علت تقاضای تأخیر نصب علی (ع) توسط رسول خدا (ص)

علت تقاضای تأخیر نصب علی (ع) توسط رسول خدا (ص)

۲۵ آذر ۱۳۹۶ 0 ادعیه و زیارات
الجزء الأول؛ هذا مبدأ ذكر الأعمال الأشهر الثلاثة أعني شوال و ذي قعدة و ذي حجة من كتاب الإقبال‏، الباب الخامس فيما نذكره مما يختص بعيد الغدير في ليلته و يومه من صلاة و دعاء و شرف ذلك اليوم و فضل صومه‏، فصل في بعض تفصيل ما جرت عليه حال يوم الغدير من التعظيم و التبجيل‏
 
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب پنجم، اعمالی که متعلق به شبعید غدیر و روز آن است از نماز و دعا و شرافت این شب و فضیلت روزه گرفتن در عید غدیر، ادامه فصل سوم: تعظيم رسول خدا از على-عليه السّلام-در روز عيد غدير؛ علت تقاضای تأخیر نصب علی (ع) توسط رسول خدا (ص):
 
يقول رضي الدين ركن الإسلام أبو القاسم علي بن موسى بن جعفر بن محمد بن محمد الطاوس أمده الله بعناياته و أيده بكراماته اعلم أن موسى نبي الله راجع الله تعالى في إبلاغ رسالته و قال في مراجعته‏ (إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ)[1] و إنما كان قتل نفسا واحدة و أما علي بن أبي طالب فإنه كان قد قتل من قريش و غيرهم من القبائل قتلى كل واحد منهم يحتمل مراجعة النبي ص شفيقا على أمته كما وصفه الله جل جلاله فأشفق عليهم من الامتحان بإظهار ولاية علي ع في أوان و يحتمل أن يكون الله جل جلاله أذن للنبي ع في مراجعته لتظهر لأمته أنه ما آثره لمولانا علي ع و إنما الله جل جلاله قال‏ (ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى)[2]
 
می گوید: می دانم که حضرت موسى-عليه السّلام-از خداوند متعال درخواست كرد كه او را از ابلاغ رسالت معاف كند و در اين‌باره به خداوند عرض كرد: «من يك تن از آنان را كشته‌ام، لذا بيم آن را دارم كه مرا بكشند.» در حالى كه فقط يك نفر از آنان را كشته بود، ولى على-عليه السّلام-كسى است كه تقريبا نيمى از كشتگان «قريش» و ديگر قبايل عرب به دست ايشان بوده است. بنابراين، احتمال دارد تقاضاى تأخير نصب مولى على-عليه السّلام-توسط پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-از خداوند -جلّ جلاله-براى آن بوده است كه آن حضرت به امت خود دلسوز بود. از اين‌رو، در اين مورد نيز به لحاظ بيم و هراس از امتحان آن‌ها به واسطه‌ى اظهار ولايت على -عليه السّلام-در آن زمان، عدم نصب على-عليه السّلام-را از خداوند تقاضا كرد. احتمال ديگر در تقاضاى تأخير نصب على-عليه السّلام-به مقام ولايت، آن است كه شايد خداوند-جلّ جلاله-به آن حضرت اجازه داده كه چنين تقاضايى را بكند تا بر امت روشن شود كه آن حضرت از جانب خود مولى على-عليه السّلام-را مقدم نداشته، بلكه خداوند-جلّ جلاله-خود او را مقدم داشته است، زيرا درباره‌ى رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-مى‌فرمايد: «او از روى هوا و هوس سخن نمى‌گويد، بلكه به او وحى مى‌شود.»
 
قَالَ صَاحِبُ كِتَابِ النَّشْرِ وَ الطَّيِّ فِي تَمَامِ حَدِيثِهِ مَا هَذَا لَفْظُهُ‏
نويسنده‌ كتاب «النشر و الطىّ» در پايان سخن آورده است:
 
فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ اقْرَأْ (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ)[3]‏ الْآيَةَ وَ قَدْ بَلَغْنَا غَدِيرَ خُمٍّ فِي وَقْتٍ لَوْ طُرِحَ اللَّحْمُ فِيهِ عَلَى الْأَرْضِ لَانْشَوَى
«جبرئيل نازل شد و اين آيه را قرائت كرد: «اى رسول، آن چه را كه از سوى پروردگارت به سوى تو نازل شده، [به مردم]برسان. . .» و ما در زمانى كه هوا بسيار گرم بود، به «غدير خم» رسيديم به‌گونه‌اى كه اگر گوشت به زمين افكنده مى‌شد، كباب مى‌شد. 
وَ انْتَهَى إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ فَنَادَى الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ لَقَدْ كَانَ أَمْرُ عَلِيٍّ ع أَعْظَمَ عِنْدَ اللَّهِ مِمَّا يَقْدِرُ فَدَعَا الْمِقْدَادَ وَ سَلْمَانَ وَ أَبَا ذَرٍّ وَ عَمَّاراً
رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-به ما رسيد و ندا در داد: نماز جماعت! چرا كه مسأله‌ى نصب على-عليه السّلام-به مقام ولايت نزد خدا بسيار مهم بود. از اين‌رو، «مقداد» ، «سلمان» ، «ابو ذر» و «عمار» را فرا خواند 
فَأَمَرَهُمْ أَنْ يَعْمَدُوا إِلَى أَصْلِ شَجَرَتَيْنِ فَنَقَبُوا [فنقموا] مَا تَحْتَهُمَا فَكَسَحُوهُ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ يَضَعُوا الْحِجَارَةَ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ كَقَامَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَمَرْتُ [أُمِرُوا] بِثَوْبٍ فَطُرِحَ عَلَيْهِ 
و دستور داد كه زير دو درخت را بروبند و آنان فرمان رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-را اجرا كردند و نيز دستور داد كه به اندازه‌ى قد رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-سنگ‌ها را بر روى هم بچينند و پارچه‌اى بر روى آن بيندازند. 
ثُمَّ صَعِدَ النَّبِيُّ ص الْمِنْبَرَ يَنْظُرُ يَمْنَةً وَ يَسْرَةً يَنْتَظِرُ اجْتِمَاعَ النَّاسِ إِلَيْهِ فَلَمَّا اجْتَمَعُوا فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَلَا فَقَهَرَ فِي تَوَحُّدِهِ 
آن‌گاه پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-به منبر رفت و همچنان به سمت راست و چپ خود نگاه مى‌كرد و منتظر اجتماع مردم بود. وقتى همه گرد هم آمدند، فرمود: ستايش خدا را كه در عين يگانگى، بلندپايه و عين وحدانيّت، نزديك است.
وَ دَنَا فِي تَفَرُّدِهِ إِلَى أَنْ قَالَ أُقِرُّ لَهُ عَلَى نَفْسِي بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدَ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ أُؤَدِّي مَا أَوْحَى إِلَيَّ حَذَارَ إِنْ لَمْ أَفْعَلْ أَنْ تَحِلَّ بِي [إِلَيَ‏] قَارِعَةٌ أَوْحَى إِلَيَ‏ 
تا اين‌كه فرمود: به بندگى خود اعتراف نموده و به ربوبيّت خدا گواهى مى‌دهم و آنچه را كه به من وحى نموده، ادا مى‌كنم؛ زيرا بيم آن را دارم كه اگر چنين نكنم، مصيبت نابودكننده بر من فرود آيد. خداوند به من وحى فرمود كه: 
(يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ)[4]الْآيَةَ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا قَصَّرْتُ فِي تَبْلِيغِ مَا أَنْزَلَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
«اى رسول، آنچه را كه از سوى پروردگارت به سوى تو نازل شده، [به مردم]برسان. . .» . اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند-تبارك و تعالى-بر من نازل فرموده، كوتاهى نكردم 
وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هَذِهِ الْآيَةِ إِنَّ جَبْرَئِيلَ هَبَطَ إِلَيَّ مِرَاراً أَقْرَأَنِي عَنِ اللَّهِ السَّلَامُ [أَمَرَنِي عَنِ السَّلَامِ‏]
و اكنون علت نزول اين آيه را براى شما بيان مى‌كنم. جبرئيل بارها بر من نازل شد و از سوى خداوند سلام (ايمن از هر گزند و آسيب) 
أَنْ أَقُولَ فِي الْمَشْهَدِ وَ أُعْلِمَ الْأَبْيَضَ وَ الْأَسْوَدَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَخِي وَ خَلِيفَتِي وَ الْإِمَامُ بَعْدِي
به من فرمان داد كه در حضور جمع-اعمّ از سفيدپوست و سياه‌پوست-اعلام كنم كه علىّ بن ابى طالب، برادر و جانشين من و امام شما بعد از من است. 
أَيُّهَا النَّاسُ عِلْمِي بِالْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ‏ (يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ‏)[5]وَ يَحْسَبُونَهُ‏ (هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ)[6] 
اى مردم، من از منافقان كاملا آگاهم و اگر بخواهم مى‌توانم نام آن‌ها را ذكر كنم، هم آنان كه چيزهايى را اظهار مى‌كنند كه در دل بدان اعتقاد ندارند و چنين مى‌پندارند كه اين عمل، كار سبكى است در حالى كه نزد خدا، بزرگ و مهم است، 
وَ كَثْرَةُ أَذَاهُمْ لِي مَرَّةً سَمَّوْنِي أُذُناً لِكَثْرَةِ مُلَازَمَتِهِ إِيَّايَ وَ إِقْبَالِي عَلَيْهِ حَتَّى أَنْزَلَ اللَّهُ‏
كسانى كه از بس به ما آزار رساندند، به لحاظ همدمى و ملازمت فراوان على-عليه السّلام-با من و رويكرد من بر او، مرا «اذن» ؛ (زودباور) ناميدند، تا اين‌كه خداوند اين آيه را نازل كرد كه:
(وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ)[7]مُحِيطٌ وَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُسَمِّيَ الْقَائِلِينَ بِأَسْمَائِهِمْ لَسَمَّيْتُ 
«و عده‌اى از ايشان پيامبر را آزار مى‌رسانند و مى‌گويند: او زودباور است.» و اگر مي خواستم نام گويندگان چنين سخني را بر زبان آورم  
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ [مُفْتَرَضاً طَاعَتُهُ‏] عَلَى الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ عَلَى التَّابِعِينَ
آگاه باشيد و بدانيد كه خداوند على-عليه السّلام-را به عنوان سرپرست و امام شما نصب كرده است و اطاعت از او را بر همگان-اعمّ از مهاجران، انصار و تابعان؛ 
وَ عَلَى الْبَادِي وَ الْحَاضِرِ وَ عَلَى الْعَجَمِيِّ وَ الْعَرَبِيِّ وَ عَلَى الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ عَلَى الْكَبِيرِ وَ الصَّغِيرِ وَ عَلَى الْأَبْيَضِ وَ الْأَسْوَدِ وَ عَلَى كُلِّ مُوَحِّدٍ 
باديه‌نشينان و شهرنشينان؛ عرب و غير عرب؛ آزاده و برده؛ بزرگ و كوچك؛ سفيدپوست و سياه‌پوست-و بر همه‌ى خداپرستان واجب كرده است 
فَهُوَ مَاضٍ حُكْمُهُ جَائِزٌ قَوْلُهُ نَافِذٌ أَمْرُهُ مَلْعُونٌ مَنْ خَالَفَهُ مَرْحُومٌ مَنْ صَدَّقَهُ 
و فرمان او در مورد همه گذرا و سخن او كارگر و دستور او نافذ است و هركس با او مخالفت كند از رحمت خدا دور است و هركس او را تصديق كند، مشمول رحمت خدا است. 
مَعَاشِرَ النَّاسِ تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آيَاتِهِ وَ مُحْكَمَاتِهِ وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهُ فَوَ اللَّهِ لَا يُوضِحُ تَفْسِيرَهُ 
اى مردم، در قرآن بينديشيد و آيه‌ها و به ويژه آيات محكم آن را درك كنيد و پى آيه‌هاى متشابه آن را نگيريد؛ چرا كه به خدا سوگند، 
إِلَّا الَّذِي أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ رَافِعُهَا بِيَدِي وَ مُعْلِمُكُمْ أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهُوَ مَوْلَاهُ وَ هُوَ عَلِيٌّ 
جز كسى كه من دست او را گرفته و بلند كرده‌ام، نمى‌تواند تفسير آن را بيان كند و من به شما مى‌آموزم كه هركس من مولاى او هستم، او نيز مولاى او است و او على-عليه السّلام-است. 
مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ عَلِيّاً وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ وُلْدِي مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنَ الثَّقَلُ الْأَكْبَرُ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ 
اى مردم، به راستى كه على و فرزندان پاك از پشت او، ثقل كوچك‌اند و قرآن ثقل بزرگ است و اين دو تا زمانى كه در كنار حوض [كوثر]بر من وارد شوند، هرگز از هم جدا نخواهند شد 
وَ لَا يَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنِينَ لِأَحَدٍ بَعْدِي غَيْرِهِ ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى [إِلَى‏] عَضُدِهِ 
و فرمانروايى مؤمنان، بعد از من براى هيچ‌كس جز او جايز نيست. سپس دست بر شانه‌ى على-عليه السّلام-زد 
فَرَفَعَهُ عَلَى دَرَجَةٍ دُونَ مَقَامِهِ مُتَيَامِناً عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَرَفَعَهُ بِيَدِهِ 
و او را به يك پلّه پايين‌تر از جايگاه خويش در سمت راست خود بالا برد و دست او را بلند كرد 
وَ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ قَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ أَلَا مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ 
و فرمود: اى مردم، چه كسى از خود شما بر شما اولاتر است؟ عرض كردند: خدا و رسول او. فرمود: هان! هر كس من مولايم اويم، اين على مولاى او است. 
اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ 
خداوندا، هركس ولايت او را بپذيرد، سرپرست او باش و با هركس كه با او دشمنى مى‌ورزد، دشمن باش و ياوران او را يارى كن و هركس از يارى او دست بكشد، يارى مكن. 
إِنَّمَا أَكْمَلَ اللَّهُ لَكُمْ دِينَكُمْ بِوَلَايَتِهِ وَ إِمَامَتِهِ وَ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ خَاطَبَ‏ اللَّهُ بِهَا الْمُؤْمِنِينَ إِلَّا بَدَأَ بِهِ 
به راستى كه خداوند، دين شما را با ولايت و امامت او كامل گردانيد و هيچ آيه‌اى نيست كه نازل شده و مؤمنان را مورد خطاب قرار داده، جز اين‌كه به او آغاز كرده است[8]
وَ لَا شَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فِي هَلْ أَتَى إِلَّا لَهُ وَ لَا أَنْزَلَهَا فِي غَيْرِهِ ذُرِّيَّةُ كُلِّ نَبِيٍّ مِنْ صُلْبِهِ وَ ذُرِّيَّتِي مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ 
و خداوند در سوره‌ى «هَلْ أَتىٰ»[9] بر بهشتى بودن او گواهى داده است و اين سوره را تنها درباره‌ى او-و نه ديگران-نازل كرده است. نسل تمام پيامبران از پشت آنان است، ولى نسل من از پشت على-عليه السّلام-است 
لَا يُبْغِضُ عَلِيّاً إِلَّا شَقِيٌّ وَ لَا يُوَالِي عَلِيّاً إِلَّا تَقِيٌّ وَ فِي عَلِيٍّ نَزَلَتْ‏ (وَ الْعَصْرِ)[10]وَ تَفْسِيرُهَا 
و هركس كينه‌ى على-عليه السّلام-را در دل داشته باشد بدبخت است و جز تقواپيشگان او را دوست ندارند و سوره‌ى وَ اَلْعَصْرِ در مورد او نازل شده است و تفسير آن اين است كه: 
وَ رَبِّ عَصْرِ الْقِيَامَةِ (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ)[11] أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ (إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا)[12] بِوَلَايَتِهِمْ‏
سوگند به پروردگار عصر روز قيامت كه «به راستى كه انسان» يعنى دشمنان خاندان محمد «در زيان هستند.» ، «مگر كسانى كه» به ولايت آنان «ايمان آورده‌اند.» ، ؛ 
وَ (عَمِلُوا الصَّالِحاتِ)[13] بِمُوَاسَاةِ إِخْوَانِهِمْ‏ (وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ)[14]
يعنى با همدردى با برادرانشان «كارهاى شايسته انجام داده‌اند.»
فِي غَيْبَةِ غَائِبِهِمْ مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ (النُّورِ الَّذِي أُنْزِلَ‏)[15] أَنْزَلَ
يعنى در زمان غيبت امام غائب-عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف-«همديگر را به شكيبايى سفارش مى‌كنند.» اى مردم، به خدا و رسول او و نورى كه فرو فرستاده شده، ايمان آوريد. 
اللَّهُ النُّورَ فِيَّ ثُمَّ فِي عَلِيٍّ ثُمَّ النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِيَ الرُّسُلُ 
خداوند، نور را در وجود من، سپس در وجود على، سپس در نسل او تا حضرت مهدى-كه به حقّ خدا را مى‌ستاند-نازل كرده است. اى مردم، من رسول خدا هستم و پيامبران بسيار پيش از من آمده‌اند. 
أَلَا إِنَّ عَلِيّاً الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَ الشُّكْرِ ثُمَّ مَنْ بَعْدَهُ مِنْ وُلْدِهِ مِنْ صُلْبِهِ 
هان! بدرستیکه على است و بعد از او، فرزندان او كه از پشت او هستند، به صبر و شكر توصيف شده اند
مَعَاشِرَ النَّاسِ قَدْ ضَلَّ مِنْ قَبْلِكُمْ‏ (أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ)[16] أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِيمُ الَّذِي أَمَرَكُمْ أَنْ تَسْلُكُوا الْهُدَى إِلَيْهِ 
ای مردم، قطعاً پيش از آنها بيشتر پيشينيان به گمراهى افتادند. من مسیر مستقیم خدا هستم، که به شما دستور می دهد که به راهنمایی او پی ببرید
ثُمَّ عَلِيٌّ مِنْ بَعْدِي ثُمَّ وُلْدِي مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِ إِنِّي قَدْ بَيَّنْتُ لَكُمْ وَ فَهَّمْتُكُمْ هَذَا عَلِيٌّ يُفَهِّمُكُمْ بَعْدِي
على -عليه السّلام-و بعد از او، فرزندان او كه از پشت او هستند، امامانى‌اند كه به حقّ رهنمون مى‌گردند. من به روشنى براى شما بيان كردم و به شما فهماندم و اين على بعد از من به شما مى‌فهماند. 
أَلَا وَ إِنِّي عِنْدَ انْقِطَاعِ خُطْبَتِي أَدْعُوكُمْ إِلَى مُصَافَحَتِي عَلَى بَيْعَتِهِ وَ الْإِقْرَارِ لَهُ بِوَلَايَتِهِ
هان! من بعد از پايان سخنرانى‌ام شما را به دست دادن با خودم به عنوان بيعت گرفتن براى او و اعتراف به ولايت او، فرا مى‌خوانم. 
أَلَا إِنِّي بَايَعْتُ لِلَّهِ وَ عَلِيٌّ بَايَعَ لِي وَ أَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ‏
هان! من براى خدا بيعت مى‌گيرم و على براى من بيعت مى‌گيرد و من به فرمان خدا از شما براى او بيعت مى‌گيرم؛ 
(فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً)[17]
«پس هركس پيمان‌شكنى كند، تنها به زيان خود پيمان مى‌شكند و هركس بر آن چه با خدا پيمان بسته وفادار بماند، به زودى خداوند پاداش بزرگ به او مى‌بخشد.» 
مَعَاشِرَ النَّاسِ أَنْتُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصَافِحُونِي بِكَفٍّ وَاحِدَةٍ قَدْ أَمَرَنِي اللَّهُ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرَارَ بِمَا عَقَدْتُمُ الْإِمْرَةَ
اى مردم، تعداد شما بيشتر از آن است كه همگى با من دست بدهيد. از اين‌رو، خداوند به من دستور داده است كه از زبان شما كه از اعتقاد و باور شما حكايت مى‌كند، 
لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ مَنْ جَاءَ مِنْ بَعْدِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنِّي وَ مِنْهُ عَلَى مَا أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّيَّتِي مِنْ صُلْبِهِ
براى فرمانروايى على بن ابى طالب و امامان بعد از او كه نسل من و او هستند، بيعت بگيرم مبنى بر اين‌كه نسل من از پشت او خواهد بود. 
فيبلغ [فَلْيُبَلِّغِ‏] الْحَاضِرُ الْغَائِبَ فَقُولُوا سَامِعِينَ مُطِيعِينَ رَاضِينَ لِمَا بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّكَ تُبَايِعُكَ عَلَى ذَلِكَ قُلُوبُنَا وَ أَلْسِنَتُنَا وَ أَيْدِينَا
بنابراين، حاضران به غايبان برسانند و همگى بگوييد: «ما گوش به فرمان و فرمانبردار شماييم و از آنچه از پروردگارت به ما رسانده‌اى، خرسند و خشنوديم و با دل و زبان و دست با او بيعت مى‌كنيم 
عَلَى ذَلِكَ نَحْيَا وَ نَمُوتُ وَ نُبْعَثُ لَا نُغَيِّرُ وَ لَا نُبَدِّلُ وَ لَا نَشُكُّ وَ لَا نَرْتَابُ
و تا زنده‌ايم بر سر اين پيمانيم و براساس آن مى‌ميريم و در قيامت برانگيخته مى‌شويم و هرگز آن را تغيير و تبديل نداده و در آن شكّ و ترديد نخواهيم كرد. 
أَعْطَيْنَا بِذَلِكَ اللَّهَ وَ إِيَّاكَ وَ عَلِيّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْأَئِمَّةَ الَّذِينَ ذَكَرْتَ كُلَّ عَهْدٍ وَ مِيثَاقٍ مِنْ قُلُوبِنَا وَ أَلْسِنَتِنَا وَ نَحْنُ لَا نَبْتَغِي بِذَلِكَ بَدَلًا وَ نَحْنُ نُؤَدِّي ذَلِكَ إِلَى كُلِّ مَنْ رَأَيْنَا 
با دل و زبان، با خدا و شما و على و حسن و حسين و امامانى كه ياد كردى، عهد و ميثاق مى‌بنديم و كس ديگر را جانشين آن‌ها قرار نمى‌دهيم و اين مطلب را به هركس كه مى‌بينيم، خواهيم رساند.» 
فَبَادَرَ النَّاسُ بِنَعَمْ نَعَمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا أَمْرَ اللَّهِ وَ أَمْرَ رَسُولِهِ آمَنَّا بِهِ بِقُلُوبِنَا وَ تَدَاكُّوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍّ ع بِأَيْدِيهِمْ 
اينجا بود كه مردم در حالى كه مى‌گفتند: «آرى، آرى، گوش به فرمان و مطيع فرمان خدا و دستور رسول اوييم و با دل ايمان آورديم.» به سوى رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-شتافتند و دست‌هاى خود را به سوى ايشان و على-عليهما السّلام-دراز كردند 
إِلَى أَنْ صُلِّيَتِ الظُّهْرُ وَ الْعَصْرُ فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ بَاقِي ذَلِكَ الْيَوْمِ إِلَى أَنْ صُلِّيَتِ الْعِشَاءَانِ فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ
و گرداگرد آن دو ازدحام ايجاد كردند تا اين‌كه نماز ظهر و عصر يكجا خوانده شد، و رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-باقيمانده‌ى آن‌روز نيز مشغول بيعت با مردم بود تا اين‌كه نماز مغرب و عشا نيز يكجا خوانده شد 
وَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُولُ كُلَّمَا أَتَى فَوْجٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى الْعَالَمِين‏
و هر گروه از مردم كه نزد رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-مى‌آمدند، مى‌فرمود: «ستايش خدا را كه ما را بر جهانيان برترى داد.»

[1]) سوره القصص، آیه 33                                                    [2]) سوره النجم، آیه 3-4
[3]) سوره المائده؛ آیه 67                                                       [4]) سوره المائده؛ آیه 67
[5]) سوره الفتح، آیه 11                                                          [6]) سوره النور، آیه 15
[7]) سوره التوبه، آیه 61                                                       
[8]) مقصود اين است كه مصداق إتمّ خطاب‌هاى مكرر خداوند كه در قرآن كريم مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و مى‌فرمايد: يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا امير مؤمنان على-عليه السّلام-است.
[9]) سوره انسان، سوره 76 قران کریم
[10]) سوره العصر، آیه 1                                                     [11]) سوره العصر، آیه 2
[12]) سوره العصر، آیه 3                                                     [13]) سوره العصر، آیه 3 
[14]) سوره العصر، آیه 3                                                     [15]) سوره الاعراف، آیه 157
[16]) سوره الصافات، آیه 71                                                   [17]) سوره الفتح، ایه 10                                                    
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث