اجرت المثل در طلاق

اجرت المثل در طلاق

۰۶ بهمن ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماع

از جمله حقوق ويژه اسلام براي زنان اين است كه هيچ مردي نمي‌تواند تا وقتي تمامي حق و حقوق همسرش را پرداخت نكرده او را طلاق دهد. نكته جالب توجه اين است كه هرچه تعداد سال هاي زندگي مشترك بيشتر باشد اين حقوق نيز افزايش مي‌يابد و به همين دليل بسياري از مرداني كه از روي هوي و هوس و بي‌هيچ دليل منطقي قصد طلاق دادن همسر خود را دارند، از اين مساله منصرف مي‌شوند.

معنای اجرت المثل

اجرت‌المثل نيز يكي از همان حقوق ويژه اي است كه شرع و قانون براي زنان در نظر گرفته است. اجرت‌المثل يك بحث شرعي است. در شرع مقدس اسلام زن وظايف خاصي در زندگي زناشويي دارد كه توسط قانون و شرع برشمرده شده است. اين وظايف شامل تمكين عام و تمكين خاص است. مطابق قانون به محض ازدواج، ميان زوجين وظايف و تكاليفي برقرار مي‌شود كه آنها بايد نسبت به يكديگر آن را انجام دهند. تمكين عام به معني حضور زن در زندگي مشترك و عمل به وظايفي است كه شرع و قانون تعيين كرده است. مثلا زن شرعا نمي‌تواند بدون اجازه همسرش از خانه خارج شود. ادامه تحصيل و كار كردن زن در خارج از منزل نيز بايد با اجازه شوهر باشد، هرچند در حال حاضر بسياري از زنان اين حقوق را در عقدنامه دريافت مي‌كنند. تمكين خاص نيز به معني عمل كردن زن به وظايف زناشويي است. حال اگر زن در طول زندگي مشترك و در خانه همسر خود كاري بجز اين موارد را به دستور شوهر انجام دهد، مستحق پاداشي است كه به آن اجرت‌المثل گفته مي‌شود.
 زماني كه زن و شوهري صاحب فرزند مي‌شوند، اگر بخواهند براي نگهداري از فرزند خود پرستاري را به كار بگيرند اين مساله مشمول هزينه است و بايد دستمزدي به پرستار خود بدهند. چنين مواردي جزو وظايفي نيست كه به عهده زن باشد، اما ممكن است همسر او از وي تقاضا كند انجام چنين اموري را در منزل به عهده بگيرد. در چنين شرايطي اگر زماني زن اجرت‌المثل خود را مطالبه كند، اين موضوع كارشناسي و دستمزد اين موارد محاسبه مي‌شود.
 با تصويب قانوني اجرت‌المثل ، این حق تبديل به ديني شد كه ديگر در هر زماني قابل مطالبه است و حتي زن مي‌تواند در زمان زندگي مشترك آن را طلب كند پرستاري از همسر در زمان بيماري نيز از ديگر مواردي است كه سبب مي‌شود به زن اجرت‌المثل تعلق گيرد. ممكن است مردي پس از عمل جراحي براي طي كردن دوره درمان به منزل منتقل شود. در چنين شرايطي اگر او از همسرش تقاضا كند كه از او مراقبت كند، اين مساله براي زن ايجاد حق مي‌كند. شير دادن به فرزند، بزرگ كردن كودكان، بردن كودكان به مدرسه، حضور در جلسه اوليا و مربيان، واكسن زدن كودكان، نگهداري از مادر شوهر به دستور شوهر، رسيدگي به وضعيت تحصيلي فرزندان و چند مورد ديگر از مواردي است كه سبب ايجاد اين حق مي‌شود.

 

نکته مهم :

البته بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه قانون تنها زماني اين حق را براي زن محترم مي‌شمارد كه او به دستور شوهر و بدون انتظار براي دريافت حق يا امتيازي اين فعاليت‌ها را انجام داده باشد. به همين دليل در دادگاه قضات همواره اين را از زن مي‌پرسند كه آيا از انجام اين امور قصد دريافت دستمزد داشتيد؟ آيا اين كار را به ميل و رضايت خود انجام داديد؟ اگر پاسخ زن به اينها مثبت باشد ديگر اجرت‌المثلي به او تعلق نخواهد گرفت، اما اگر زن بگويد اين كارها را به دستور شوهرش انجام داده و از ابتدا قصد دريافت دستمزد داشته اين حق براي او ايجاد مي‌شود.مطابق قانون اگر مرد از پرداخت اجرت المثل سر باز زند ، زن مي‌تواند تقاضاي اعمال ماده دوم قانون محكوميت‌هاي مالي را بنمايد. البته براي اين مورد نيز مانند تمام محكوميت‌هاي مالي امكان طرح دادخواست اعسار و تقسيط وجود دارد كه اين دادخواست نيز همان مسيري را طي مي‌كند كه دادخواست مهريه طي خواهد كرد.


اين دين نيز مانند مهريه است و اگر مردي با طي مراحل قانوني محكوم به پرداخت اجرت‌المثل همسرش شود و آن را نپردازد، مطابق قانون زن مي‌تواند تقاضاي اعمال ماده دوم قانون محكوميت‌هاي مالي را بنمايد. البته براي اين مورد نيز مانند تمام محكوميت‌هاي مالي امكان طرح دادخواست اعسار و تقسيط وجود دارد كه اين دادخواست نيز همان مسيري را طي مي‌كند كه دادخواست مهريه طي خواهد كرد. البته بعد از صدور حكم اعسار نيز اگر زماني مالي از مرد كشف شود، با معرفي زن مال مذكور توقيف مي‌شود و با حكم دادگاه از محل آن مال شامل زمين، اتومبيل، خانه، وجه نقد و... بدهي مرد به همسرش پرداخت مي‌شود.ادعای اعسار از سوی شوهر

 

چه زناني اجرت‌المثل كمتري مي‌گيرند؟

براي زنان شاغل خارج از منزل هميشه اجرت‌المثل كمتري تعلق مي‌گيرد. در قانون و شرع زن مالك دارايي و پولي است كه به دست مي‌آورد و حال اگر با توافق شوهر او در خارج از منزل كار مي‌كند، الزامي ندارد كه از درآمد خود  به همسرش بپردازد يا اين‌كه در منزل خرج كند.
در بحث اجرت‌المثل نيز وقتي زن بيرون از خانه شاغل باشد، طبيعتا وقت كمتري براي كارهاي منزل مي‌گذارد، هرچند ممكن است استثنا‌هايي وجود داشته باشد و زني در عين اشتغال در خارج از منزل همه وظايف خود را انجام دهد؛ اما اين فرض چندان منطقي نيست زيرا كار در منزل بر اساس وقت تنظيم مي‌شود و زني كه در ساعت 5 بعد از ظهر به خانه مي‌رسد، نمي‌تواند مانند زني كه از صبح در خانه است كار و فعاليت داشته باشد.
پايگاه اجتماعي، شوون زن، شغل پدر، محل زندگي در زمان مجردي و تحصيلات در زمان تجرد و بعد از ازدواج هم در افزايش ميزان اجرت‌المثل تاثير قابل‌توجهي دارد.
نكته مهم اين‌كه زناني كه فقط خانه‌دار هستند در زمان كارشناسي اجرت‌المثل مبالغ دريافت مي‌كنند. تعداد فرزندان نيز از موارد موثر در كارشناسي اجرت‌المثل است. اگر فرزندان مادري دختر باشند، اجرت‌المثل كمتري به او تعلق مي‌گيرد چون فرض بر اين است كه در خانه دختر هميشه كمك حال مادر است حال آن كه در خصوص پسرها چنين مساله‌اي هميشگي نيست. اگر مادري فرزند خود را از شير خود تغذيه كرده باشد نيز مشمول دريافت اجرت‌المثل بيشتري است.
 اين‌كه زني هنگام ازدواج، فرزند يا فرزندان قبلي همسرش از زن سابقش را نيز بزرگ كند، باز هم سبب افزايش ميزان اجرت‌المثل زن مي‌شود.

همسران مي‌توانند در زمان عقد هر شرطي كه خلاف مقتضاي عقد نباشد را در عقدنامه بگنجانند. يكي از موارد پيشنهادي مي‌تواند مشخص كردن تكليف اجرت‌المثل باشد. آنها مي‌توانند شرط كنند كه مثلا زن براي انجام امور منزل به درخواست مرد ماهانه 100 هزار تومان دريافت كند

همسران مي‌توانند در زمان عقد هر شرطي كه خلاف مقتضاي عقد نباشد را در عقدنامه بگنجانند. يكي از موارد پيشنهادي مي‌تواند مشخص كردن تكليف اجرت‌المثل باشد. آنها مي‌توانند شرط كنند كه مثلا زن براي انجام امور منزل به درخواست مرد ماهانه 100 هزار تومان دريافت كند. يا اين كه شرط كنند اساسا چنين مبلغي هيچ گاه به زن پرداخت نمي‌شود و زن هم حق مطالبه ندارد.

شروط ضمن عقد و اجرت‌المثل

در خارج از شكل قضايي زن و مرد مي‌توانند براي دريافت و پرداخت اين مبلغ با هم توافق داشته باشند. البته از لحاظ قضايي شرط پرداخت اين مبلغ مطالبه زن است اما مرد مي‌تواند با رضايت همسرش مثلا بابت اجرت‌المثل 30 سال زندگي مشترك بخشي از خانه‌اش را به نام همسرش كند. در چنين مواردي دريافت يك رسيد كتبي از همسر مي‌تواند از لحاظ حقوقي از بروز مشكلات بعدي و درخواست مجدد زوجه جلوگيري كند، اما اگر مردي با اجبار، تهديد يا تطميع همسرش را وادار به امضاي برگه‌اي كند و مثلا در قبال مبلغي مشخص او را وادار به صرف نظر كردن از اجرت‌المثل كند، اين برگه از لحاظ حقوقي ارزشي ندارد.

نویسنده: محمدرضا حیدریان
 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث