هيچ ثروت و بى نيازى همچون عقل، و هيچ فقرى همچون جهل و هيچ ميراثى همچون ادب و هيچ پشتيبانى همچون مشورت نيست.
سخاوت هنگامى است كه بخشش بدون سؤال بود و پس از سؤال يا از شرم است و يا از بيم بدگويى مردم.
سزاوارترين مردم به عفو تواناترين آنهاست به عقوبت.
دلهاى مردان رمنده است، هر كه آنها را به دست آورد، به او روى نهند.(۵۰)
از تعرض كريمان، چون گرسنه شوند و از تعرض فرومايگان، چون سير شوند، حذر كنيد.
پيروزى در دورانديشى، و دور انديشى در به كار گيرى صحيح انديشه، و انديشه صحيح به راز دارى است.
ارزش مرد به اندازه همّت اوست،
گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به خود پسندى وا دارد.
اگر با شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد كرد،
خوشا به حال كسى كه به ياد معاد باشد، براى حسابرسى قيامت كار كند، با قناعت زندگى كند، و از خدا راضى باشد.
خدا خبّاب بن أرت را رحمت كند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت كرد، و
خدا آنچه را كه از آن شكايت دارى (بيمارى) موجب كاستن گناهانت قرار داد، در بيمارى پاداشى نيست امّا گناهان را از بين مى برد
زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.
عمل مستحب انسان را به خدا نزديك نمى گرداند، اگر به واجب زيان رساند.
به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم چهار چيز از من ياد گير (در خوبى ها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آنها عمل مى كنى زيان نبينى
به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند، و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مى افكنيد،
كسى كه آرزوهايش طولانى است كردارش نيز ناپسند است.
كسى در انجام كارى كه مردم خوش ندارند، شتاب كند، در باره او چيزى خواهند گفت كه از آن اطّلاعى ندارند.
بخشنده باش امّا زياده روى نكن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گير مباش.
بهترين بى نيازى، ترك آرزوهاست.
نيكوكار، از كار نيك بهتر و بدكار از كار بد بدتر است.
و درود خدا بر او (از ايمان پرسيدند، جواب داد): ايمان بر چهار پايه استوار است:
با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است.
از كفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن، و آرام كردن مصيبت ديدگان است.
ما را حقّى است اگر به ما داده شود، و گر نه بر پشت شتران سوار شويم
ترس با نااميدى، و شرم با محروميّت همراه است، و فرصت ها چون ابرها مى گذرند، پس فرصت هاى نيك را غنيمت شماريد.
آن كس كه در پى آرزوى خويش تازد، مرگ او را از پاى در آورد
(در باره آنان كه از جنگ كناره گرفتند) حق را خوار كرده، باطل را نيز يارى نكردند.
پيروان اسلام اندك بودند، امّا امروز كه اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد.
هر فريب خورده اى را نمى شود سرزنش كرد.