شعر ماه بنی هاشم

شعر ماه بنی هاشم

۳۰ شهریور ۱۳۹۴ 0

در کنار علقمه، سروی ز پا افتاده است؟

یا گلی از گلشن آل عبا افتاده است؟

در فضای رزمگاه نینوا با شور و آه 

ناله ی جان سور «ادرک اخاه» افتاده است 

از نوای جان گداز ساقی لب تشنگان 

لرزه بر اندام شاه نینوا افتاده است 

شه، سوار اسب شد با سر به میدان روی کرد 

تا ببیند جسم عباسش کجا افتاده است 

ناگهان از صدر زین، افکند خود را بر زمین 

دید «بسم الله» از قرآن، جدا افتاده است 

پاره ی قرآن ببوسید و پی اصلش دوید

مصحف ناطق، کجا یا رب! ز پا افتاده است؟

تا کنار نهر علقم، بوی عباسش کشید

دید بر خاک سیه، صاحب لوا افتاده است

کرده در دریای خون، ماه بنی هاشم افول

تشنه لب،سقای دشت کربلا افتاده است

دست خود را بر کمر بگرفت و آهی بر کشید

گفت: پشت من زهجرانت، دو تا افتاده است

خیز و بر پا کن لوا،آبی رسان اندر حرم 

از چه رو بر خاک، این قد رسا افتاده است؟

بهر آبی در حرم، طفلان من در انتظار

از عطش بنگر چه شوری، خیمه ها افتاده است!

هر چه شد نالید،عباسش ز لب، لب  بر نداشت

دید مرغ روح او، سوی سما افتاده است 

گفت پس جسم بردار را برم در خیمه گه 

دید هر عضوی ز اعضایش، سوا افتاده است

شد به سوی خیمه با پای پیاده، ره سپار

در حرم، شه دید افغان و نوا افتاده است 

جمله می گفتند: سقا،ای پدر جان!دیر کرد

بر سر عموی ما،بابا! چها افتاده است ؟

حال زینب را مگو «علامه» ! از شه ،چون شنید

دست عباس علم دارش ،جدا افتاده است

شاعر:محمد علامه (هدیه ی مور،ص4-113)


منبع: جرس فریاد می زند، (720 غزل عاشورایی)،گزینش و پژوهش:جواد هاشمی«تربت» و میثم کریمی،شرکت تعاونی کارآفرینان فرهنگ و هنر،1388،صص429-430

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث