پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، ج5، ص: 461-459
رسالت خاتم الأنبيا:
به دنبال بخش اوّل و دوّم که سخن از صفات پروردگار و قرآن مجيد مى گفت، امام (عليه السلام) در اين بخش، در چند جمله کوتاه و پرمعنا از پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) سخن مى گويد، مى فرمايد : «خداوند او (پيامبر اسلام) را پس از يک دوران فترت و فاصله، از پيامبران پيشين فرستاد، به هنگامى که هر کسى به گونه اى (از مذهب خود) سخن مى گفت (و نزاع در ميان آنها در گرفته بود) » (أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَة(1) مِنَ الرُّسُلِ، وَتَنَازُع مِنَ الاَْلْسُنِ).
تعبيـر به «تَنَـازُع مِـنَ الاَْلْسُنِ» اشاره به اين است که گفتگوهاى پيروان مذاهب مختلف، اعم از بت پرستان و اهل کتاب و آنان که به هيچ مذهبى ايمان نداشتند، يک گفتگوى منطقى با محتواى فکرى و عقلى نبود، بلکه هر کدام براى اثبات حقانيّت خود الفاظى از روى تعصّب به هم مى بافتند، و همين نزاع و اختلافهاى لفظى گاه سرچشمه جنگها و خون ريزيهاى شديدى مى شد.
سپس مى افزايد : «خداوند او را به دنبال رسولان (پيشين) فرستاد (تا برنامه هاى آنها را کامل کند) و وحى خود را به او پايان داد» (فَقَفَّى(2) بِهِ الرُّسُلَ، وَخَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ).
در اين جا امام (عليه السلام)، به دو نکته اشاره مى فرمايد : نخست اين که : پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) مسير پيامبران پيشين را ادامه داد، چرا که مسير همه آنها از نظر کلى يکى است، و ديگر اين که : برنامه هاى آنها را به کمال رسانيد و نبوت را به او ختم کرد.
و در پايان اين فراز مى فرمايد : «پس او در راه خدا با کسانى که به خدا پشت کرده، و آنها که براى او همتايى قرار داده بودند به جهاد پرداخت» (فَجَاهَدَ فِي اللهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ، وَالْعَادِلِينَ(3) بِهِ).
در واقع کافران دو گروه بودند : گروهى که به کلى خدا را به فراموشى سپرده و اعتقادى به حق نداشتند و گروه ديگرى که مشرک بوده و براى خداوند همتايانى قرار داده بودند. پيامبر (صلى الله عليه وآله) با هر دو گروه جهاد کرد، نخست جهاد فرهنگى و تبليغى; سيزده سال تمام به اين جهاد پرداخت و گروه زيادى را از اين طريق به آيين اسلام درآورد. سپس هنگامى که مشاهده کرد گروه معاندان و بندگان زر و زور، سدّ راه مردم پاکدل و مانع پذيرش آيين خدا هستند، دست به جهاد نظامى زد تا مانع را از سر راه بردارد، بى آن که کسى را مجبور به پذيرش آيين خود کند، چرا که (لاَ إکْراهَ فِي الدِّينْ).
کوتاه سخن اين که : امام (عليه السلام) در اين عبارت، تمام برنامه پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) را در جهاد خلاصه مى کند، جهادى که مفهوم وسيعى دارد و هرگونه تلاش و کوشش را براى پيشرفت آيين حق شامل مى شود.
تعبير به «جَاهَدَ فِي اللهِ» اشاره لطيفى به اين نکته است که او هرگز نه در بند مال بود، و نه مقام، و نه جاه، و نه جلال، بلکه، تنها براى خدا و نجات بندگان او تلاش و جهاد نمود.
* * *
پی نوشت:
1. «فترة وفتور» در اصل به معنى سکون و آرامش است و گاه به معنى ضعف و سُستى مى آيد و به فاصله ميان دو حرکت يا دو حادثه يا دو انقلاب نيز گفته مى شود و به همين مناسبت از فاصله هاى ميان ظهور انبياى بزرگ به دوران فترت تعبير مى کنند.
2. «قفّى» از مادّه «قفا» به معنى پشت آمده است. اين تعبير در مورد پشت سر چيز ديگرى در آمدن به کار مى رود.
3. «عادلين» جمع «عادل» از مادّه «عدل» (بر وزن فکر) است به معنى معادل و شبيه و همتا قرار دادن مى باشد و هر گاه از مادّه «عدل» (بر وزن نظم) گرفته شود به معنى عدالت و دادگرى است واگر از مادّه «عدول» باشد به معنى منحرف شدن و بازگشت از چيزى است بنابراين واژه «عادل» در سه معنا به کار مى رود ولى در خطبه بالا به همان معنى اوّل يعنى همتا قرار دادن آمده است. (توجه کنيد معنى اوّل معمولاً به وسيله «باء» متعدى مى شود و معنى سوّم به وسيله «عن»).
افزودن دیدگاه جدید