داستان توبه کنندگان: جهانگيرخان

داستان توبه کنندگان: جهانگيرخان

۰۸ تیر ۱۳۹۴ 0 معارف

 

در كتاب ((مثل آباد)) جلد ششم نوشته و ساير رفقا و دوستان و علماء برايم نقل فرموده اند:

حضرت آية اللّه العظمى جهانگير خان قشقائى رضوان اللّه تعالى عليه كه يكى از عرفاى زمان خودش ‍ بود كه شاگردانى مانند آية اللّه العظمى بروجردى شهيد آية اللّه سيد حسن مدرس و مرحوم ارباب اصفهانى و... مى باشد، ايشان قبلا از افراد افراطگر در معصيت بوده و در قبيله ها تار زنى مى كرده.
(گاهى مى بينم كه حرف حق در بسيارى از گوشها اثر ندارد، سخنان نصيحت كنندگان بر جان بسيارى از گمراهان همچون بارش باران و تخم گياه در شوره زار است . اما اگر دلى آماده باشد و جانى پاكيزه گردد يك سخن كوتاه نيز براى ايجاد تحول ودگرگونى درون آن كافى است ).
مرحوم آية اللّ ه جهانگير خان قشقائى يكى از انسانهايى است كه چنين دل آماده اى را در سينه داشت ، در احوال زندگى او مى نويسند، از دوران جوانى ، تا چهل سالگى همچون ساير افراد ايل قشقائى به دامپرورى و پرورش اشتغال داشته و با تارزنى و آلات موسيقى افراد را به سوى خود جلب مى كرده در هر مجلس شادى و معصيتى كه وجود داشته شركت مى كرده او در يكى از تابستانها كه ايل قشقايى به ييلاق سيميرم آمده بود (بخشى از اصفهان است ) براى فروش فرآورده هاى دامى و خريد نيازمنديهاى خود و عائله اش ‍ به اصفهان ميرود.
در آن شهر بزرگ پس از انجام كارهاى ضرورى در بازار براى تعمير تار شكسته اى كه همراه داشته از شخص پيرمردى سراغ استاد يحيى ارمنى تارسازى را مى گيرد آن پير روشن ضمير ضمن راهنمايى و معرّفى استاد يحيى ارمنى تارساز، اندرز وار به او ميگويد: حق است كه پى كار بهترى روى و دانش آموزى ، و اگر راست ميگوئى برو اول تار وجود خود را درست كن و از اين كارها دست بردار خوب شو ديگر.
اين سخن چنان در دل و جان جهانگير خان اثر ميگذارد و شورى به پا ميكند كه از همانجا ترك ايل كرده و رحل اقامت در اصفهان كه در آن زمان دارالعلمى مشهور بوده است مى افكند و در مدرسه صدر كه از معروفترين مدارس حوزه علميه اصفهان و مجمع فقيها و حكيمان بزرگ بوده است حجره اى براى سكونت اختيار مى كند... او ازكارهاى خود توبه كرده و با عشق و علاقه وافرى كه از نصيحت آن پير روشن دل ناشناس در نهادش برانيگخته شده بود به تحصيل علوم دينى و عرفانى مى پردازد و طولى نمى كشد كه از زبده ارباب فضل و بلاغت و قدوه اصحاب مجد و فصاحت و... مى گردد. براى درك قدر و منزلت پوشيده و ناشناخته او كافى است كه بدانيم اشخاص مثل آيت اللّه العظمى بروجردى مرجع شيعيان و شهيد سيد حسن مدرس روحانى مبارز از شاگردان او بوده اند.
الهى سينه اى ده آتش افروز
درآن سينه دلى ، وآندل همه سوز
هرآن دل را كه سوزى نيست دل نيست
دل افسرده غير از آب وگل نيست
دلم پُرشعله گردان ، سينه پُردود
زبانم رابگفتن آتش آلود
كرامت كن درونى دردپرورد
دلى دروى درون دردو برون درد
دلم را داغ عشقى بر جبين نه
زبانم را بيانى آتشين ده
سخن كز سوز دل تابى ندارد
چكد گر آب ازو، آبى ندارد
دلى افسرده دارم ، سخت بى نور
چراغى زو بغايت روشنى دور
بده گرمى دل افسرده ام را
فروزان كن چراغ مرده ام را

منبع: قصص التوابین؛داستان توبه کنندگان،علی میر خلف زاده

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث