شعر سردار عطش

شعر سردار عطش

۰۵ مهر ۱۳۹۶ 0 اهل بیت علیهم السلام

آیینه، اشک کودکان، قران، علی اصغر

ای مشک، در سینه نمی گنجد دلم دیگر

باید که برخیزد بتازد علقمه تنشه است

این غیرت آتش نفس، عباس آب آور

ای نخل های شعله ور! آیا نمی بینید

گل های باغ عشق را پژمرده و پرپر؟

ای نخل های شعله ور! ای کاش می دیدید

برق شگفت اشک را در چشم یک خواهر

ای نخل های شعله ور! امید باید داشت

یک «یا حسین تشنه» تا آب است ره یکسر

ای نخل های شعله ور! این علقمه است انگار

قربان رمز نام تو ای زاده حیدر

نام نجیب ات رمز زیبای اجابت بود

این علقمه است آری که پا نشناخته از سر

بر سم اسب باوفایم چهره می ساید

آرام و رام وایستاده، خوب و فرمانبر

این آب چه سرد و گوارا می نماید هان

جان می دهد یک جرعه اش این زندگی آور

یک مشت آب نازنین، لب های تفتیده

یک لحظه، یک تردید، می پاشد به جان اخگر

لب تشنه گل های معطر، در خیام خویش

لب تشنه فرزندان پاک زاده کوثر

می ریخت آب از چار انگشتش به روی آب

انگار می زد آب، با دست خودش بر سر

با مشک پر برگشت سردار عطش آب

در جلوه آمد «لافتی» یک مرتبه دیگر

عباس ساعی


منبع: این حسین کیست؟ غزل و مرثیه و نوحه دو ماه محرم و صفر ، محمدجواد غفورزاده، تهران: جمهوری، 1387، ص148

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث