روزه، مدرسه عالى اجتماعى

روزه، مدرسه عالى اجتماعى

۲۸ خرداد ۱۳۹۴ 0

 


چنان چه مى دانيم روزه داراى فوايد، حكمت ها، مصالح روانى و اخلاقى، جسمى، اجتماعى، اقتصادى، بهداشتى، درمانى و حتّى سياسى است و بايد در هر يك از اين فوايد جداگانه و مستقل به بحث پرداخت و تذكّر و توجّه به اين فوايد يقين مسلمان را به دين اسلام، زياد و اطمينانش را به حكمت خدا در تشريع اين فريضه بزرگ قوى تر مى سازد.


در اين مجال، مى خواهيم برخى از حكمت هاى اجتماعى روزه را يادآور شويم; تا در روشنايى آن به اوضاع اجتماعى كنونى نيز توجّه كنيم و از ماه رمضان و آيين روزه دارى براى اصلاح وضع اجتماعى خود كمك بگيريم.

قوت بخشیدن به اراده جمعی

 يكى از فوايد اجتماعى روزه  اين است كه روزه، اراده اجتماع را قوى و همّت جامعه را بلند و بر هواها و اميال و شهوات، حاكم و مسلّط مى سازد. كسى كه توانست مدّت چهارده ساعت كمتر يا بيشتر در شدّت گرما، طعام و غذا را ترك و زحمت و رنج تشنگى را تحمّل كند، و از لذايذ جنسى خوددارى نمايد، مى تواند براى خاطر مصالح بزرگ اجتماعى و براى حفظ شرف و آبروى خود و جامعه نيز شكيبايى ورزد، و زحمات و دشوارى ها و ناراحتى ها را براى نيل به مقاصد عالى اجتماعى متحمّل گردد. بديهى است هر اجتماعى كه بخواهد در راه ترقّى قدم به جلو بردارد و با حركات و نهضت هاى مترقّيانه به پيش رود، به قوّت اراده، عزم آهنين و همّت بلند نياز دارد; قوّت و همّتى كه او را به اقدامات بزرگ و نهضت هاى خطير برانگيزد، و از تصوّر شكست و ضعف و عقب نشينى در برابر عوامل مأيوس كننده و مخرّب مصون بدارد .
يگانه چيزى كه سبب امتياز افراد و اجتماعات از يكديگر و باعث پيروزى و غلبه آن ها بر مشكلات است، قوّت اراده و عزم سخت است كه هر ملّتى از آن بيشتر برخوردار باشد، بيشتر مى تواند با مشكلات و مصايب دست و پنجه نرم كند و مصالح عالى عمومى را با بذل مصالح و منافع شخصى و ترك هواهاى نفسانى بازخريد نمايد. نقش روزه و تأثير آن در تكميل و تقويت اراده، بسيار مهم است; زيرا روزه تمرين صبر و خويشتن دارى و قوّت اراده و ايجادكننده عزم محكم به واسطه ترك لذايذ حلال، و سبب صبر و شكيبايى در ترك لذايذ حرام است.

یاد  کردن از فقیران جامعه 

يكى ديگر از فوايد اجتماعى روزه، تذكّر و ياد كردن حال فقرا و طبقه محروم و توجّه به شرافت نفس و علوّ طبع بى نوايان صابر و شكيبا است. اگر روزه دار متمكّن و توانگر فقط در ماه رمضان به صبر و شكيبايى مى پردازد و از خوردن غذاهاى لذيذ و اعمال غريزه جنسى خوددارى مى كند، فقير و محروم صابر و با ايمان، علاوه بر اجراى برنامه ماه رمضان در دوره سال، بر محروميّت هايى كه دارد صبر مى كند و از حدود شرع تجاوز نمى نمايد و زبان به شكايت از خدا نمى گشايد و به مال كسى چشم طمع ندوخته و به اغنيا و ثروتمندان حسد نمى ورزد. پس روزه دار توانگر و فهيم در مى يابد كه چه بسا اين دسته از فقرا و محرومين مؤمن به واسطه صبر بر محروميّت ها در قوّت اراده و شرافت طبع و بلندى همّت بر او فضيلت داشته باشند; زيرا هر چه كام گيرى هاى نفسانى بيشتر باشد و طبع، معتاد به هواپرستى، و مشغول به التذاذات جسمانى شد، مقاومت در برابر آن دشوارتر، و اراده ضعيف تر و توانايى انسان به تحمّل مشكلات و سختى ها و اقدام به اعمال نيك و بزرگ كمتر مى شود. چنان چه در تاريخ بزرگان ديده شده و به تجربه نيز ثابت گرديده، در خاندان هايى كه با ناز و نعمت فراوان خو گرفته باشند، افراد برجسته، با همّت، شجاع و با اراده كمتر پيدا شده و در خانواده هايى كه با اختيار يا بدون اختيار، به ترك لذايذ و بى اعتنايى به امور مادّى و تن پرورى مبادرت شده، نوابغ و مردان باشخصيّت و با اراده، بيشتر ظهور كرده اند. پس، روزه دار هم به عزّت نفس و شرافت فقراى فاضل آگاه گشته و هم از سختى و رنج آن طبقه محروم اجتماع، خبردار مى شود و به فكر كمك به آن ها مى افتد. در حديث است كه «حمزة بن محمّد» به حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام نوشت: چرا خدا روزه را واجب فرموده؟ پاسخ رسيد:
 
«لِيَجِدَ الغَنِىُّ مضَضَ الجُوعِ فَيَحنُو عَلَى الفَقِير» (1) براى اين كه توانگر درد گرسنگى را بيابد و به فقير عطوفت نمايد.
 
و از حضرت صادق عليه السّلام ـ روايت است كه فرمود:
 
اِنَّما فَرَضَ اللهُ الصِّيامَ لِيَستَوِى بِه الغُنِىُّ وَالفَقِير الحديث(2)  خداوند روزه را واجب گردانيد تا به وسيله آن غنى و فقير مساوى گردند.

درک حقیقت آزادی 

از ديگر فوايد روزه آن است كه روزه دار، حقيقت آزادى و حرّيت را درك مى كند و روزه او را از عبادت، شهوات، عادات و پرستش هواى نفس آزاد مى سازد و روح او را ارتقا داده و فكرش را روشن مى نمايد و در پيكر اجتماع، روح آزادى مى دمد و همه را به خضوع در پيشگاه آفريدگار كه جز او كسى سزاوار پرستش نبوده و هر مخلوقى از قيد رقيّت و عبوديّت او بيرون نيست ـ رهبرى مى نمايد و از بشرپرستى و كرنش و تعظيم در برابر صاحبان قدرت هاى مادّى و ستمگران باز مى دارد. روزه دار مؤمن و خداشناس، آزاد واقعى است; آزادى كه كامل ترين معانى و مفاهيم آزادى را درك كرده است.
 
كسانى كه آزادى را به ترك وظايف و التزامات شرعى و عقلى و هوس رانى و شهوت پرستى مى دانند، بنده شهوات و عادات و اسير هواى نفس هستند. چنين كسانى مؤمنان را ـ كه به پرستش خداى يگانه مى پردازند ـ مسخره مى نمايند; در حالى كه خودشان در پرستش هوا و شهوات و لذّات خسيسه، طوق عبوديّت به گردن انداخته و مصداق اين كلام معجزه نظام الهى مى باشند: اَفَرَأَيتَ مَنِ اتَخَذَ اِلهَهُ هَواهُ (3) آيا آن كس كه هواىِ [نفس] خود را معبود خويش گرفته است ديدى؟
 
آن هنگام كه هواى نفس مطاع و معبود شد، استبدادش از استبداد هر سلطان مستبد خطرناك تر است و اگر از استبداد هواى نفس پيروى شد، خطرش زوال شخصيّت، شرف و حيثيّت است و آن كسانى كه پيروى از پليدى هاى نفس و شهوت پرستى و سرپيچى از اوامر شرع را آزادى مى دانند، علاوه بر آن كه معناى آزادى را نفهميده اند، در پليدترين قيد و بندها مقيّد و بسته هستند و تا اين قيود، صفات ذميمه از قبيل: حرص و آز، حبّ دنيا، تجمّلات و جاه و رياست و... را پاره نكرده و به جهان آزادِ خداپرستى و صف آزادمردان موحّد منتقل نشده و اعلان آزادى بشر را در تعاليم اسلام نخوانند، از نعمت آزادى بهره اى نمى برند. 

تمرين اخلاص

روزه، تمرين اخلاص و پاكى نيّت و تنزّه از ريا، و اجتناب از شهرت طلبى و مدح و ثناى خلق است. اين عيوب و آفات در امور نيك ديگر بيشتر وارد مى شود; ولى روزه دار براى رياكارى ناچار به حفظ رژيم روزه و امساك از مفطرات نيست; زيرا ممكن است در خلوت از مفطرات امساك ننمايد و خود را روزه دار معرّفى كند. پس اگر شخصى در تمام مدّت روز و در خلوت و جلوت، پنهان و آشكار روزه دار بود، علامت پاكى نيّت و صدق باطل و اخلاص او است و فايده آن، تمرين و تربيت نفس بر خلوص نيّت و طهارت مقصد و پرهيز از حبّ شهرت و عوام فريبى و حبّ جاه و كسب اعتبار در بين مردم است. هر مقدار اجتماع از آفات عوام فريبى و حبّ شهرت و جاه و مقام پاك شود، واقعيّات و حقايق، ميزان سنجش كارها معلوم مى شود و اشتباه كارى ها از بين مى رود و بزرگ ترين خطرى كه حيات زعما و رهبران ملل و حتّى حكما و دانشمندان را تهديد مى كند، همين عوام فريبى و حبّ جاه و شهرت است كه به واسطه آن اعمال از مسير حقيقت پرستى و واقع بينى منحرف شده و اجتماع در اشتباه مى افتد و علّت عمده شكست بسيارى از نهضت ها و قيام ها و حركات اصلاحى، عدم خلوص نيّت از ابتدا و يا آلوده شدن نيّات در ميانه راه و وسط كار، به اين آفات است و هر چه اجتماع انسانى از اين آفات تطهير شده و سران و رهبران از حبّ مدح و سپاس پاك باشند و مدح و سپاس، وسيله تقرّب به آنها نباشد و مبالغه و گزافه گويى و نيايش و تواضع نسبت به آن ها از بين برود چنين جامعه اى به سوى ترقّى واقعى خود بهتر قدم بر مى دارد.(4)  از اين جهت در اسلام به اخلاص در نيّت، و توحيد در عبادت، اهميّت بسيار داده شده است.
قرآن مجيد مى فرمايد: وَمَآ اُمِرُوا إِلاّ لِيَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّين.(5)  به توحيد گراييده اند.
معناى خالص قرار دادن دين، براى خدا اين است كه انسان ها اعمال و رفتارهايى كه جنبه معنوى و وجهه ربوبى داشته و نمايش پرستش و حاكى از حسن ضمير و صفاى باطن است، فقط براى خدا به جاى آورند و در برنامه هاى بازرگانى و روابط اجتماعى، سياسى و نظامى فقط به احكام خدا ملتزم باشند، و از غرور و حبّ جاه و جنبه هاى شخصى، خود را پاك كرده و از التزام به آن چه بيرون از احكام خدا و حدود شرع است پرهيز نمايند، و در هر كار و عمل و هر حركت، رضاى خدا را شرط بدانند. در روزه و برنامه هاى ماه رمضان، درس اين معانى و آموزش اين حقايق عالى و اين حكمت هاى بزرگ نهفته است و به قدرى اين عبادت از ريا دور است كه خدا آن را براى خود و مخصوص خود معرّفى فرموده است; با اين كه تمام عبادات بايد براى خدا انجام شود.
 
از حضرت امام صادق عليه السّلام ـ روايت شده است كه خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: «اَلصَّومُ لِي وَاَنا اجزِي عَلَيه»(6)

حسن خلق با روزه 

يكى ديگر از فوايد اجتماعى روزه حصول ملكه حسن خلق و عفو و گذشت و دورى از كينه توزى، تندخويى، بدزبانى، ستيزه جويى، غيبت و دشنام است; زيرا از جمله تعاليمى كه به طور مؤكّد به روزه دار داده شده، اين است كه مواظب چشم و زبان و گوش خويش باشد و اگر از كسى نادانى و بى ادبى ديد يا دشنام و سخن زشتى شنيد به او پاسخ ندهد. در حديث است كه حضرت ابى عبدالله عليه السّلام ـ فرمود:«لا يَكُونَنَّ يَومُ صَومِكَ كَيَوْمِ فطرِكَ»(7).  روزی که روزه هستی مانند روزى كه روزه نيستى، نباشد.
 
و از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ روايت است كه فرمود: «ما من عبد صائم يشتم فيقول: اني صائم، سلام عليك لا اشتمك كما تشتمني الا قال الرب تعالي استجار عبدي بالصوم من شر عبدي قد آجرته النار» (8)
هر گاه  روزه ‏داري كه مورد شماتت و ملامت قرار گيرد،  به ملامت كننده بگويد: من روزه هستم.  سلام بر تو. و من تو را با اینکه شماتت کردی شماتت نمیکنم آنگاه خداوند تعالي مي‏فرمايد: ‏ بنده من از شر  بنده  دیگر من، به روزه پناه جست پس براستي پناه دادم او را از آتش جهنم
 
ذكر فوايد و حكمت هاى اجتماعى روزه نشان مى دهد كه روزه يك كلاس تربيتى، اجتماعى و عملى و تعليم سلوك و معاشرت هر چه بهتر و منزّه تر و انسانى تر است. از اين رو در صدر اسلام اجتماع اسلامى از حيث سلوك اجتماعى و معاشرت افراد با يكديگر و روابط آن ها با هم راقى ترينِ اجتماعات بود و مدرسه عبادات اسلام، از جمله كلاس «روزه»، مسلمانان را شايسته آن نمود كه رسالت اسلام را به دنيا ابلاغ كنند و از ثمرات اخلاقى و بركات درسهاى آن كه عبارت از ايثار، فداكارى، استقامت، تملّك نفس، كوشش در راه هدايت و بيدارى ملّت ها و آزادى اجتماعات از ظلم سران و فرمان روايان و پيكار با جهل، فساد عقيده و رذايل اخلاقى است ـ جهانيان را به حقيقت اسلام متوجّه سازند.
 
اين معانى بلند را در ضمن اداى مسلمانان صدر اسلام، عبادات و برنامه هاى نماز، روزه، حج و... فرا گرفته و در پياده كردن آن مى كوشيدند. اكنون نيز ماه رمضان اين آثار را داراست و طبق آمارهايى كه داده مى شود، از ميزان و تعداد جرايم و جنايات در اين ماه كم مى شود. مسلمان در وضع اجتماعى كنونى به تلمّذ در مدرسه عالى روزه ماه مبارك بيش از گذشته احتياج دارند و هتك حرمت اين ماه با افطار روزه، مبارزه با اين مدرسه تربيتى اسلامى و مخالفت با تهذيب نفوس و تزكيّه اخلاق و تكامل و ترقّى جامعه بوده و معاندت با خدا و اهانت و استخفاف فرمان خالق جهان و جهانيان است. (اعاذنا الله منه).
 
 

پی نوشت
1 ـ وافى، ج 7، ص 6، ب 2.
2 ـ وافى، ج7، ص7، ب 2.
3 ـ سوره فرقان، آيه 43; سوره جاثيه، آيه 23.
4 ـ از كلام اميرالمؤمنين عليه السّلام ـ و در يكى از خطبه هايى كه شايسته است هر شيعه آزادى خواه آن را حفظ داشته باشد: وَاِنَّ مِن اَسخَفِ حالاتِ الوُلاةِ عِندَ صالحِ الناس اَن يُظَنَّ بِهم حُبُّ الفَخرِ وَيُوضَعُ اَمرُهم عَلَى الكِبر وَقَد كرِهتُ اَن يكُونَ جالَ فِي ظَنِّكم اِنِّي اُحِبُّ الاِطراء وَاستِماعَ الثَّناء وَلَستُ بِحَمْدِاللهِ كَذَلكَ (الى ان قال) فَلا تُكَلِّمُونِي بِما تكلمُ بِه الجَبابِرةَ وَلا تَتَحَفَظُوا مِنِّي بِما يُتَحفَّظُ بِهِ عِنْدَ اَهلِ البِادرةِ (الى ان قال) فَاِنَّمااَنَا وَاَنْتُمْ عَبِيدُ مَملُوكُونَ لِرَبٍّ لا رَبَّ غَيره.
نهج البلاغه، خطبه 214.
5 ـ سوره بيّنه، آيه 5.
6 ـ وافى، ج 7، ص5، ب 1.
7 ـ وافى، ج 7، ص 33، ب 34.
8 ـ كافى، ج 3، ص 88.

منبع: ماه مبارك رمضان مكتب عالي تربيت و اخلاق, لطف الله صافي,  ص55

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث