داستان توبه کنندگان: توبه لوطی ها

داستان توبه کنندگان: توبه لوطی ها

۰۸ تیر ۱۳۹۴ 0 معارف

 

مرحوم حضرت آية اللّه شهيد محراب سيد عبدالحسين دستغيب شيرازى رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب شريفش نوشته:

يك نفر حاجى مؤمنى كه از ارادتمندان به مرحوم حاج شيخ محمد تقى مجلسى رضوان الله تعالى عليه بود يك روز لوطيهاى محل دورش را مى گيرند و مى گويند امشب مى خواهيم بخانه تو بيائيم. حاجى از يك طرف مى ببيند اگر آنها بيايند با وسائل لهو ولعب مى آيند و مشغول فسق و فجور مى شوند از طرف ديگر اگر آنها را رد كند و جواب رد گويد چگونه با لوطيها طرف شود مرتبا برايش ‍مزاحمت ايجاد ميكنند ناچارا قبول ميكند بعد هم سراسيمه خدمت مرحوم مجلسى پناهنده شده و گرفتاريش را ذكر مى كند.
مرحوم مجلسى فكرى مى كند و مى فرمايد: اشكالى ندارد بگو بيايند من هم مى آيم، حاجى مجلسى مهيا مي كند و شيخ مجلسى زودتر از لوطى وارد مى شود، لوطيها آمدند همين كه وارد خانه شد ديد مرحوم مجلسى در مجلس نشسته . لوطى باشى ناراحت شد الان عيش و لهو ولعب جلوى آقا نمى شود كرد و آقا موى دماغش شده با بودن اوهيچ كارى نمى شود كرد.
اجمالا پيش خود خيال كرد حرفى بزند تا مرحوم مجلسى قهر كند برود و آن وقت آنها آزاد باشند. گفت: جناب آقا مگر راه و روش ‍ ما لوطيها چه عيبى دارد كه بما اعتراض مي كنند. مرحوم مجلسى فرمود: چه خوبى درشما هست كه آنرا مدح كنيم. گفت هزارها عيب داريم اما باز نمك شناسيم اگر نمك كسى را خورديم ديگر به او خيانت نمى كنيم تا آخر عمر مان يادمان نمى رود، مرحوم مجلسى فرمود: اين صفت خوبى است ولى آن را در شما نمى بينم. لوطى باشى گفت: در اين اصفهان از هركس مى خواهى بپرس؟ ببينيد ما نمك چه كسى را خورده ايم كه به او بد كرده باشيم مرحوم مجلسى فرمود: خود من گواهى مى دهم كه شما همه نمك بحر اميد آيا با خداى خود چه مى كنيد، اى كسى كه نمك خدا را مى خورى و نمكدان مى شكنى ، اين همه نعمت خدا را خوردن و استفاده كردن و اين جور سركشى كردن و پيروى از نفس و هوى كردن؟! نمك خدا خوردن و نمك دان او را شكستن ...
اين كلمات مرحوم مجلسى كه عين واقع و حقيقت بود در همه آنها اثر كرد، سرخجلت بزير انداختند و هيچ سخن نگفتند سكوت مطلق ، پس از مدتى همه رفتند، صبح اول وقت لوطى باشى در خانه مرحوم مجلسى را كوبيد مرحوم مجلسى در را بازكرد ديد لوطى باشى است .
گفت : ديشب ما را آتش زدى ما را آگاه كردى ما را توبه ده چون از كرده هاى خود پشيمانيم ، مرحوم مجلسى هم لطف مى كند آنها را به عمل توبه و تدارك از گذشتها وا مى دارد.
بى پناهم من و سوى تو پناه آوردم
به اميد كرمت عذر گناه آوردم
يارب از لطف پناهم ده و عذرم پذير
حال چون روى بسوى تو اله آوردم
در بساطم نبود هيچ بجز آه دلى
زين سبب هديه بدرگاه توآه آوردم
دل بريدم ز خلايق كه همه محتاجند
بى نيازى تو و من بر تو پناه آوردم
ما فقيرم بذات و تو غنيّى بالذّات
شاهد عجز خود اين حال تباه آوردم
گنهم در خور بخشايش بسيار تونيست
گرچه چون كوه گران بار گناه آوردم
خواستم پيش عطاى تو بسنجم گنهم
مثل سيل عظيم و پركاه آوردم

منبع: قصص التوابین؛داستان توبه کنندگان،علی میر خلف زاده

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث