حسادت مخالفان به امام علی (ع)

حسادت مخالفان به امام علی (ع)

۱۶ فروردین ۱۳۹۷ 0 ادعیه و زیارات
الجزء الأول؛ هذا مبدأ ذكر الأعمال الأشهر الثلاثة أعني شوال و ذي قعدة و ذي حجة من كتاب الإقبال‏، الباب الخامس فيما نذكره مما يختص بعيد الغدير في ليلته و يومه من صلاة و دعاء و شرف ذلك اليوم و فضل صومه‏، فصل 
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب پنجم، اعمالی که متعلق به شب عید غدیر و روز آن است از نماز و دعا و شرافت این شب و فضیلت روزه گرفتن در عید غدیر، فصل هشتم: حسادت مخالفان به امام علی (ع)
 
و بلغ أمر الحسد لمولانا علي ع على ذلك المقام و الإنعام إلى بعضهم الهلاك و الاصطلام‏
حسادت برخى از مخالفان نسبت به مولى على-عليه السّلام-به خاطر نصب آن حضرت به مقام ولايت و انعام خداوند به آن بزرگوار، به حدى بود كه به مرگ و نابودى آنان انجاميد.
 
فروى الحاكم عبيد الله بن عبد الله الحسكاني في كتاب ادعاء [دعاء] الهداة إلى أداء حق الموالاة و هو من أعيان رجال الجمهور فقال قرأت على أبي بكر محمد بن محمد الصيدلاني فأقر به حدثكم أبو محمد عبد الله بن أحمد بن جعفر الشيباني حدثنا عبد الرحمن بن الحسين الأسدي حدثنا إبراهيم بن الحسين الكسائي حدثنا الفضل بن دكين حدثنا سفيان بن سعيد حدثنا منصور بن ربعي عن حذيفة بن اليمان قال‏
«عبيد اللّه بن عبد اللّه، حاكم حسكانى» -كه از بزرگان عامّه به شمار مى‌آيد-در كتاب «دعاء الهداة الى اداء حقّ الموالاة» به نقل از «حذيفة بن يمان» آورده است:
 
قال رسول الله ص لعلي من كنت مولاه فهذا مولاه قام النعمان بن المنذر الفهري فقال هذا شي‏ء قلته من عندك أو شي‏ء أمرك به ربك
وقتى رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-نسبت به على-عليه السّلام-فرمود: «هركس كه من مولاى اويم، اين على مولاى او است.» ، «نعمان بن منذر فهرى» به‌پا خاست و عرض كرد: آيا اين سخن را از نزد خود گفتى، يا پروردگارت به تو چنين دستور داده است؟ 
قال لا بل أمرني به ربي فقال اللهم أنزل علينا حجارة من السماء فما بلغ رحله حتى جاءه حجر فأدماه فخر ميتا 
فرمود: نه، بلكه پروردگارم چنين دستور داده است. «نعمان بن منذر» گفت: خدايا، سنگى از آسمان بر سر من فرود آر. هنوز به شتر خود نرسيده بود كه سنگى از آسمان آمد و بر سر او خورد و در اثر آن از سر او خون جارى شد و به زمين افتاد و مرد.
فأنزل الله تعالى‏ (سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ‏)[1]
در اينجا خداوند متعال اين آيه را نازل كرد: «درخواست‌كننده‌اى تقاضاى عذاب كرد. . .».
 
أقول و روى هذا الحديث الثعلبي في تفسيره للقرآن بأفضل و أكمل من هذه الرواية
«ثعلبى» نيز در تفسير خود اين حديث را به صورت كامل‌تر نقل كرده است.
 
و كذلك رواه صاحب كتاب النشر و الطي قال‏
نيز نويسنده‌ى كتاب «النشر و الطىّ» آورده است:
 
لما كان رسول الله ص بغدير خم نادى الناس فاجتمعوا فأخذ بيد علي فقال
رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- در غدير خم با صداى بلند مردم را صدا كرد، مردم گرد آمدند، سپس دست على -عليه السّلام-را گرفت و فرمود: 
من كنت مولاه فعلي مولاه فشاع ذلك في كل بلد
هركس كه من مولاى اويم، على مولاى او است و اين سخن در همه جا پيچيد. 
فبلغ ذلك الحرث بن النعمان الفهري فأتى رسول الله على ناقة له حتى أتى النبي و هو في ملإ من أصحابه
وقتى اين فرموده‌ى رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-به «حارث بن نعمان فهرى» رسيد، بر شتر خود سوار شد و آهنگ رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- را كرد. وقتى به سرزمين «بطحاء» [«مكه»]رسيد، شتر را خواباند و پياده شد و آن را بست و به خدمت رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-رسيد و در حالى كه عده‌اى از اصحاب در محضر آن حضرت بودند، عرض كرد: 
فقال يا محمد أمرتنا عن الله أن نشهد ألا إله إلا الله و أنك رسول لله فقبلناه و أمرتنا أن نصلي خمسا فقبلناه و أمرتنا بالحج فقبلناه
اى محمد، از سوى خدا به ما دستور دادى كه گواهى دهيم معبودى جز خدا نيست و تو فرستاده‌ى او هستى و ما پذيرفتيم، سپس به ما دستور دادى كه روزى  ۵  بار نماز بخوانيم و ما پذيرفتيم، آن‌گاه به ما دستور دادى كه حجّ به‌جا آوريم و ما پذيرفتيم، 
ثم لم ترض بذلك حتى رفعت بضبع [بضبعي‏] ابن عمك ففضلته علينا و قلت من كنت مولاه فعلي مولاه
ولى به اين‌ها خرسند نشدى تا اين‌كه بازوى پسرعمويت را گرفتى و بلند كردى و او را بر ما برترى دادى و گفتى: هر كس من مولاى اويم، على مولاى او است.
أ هذا شي‏ء من عندك أم من الله فقال و الله الذي لا إله إلا هو إن هذا من الله فولى الحرث يريد راحلته و هو يقول
 آيا اين سخن از تو است يا از خدا؟ حضرت فرمود: سوگند به خدايى كه معبودى جز او نيست، اين سخن از خدا است. «حارث» پشت كرد و به سوى شتر خود روانه شد، در حالى كه مى‌گفت: 
اللهم إن كان ما يقوله محمد حقا (فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ‏)[2]
خدايا، اگر آن چه محمد مى‌گويد حقّ است، سنگى از آسمان بر ما ببار، يا ما را دچار عذاب دردناك بكن. 
فما وصل إليها حتى رماه الله بحجر فسقط على هامته و خرج من دبره فقتله‏
هنوز به شتر خود نرسيده بود كه خداوند با سنگ او را هدف قرار داد و سنگ بر سر او برخورد كرد و از پشت او بيرون آمد و او را نابود كرد.
 
أقول فإذا كان الحال كما ذكرناه من الجاحدين [الحاسدين‏] الكارهين لما أنزل الله و لما أمر به رسوله ص من ولاية علي بن أبي طالب على الإسلام و المسلمين و كان ذلك في حياة النبي ص و هو يرجا و يخاف و الوحي ينزل عليه فكيف يستبعد ممن كان بهذه الصفات في الحسد و العداوات أن يعزلوا الولاية عن مولانا علي ع بعد وفاة النبي ص أو يكتموا كثيرا من النصوص عليه‏
اگر حال حاسدان مولى على-عليه السّلام-و كسانى كه آنچه خداوند نازل كرده و به رسول خود-صلوات اللّه عليه و آله-دستور داده بود-يعنى ولايت على بن ابى طالب -عليه السّلام-بر اسلام و مسلمين-نزد آنان ناخوشايند بود، در زمان حيات پيامبر اكرم -صلوات اللّه عليه و آله-و آن زمان كه مردم به او اميد داشتند و از او بيمناك بودند و وحى بر او نازل مى‌شد، چنين باشد. بنابراين، از اين‌گونه افراد كه نسبت به مولى على-عليه السّلام- حسد و دشمنى مى‌ورزيدند بعيد نيست كه بعد از رحلت پيامبر-صلوات اللّه عليه و آله-، آن بزرگوار را از مقام ولايت عزل و بسيارى از احاديث صريحى را كه پيامبر اكرم -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-درباره‌ى آن حضرت فرموده بود، كتمان كنند.
 
شعر
باعوه بالأمل الضعيف سفاهة
وقت الحياة فكيف بعد وفاته‏
از روى نابخردى، او را در برابر آرزوى ناچيز فروختند،
در حال حيات  تا چه رسد به بعد از وفات او!
خذلوه في وقت يخاف و يرتجى‏
أ يراد منهم أن يفوا لمماته‏
در زمانى كه از او بيم و به او اميد داشتند، او را يارى نكردند،
آيا بعد از رحلت او، از آنان اميد مى‌رود كه نسبت به او وفادار باشند؟ !

[1]) سوره‌ معارج، آيه  1                                                            [2]) سوره انفال، آیه 32

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث