شدم به آنچه قبل از این - در دنیا - مرا شریک قرار دادید - در اطاعت خداوند - براستی که برای ستمکاران عذابی دردناک است(12).
 

پی نوشت:

1) اعراف : 201.

2)انفال : 60 - 59.

3) اصول کافی : ج 2، ص 171، روایت 2.

4) لقمان: 30، مؤمنون: 116، حج: 6.
5) بقره: 147، آل عمران: 60.
6) نحل: 100 و 99.
7) حجر: 42.
8) آل عمران: 13.
9) محمد: 7.
10) توبه: 26.
11) فتح: 4.
12) ابراهیم: 22، حشر: 16.

منبع:

سیمای مخبتین(شرح زیارت امین الله)، شیخ محمود تحریری

 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث