وقایع روز دهم رمضان

وقایع روز دهم رمضان

۲۵ آبان ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماع

 1-  ارسال  حدود دوازده هزار نامه جهت دعوت امام حسین علیه السلام به کوفه

چون خبر وفات معاويه به كوفه آمد و كوفيان از فوت او مطلع شدند و خبر امتناع امام حسين عليه‌السلام و ابن زبير از بيعت يزيد و رفتن ايشان به مكه به آنها رسيد  شيعيان كوفه در منزل سليمان بن صُرد خزاعى جمع شدند و در اين باره صحبت نمودند . سليمان گفت : اى جماعت شيعه بدانيد كه معاويه مرد  ويزيد شرابخوار به جاى او نشست و امام حسين عليه‌السلام سر از بيعت او برتافت و به جانب مكه معظمه شتافت و شما شيعيان او و از پيش شيعه پدر بزرگوار او بوده ايد . اگر مى دانيد كه او را يارى خواهيد كرد و بادشمنان او جهاد خواهيد نمود  نامه به سوى او نويسد و او را طلب نمائيد .  اگر يارى خواهيد كرد او را فريب ندهيد و در مهلكه نيفكنيد. ايشان گفتند :  اگر او به سوى ما بيايد همگى بيعت كنيم و به او يارى مى كنيم . نامه اى به اسم سليمان بن صرد و مسيّب و رفاعة و حبيب بن مظاهر و ساير شيعيان به سوى امام نوشتند به اين مضمون كه معاويه مرده و ما پيشوا نداريم به سوى ما بيا شايد از بركت شما حق تعالى حق را بر ما ظاهر گرداند و نعمان بن بشير حاكم كوفه در قصر الاماره در نهايت ذلت نشسته و خود را امير جماعت مى داند اما  ما او را امير نمى دانيم و اگر ما مطلع بشويم كه تو متوجه اين طرف هستيد او را از كوفه بيرون مى كنيم و آن نامه را با عبدالله بن مسمع همدانى و عبدالله بن و ال خدمت آن بزرگوار فرستادند و تاكيد كردند كه به سرعت به امام برسانند ايشان با عجله و شتاب راه را پيمودند و در ماه رمضان روز دهم به مكه معظمه رسيدند و نامه كوفيان را به خدمت امام رساندند و از عقب اين نامه نامه هاى بسيار با افراد بسيار به نزد امام فرستادند تا آنكه جمع شد در نزد آن بزرگوار دوازده هزار نامه . در بعضى نوشته بودند كه صحراها سبز شده و ميوه ها رسيده اگر به اين طرف بيائيد لشكر بسيارى از براى تو حاضرند و شب و روز به انتظار مقدم تو به سر مى برند.

2- آماده شدن پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براى فتح مكه

در حُديبيّه ميان پيامبر اسلام و قريش كار به صلح انجاميد و شرائطى گذاشتند . از جمله اين بود كه : كسى از طرفين متعرض يكديگر نشود بنى بكر طرفدار قريش و بنى خزاعه از خواهان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود روزى يكى از بنى بكر شعرى در هجو پيامبر گفت . جوانى از بنى خزاعه شنيد و او را منع كرد ولى مفيد نيفتاد  سر و روى او را در هم شكست . طايفه بنى بكر به جهت يارى او از قريش استمداد نمودند كفار قريش پيمان پيامبر را شكستند و بنى بكر را يارى كردند و بر سر بنى خزاعه شبيخون زدند تا بيست نفر از خزاعه مقتول گشت . زمانی که پيامبر مطلب  را شنيد متاءثر شد و به قبائل عرب پيام داد و فرمود : هر كه ايمان به خدا دارد در اول رمضان با سلاح در مدينه حاضر شود و هر كه در مدينه بود به جنگ مأمور گشت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با حضرت على عليه‌السلام و ده يا دوازده هزار نفر از مسلمين در دهم رمضان از مدينه براى فتح مكه حركت نمودند و بعضى در دوم رمضان نوشته اند.

3- وفات جناب خديجه سلام الله علیها

خديجه دختر خويلد بن اسد بن عبدالعزّى بن قصىّ بن كلاب پانزده سال قبل از ميلاد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به دنيا آمد. اين مكرّمه قبل از پيامبر با عتيق بن عائذ ازدواج كرده و از آن دخترى داشته سپس با ابوهالة بن زراره ازدواج نموده و از آن نيز صاحب دخترى شد.

مشهور اينست كه در ۴۰ سالگى با رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ازدواج كرد  در حاليكه پيامبر ۲۵ ساله بود.

به طور اجمال ثروت جناب خديجه به قدرى زياد بود كه  ثروت ثروتمندان درجه يك قريش نزد ثروت او ناچيز به شمار مى رفت خديجه اين ثروت را در اختيار پيامبر گذاشت كه در راه پيشرفت اسلام صرف نمايد.

در وصف اين مجلّله كافى است كه از زنان اول اجابت كننده دعوت توحيد او بود كه در ۵۵ سالگى به پيامبر اسلام ايمان آورد . چنانكه ابن عباس فرمود : اول كسى كه به رسول خدا ايمان آورد از مردان على عليه‌السلام و از زنان خديجه رضى الله عنها بود و نيز با ثروت او دين الهى محكم شد . چنانكه حضرت رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود  : دين من با مال خديجه و شمشير على قائم شد و نيز در شاءن و جلالت اين مكرّمه بس ‍ است كه ابوسعيد خُدرى از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مى كند كه حضرت فرمود: شب معراج موقع برگشتن از جبرئيل سوال كردم كه سخنى دارى ؟  عرض كرد : از خداوند و از من به خديجه سلام برسان و موقعى كه پيامبر جناب خديجه را ديد ابلاغ نمود . خديجه عرض كرد :  انّ الله هو السلام و منه السلام و اليه السلام و على جبرئيل السلام.

در شمس الضحى آمده که  در وقت وفات اين مكرمه عرض كرد : يا رسول الله اگر در خدمت شما تقصيرى سرزده معفوم دار، حضرت فرمود : من هميشه از تو راضى بودم و غير از نيكوئى و هوادارى ازتو چيزى نديدم و بهشت در قيامت مشتاق ديدار توست آن مكرمه فاطمه را اشك ريزان به پيامبر توصيه كرد و از حضرت طلب شفاعت به خود نمود .  سپس عرض كرد : تقاضائى دارم ولى حيا مانع است . به توسط فاطمه به عرض شما مى رسانم . حضرت با ديده گريان برخاست . آن مكرمه به فاطمه فرمود : به پدر بزرگوارت عرض كن تقاضا دارم .عبائي كه در وقت نزول وحى بر سر مبارك مى افكند براى من كفن نمايد كه شايد خداوند عالم به بركت آن بر من رحم كند . حضرت گريست و رداء را با حضرت زهرا به آن مكرمه فرستاد تا خوشدل شود.

در آن حال جبرئيل امين نازل و كفن و آن مجلله را از بهشت آورد  . عرض كرد يا رسول الله خداوند سلام مى رساند و مى فرمايد كفن خديجه از طرف ما خواهد بود . زيرا او مالش را در راه ما بذل كرد.

خديجه در آخرين لحظات عمر خود اسماء (دختر يزيد بن سكن انصارى) را خواست و راجع به دختر خود فاطمه عليه‌السلام سفارشاتي كه لازمه زندگانى دخترى كه مادر ندارد و به خانه شوهر مى رود نمود.

اين مجلله در ۶۵ سالگى وفات كرد و پيامبر با آن كفن نمود و بادست خود در حجون مكه به خاك سپرد (حجون كوهيست در بالاى مكه كه قبرستان معلّى و قبرستان ابوطالب گويند) وفات آن عزيزه ده سال بعد از بعثت و ۴۵ روز گذشته از وفات جناب ابوطالب بود در آن وقت رسول خدا ۵۰ سال داشت پيامبر به قدرى از وفات ابوطالب و خديجه غمگين گشت كه آن سال را عام الحزن ناميدند و خداوند متعال براى تسلّى و تقويت روحيه پيامبر او را به معراج برد و مقام پيامبر و قدرت كامله خود را نشان داد.

جناب خديجه از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چهار دختر و دو يا سه پسر داشت . به نامهاى : زينب - رقيه - ام كلثوم - فاطمه - قاسم - عبدالله (طيب و طاهر).

4- تزويج حضرت رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با زينب دختر خزيمه  در سال ۳ قمرى

 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث