دل در احادیث

دل در احادیث

۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0 معارف

دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنّما سُمِّيَ القَلبُ مِن تَقلُّبِهِ، إنّما مَثَلُ القلبِ مَثَلُ ريشَةٍ بالفَلاةِ تَعَلَّقَت في أصلِ شَجَرةٍ تُقَلِّبُها الرِّيحُ ظَهرا لِبَطنٍ .

 قلب را در حقيقت از اين رو قلب ناميده اند، كه منقلب و دگرگون مى شود. حكايت دل حكايت يك پَر است كه در دشتى به بيخ درختى آويخته شده و باد آن را زير و رو مى كند. 

( كنز العمّال : ۱۲۱۰)

امام على عليه السلام :

القلبُ مُصحَفُ البَصَرِ .
 دل، كتاب ديده است.

( نهج البلاغة : الحكمة ۴۰۹ )

امام على عليه السلام :

القلبُ خازِنُ اللِّسانِ .
دل، خزانه دار زبان است.

(غرر الحكم : ۲۶۱)

امام على عليه السلام :

القلبُ يَنبوعُ الحِكمَةِ ، و الاُذُنُ مَغيضُها .
 دل، چشمه حكمت است و گوش ورودى آن.

(غرر الحكم : ۲۰۴۶ )    

امام على عليه السلام :

 عِظَمُ الجَسَدِ و طُولُهُ لا يَنفَعُ إذا كانَ القَلبُ خاويا .
تنومندى و بلند بالايى به كارى نمى آيد، هر گاه كه دل تهى باشد.

(غرر الحكم : ۶۳۰۹ )

امام صادق عليه السلام :

مَوضِعُ العَقلِ الدِّماغُ ، و القَسوَةُ و الرِّقَّةُ في القلبِ .
جايگاه خرد، مغز است و قساوت و رقّت در دل است.

( تحف العقول : ۳۷۱ )

سخنى درباره معناى قلب در قرآن جايگاه دل نسبت به بدن :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إذا طابَ قلبُ المَرءِ طابَ جَسَدُهُ ، و إذا خَبُثَ القلبُ خَبُثَ الجَسَدُ .
هر گاه دل انسان پاك شود، بدنش نيز پاك گردد و هر گاه دلش ناپاك شود، بدنش نيز ناپاك گردد ( اعمال و رفتارهاى ناپسندى از او سرزند ).

( كنز العمّال : ۱۲۲۲ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

في الإنسانِ مُضغَةٌ ، إذا هي سَلِمَت و صَحَّت سَلِمَ بها سائرُ الجَسَدِ، فإذا سَقِمَت سَقِمَ بها سائرُ الجَسَدِ و فَسَدَ ، و هِي القلبُ .
در انسان پاره گوشتى است كه اگر آن سالم و درست باشد، ديگر [ اعضاى ] بدن به وسيله آن سالم مى شود و هر گاه آن بيمار شود ساير [ اعضاى ] بدن بيمار و تباه مى گردد. آن پاره گوشت ، دل است.

( الخصال : ۳۱/۱۰۹ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 إنَّ في الرَّجُلِ مُضغَةً إذا صَحَّت صَحَّ لها سائرُ جَسَدِهِ ، و إن سَقِمَت سَقِمَ لها سائرُ جَسَدِهِ ، قَلبُهُ .
 در وجود آدمى پاره گوشتى است كه اگر آن سالم باشد، بقيه بدنش سالم مى ماند و اگر آن بيمار شود، سايرِ بدنش بيمار مى شود. آن پاره گوشت دل اوست.

( كنز العمّال : ۱۲۲۳)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 القَلبُ مَلِكٌ و لَهُ جُنودٌ ، فإذا صَلَحَ المَلِكُ صَلَحَت جُنودُهُ ، و إذا فَسدَ المَلِكُ فَسَدَت جُنودُهُ .
دل، پادشاهى است كه سپاهيانى دارد. هر گاه پادشاه شايسته باشد، سپاهيانش شايسته باشند و هر گاه پادشاه فاسد شود، سپاهيانش نيز به فساد و تباهى افتند.

( كنز العمّال : ۱۲۰۵ )

امام صادق عليه السلام 

 إنَّ مَنزِلَةَ القلبِ مِن الجَسَدِ بمَنزِلَةِ الإمامِ مِن الناسِ .
 جايگاه دل نسبت به بدن، همچون جايگاه امام و پيشواست نسبت به مردم.

(علل الشرائع : ۱۰۹/۸ )

ويژگيهاى دل :

امام على عليه السلام :

 أعجَبُ ما في الإنسانِ قَلبُهُ ، و لَهُ مَوارِدُ مِن الحِكمَةِ ، و أضدادٌ مِن خِلافِها ، فإن سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ أذَلَّهُ الطَّمَعُ ، و إن هاجَ بهِ الطَّمَعُ أهلَكَهُ الحِرصُ ، و إن مَلَكَهُ اليَأسُ قَتَلَهُ الأسَفُ ، و إن عَرَضَ لَهُ الغَضَبُ اشتَدَّ بهِ الغَيظُ ، و إن سُعِدَ بالرِّضا نَسِيَ التَّحَفُّظَ ، و إن نالَهُ الخَوفُ شَغَلَهُ الحَذَرُ ، و إن اتَّسَعَ لَهُ الأمنُ استلبَتهُ الغَفلَةُ ، و إن حَدَثَت لَهُ النِّعمَةُ أخَذَتهُ العِزَّةُ ، و إن أصابَتهُ مُصيبَةٌ فَضَحَهُ الجَزَعُ ، و إنِ استَفادَ مالاً أطغاهُ الغِنى ، و إن عَضَّتهُ فاقَةٌ شَغَلَهُ البَلاءُ، و إن جَهَدَهُ الجُوعُ قَعَدَ بهِ الضَّعفُ ، و إن أفرَطَ في الشِّبَعِ كَظَّتهُ البِطنَةُ ، فَكُلُّ تَقصيرٍ بهِ مُضِرٌّ ، و كُلُّ إفراطٍ بهِ مُفسِدٌ .
 شگفت ترين چيز در انسان دل اوست و دل مايه هايى از حكمت و مايه هايى از ضدّ حكمت دارد. اگر اميد و آرزو به آن دست دهد، طمع خوارش گرداند و اگر طمع در آن سر بردارد، حرص نابودش كند و اگر نوميدى بر آن مسلّط شود، اندوه وى را بكشد و اگر خشم بر وى عارض شود، كينه لبريزش كند و اگر خشنودى يارش شود، احتياط را از ياد برد و اگر آن را ترس در رسد، پروا و حذر كردن او را گرفتار خود سازد و اگر احساس امنيّت فرا گيردش، غفلت آن را در ربايد و اگر نعمت به سراغش آيد، غرور و نخوت آن را فرو گيرد و اگر مصيبتى به آن در رسد، بيتابى رسوايش گرداند و اگر به مالى رسد، ثروت آن را به طغيان دراندازد و اگر تهيدستى آزارش دهد، گرفتارى او را به خود مشغول سازد و اگر گرسنگى بر او سخت گيرد، از ضعف زمينگير شود و اگر سيرىِ او از حدّ بگذرد، پُرى شكم او را به رنج افكند؛ بارى هر تفريطى برايش زيانبار است و هر افراطى برايش تباهى آفرين.

(علل الشرائع : ۱۰۹/۷ روي هذا الحديث باختلاف يسير في نهج البلاغة : الحكمة ۱۰۸ ، نهج السعادة :۱/۴۸۲ ، الكافي : ۸ / ۲۱ / ۴ ، غرر الحكم : ۷۴۰۲، بحار الأنوار : ۷۷/۲۸۴/۱ نقلاً عن تحف العقول فراجع )

دلها ظرفهاى خدايند .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنَّ للّه ِ تعالى في الأرضِ أوانِيَ ، ألا و هِي القُلوبُ ، فَأحَبُّها إلَى اللّه ِ ، أرَقُّها و أصفاها و أصلَبُها ؛ أرقُّها للإخوانِ، و أصفاها مِن الذُّنوبِ ، و أصلَبُها في ذاتِ اللّه ِ
 همانا خداوند متعال در زمين ظرفهايى دارد. بدانيد كه آن ظرفها، همان دلهايند. پس دوست داشتنى ترين دلها نزد خداوند، نازكترين و صافترين و سختترين آنهاست: نازكترين آنها براى برادران و صافترين آنها از گناهان و سخت ترين آنها در راه خدا.

( كنز العمّال : ۱۲۲۵)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنَّ للّه ِ تعالى آنِيَةً في الأرضِ فَأحَبُّها إلَى اللّه ِ تعالى ما صَفا مِنها وَ رقَّ و صَلُبَ ، و هِي القُلوبُ .حديث ؛ فأمّا ما رَقَّ مِنها : فَأرَقُّهُ علَى الإخوانِ ، و أمّا ما صَلُبَ مِنها : فقَولُ الرجُلِ في الحَقِّ لا يَخافُ في اللّه ِ لَومَةَ لائمٍ ، و أمّا ما صَفا ما صَفَت مِن الذُّنوبِ .
 خداوند متعال در زمين ظرفهايى دارد و محبوبترين آنها نزد او ظروفى است كه صاف و نازك و محكم باشند. اين ظرفها همان دلهايند. امّا دل نازك از ميان آنها، دلى است كه با برادران [ دينى ] نرمتر و نازكتر باشد و دل محكم، دل آن كسى است كه حق بگويد و در راه خدا از سرزنش هيچ ملامتگرى نهراسد و اما دل صاف، دلى است كه از [ زنگار ] گناهان، صاف باشد.

( في المحجّة البيضاء : ۵/۲۶ « قيل لرسول اللّه صلى الله عليه و آله : أين اللّه ، في الأرض أو في السماء ؟ قال : في قلوب عباده المؤمنين » و في الخبر : « قال اللّه تعالى : لم يسعني أرضي و لا سمائي و وسعني قلب عبدي المؤمن الليّن الوادع» -النوادر للراوندي : ۹۸/۵۲)

ره سپردن به سوى خداوند متعال با دلها :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنَّ اللّه َ تباركَ و تعالى لا يَنظُرُ إلى صُوَرِكُم و لا إلى أموالِكُم و لكنْ يَنظُرُ إلى قُلوبِكُم و أعمالِكُم .
 خداوند تبارك و تعالى، به چهره ها و داراييهاى شما نمى نگرد، بلكه به دلها و كرده هاى شما مى نگرد.

( الأمالي للطوسي : ۵۳۶/۱۱۶۲ )

امام على عليه السلام :

جَعَلَنا اللّه ُ و إيّاكم مِمَّن يَسعى (سَعى) بقَلبِهِ إلى مَنازِلِ الأبرارِ بِرَحمَتِهِ
خداوند به لطف و رحمت خود، ما و شما را از كسانى قرار دهد كه با دل خويش به سوى منزلهاى نيكوكاران ره مى سپارد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۶۵ )

امام صادق عليه السلام :

القَصدُ إلَى اللّه ِ بالقُلوبِ أبلَغُ مِن القَصدِ إلَيهِ بالبَدَنِ ، و حَرَكاتُ القُلوبِ أبلَغُ مِن حَرَكاتِ الأعمالِ .
 ره سپردن به سوى خدا با دلها، رساننده تر است تا ره سپردن به سوى او با بدن ، و حركتهاى دلها رساننده تر [ به سر منزل مقصود ] از حركتهاى اعمال است.

( مشكاة الأنوار : ۴۴۸/۱۵۰۵ )

امام جواد عليه السلام :

القَصدُ إلَى اللّه ِ تعالى بالقُلوبِ أبلَغُ مِن إتعابِ الجَوارحِ بالأعمالِ .
 ره سپردن به سوى خداوند متعال با دلها، از به رنج افكندن اعضاى بدن با اعمال رساننده تر [ به سر منزل مقصود ] است.

( الدّرة الباهرة : ۳۹)

انواع دلها :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 القُلوبُ أربَعةٌ : قَلبٌ فيهِ إيمانٌ و ليسَ فيهِ قرآنٌ ، و قَلبٌ فيهِ إيمانٌ و قرآنٌ ، و قَلبٌ فيهِ قرآنٌ و ليسَ فيهِ إيمانٌ ، و قَلبٌ لا إيمانَ فيهِ و لا قرآنَ :فأمّا الأوَّلُ كالتَّمرَةِ طَيِّبٌ طَعمُها و لا طِيبَ لَها ، و الثاني كَجِرابِ المِسكِ طَيِّبٌ إن فُتِحَ و طَيِّبٌ إن وَعاهُ ، و الثالثُ كالاُشنَةِ طَيِّبٌ ريحُها و خَبيثٌ طَعمُها ، و الرابعُ كالحَنظَلَةِ خَبيثٌ رِيحُها و طَعمُها .
 دلها چهار گونه اند: دلى كه در آن ايمان هست و قرآن نيست، دلى كه در آن هم ايمان هست هم قرآن، دلى كه در آن قرآن هست و ايمان نيست و دلى كه در آن نه ايمان هست و نه قرآن
دل اوّل همچون خرماست، خوش طعم است، اما عطر ندارد. دل دوم، همچون مشكدان است كه اگر دَرَش را باز كنى خوش بوست و اگر هم ببندى باز خوش بوست. دل سوم، مانند اشنان است؛ خوشبو و بد طعم. دل چهارم مانند حنظل .حديث است؛ بد بو و بد طعم.

( النوادر للراوندي:۹۰/۲۶)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 القُلوبُ أربَعةٌ : قَلبٌ أجرَدُ فيه مِثلُ السِّراجِ يَزهَرُ ، و قَلبٌ أغلَفُ مَربوطٌ على غِلافِهِ ، و قَلبٌ مَنكوسٌ ، و قَلبٌ مُصفَحٌ .
دلها چهار گونه اند: دل صاف كه در آن چيزى، مانند چراغ مى درخشد و دل غلاف شده كه به غلافش بسته شده است و دل نگونسار و دل روي گردان [ از حق، يا ناخالص و دو رو ].

( كنز العمّال : ۱۲۲۶)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

قَلبُ المؤمنِ أجرَدُ فيهِ سِراجٌ يَزهَرُ ، و قَلبُ الكافِرِ أسوَدُ مَنكوسٌ .
 دل مؤمن، صاف است كه در آن چراغى مى درخشد و دل كافر، سياه و وارونه است.

( بحار الأنوار:۷۰/۵۹/۳۹)

امام باقر عليه السلام : 

القُلوبُ أربَعةٌ : قَلبٌ فيهِ نِفاقٌ و إيمانٌ ، و قَلبٌ مَنكوسٌ ، و قَلبٌ مَطبوعٌ ، و قَلبٌ أزهَرُ أنوَرُ ··· و أمّا المَطبوعُ فقَلبُ المُنافِقِ ، و أمّا الأزهَرُ فقَلبُ المؤمنِ ··· و أمّا المَنكوسُ فقَلبُ المُشرِكِ ··· أمّا القَلبُ الذي فيهِ إيمانٌ و نِفاقٌ فَهُم قَومٌ كانوا بالطائفِ و إن أدرَكَ أحَدَهُم أجَلُهُ على نِفاقِهِ هَلَكَ و إن أدرَكَهُ على إيمانِهِ نَجا .
دلها چهار گونه اند: دلى كه در آن هم نفاق است هم ايمان و دلى كه نگونسار است و دلى كه مُهر خورده است و دلى كه روشن و نورانى است··· و اما دل مُهر خورده، دل منافق است و اما دل روشن، دل مؤمن است··· و اما دل نگونسار، دل مشرك است··· و اما دلى كه در آن هم ايمان است هم نفاق، اينان مردمى بودند در طائف كه اگر در حالت نفاق مرگ به سراغ يكى از آنها مى آمد، هلاك مى شد و اگر در حال ايمانش مى مرد، نجات مى يافت.

( معاني الأخبار : ۳۹۵/۵۱ )

امام باقر عليه السلام :

 القُلوبُ ثلاثةٌ : قَلبٌ مَنكوسٌ لا يَعي على شيءٍ مِن الخَيرِ و هُو قَلبُ الكافِرِ ، و قلبٌ فيهِ نُكتَةٌ سَوداءُ فالخَيرُ و الشَّرُّ فيهِ يَعتَلِجانِ فَما كانَ مِنهُ أقوى غَلَبَ علَيهِ ، و قَلبٌ مَفتوحٌ فيهِ مِصباحٌ يَزهَرُ و لا يُطفَأُ نُورُهُ إلى يَومِ القِيامَةِ و هُو قَلبُ المؤمِنِ .
 دلها سه گونه اند: دل نگونسار كه هيچ خيرى در آن نيست و آن دل كافر است. دلى كه در آن نقطه اى سياه وجود دارد؛ در اين دل خوبى و بدى با يكديگر مى ستيزند و هر كدام نيرومندتر بود بر ديگرى چيره مى آيد . و دلى گشاده كه در آن چراغى مى درخشد و نورش تا روز قيامت خاموش نمى شود و آن دل مؤمن است.

( معاني الأخبار : ۳۹۵/۵۰ )

بهترين دلها :

امام على عليه السلام :

إنَّ هذهِ القُلوبَ أوعِيَةٌ ، فخَيرُها أوعاها .
 اين دلها ظرفهايى است و بهترين آنها جايگيرترين آنهاست.

( نهج البلاغة : الحكمة ۱۴۷)

امام على عليه السلام :

 اِعلَمُوا أنَّ اللّه َ سبحانَهُ لم يَمدَحْ مِن القُلوبِ إلاّ أوعاها للحِكمَةِ ، و مِن الناسِ إلاّ أسرَعَهُم إلَى الحَقِّ إجابَةً
 بدانيد كه خداوند سبحان، از ميان دلها تنها آن دلهايى را ستوده است كه حكمت را نگه دارترند و از مردمان تنها آنانى را ستوده است، كه در پذيرفتن دعوت حق شتابنده ترند.

(غرر الحكم : ۱۱۰۰۵)

امام على عليه السلام :

 إنّ هذهِ القُلوبَ أوعِيَةٌ ، فخَيرُها أوعاها لِلخَيرِ
 همانا اين دلها ظرفهايى است و بهترين آنها دلى است كه خير و خوبى را پذيراتر و نگاه دارنده تر باشد.

( غرر الحكم : ۳۴۴۹ )

امام على عليه السلام :

أفضَلُ القُلوبِ قَلبٌ حُشِيَ بالفَهمِ .
 برترين دلها، دلى است كه آكنده از فهم باشد.

(غرر الحكم : ۳۰۷۸ )

اِعراب دلها :

امام صادق عليه السلام :

إعرابُ القُلوبِ أربَعةُ أنواعٍ : رَفْعٌ و فَتْحٌ و خَفْضٌ و وَقْفٌ ، فرَفعُ القلبِ في ذِكرِ اللّه ِ ، و فَتحُ القلبِ في الرِّضا عنِ اللّه ِ ، و خَفضُ القلبِ في الاشتِغالِ بغَيرِ اللّه ِ ، و وَقفُ القلبِ في الغَفلَةِ عنِ اللّه ِ .
 اِعراب دلها چهار گونه است: رفع و فتح و جرّ و وقف. رفع دل، ياد خداست. فتح دل، خشنودى از خداست. جرّ دل، پرداختن به غير خداست و وقف دل، غفلت از خداست.

( بحار الأنوار : ۷۰/۵۵/۲۵ )

سلامت دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به اين سؤال كه: قلب سليم چيست؟ ـ فرمود : 

دِينٌ بِلا شَكٍّ و هَوى ، و عملٌ بِلا سُمعَةٍ و رِياءٍ .
ديندارىِ بدور از شكّ و هواى نفْس است و عملِ بدون شهرت طلبى و خودنمايى.

( مستدرك الوسائل : ۱/۱۱۳/۱۲۴)

عيسى عليه السلام :

القُلوبُ ما لم تَخرِقْها الشَّهَواتُ و يُدَنِّسْها الطَّمَعُ و يُقْسِها النَّعيمُ فَسوفَ تَكونُ أوعيَةً للحِكمَةِ .
 دلها بزودى ظرفهاى حكمت خواهند شد ، اگر شهوتها آنها را از هم ندرند و طمع، آلودهشان نسازد و نعمت، آنها را سخت نگرداند .

( تحف العقول : ۵۰۴ )

امام على عليه السلام :

لا يَصدُرُ عنِ القَلبِ السَّليمِ إلاّ المَعنى المُستَقيمُ .
از دل سالم، جز معنا [و رفتار ]راست و درست سر نمى زند.

(غرر الحكم : ۱۰۸۷۴)

امام على عليه السلام :

لا يَسلَمُ لكَ قَلبُكَ حتّى تُحِبَّ للمُؤمنينَ ما تُحِبُّ لنفسِكَ .
 دلت براى تو سالم نخواهد شد، مگر آن گاه كه براى مؤمنان همان پسندى كه براى خود مى پسندى.

( بحار الأنوار : ۷۸/۸/۶۴)

امام على عليه السلام :

إذا أحَبَّ اللّه ُ عَبدا رَزَقَهُ قَلبا سَليما و خُلُقا قَويما .
 هر گاه خداوند بنده اى را دوست داشته باشد، دلى سالم و خُلقى نيك و درست روزيش فرمايد.

(غرر الحكم : ۴۱۱۲ )

امام حسن عليه السلام :

أسلَمُ القُلوبِ ما طَهُرَ مِن الشُّبُهاتِ .
 سالمترين دلها، دلى است كه از شبهات پاك باشد.

(تحف العقول : ۲۳۵)

امام باقر عليه السلام :

لا عِلمَ كَطَلَبِ السَّلامَةِ ، و لا سَلامَةَ كسَلامَةِ القَلبِ .
هيچ دانشى چون سلامت جويى نيست و هيچ سلامتى چون سلامت دل نيست.

( بحار الأنوار: ۷۸/۱۶۴/۱ )

امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه: « مگر كسى كه دلى سالم به سوى خدا بياورد » الشعراء : ۸۹ ـ فرمود :

 القَلبُ السَّليمُ الذي يَلقَى رَبَّهُ ، و ليسَ فيهِ أحَدٌ سِواهُ ، و كُلُّ قَلبٍ فيهِ شِركٌ أو شَكٌّ فهُو ساقِطٌ .
دل سالم، دلى است كه پروردگارش را ديدار كند در حالى كه احدى جز او در خود نداشته باشد و هر دلى كه در آن شرك يا شك باشد، منحطّ است.

( الكافي : ۲/۱۶/۵ )

امام صادق عليه السلام ـ درباره همين آيه ـ فرمود :

هُو القَلبُ الذي سَلِمَ مِن حُبِّ الدنيا .
 قلب سالم، قلبى است كه از دنيا دوستى سالم باشد.

( مجمع البيان : ۷/۳۰۵ )

امام صادق عليه السلام :

صاحِبُ النِّيّةِ الصادِقَةِ صاحِبُ القَلبِ السَّليمِ ، لأنَّ سلامَةَ القَلبِ مِن هَواجِسِ المحذوراتِ ، بتخليصِ النِّيّة للّه ِِ في الاُمورِ كُلِّها ،

قالَ اللّه ُ عزَّ و جلَّ : « يَومَ لا يَنْفَعُ مالٌ و لا بَنُونَ * إلاّ مَن أتَى اللّه َ بِقَلبٍ سَليمٍ » 
 كسى كه صداقت نيّت داشته باشد، قلب سليم دارد؛ زيرا پاك و سالم بودن دل از خطورات نفسانى، نيّت را در همه كارها براى خدا خالص مى گرداند .

خداوند متعال مى فرمايد: « روزى كه مال و فرزندان سودى نمى دهند، مگر كسى كه دلى سالم به سوى خدا بياورد » ( الشعراء : ۸۷ ـ ۸۹ )

( بحار الأنوار : ۷۰/۲۱۰/۳۲ )

آرامش دل :

تفسير العياشى : امام باقر عليه السلام فرمود :

إنَّ القَلبَ يَنقَلِبُ مِن لَدُنْ مَوضِعِهِ إلى حَنجَرَتِهِ ما لم يُصِبِ الحَقَّ ، فإذا أصابَ الحَقَّ قَرَّ ،

ثُمّ ضَمَّ أصابِعَهُ ،ثُمّ قَرَأَ هذهِ الآيَةَ « فَمَنْ يُرِدِ اللّه ُ أن يَهدِيَهُ يَشْرح صَدره لِلاسْلامِ ···» .

دل تا زمانى كه به حق نرسيده است، پيوسته از جاى خود تا حنجره مى آيد و بر مى گردد و چون به حق رسيد قرار مى گيرد.

حضرت سپس انگشتان خود را جمع كرد و آن گاه اين آيه را بر خواند: « پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت كند سينه اش را براى ( پذيرش ) اسلام گشاده مى سازد···» ( الأنعام : ۱۲۵ )

( تفسير العيّاشيّ : ۱/۳۷۷/۹۵ )

مشكاة الأنوار : امام صادق عليه السلام فرمود :

إنَّ القَلبَ يَتَلَجلَجُ في الجَوفِ يَطلُبُ الحَقَّ ، فإذا أصابَهُ اطمَأنَّ و قَرَّ ، ثُمّ تَلا ···

« فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلاْءِسْلَـامِ وَ مَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِى السَّمَآءِ » .

همانا دل در درون [ آدمى ] به دنبال حق مى گردد و چون به آن رسيد، آرام و قرار مى گيرد. حضرت سپس اين آيه را تلاوت كرد···

« پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت كند سينه اش را براى (پذيرش) اسلام گشاده مى سازد

و آن كس را كه بخواهد ( به خاطر اعمال بدش ) گمراه سازد سينه اش را تنگ مى كند . چنان كه گويى به زحمت در آسمان بالا مى رود ».( الأنعام : ۱۲۵ )

( مشكاة الأنوار : ۴۴۵/۱۴۸۷ )

امام صادق عليه السلام ـ درباره قبض روح مؤمن ـ فرمود :

و يُمثَّلُ لَهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و أميرُ المُؤمنينَ و فاطِمةُ و الحَسنُ و الحُسَينُ و الأئمّةُ مِن ذُرِّيَّتِهِم عليهم السلام  .

فيقالُ لَهُ : هذا رسولُ اللّه ِ و أميرُ المؤمنينَ و فاطِمةُ و الحَسنُ و الحُسَينُ و الأئمّةُ عليهم السلام رُفَقاؤكَ .

فَيَفتَحُ عَينَهُ فَيَنظُرُ فيُنادي رُوحَهُ مُنادٍ مِن قِبَلِ رَبِّ العِزَّةِ فيقولُ :

« يا أيَّتُها النَّفسُ المُطمَئنَّةُ » إلى محمّدٍ و أهلِ بَيتِهِ « اِرجِعي إلى رَبِّكِ راضِيَةً » بالوَلايَةِ « مَرضِيّةً » بالثَّوابِ

« فادْخُلِي في عِبادِي » يَعني محمّدا و أهلَ بيتِهِ « و ادخُلِي جَنَّتِي » .

فما شَيءٌ أحَبَّ إلَيهِ مِن استِلالِ رُوحِهِ و اللُّحوقِ بالمُنادي .

 رسول خدا صلى الله عليه و آله و امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين و امامان از نسل آنها عليهم السلام در برابر او مجسّم مى شوند .

پس به وى گفته مى شود: اين رسول خدا و امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين و ائمه عليهم السلام ، رفقا و همراهان تو هستند.

پس چشمش را مى گشايد و نگاه مى كند و ندا دهنده اى از جانب ربّ العزة به روح مؤمن ندا مى دهد:

« اى نفْس آرامش يافته » به محمّد و اهل بيت او! « به سوى پروردگارت بازگرد، خشنود » به ولايت و «خرسند» به پاداش

« پس به ميان بندگان من » يعنى محمّد و اهل بيت او « وارد شو و به بهشت من درآى » .

در اين هنگام، براى او چيزى دوست داشتنى تر از كنده شدن جانش و پيوستن به آن ندا دهنده، نيست.

( الكافي : ۳/۱۲۷/۲)

چشم دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

ما مِن عَبدٍ إلاّ و في وَجهِهِ عَينانِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ الدنيا ، و عَينانِ في قَلبِهِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ الآخِرَةِ ، فإذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَيرا فَتَحَ عَينَيهِ اللَّتَينِ في قَلبِهِ ، فأبصَرَ بِهِما ما وَعَدَهُ بالغَيبِ ، فآمَنَ بالغَيبِ علَى الغَيبِ .
 هيچ بنده اى نيست جز اين كه دو چشم در صورت اوست كه با آنها امور دنيا را مى بيند و دو چشم در دلش كه با آنها امور آخرت را مشاهده مى كند. هر گاه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد، دو چشم دل او را مى گشايد كه به وسيله آنها وعده هاى غيبى او را مى بيند و با چشم دل به وعده هاى الهى ايمان مى آورد.

( كنز العمّال : ۳۰۴۳ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لولا أنَّ الشَّياطينَ يَحومُونَ على قُلوبِ بَني آدَمَ لَنَظَرُوا إلَى المَلَكوتِ .
 اگر نبود اين كه شيطانها برگرد دلهاى آدميان مى گردند، هر آينه انسانها ملكوت را مى ديدند.

( بحار الأنوار : ۷۰/۵۹/۳۹ )

امام على عليه السلام ـ در مناجات ـ گفت:

إلهي هَبْ لي كمالَ الانقِطاعِ إلَيكَ ، و أنِرْ أبصارَ قُلوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها إلَيكَ ، حتّى تَخرِقَ أبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النُّورِ ، فَتَصِلَ إلى مَعدِنِ العَظَمةِ ، و تَصيرَ أرواحُنا مُعَلّقةً بِعِزِّ قُدسِكَ .
 معبودا! بريدن از هر چيز و روى كردن كامل به خودت را ارزانيم دار و ديدگان دلهاى ما را به واسطه نور نگاهشان به تو روشن فرما، تا ديدگان دلها پرده هاى نور را از هم بدرند و به معدن عظمت بپيوندند و جانهاى ما به عزّت قدس تو بياويزند.

( الإقبال : ۳/۲۹۹ )

امام على عليه السلام : 

تَكادُ ضَمائرُ القُلوبِ تَطَّلِعُ على سرائرِ العُيوبِ .
نزديك است كه نهان خانه هاى دلها بر عيبهاى پوشيده و نهفته آگاه شوند.

(غرر الحكم : ۴۴۸۶ )

امام على عليه السلام :

 الناظِرُ بالقَلبِ العامِلُ بالبَصَرِ يكونُ مُبتَدَأُ عملِهِ أن يَعلَمَ : أ عَمَلُهُ علَيهِ أم لَهُ ؟! فإن كانَ له مَضى فيهِ ، و إن كانَ علَيهِ وَقَفَ عَنهُ .
كسى كه با چشم دل مى بيند و از روى بصيرت كار مى كند، بايد پيش از آغاز هر كارى بداند كه آيا عمل او به زيان اوست يا به سودش؟ اگر به سود او بود، آن را انجام دهد و اگر به زيانش بود، از انجام آن باز ايستد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۴)

امام زين العابدين عليه السلام :

 ألا إنَّ لِلعَبدِ أربَعَ أعيُنٍ : عَينانِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ دينِهِ و دُنياهُ ، و عَينانِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ آخِرَتِهِ، فإذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَيرا فَتَحَ لَهُ العَينَينِ اللَّتَينِ في قَلبِهِ ، فَأبصَرَ بِهِما الغَيبَ في أمرِ آخِرتِهِ ، و إذا أرادَ بهِ غَيرَ ذلكَ تَرَكَ القَلبَ بما فيهِ .
بدانيد كه بنده داراى چهار چشم است: دو چشم كه با آنها امور دين و دنياى خود را مى بيند و دو چشم كه با آنها امور آخرتش را مشاهده مى كند. پس هر گاه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد، دو چشمى را كه در دل اوست مى گشايد و به وسيله آنها امور غيبى آخرت خويش را مى بيند و هر گاه برايش غير از خوبى بخواهد، دلش را به حال خود وا مى گذارد.

( الخصال : ۲۴۰/۹۰ )

امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات ـ گفت :

و اكشِفْ عن قُلوبِنا أغشِيَةَ المِريَةِ و الحِجابَ .
 پرده هاى شك و حجاب را از دلهاى ما كنار زن.

( بحار الأنوار : ۹۴/۱۴۷/۲۱ )

امام صادق عليه السلام :

 إنّما شيعَتُنا أصحابُ الأربَعةِ الأعيُنِ : عَينانِ في الرَّأسِ ، و عَينانِ في القَلبِ ، ألا و الخَلائقُ كُلُّهم كذلكَ ، ألا إنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ فَتَحَ أبصارَكُم و أعمى أبصارَهُم .
شيعيان ما در حقيقت داراى چهار چشمند: دو چشم در سر و دو چشم در دل. البته همه مردمان چنين اند، اما خداوند عزّ و جلّ چشمهاى شما را باز كرده و چشمهاى آنان را كور كرده است.

( الكافي : ۸/۲۱۵/۲۶۰ )

گوش دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لولا تَمَزُّعُ قلوبِكُم و تَزَيُّدُكُم في الحَديثِ لَسَمِعتُم ما أسمَعُ .
 اگر پراكندگى دلها و دروغ گوييهاى شما نبود، بي گمان آنچه را من مى شنوم شما نيز مى شنيديد.

( الترغيب و الترهيب : ۳/۴۹۷/۳ )

امام على عليه السلام :

أرى نُورَ الوَحيِ و الرِّسالَةِ، و أشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ ، و لقد سَمِعتُ رَنَّةَ (رَنَةَ) الشَّيطانِ حينَ نَزَلَ الوَحيُ علَيهِ ـ صلى الله عليه و آله ـ فقلتُ : يا رسولَ اللّه ِ ، ما هذهِ الرَّنَّةُ ؟ فقالَ : هذا الشَّيطانُ قد أيِسَ مِن عِبادَتِهِ ، إنّكَ تَسمَعُ ما أسمَعُ ، و تَرى ما أرى ، إلاّ أنَّكَ لَستَ بِنَبيٍّ ، و لكنَّكَ لَوَزيرٌ ، و إنّكَ لَعَلى خَيرٍ .
 من نور وحى و رسالت را مى ديدم و شميم نبوّت را مى بوييدم. هنگامى كه بر پيامبر وحى نازل شد، فرياد شيطان را شنيدم. گفتم: اى رسول خدا! اين چه فريادى است؟ فرمود: اين شيطان بود كه از عبادت خويش [از سوى مردم ]نوميد شد. همانا آنچه را من مى شنوم، تو نيز مى شنوى و آنچه را من مى بينم تو هم مى بينى جز اين كه تو پيامبر نيستى، اما البته وزير [و دستيار] هستى. راستى كه تو در راه خير و صلاح هستى.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۲)

امام على عليه السلام :

إنّما مَثَلي بينَكُم كَمَثَلِ السِّراجِ في الظُّلمَةِ ، يَستَضيءُ بهِ مَن وَلَجَها ، فاسمَعوا أيُّها الناسُ و عُوا ، و أحضِروا آذانَ قُلوبِكُم تَفهَمُوا (تَفقَهُوا)
 حكايت وجود من در ميان شما، در حقيقت، حكايت چراغ است در تاريكى، كه هر كس قدم در تاريكى نهد از نور آن چراغ پرتو مى گيرد. پس اى مردم! بشنويد و حفظ كنيد و گوشهاى دلهايتان را آماده سازيد، تا بفهميد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۸۷ )

امام صادق عليه السلام :

إنَّ للقَلبِ اُذنَينِ: رُوحُ الإيمانِ يَسارُّهُ بالخَيرِ ، و الشَّيطانُ يَسارُّهُ بالشرِّ ، فأيُّهُما ظَهَرَ على صاحِبِهِ غَلَبَهُ .
 همانا دل داراى دو گوش است: روح ايمان در او نجواى خير مى كند و شيطان نجواى شر مى كند. پس هر يك از آن دو بر ديگرى پيروز شود او را مغلوب خود مى كند.

( قرب الإسناد : ۳۳/۱۰۸ )

امام صادق عليه السلام :

إنّ للقَلبِ اُذنَينِ ، فإذا هَمَّ العَبدُ بذَنبٍ قالَ لَهُ رُوحُ الإيمانِ : لا تَفعَلْ ، و قالَ لَهُ الشَّيطانُ : افعَلْ ، و إذا كانَ على بَطنِها نُزِعَ مِنهُ رُوحُ الإيمانِ .
 همانا دل داراى دو گوش است: پس هر گاه بنده آهنگ گناهى كند، روح ايمان به او گويد: نكن و شيطان گويد: بكن و چون روى شكم زن [ بد كاره ] قرار گيرد، روح ايمان از او كنده شود.

( الكافي : ۲/۲۶۷/۲)

امام صادق عليه السلام :

ما مِن قَلبٍ إلاّ و لَهُ اُذُنانِ : على إحداهُما مَلَكٌ مُرشِدٌ ، و علَى الاُخرى شَيطانٌ مُفَتِّنٌ ،

هذا يَأمُرُهُ و هذا يَزجُرُهُ ، الشَّيطانُ يَأمُرُهُ بالمَعاصي و المَلَكُ يَزجُرُهُ عَنها ،

 

 

و هُو قولُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : « عَنِ اليَمينِ و عَنِ الشِّمالِ قَعيدٌ * ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إلاّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ » .

 هيچ دلى نيست جز اين كه داراى دو گوش است: كنار يكى از آنها فرشته اى راهنما قرار دارد و كنار ديگرى شيطانى اغواگر.

اين به او فرمان مى دهد و آن او را باز مى دارد. شيطان به گناهان فرمانش مى دهد و فرشته از آنها بازش مى دارد . 

و اين است [معناى ] كلام خدا كه مى فرمايد: « در جانب راست و چپ نشسته اى است. سخنى بر زبان نياورد، جز اين كه نزدش محافظى مهيّا ايستاده است ».( ق : ۱۷ و ۱۸)

( الكافي : ۲/۲۶۶/۱)

امام صادق عليه السلام :

ما مِن مُؤمِنٍ إلاّ و لِقَلبِهِ اُذُنانِ في جَوفِهِ :

اُذُنٌ يَنفُثُ فيها الوَسواسُ الخَنَّاسُ ، و اُذنٌ يَنفُثُ فيها المَلَكُ ، فَيُؤَيِّدُ اللّه ُ المؤمنَ بالمَلَكِ ،

فذلكَ قولُهُ : « و أيَّدَهُم بِرُوحٍ مِنهُ » .

هيچ مؤمنى نيست، مگر اين كه دلش دو گوش درونى دارد:

گوشى كه وسواس خنّاس در آن مى دمد و گوشى كه فرشته در آن مى دمد. پس خداوند، مؤمن را به وسيله فرشته تقويت مى كند .

 اين است معناى سخن خداوند كه مى فرمايد: « آنها را به وسيله روحى از جانب خود تقويت كرد ».( المجادلة : ۲۲ )

( الكافي : ۲/۲۶۷/۳)

امام صادق عليه السلام ـ آنگاه كه هارون بن خارجه به امام عليه السلام عرض كرد:

 إنّي أفرَحُ مِن غيرِ فَرَحٍ أراهُ في نَفسي و لا في مالي و لا في صَديقي ،

و أحزَنُ مِن غيرِ حُزنٍ أراهُ في نَفسي و لا في مالي و لا في صَديقي ـ 

: نَعَم ، إنّ الشَّيطانَ يُلِمُّ بالقَلبِ فيَقولُ :  «  لو كانَ لكَ عندَ اللّه ِ خَيرٌ ما أراكَ علَيكَ عَدُوَّكَ و لا جَعَلَ بكَ إلَيهِ حاجَةً !

هَل تَنتَظِرُ إلاّ مِثلَ الذي انتَظَرَ الذينَ مِن قَبلِكَ ، فهَل قالوا شيئا ؟! »  فذاكَ الذي يَحزَنُ مِن غيرِ حُزنٍ و

أمّا الفَرَحُ فإنَّ المَلَكَ يُلِمُّ بالقلبِ فيَقولُ :  «  إن كانَ اللّه ُ أراكَ علَيكَ عدوَّك و جَعَلَ بكَ إلَيهِ حاجَةً فإنّما هي أيّامٌ قلائلُ ،

أبشِرْ بمَغفِرَةٍ مِن اللّه ِ و فَضلٍ ،

و هُو قَولُ اللّه ِ : « الشَّيطانُ يَعِدُكُمُ الفَقْرَ و يَأْمُرُكُمْ بالفَحْشاءِ و اللّه ُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ و فَضْلاً » .

 من گاهى اوقات شاد مى شوم، بى آنكه موجبات آن را در خودم يا مالم و يا دوستم بيابم

و گاهى اندوهگين مى شوم، بى آنكه در خودم يا مالم و يا در رابطه با دوستم موجبى براى اين اندوه بيابم ـ 

فرمود : آرى، همانا شيطان به دل نزديك مى شود و مى گويد: « اگر پيش خدا ارزش و اعتبارى داشتى، خداوند تو را دشمن شاد نمى كرد و تو را نيازمند او نمى ساخت.

آيا سرنوشتى جز مانند سرنوشت پيشينيان خود انتظار دارى؟ آيا آنها چيزى گفتند؟ »   اين است كه بى دليل اندوهگين مى شود 

و اما شاد شدن، علتش اين است كه فرشته به دل نزديك مى شود و مى گويد: « اگر خداوند تو را دشمن شاد كرده و تو را در موردى نيازمند او ساخته است، اين چند روزه اى بيش نيست،

بشارت باد تو را به آمرزش و فضل پروردگارت ».

اين است معناى سخن خدا كه مى فرمايد: « شيطان شما را از تهيدستى بيم مى دهد و شما را به زشت كارى وا مى دارد

و[ لى ] خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مى دهد » . ( البقرة : ۲۶۸ )

( تفسير العيّاشيّ : ۱ / ۱۵۰ / ۴۹۵ ؛ (انظر) الحزن : باب ۸۲۸ )

امام صادق عليه السلام :

إنّ لكَ قَلبا و مَسامِعَ ، و إنَّ اللّه َ إذا أرادَ أن يَهدِيَ عَبدا فَتَحَ مَسامِعَ قَلبِهِ ،

و إذا أرادَ بهِ غيرَ ذلكَ خَتَمَ مَسامِعَ قَلبِهِ فلا يَصلُحُ أبدا ،

و هُو قَولُ اللّه ِ تعالى « أم عَلى قُلُوبٍ أقْفالُها » .

 همانا تو را دلى است و گوشهايى . هر گاه خداوند بخواهد بنده اى را هدايت كند، گوشهاى دل او را باز مى كند

و هر گاه جز اين براى او بخواهد، گوشهاى دلش را مى بندد و ديگر هرگز اصلاح نمى شود

و اين است معناى سخن خداوند متعال: « يا بر دلهايشان قفلهاست؟ ».( محمّد : ۲۴)

 ( المحاسن : ۱/۳۱۸/۶۳۳ )

رويكرد و روي گردانى دلها :

امام على عليه السلام : 

إنّ للقُلوبِ شَهوَةً و إقبالاً و إدبارا ، فَأتُوها مِن قِبَلِ شَهوَتِها و إقبالِها ، فإنّ القَلبَ إذا اُكرِهَ عَمِيَ .
همانا دلها داراى خواهش هستند؛ گاه به چيزى رو مى كنند و گاه روى مى گردانند. پس، هر گاه خواستند و اقبال كردند، آنها را به كار گيريد؛ چه آن كه دل اگر [به كارى ] مجبور شود، كور گردد.

( نهج البلاغة : الحكمة ۱۹۳)

امام على عليه السلام :

إنَّ لِلقُلوبِ إقبالاً و إدبارا ، فإذا أقبَلَت فَاحمِلُوها علَى النَّوافِلِ ، و إذا أدبَرَتْ فَاقتَصِرُوا بها علَى الفَرائضِ
 همانا دلها را روى آوردنى است و روى گرداندنى. پس هر گاه روى آورند، آنها را به انجام مستحبّات وا داريد و هر گاه پشت كردند، به انجام فرايض از سوى آنها بسنده كنيد.

( نهج البلاغة : الحكمة ۳۱۲ )

امام على عليه السلام :

إنّ هذهِ القُلوبَ تَمَلُّ كما تَمَلُّ الأبدانُ ، فابتَغُوا لها طَرائفَ الحِكَمِ .
 اين دلها نيز همچون بدنها خسته مى شوند. پس براى [ رفع خستگى  ] آنها حكمتهاى تازه و طرفه بجوييد.

( نهج البلاغة : الحكمة ۹۱)

امام صادق عليه السلام :

إنّ القَلبَ يَحيا و يَموتُ ، فإذا حَيِيَ فَأدِّبْهُ بالتَّطوُّعِ ، و إذا ماتَ فاقصُرْهُ علَى الفَرائضِ .
 دل گاه حيات دارد و گاه مى ميرد. پس هر گاه زنده و با نشاط بود، آن را با مستحبّات تربيت كن و هر گاه مُرد، به فرايض محدودش ساز.

( أعلام الدين : ۳۰۴ )

امام رضا عليه السلام :

إنَّ لِلقُلوبِ إقبالاً و إدبارا ، و نَشاطا و فُتورا ، فإذا أقبَلَت بَصُرَت و فَهِمَت ، و إذا أدبَرَت كَلَّت و مَلَّت ، فَخُذُوها عِندَ إقبالِها و نَشاطِها ، و اترُكُوها عِندَ إدبارِها و فُتورِها .
 همانا دلها را رويكردى است و روى گردى، نشاطى است و ضعفى. پس هر گاه رو كنند، با فهم و بصيرت شوند و هر گاه پشت كنند، خسته و ملول گردند. بنا بر اين، به گاه روى آورى و نشاطشان، به آنها چنگ زنيد [و در عبادات به كارشان كشيد] و به گاه روي گردانى و ضعفشان، آنها را به حال خود رها سازيد.

( بحار الأنوار : ۷۸/۳۵۳/۹ )

امام عسكرى عليه السلام :

إذا نَشِطَتِ القُلوبُ فَأودِعْها (فَأودِعُوها) ، و إذا نَفرَت فَوَدِّعُوها
 هر گاه دلها به نشاط آمدند، به آنها امانت بسپاريد و هر گاه كوچ كردند، با آنها بدرود گوييد.

( الدّرة الباهرة : ۴۳ )

پاكى دل :

امام على عليه السلام :

 طَهِّرُوا قُلوبَكُم مِن دَرَنِ السَّيّئاتِ تُضاعَفْ لَكُمُ الحَسَناتُ .
 دلهاى خود را از چرك گناهان پاك كنيد تا حسنات شما دو چندان شود.

(غرر الحكم : ۶۰۲۱ )

امام على عليه السلام :

طَهِّرُوا أنفُسَكُم مِن دَنَسِ الشَّهَواتِ تُدرِكُوا رَفيعَ الدَّرَجاتِ .
 جانهاى خود را از چرك شهوات پاك كنيد تا به درجات بلند دست يابيد.

(غرر الحكم : ۶۰۲۰ )

امام على عليه السلام :

طَهِّرُوا قُلوبَكُم مِن الحِقدِ ؛ فإنّهُ داءٌ مُوبئٌ .
 دلهاى خود را از كينه پاك كنيد؛ زيرا كينه مرضى مُسرى است.

(غرر الحكم : ۶۰۱۷ )

امام على عليه السلام :

قُلوبُ العِبادِ الطاهِرَةُ مَواضِعُ نَظَرِ اللّه ِ سبحانَهُ ، فَمَن طَهَّرَ قَلبَهُ نَظَرَ إلَيهِ
 دلهاى پاك بندگان، نظرگاههاى خداوند سبحان است. پس هر كه دلش را پاك سازد خداوند به آن بنگرد.

(غرر الحكم : ۶۷۷۷ )

عيسى عليه السلام :

لا يُغني عنِ الجَسَدِ أن يكونَ ظاهِرُهُ صَحيحا و باطِنُهُ فاسِدا ، كذلكَ لا تُغني أجسادُكُمُ التي قد أعجَبَتكُم و قد فَسَدَت قُلوبُكُم ، و ما يُغني عَنكُم أن تُنَقُّوا جُلودَكُم و قُلوبُكُم دَنِسَةٌ .
 بدن را چه سود، اگر ظاهرش درست باشد و باطنش خراب؟ همچنين بدنهاى شما كه خوشايند شماست وقتى دلهايتان تباه است به چه درد مى خورد؟ شما را چه سود كه تنهايتان را پاكيزه كنيد و دلهايتان آلوده باشد؟

( تحف العقول : ۳۹۳)

امام زين العابدين عليه السلام :

قالَ موسى بن عمرانَ عليه السلام : يا رَبِّ ، مَن أهلُكَ الذينَ تُظِلُّهُم في ظِلِّ عَرشِكَ يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ ؟ قالَ : فَأوحَى اللّه ُ إلَيهِ : الطاهِرَةُ قُلوبُهُم .
 موسى عليه السلام به خدا عرض كرد : پروردگارا! كيستند آن كسان تو كه زير سايه عرش تو هستند، در آن روزى كه هيچ سايه اى جز سايه تو نيست؟ خداوند به او وحى فرمود : پاكدلان.

( المحاسن : ۱/۴۵۷/۱۰۵۸ )

امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت :

 اللّهمَّ صَلِّ عَلى محمّدٍ و آلِ محمّدٍ ، و اجعَلْنا مِن الذينَ أرسَلتَ علَيهِم سُتورَ (شُؤونَ) عِصمَةِ الأولياءِ ، و خَصَصتَ قُلوبَهُم بطَهارَةِ الصَّفاءِ ، و زَيَّنتَها بالفَهمِ و الحَياءِ في مَنزِلِ الأصفياءِ ، و سَيَّرتَ هُمومَهُم في مَلَكوتِ سَماواتِكَ ، حُجُبا حُجُبا حتّى يَنتَهيَ إلَيكَ وارِدُها
 بار خدايا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را از كسانى قرار ده كه پرده هاى عصمت اوليا را بر روى آنها كشيدى و دلهايشان را به پاكى و صفا ويژه گردانيدى و در سر منزل برگزيدگان، آن دلها را به زيور فهم و آزرم آراستى و همّتهايشان را در ملكوت آسمانهايت پرده پرده سير دادى، تا بر تو در آيند .

( بحار الأنوار : ۹۴/۱۲۸/۱۹ )

گشادگى دل :

مجمع البيان : روايت شده است هنگامى كه آيه « پس كسى را كه خدا بخواهد هدايتش كند ···» نازل شد، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سؤال شد: شرح صدر چيست؟ حضرت فرمود :

  نورٌ يَقذِفُهُ اللّه ُ في قَلبِ المؤمنِ فَيَنشَرِحُ لَهُ صَدرُهُ و يَنفَسِحُ قالوا: فهَل لذلكَ مِن أمارَةٍ يُعرَفُ بها ؟ قالَ صلى الله عليه و آله : نَعَم ، الإنابَةُ إلى دارِ الخُلودِ ، و التَّجافي عن دارِ الغُرورِ ، و الاستِعدادُ لِلمَوتِ قَبلَ نُزولِ المَوتِ .
نورى است، كه خدا در دل مؤمن مى افكند و بدان سبب سينه اش فراخ مى گردد و گشاده مى شودعرض كردند: آيا براى شناخت آن نشانه اى وجود دارد؟ فرمود، آرى، روى آوردن به سراى جاودانى و دورى گزيدن از سراى پوچى و فريب و آماده شدن براى مرگ، پيش از فرا رسيدن آن .

( مجمع البيان : ۴/۵۶۱ )

مكارم الأخلاق ـ به نقل از عبد اللّه بن مسعود ـ :

دخلتُ ··· على رسولِ اللّه صلى الله عليه و آله ··· فقالَ : يا بنَ مَسعودٍ ، فمَن شَرَحَ اللّه ُ صَدرَهُ للإسلامِ فهُو على نُورٍ مِن رَبِّهِ ، فإنَّ النورَ إذا وَقَعَ في القَلبِ انشَرَحَ و انفَسَحَ ، فقيلَ : يا رسولَ اللّه ِ ، فهَل لذلكَ مِن عَلامَةٍ ؟ فقالَ : نَعَم ، التَّجافي عن دارِ الغُرورِ ، و الإنابَةُ إلى دارِ الخُلودِ ، و الاستِعدادُ للمَوتِ قبلَ نُزولِ الفَوتِ ، فَمَن زَهِدَ في الدنيا قَصُرَ أمَلُهُ فيها و تَرَكَها لِأهلِها .
خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيدم حضرت فرمود : اى پسر مسعود! هر كس كه خداوند سينه اش را براى اسلام بگشايد، او داراى نورى از پروردگار خويش شود؛ زيرا نور هر گاه در دل بيفتد، دل گشاده و فراخ گردد. عرض شد: اى رسول خدا! آيا براى اين امر نشانه اى هست؟ فرمود: آرى، دورى كردن از سراى پوچى و فريب و روى آوردن به سراى جاودانى و آماده شدن براى مرگ پيش از فرود آمدن نيستى [ و فوت وقت ] ؛ پس، هر كه از دنيا دل بَركند، آرزويش در دنيا كوتاه شود و دنيا را به اهلش وا گذارد.

( مكارم الأخلاق : ۲/۳۴۰/۲۶۶۰)

امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات العارفين ـ گفت:

 إلهي ، فاجعَلنا مِن الذينَ تَوَشَّحَت أشجارُ الشَّوقِ إلَيكَ في حَدائقِ صُدورِهِم ··· و انجَلَت ظُلمَةُ الرَّيبِ عن عَقائدِهِم مِن (في) ضَمائرِهِم ، و انتَفَت مُخالَجَةُ الشَّكِّ عن قُلوبِهِم و سَرائرِهِم، و انشَرَحَت بِتَحقيقِ المَعرِفَةِ صُدورُهُم .
معبودا! مرا از كسانى قرار ده كه درختان شوقِ به تو، در باغهاى سينه هايشان درهم پيچيده اند··· و ظلمت ترديد در عقايد، از انديشه هايشان زدوده شده و خلجان شك از دلها و درونهايشان، رخت بربسته و با شناخت راستين، سينه هايشان گشاده گشته است.

( بحار الأنوار : ۹۴/۱۵۰/۲۱)

مُهر زدن بر دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

الطابَعُ مُعَلَّقٌ بِقائمَةِ العَرشِ ، فإذا انتُهِكَتِ الحُرمَةُ و عُمِلَ بالمَعاصي و اجْتُرِئَ علَى اللّه ِ بَعَثَ اللّه ُ الطابَعَ فَيَطبَعُ اللّه ُ على قَلبِهِ فلا يَعقِلُ بعدَ ذلكَ شيئا .
مُهر، به ستون عرش آويزان است و هر گاه حرمتى شكسته شود و به گناهان عمل گردد و به خدا گستاخى شود، خداوند مُهر را مى فرستد و اين سان خدا بر دل چنين شخصى مُهر مى زند و پس از آن ديگر چيزى را نمى فهمد.

( كنز العمّال : ۱۰۲۱۳)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 إيّاكُم و استِشعارَ الطَّمَعِ ؛ فإنّهُ يَشوبُ القَلبَ شِدَّةُ الحِرصِ ، و يَختِمُ علَى القُلوبِ بطَبائعِ حُبِّ الدنيا .
 زنهار از پوشيدن زيرپوش طمع؛ زيرا كه طمع ، دل را به حرص شديد مى آميزد و مُهرهاى دنيا دوستى را بر دلها مى زند.

( أعلام الدين : ۳۴۰ )

 

امام حسين عليه السلام ـ هنگامى كه عمر بن سعد سپاهيان خود را براى جنگ با ايشان آماده كرد و از هر سو آن حضرت را در محاصره گرفتند و امام عليه السلام به سوى دشمن بيرون آمد و آنها را به سكوت دعوت كرد، اما خاموش نشدند خطاب به آنها ـ فرمود:

 وَيلَكُم ! ما علَيكُم أن تُنصِتوا إلَيَّ فَتَسمَعوا قَولي ؟! و إنّما أدعُوكُم إلى سَبيلِ الرَّشادِ ··· و كُلُّكُم عاصٍ لِأمري غيرُ مُستَمِعٍ قَولي فقد مُلِئَت بُطونُكُم مِن الحَرامِ و طُبِعَ على قُلوبِكُم .
واى بر شما! شما را چه زيان كه به من گوش دهيد و گفتار مرا ، كه به راه راستتان فرا مى خوانم بشنويد··· همه شما از من نافرمانى مى كنيد و به سخنان من گوش نمى دهيد؛ زيرا شكمهايتان از حرام پر شده و بر دلهايتان مُهر [ غفلت ] خورده است.

( بحار الأنوار : ۴۵/۸ )

مُهر خوردن دل :

امام رضا عليه السلام ـ درباره آيه  « خَتَم اللّه عَلى قُلوبِهِم » ـ فرمود :

الخَتمُ هو الطَّبعُ على قُلوبِ الكُفّارِ عُقوبَةً على كُفرِهِم ،

كما قالَ عَزَّ و جلَّ : « بَلْ طَبَعَ اللّه ُ عَلَيها بكُفْرِهِمْ فَلا يُؤمِنُونَ إلاّ قَليلاً » .

خَتم، مُهر زدن است بر دلهاى كافران به كيفر كُفرشان؛

همچنان كه خداوند عزّ و جلّ فرموده است: « بلكه خدا بر دلهاى كافران به سبب كفرشان مُهر زد، پس ايمان نياورند ، مگر شمارى اندك ».( النساء : ۱۵۵)

(عيون أخبار الرِّضا : ۱/۱۲۳/۱۶)

نادانى دل :

امام على عليه السلام :

 ما كُلُّ ذي قَلبٍ بِلَبِيبٍ ، و لا كُلُ ذي سَمعٍ بِسَميعٍ، و لا كُلُ ناظِرٍ بِبَصيرٍ .

نه هر صاحب دلى خردمند است و نه هر صاحب گوشى شنوا و نه هر بيننده اى بينا.

نهج البلاغة : الخطبة ۸۸)

كورى دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

شَرُّ العَمى عَمَى القَلبِ .
 بدترين كورى، كورىِ دل است.

( الأمالي للصدوق : ۵۷۷/۷۸۸ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

أعمَى العَمى [ عَمَى] الضَّلالَةِ بعدَ الهُدى ··· و شَرُّ العَمى عَمَى القَلبِ .
كورترين كورى، كورىِ گمراهىِ بعد از هدايت است و بدترين كورى، كورى دل است.

( الاختصاص : ۳۴۲ )

امام باقر عليه السلام :

إنّما الأعمى أعمَى القَلبِ «فإنَّها لا تَعمَى الأَبصارُ و لكنْ تَعمَى القُلوبُ الّتي في الصُّدورِ» .
 كور حقيقى كسى است كه دلش كور باشد؛ «زيرا در حقيقت چشمها كور نيست، بلكه دلهايى كه در سينه هاست كور است».

( كتاب من لا يحضره الفقيه : ۱/۳۷۹/۱۱۰۹)

امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه «هر كه در اين دنيا كور باشد، در آخرت نيز كور است» ـ فرمود :

 مَن لم يَدُلَّهُ خَلقُ السماواتِ و الأرضِ و اختِلافُ الليلِ و النهارِ ، و دَوَرانُ الفَلَكِ بالشمسِ و القَمرِ ، و الآياتُ العَجيباتُ على أنَّ وَراءَ ذلكَ أمرا هُو أعظَمُ مِنها فهُو في الآخِرَةِ أعمى ، قالَ : فهُو عمّا لم يُعايِنْ أعمى و أضَلُّ سبيلاً .
كسى كه آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز و چرخش خورشيد و ماه در فلك (مدار) و ديگر آيات شگفت آور، او را به اين نكته رهنمون نشود كه فرا سوى اينها امرى بزرگتر و با عظمت تر وجود دارد، چنين كسى در آخرت [نيز ]كور است. فرمود: او از ديدن آنچه نا ديدنى است كور است و گمراهتر.

( الاحتجاج : ۲/۱۶۵/۱۹۳)

امام رضا عليه السلام ـ درباره همين آيه ـ فرمود :

يَعني أعمى عنِ الحَقائِقِ المَوجودَةِ .
يعنى از ديدن حقايق هستى، كور و عاجز است.

( التوحيد : ۴۳۸/۱ )

پرده دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

 إنَّ المؤمنَ إذا أذنَبَ كانَت نُكتَةٌ سَوداءُ في قَلبِهِ ، فإن تابَ و نَزَعَ و استَغفَرَ صُقِلَ قَلبُهُ، فإن زاد زَادَت ،

فذلكَ الرانُ الذي ذَكَرَهُ اللّه ُ في كتابِهِ « كَلاَّ بَلْ رانَ على قُلوبِهِم ما كانُوا يَكسِبُونَ » .

مؤمن هر گاه گناه كند، نقطه اى سياه در دلش پديد آيد. اگر توبه كرد و دست از گناه كشيد و آمرزش خواست، دلش از آن لكه سياه پاك شود، اما اگر بر گناهش افزود، آن نقطه زياد شود.

اين همان زنگارى است كه خداوند متعال در كتاب خود از آن ياد كرده و فرموده است: « نه چنين است، بلكه آنچه مرتكب مى شدند، زنگار بر دلهايشان بسته است ».

( سنن ابن ماجة : ۲/۱۴۱۸/۴۲۴۴ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 

إذا أذنَبَ العَبدُ نُكِتَت في قَلبِهِ نُكتَةٌ سَوداءُ ، فإذا تابَ صُقِلَ مِنها ، فإن عادَ زادَت حتّى تَعظُمَ في قَلبِهِ
هر گاه بنده گناه كند، نقطه اى سياه در دلش پديدار مى شود. اگر توبه كرد، دلش از آن نقطه صاف مى شود و اگر گناه را تكرار كرد، آن لكّه افزوده مى شود تا آن كه در دل او به لكّه اى بزرگ تبديل مى گردد.

( كنز العمّال : ۱۰۲۸۸)

امام على عليه السلام :

قد قادَتكُم أزِمَّةُ الحَينِ ، و استَغلَقَت على قُلوبِكُم أقفالُ الرَّينِ .
مهارهاى هلاكت، شما را به پيش كشيده و قفلهاى چرك و زنگار، بر دلهاى شما بسته شده است.

( غرر الحكم : ۶۶۸۹ )

امام على عليه السلام ـ در نامه اى به معاويه ـ نوشت : 

و إنَّكَ و اللّه ِ ما عَلِمتُ الأغلَفُ القَلبِ ، المُقارِبُ العَقلِ .
به خدا سوگند، تو همانى كه من مى شناسم؛ دلى در پرده و غلاف [ غفلت ] دارى و خردى سست و ناقص.

( النهاية : ۳/۳۷۹ - نهج البلاغة : الكتاب ۶۴ )

امام على عليه السلام :

و مَن لَجَّ و تَمادى فهُو الراكِسُ .حديث الذي رَانَ اللّه ُ على قَلبِهِ و صارَت دائرَةُ السَّوءِ على رَأسِهِ .
هر كس لجاجت ورزد و [در گمراهى ]پايدارى كند، او همان پيمان شكن نگونسارى است كه خدا بر دلش پرده كشيده و پيشامدهاى بدِ روزگار بر فرازِ سر او مى چرخد.

(    الصحاح : ۳/۹۳۶  - نهج البلاغة : الكتاب ۵۸ )

امام كاظم عليه السلام :

أوحَى اللّه ُ تعالى إلى داودَ عليه السلام : يا داودُ ، حَذِّرْ و أنذِرْ (و نَذِّرْ) أصحابَكَ عن حُبِّ الشَّهَواتِ ، فإنّ المُعَلَّقةَ قُلوبُهُم بِشَهَواتِ الدنيا قُلوبُهُم مَحجوبَةٌ عَنِّي .
خداوند متعال به داوود عليه السلام وحى فرمود كه: اى داوود! ياران خود را از شهوت پرستى بر حذر دار و بيم ده؛ زيرا كسانى كه دلهايشان آويخته به شهوت دنياست، دلهايشان از من در پرده است.

( تحف العقول : ۳۹۷ )

انحراف دل :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اين جمله را زياد به زبان مى آورد:

يا مُقلِّبَ القُلوبِ ثَبِّتْ قَلبي على دِينِكَ .
 اى دگرگونساز دلها! دل مرا بر دينت، استوار بدار .

( كنز العمّال : ۱۶۸۲- أقول : و يدلّ عليه الخبر : ۱۶۸۴ ، ۱۶۸۶ ، ۱۶۸۷ ، ۱۶۹۴ ، ۱۶۹۵ من كنز العمّال )

امام على عليه السلام ـ در بر حذر داشتن از فتنه ها ـ فرمود :

ثُمّ يَأتي بعدَ ذلكَ طالِعُ الفِتنَةِ الرَّجُوفِ ، و القاصِمَةِ الزَّحُوفِ (الزَّجُوفِ) ، فَتَزيغُ قُلوبٌ بعدَ استِقامَةٍ ، و تَضِلُّ رِجالٌ بعدَ سَلامَةٍ
آن گاه، پس از اين [ فتنه آغازين ] فتنه اى سخت و شكننده و پر شتاب پيش خواهد آمد، كه بر اثر آن برخى دلهاى راست و استوار منحرف مى شوند و برخى مردانِ به سلامت مانده، گمراه مى شوند.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۱)

امام على عليه السلام : 

مُحادَثَةُ النِّساءِ تَدعُو إلَى البَلاءِ و تُزيغُ القُلوبَ .
همسخن شدن با زنان، به بلا مى كشاند و دلها را منحرف مى سازد.

( تحف العقول : ۱۵۱)

امام كاظم عليه السلام :

إنّ اللّه َ جلَّ و عَزَّ حكى عَن قَومٍ صالِحينَ أنّهم قالوا : « رَبَّنا لا تُزِغْ قُلوبَنا ··· »

حينَ عَلِمُوا أنَّ القُلوبَ تَزيغُ و تَعودُ إلى عَماها و رَداها .
 

خداوند عزّ و جلّ از مردمى درستكار حكايت كرده است كه گفتند: « اى پرودگار ما ! دلهايمان را دستخوش انحراف مگردان···»؛(           )

زيرا آنها مى دانستند كه دلها منحرف مى شوند و به كورى و هلاكت [ قبلى ] خود باز مى گردند.

( تحف العقول : ۳۸۸ )

سخت دلى :

امام على عليه السلام :

 قَلبُ الكافِرِ أقسى مِن الحَجَرِ .
 دل كافر، سخت تر از سنگ است.

(جامع الأخبار : ۳۸۳/۱۰۷۱ )

امام على عليه السلام :

القُلوبُ قاسِيَةٌ عن حَظِّها ، لاهِيَةٌ عن رُشدِها ، سالِكَةٌ في غَيرِ مِضمارِها ، كأنَّ المَعنِيَّ سِواها ، و كأنَّ الرُّشدَ في إحرازِ دُنياها ! .
 دلها در به دست آوردن بهره [معنوى ]خود، سخت گشته اند و از رستگارى خويش، غافل شده اند و در راهى جز مسير خويش ره مى سپرند؛ گويى مقصود چيزى جز [صلاح ]دلهاست و انگار رستگارى آنها در به دست آوردن دنيايشان است!

( نهج البلاغة: الخطبة۸۳ )

امام على عليه السلام ـ در سفارش به فرزندش حضرت حسن عليه السلام ـ نوشت:

 إنّما قَلبُ الحَدَثِ كالأرضِ الخالِيَةِ ؛ ما اُلقِيَ فيها مِن شيءٍ قَبِلَتهُ ، فَبادَرتُكَ بالأدَبِ قَبلَ أن يَقسُوَ قَلبُكَ و يَشتَغِلَ لُبُّكَ .
 دل جوان، در حقيقت، همچون زمين خالى است كه هر بذرى در آن افكنده شود، مى پذيردش. از اين رو، پيش از آن كه دلت سخت گردد و انديشه ات مشغول و گرفتار شود، به تربيت تو مبادرت ورزيدم.

( نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ )

امام باقر عليه السلام :

 إنَّ للّه ِ عُقوباتٍ في القُلوبِ و الأبدانِ : ضَنْكٌ في المَعيشَةِ و وَهنٌ في العِبادَةِ، و ما ضُرِبَ عَبدٌ بِعُقوبَةٍ أعظَمَ مِن قَسوَةِ القَلبِ .
 خداوند را براى دلها و بدنها كيفرهايى است؛ تنگى در معيشت و سستى در عبادت و به هيچ بنده اى كيفرى بزرگتر از سخت دلى چشانده نشده است.

( تحف العقول : ۲۹۶)

عوامل سخت دلى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لا تُكثِرُوا الكلامَ بغَيرِ ذِكرِ اللّه ِ ؛ فإنَّ كَثرَةَ الكلامِ بغَيرِ ذِكرِ اللّه ِ قَسوَةُ القَلبِ ، إنّ أبعَدَ الناسِ مِن اللّه ِ القَلبُ القاسي .
در غير از ذكر خدا، زياده گويى نكنيد؛ زيرا زياده گويى در غير ذكر خدا، موجب سخت دلى مى شود و دورترين مردم از خدا، سخت دل است.

( الأمالي للطوسي : ۳/۱ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

ثلاثةٌ يُقسِينَ القَلبَ : استِماعُ اللَّهوِ ، و طَلَبُ الصَّيدِ ، و إتيانُ بابِ السُّلطانِ .
 سه چيز دل را سخت مى كند: بيهوده شنوى، شكار كردن ، و آمد و شد به دربار سلطان.

( الخصال : ۱۲۶/۱۲۲)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

تَركُ العِبادَةِ يُقسي القَلبَ، تَركُ الذِّكرِ يُميتُ النَّفسَ .
ترك عبادت، دل را سخت مى كند. رها كردن ياد خدا، جان را مى ميراند.

( تنبيه الخواطر : ۲/۱۲۰ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

مَن تَرَكَ ثلاثَ جُمَعٍ تَهاوُنا بها طَبَعَ اللّه ُ على قَلبِهِ .
هر كه شركت در سه نماز جمعه را از روى بى اعتنايى به آن ترك كند، خداوند بر دلش مُهر زند.

( كنز العمّال : ۲۱۱۳۳)

عيسى عليه السلام :

إنّ الدابَّةَ إذا لم تُرتَكَبْ و لم تُمتَهَنْ و تُستَعمَلْ لَتَصعُبُ و يَتَغَيَّرُ خُلقُها ، و كذلكَ القُلوبُ إذا لم تُرَقَّقْ بذِكرِ المَوتِ و يَتبَعُها دُؤوبُ العِبادَةِ تَقسُو و تَغلُظُ .
 ستور را هر گاه سوار نشوند و از آن بار و كار نكشند، سركش و كج خلق مى شود. دلها نيز چنين اند، هر گاه با ياد مرگ نرم نشوند و عبادت مداوم آنها را به رنج نيفكند، سخت و سنگ مى شوند.

( بحار الأنوار : ۱۴/۳۰۹/۱۷)

الكافى :

فيما ناجَى اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بهِ موسى عليه السلام : يا موسى ، لا تُطَوِّلْ في الدُّنيا أملَكَ فَيَقسُوَ قَلبُكَ ، و القاسي القَلبِ مِنّي بَعيدٌ .
از نجواهاى خداوند عزّ و جلّ با موسى عليه السلام اين بود كه : اى موسى! در دنيا آرزوى خود را دراز مگردان، كه دلت سخت مى شود و سخت دل از من دور است.

( الكافي : ۲/۳۲۹/۱ )

 

امام على عليه السلام :

ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلاّ لِقَسوةِ القُلوبِ ، و ما قَسَتِ القُلوبُ إلاّ لكَثرَةِ الذُّنوبِ .
اشكها نخشكيد مگر به سبب سخت شدن دلها و دلها سخت نشد مگر به سبب فزونى گناهان.

(علل الشرائع : ۸۱/۱ )

امام على عليه السلام :

لا يَطولَنَّ علَيكُمُ الأمدُ فَتَقسُوَ قُلوبُكُم .
نقطه پايان زندگى [مرگ] را دور و دراز نبينيد، كه دلهايتان سخت مى شود.

( كشف الغمّة : ۳/۱۴۰ )

امام على عليه السلام :

مَن يَأمُلْ أن يَعيشَ غَدا فإنّهُ يَأمُلُ أن يَعيشَ أبَدا ، و مَن يَأمُلْ أن يَعيشَ أبَدا يَقسُو قَلبُهُ و يَرغَبُ في دُنياهُ .
 كسى كه اميد داشته باشد فردا زنده است، به زندگى هميشگى اميد بسته است و كسى كه به زندگى هميشگى اميد داشته باشد، دلش سخت مى شود و به دنيا راغب مى گردد.

( الجعفريّات : ۲۴۰ )

امام على عليه السلام :

 إنّ كَثرَةَ المالِ مَفسَدَةٌ للدِّينِ، مَقساةٌ لِلقلوبِ
بسيارى مال و ثروت، مايه تباهى دين و سختى دل است.

( تحف العقول : ۱۹۹ )

امام على عليه السلام : 

النَّظَرُ إلَى البَخيلِ يُقسي القَلبَ .
نگاه كردن به شخص بخيل، دل را سخت مى گرداند.

( تحف العقول : ۲۱۴ )

امام صادق عليه السلام :

أنهاكُم أن تَطرَحُوا التُّرابَ على ذَوي الأرحامِ ؛ فإنّ ذلكَ يُورِثُ القَسوَةَ في القَلبِ ، و مَن قَسا قَلبُهُ بَعُدَ مِن رَبِّهِ .
 شما را از ريختن خاك روى [جنازه ]خويشاوندانتان نهى مى كنم؛ زيرا اين كار، سخت دلى به بار مى آورد و هر كه دلش سخت گردد، از پروردگارش دور مى شود.

( الدعوات : ۲۶۹/۷۶۷ )

بيمارى دل :

امام على عليه السلام :

إنَّ مِن البَلاءِ الفاقَةَ ، و أشَدُّ مِن ذلكَ مَرَضُ البَدَنِ ، و أشَدُّ مِن ذلكَ مَرَضُ القَلبِ . و إنَّ مِن النِّعَمِ سَعَةَ المالِ ، و أفضَلُ مِن ذلكَ صِحَّةُ البَدَنِ ، و أفضَلُ مِن ذلكَ تَقوَى القُلوبِ .
 يكى از بلاها، تنگدستى است و بدتر از آن، بيمارى جسم است و از آن بدتر، بيمارى دل است. يكى از نعمتها فراخى دارايى است و برتر از آن، تندرستى است و از تندرستى برتر، پرهيزگارى دلهاست.

( الأمالي للطوسي : ۱۴۶/۲۴۰)

امام على عليه السلام :

لو فَكَّرُوا في عَظيمِ القُدرةِ و جَسيمِ النِّعمَةِ لَرَجَعُوا إلَى الطَّريقِ و خافُوا عَذابَ الحَريقِ، و لكنِ القلوبُ عَليلةٌ و البَصائرُ مَدخولَةٌ .
 اگر در قدرت عظيم و نعمت بزرگ [ خدا ] بينديشند، بي گمان به راه [ راست ] باز آيند و از عذاب سوزان بترسند. اما دلها بيمار است و ديدگان [ بصيرت ] عيبناك.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۸۵)

امام على عليه السلام :

آنچه دل را بيمار مى كند ...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

تُعرَضُ الفِتَنُ علَى القُلوبِ كالحَصيرِ عُودا عُودا ، فأيُّ قَلبٍ اُشرِبَها نُكِتَت فيهِ نُكتَةٌ سَوداءُ ، و أيُّ قَلبٍ أنكَرَها نُكِتَت فيهِ نُكتَةٌ بَيضاءُ ، حتّى تَصيرَ على قَلبَينِ ، على أبيضَ مثلِ الصَّفا فلا تَضُرُّهُ فِتنَةٌ ما دامَتِ السماواتُ و الأرضُ ، و الآخَرُ أسوَدُ مُربادّا .حديث كَالكُوزِ مُجَخِّيا . ، لا يَعرِفُ مَعروفا و لا يُنكِرُ مُنكَرا إلاّ ما اُشرِبَ مِن هَواهُ .
 فتنه ها ( گناهان و عوامل گمراه ساز )، همچون نى هاى حصير، يكى يكى به دلها عرضه مى شوند. هر دلى كه مِهر اين گناهان به آن آميخته شود، نقطه اى سياه در آن پديدار گردد و هر دلى كه با آنها مخالفت كند، نقطه اى سفيد در آن پديد آيد و بدين سان دو دل به وجود مى آيد: دلى سفيد، مانند صفا (تخته سنگ صاف و نرم) كه تا آسمانها و زمين برجاست . هيچ فتنه اى به آن گزند نمى رساند و دلى سياه و خاكسترى رنگ، مانند كوزه اى كج شده (وارونه)، .حديث نه خوب را خوب مى شمارد و نه منكر را زشت مى داند و تنها چيزى كه مى شناسد، همان هوا و هوسهايى است كه با دلش آميخته شده است.

( النهاية : ۲ / ۱۸۳ - لسان العرب : ۱۴/۱۳۳ - الترغيب و الترهيب : ۳/۲۳۱/۲۴ )

امام على عليه السلام :

إيّاكُم و المِراءَ و الخُصومَةَ؛ فإنّهُما يُمرِضانِ القُلوبَ علَى الإخوانِ و يَنبُتُ علَيهِما النِّفاقُ .
از مجادله و ستيزه كردن بپرهيزيد؛ زيرا اين دو كار، دلها را نسبت به برادرانْ بيمار مى كند و از آنها نفاق مى رويد.

( الكافي : ۲/۳۰۰/۱)

امام على عليه السلام :

لا وَجَعَ أوجَعُ للقُلوبِ مِن الذُّنوبِ .
 هيچ دردى براى دلها، درد آورتر از گناهان نيست.

الكافي : ۲/۲۷۵/۲۸ )

امام على عليه السلام ـ در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر ـ نوشت:

و لا تَقُولَنَّ: إنّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَاُطاعُ، فإنّ ذلكَ إدغالٌ في القَلبِ ، و مَنهَكةٌ للدِّينِ .
هرگز مگو كه من به فرمانروايى نصب شده ام، پس فرمان مى دهم و بايد فرمانم اطاعت شود؛ زيرا اين روش، سبب فساد دل و ضعف دين مى شود.

( نهج البلاغة : الكتاب ۵۳ )

امام على عليه السلام :

شَرُّ ما اُلقِيَ في القُلوبِ الغُلولُ .
 بدترين چيزى كه در دلها افكنده شده، خيانت است.

( غرر الحكم : ۵۶۹۶ )

امام باقر عليه السلام :

ما مِن شيءٍ أفسَدَ للقَلبِ مِن خَطيئةٍ ، إنَّ القَلبَ لَيُواقِعُ الخَطيئةَ ، فما تَزالُ بهِ حتّى تَغلِبَ علَيهِ فَيَصيرَ أعلاهُ أسفَلَهُ .
 براى دل چيزى تباه كننده تر از گناه نيست؛ زيرا دل، مرتكب گناه مى شود و بر اثر مداومت بر آن، گناه بر آن چيره مى گردد و نگونسارش مى كند.

( الكافي : ۲/۲۶۸/۱ )

آنچه دل را درمان مى كند

امام على عليه السلام ـ در وصف پيامبر صلى الله عليه و آله ـ فرمود :

طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ ، قد أحكَمَ مَراهِمَهُ ، و أحمى (أمضى) مَواسِمَهُ ، يَضَعُ ذلكَ حيثُ الحاجَةَ إلَيهِ ، مِن قُلوبٍ عُمْيٍ ، و آذانٍ صُمٍّ ، و ألسِنَةٍ بُكْمٍ ، مُتَتبِّعٌ بدَوائهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ و مَواطِنَ الحَيرَةِ .
 او طبيبى است كه با دانش طبّ خود، پيوسته ميان مردم مى گردد، مرهمهايش را درست و آماده كرده و ابزار داغ نهادنش را تافته است و آنها را بر هر جا كه لازم باشد، از دلهاى كور و گوشهاى كر و زبانهاى گنگ، مى نهد. با دواى خود جايگاههاى غفلت و مراكز سرگردانى را مى جويد و درمان مى كند.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۸)

امام على عليه السلام :

اِعلَمُوا أنَّكُم إن اتَّبَعتُم طالِعَ المَشرِقِ سَلَكَ بِكُم مَناهِجَ الرَّسولِ صلى الله عليه و آله فَتَداوَيتُم مِن العَمى و الصَّمَمِ و البَكمِ .
 بدانيد اگر از آن كه از مشرق سر بر مى دارد پيروى كنيد، شما را به راههاى رسول صلى الله عليه و آله مى برد و درد كورى و كرى و لالى شما درمان مى شود.

( الكافي : ۸/۶۶/۲۲ )

امام على عليه السلام :

إنَّ تَقوَى اللّه ِ دَواءُ داءِ قُلوبِكُم، و بَصَرُ عَمى أفئدَتِكُم ، و شِفاءُ مَرَضِ أجسادِكُم ( أجسامِكُم ) ، و صَلاحُ فَسادِ صُدورِكُم ، و طَهورُ دَنَسِ أنفُسِكُم ، و جَلاءُ عَشا (غِشاءِ) أبصارِكُم
 همانا پرواى از خدا، داروى درد قلوب شماست و بينا كننده كورى دلهايتان و شفا بخش بيمارى جسمهايتان و درست كننده تباهى سينه هايتان و پاك كننده آلودگى جانهايتان و زداينده كورى [ پرده ] ديدگانتان.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۸ )

آنچه دل را مى ميراند ...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

ثلاثةٌ مُجالَسَتُهُم تُميتُ القَلبَ : مُجالَسَةُ الأنذالِ ، و مُجالَسَةُ الأغنياءِ ، و الحديثُ مَع النِّساءِ .
سه گروهند، كه همنشينى با آنها دل را مى ميراند: همنشينى با فرومايگان، همنشينى با ثروتمندان و گفتگو با زنان.

( الخصال : ۱۲۵/۱۲۲)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در اندرزهاى خود به ابوذر ـ فرمود :

 إيّاكَ و كَثرَةَ الضَّحِكِ ؛ فإنّهُ يُمِيتُ القَلبَ .
از خنده زياد بپرهيز، كه آن دل را مى ميراند.

( معاني الأخبار : ۳۳۵/۱)

الأمالى للطوسى : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود :

 أربَعٌ مَفسَدَةٌ لِلقلوبِ : الخَلوَةُ بالنِّساءِ ، و الاستِماعُ مِنهُنَّ ، و الأخذُ بِرَأيِهِنَّ ، و مُجالَسَةُ المَوتى . فقيلَ : يا رسولَ اللّه ِ ، و ما مُجالَسَةُ المَوتى ؟ قالَ : مُجالَسَةُ كُلِّ ضالٍّ عنِ الإيمانِ و جائرٍ عنِ الأحكامِ
 چهار چيز، مايه تباهى دلهاست: خلوت كردن با زنان، گوش كردن به حرفهاى آنان، عمل كردن به رأى و نظر آنان و همنشينى با مردگان. عرض شد: اى رسول خدا! همنشينى با مردگان چيست؟ فرمود: همنشينى با هر شخص گمراه از ايمان و منحرف از احكام [الهى].

( الأمالي للطوسي : ۸۳/۱۲۲ )

امام على عليه السلام :

مَن عَشِقَ شيئا أعشى (أعمى) بَصَرَهُ ، و أمرَضَ قَلبَهُ ، فهُو يَنظُرُ بعَينٍ غيرِ صَحيحَةٍ ، و يَسمَعُ باُذُنٍ غيرِ سَميعَةٍ ، قد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ ، و أماتَتِ الدنيا قَلبَهُ .
 هر كه عاشق چيزى شود، ديده اش را كور گرداند و دلش را بيمار. در نتيجه با چشمى عيبناك بنگرد و با گوشى ناشنوا بشنود. شهوتها، خِرد او را از هم بدَرد و دنيا، دلش را بميراند.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹)

امام على عليه السلام : 

مَن قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلبُهُ ، و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النارَ .
هر كه پارسايى اش اندك باشد، دلش بميرد و هر كه دلش بميرد، به دوزخ رود.

( نهج البلاغة : الحكمة ۳۴۹ )

امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات التائبين ـ گفت:

إلهي ألبَسَتني الخَطايا ثَوبَ مَذَلَّتي ، و جَلَّلَني التَّباعُدُ مِنكَ لِباسَ مَسكَنَتي ، و أماتَ قَلبي عَظيمُ جِنايَتي ، فَأحْيِهِ بِتَوبَةٍ مِنكَ يا أمَلي و بُغيَتي .
پروردگارا! گناهان جامه خوارى بر من پوشانده اند و دورى از تو جامه بينوايى بر تنم كرده و بزرگى گناهم، دل مرا ميرانده است. پس با توبه پذيرى خود، آن را زنده گردان، اى اميد من و اى مطلوب من!.

( بحار الأنوار : ۹۴/۱۴۲/۲۱ )

الخصال ـ به نقل از امام باقر عليه السلام ـ : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

 أربَعٌ يُمِتنَ القلبَ : الذَّنبُ علَى الذَّنبِ ، و كَثرَةُ مُناقَشَةِ النِّساءِ ـ يَعني مُحادَثَتَهُنَّ ـ و مُماراةُ الأحمَقِ، تَقولُ و يَقولُ و لا يَرجِعُ إلى خَيرٍ أبَدا ، و مُجالَسَةُ المَوتى . فقيلَ لَهُ : يا رسولَ اللّه ِ ، و ما المَوتى ؟ قالَ : كُلُّ غَنِيٍّ مُترَفٍ
چهار چيز دل را مى ميراند: گناه روى گناه، همسخن شدن زياد با زنان، مجادله كردن با نابخرد، تو مى گويى و او مى گويد و هرگز به راه نمى آيد و همنشينى با مردگان. عرض شد: اى رسول خدا! منظور از مردگان چيست؟ فرمود: هر توانگر خوشگذرانى.

( الخصال : ۲۲۸/۶۵ )

آنچه دل را زنده مى كند ...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يقولُ : تَذاكُرُ العِلمِ بينَ عِبادي مِمّا تَحيا عليهِ القُلوبُ المَيِّتةُ إذا هُمُ انتَهَوا فيهِ إلى أمري .
 خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: گفتگوى علمى ميان بندگان من از چيزهايى است كه دلهاى مرده با آن زنده مى شود ، به شرط آن كه در اين گفتگوهاى خود به خواسته من بينجامند.

( الكافي : ۱/۴۱/۶ )

عيسى عليه السلام :

يا بَني إسرائيلَ ، زاحِمُوا العُلَماءَ في مَجالِسِهِم و لو جُثوّا علَى الرُّكَبِ ؛ فإنّ اللّه َ يُحيي القُلوبَ المَيتَةَ بِنُورِ الحِكمَةِ كما يُحيي الأرضَ المَيتَةَ بِوابِلِ المَطَرِ .
 اى بنى اسرائيل! مجلسهاى [ درس ] دانشمندان را پُر كنيد، حتى اگر [ از كثرت ازدحام مجبور شويد ] دو زانو بنشينيد؛ زيرا خداوند، دلهاى مُرده را با نور حكمت زنده مى كند، همچنان كه زمين مرده را با باران تند حيات مى بخشد.

( تحف العقول : ۳۹۳ )

لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود :

يا بُنيَّ ، جالِسِ العُلَماءَ ، و زاحِمْهُم برُكبَتَيكَ ؛ فإنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يُحيي القُلوبَ بِنُورِ الحِكمَةِ كما يُحيي الأرضَ بِوابِلِ السَّماءِ .
 فرزندم! با دانشمندان بنشين و زانو به زانوى آنان بزن؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ، همچنان كه زمين را با بارش آسمان حيات مى بخشد، دلها را با نور حكمت زنده مى كند.

( بحار الأنوار : ۱/۲۰۴/۲۲)

امام على عليه السلام ـ در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن عليه السلام ـ نوشت : 

أحيِ قَلبَكَ بالمَوعِظَةِ ، و أمِتْهُ بالزَّهادَةِ .
دل خويش را با موعظه، زنده كن و با دل بر كندن از دنيا، بميرانش.

( نهج البلاغة : الكتاب ۳۱)

امام على عليه السلام :

مُعاشَرَةُ ذَوي الفَضائلِ حَياةُ القُلوبِ .
همنشينى با ارباب فضايل، دلها را زنده مى كند.

(غرر الحكم : ۹۷۶۹ )

امام على عليه السلام :

اعلَمُوا أنّهُ ليسَ مِن شيءٍ إلاّ و يَكادُ صاحِبُهُ يَشبَعُ مِنهُ و يَمَلُّهُ ، إلاّ الحَياةَ فإنّهُ لا يَجِدُ في المَوتِ راحَةً ، و إنّما ذلكَ بمَنزِلَةِ الحِكمَةِ التي هِي حَياةٌ للقَلبِ المَيِّتِ ، و بَصَرٌ لِلعَينِ العَمياءِ ، و سَمعٌ للاُذُنِ الصَمّاءِ
 بدانيد كه هيچ چيز نيست جز اين كه دارنده اش از آن سير و خسته مى شود، مگر زندگى؛ زيرا كه او در مرگ آسودگى نمى بيند. زندگى، در حقيقت، به سان حكمت است كه حياتبخش دل مرده ، بينا كننده چشم كور و شنوا كننده گوش كر است.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۳۳ )

امام على عليه السلام : 

إنَّ اللّه َ سبحانَهُ لم يَعِظْ أحَدا بمِثلِ هذا القرآنِ ··· و فيهِ رَبيعُ القَلبِ و يَنابيعُ العِلمِ .
خداوند سبحان، هيچ كس را به چيزى مانند اين قرآن اندرز نداده است··· در آن بهار دل و چشمه هاى دانش است.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۷۶)

امام حسن عليه السلام:

التَّفكُّرُ حَياةُ قَلبِ البَصيرِ
انديشه كردن، زنده كننده دل شخص با بصيرت است.

( الدّرة الباهرة : ۲۲ )

امام حسن عليه السلام :

علَيكُم بالفِكرِ ؛ فإنّهُ حَياةُ قَلبِ البَصيرِ و مَفاتيحُ أبوابِ الحِكمَةِ

بر شما باد انديشيدن، كه آن ، زنده كننده دل انسان بصير است و كليدهاى درهاى حكمت.

( أعلام الدين : ۲۹۷)

آنچه دل را آباد مى كند ...

امام على عليه السلام :

لِقاءُ أهلِ الخَيرِ عِمارَةُ القَلبِ .
ديدار با اهل خير و نيكى، مايه آبادى دلهاست.

( بحار الأنوار : ۷۷/۲۰۸/۱)

امام على عليه السلام :

لِقاءُ أهلِ المَعرفَةِ عِمارَةُ القُلوبِ و مُستَفادُ الحِكمَةِ .
 ديدار با اهل معرفت، مايه آبادى دلها و فرا گرفتن حكمت است.

( غرر الحكم : ۷۶۳۵ )

امام على عليه السلام :

عِمارَةُ القُلوبِ في مُعاشَرَةِ ذَوي العُقولِ .
آبادى دلها، در معاشرت با خردمندان است.

(غرر الحكم : ۶۳۱۳ )

امام على عليه السلام ـ در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن عليه السلام ـ نوشت: 

اُوصِيكَ بتَقوَى اللّه ِ ـ أي بُنَيَّ ـ و لُزومِ أمرِهِ ، و عِمارَةِ قَلبِكَ بذِكرِهِ .
تو را اى فرزندم! به پرواى از خدا و پايبندى به فرمان او و آباد كردن دلت با ياد او سفارش مى كنم.

( نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ )

آنچه دل را نرم مى كند ...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه از سخت دلى خود نزد آن حضرت شِكوه كرد ـ فرمود:

 إذا أرَدتَ أن يَلينَ قَلبُكَ فَأطعِمِ المِسكينَ و امسَحْ رَأسَ اليَتيمِ .
 اگر مى خواهى دلت نرم شود، مستمند را اطعام كن و بر سر يتيم دست نوازش بكش.

(     3.مشكاة الأنوار : ۲۹۲/۸۸۵ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

عَوِّدُوا قُلوبَكُمُ الرِّقَّةَ ، و أكثِرُوا مِن التَّفَكُّرِ و البُكاءِ مِن خَشيَةِ اللّه ِ .
دلهاى خود را به رقّت خو دهيد و زياد بينديشيد و از خوف خدا بسيار بگرييد.

( أعلام الدين : ۳۶۵/۳۳ )

امام على عليه السلام :

أحْيِ قَلبَكَ بالمَوعِظَةِ ··· و ذَلِّلْهُ بِذِكرِ المَوتِ ··· و بَصِّرْهُ فَجائعَ الدُّنيا ، و حَذِّرْهُ صَولَةَ الدَّهرِ و فُحشَ تَقَلُّبِ الليالي و الأيّامِ ، و أعرِضْ علَيهِ أخبارَ الماضينَ .
 دلت را با موعظه زنده كن··· و آن را با ياد مرگ، رام و خوار گردان··· و به بديها و سختيهاى دنيا بينايش ساز و از هجوم روزگار و دگرگونيهاى آشكار گردش شبان و روزان، بر حذرش دار و سر گذشت پيشينيان را به يادش آور.

( نهج البلاغة: الكتاب ۳۱ )

امام على عليه السلام ـ وقتى جامه اى كهنه و وصله خورده بر تن امام عليه السلام ديدند و علت را پرسيدند ـ فرمود:

 يَخشَعُ لَهُ القَلبُ ، و تَذِلُّ بهِ النفسُ ، و يَقتَدي بهِ المُؤمنونَ
 اين جامه، دل را فروتن مى كند و نفس را خوار و رام، مى گرداند و براى مؤمنان، سر مشق است.

( نهج البلاغة: الحكمة۱۰۳)

امام باقر عليه السلام :

تَعَرَّضْ لِرِقَّةِ القَلبِ بكَثرَةِ الذِّكرِ في الخَلَواتِ .
 رقّت قلب را با ذكر بسيار [ خدا ] در خلوتها، بجوى.

( تحف العقول : ۲۸۵ )

آنچه دل را صيقل مى دهد ...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

جَلاءُ هذهِ القُلوبِ ذِكرُ اللّه ِ و تِلاوَتُ القرآنِ .
 صيقل دهنده اين دلها، ياد خدا و تلاوت قرآن است.

( تنبيه الخواطر : ۲/۱۲۲ )

كنز العمّال : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود :

 إنّ هذهِ القُلوبَ تَصدَأُ كما يَصدأُ الحَديدُ إذا أصابَهُ الماءُ . قيلَ : و ما جَلاؤها ؟ قالَ : كَثرَةُ ذِكرِ المَوتِ، و تِلاوَتِ القرآنِ .
 همچنان كه آهن اگر آب به آن رسد زنگ مى زند، اين دلها نيز زنگار مى بندد. عرض شد: صيقل دادن آنها به چيست؟ فرمود: بسيار به ياد مرگ بودن و تلاوت قرآن.

( كنز العمّال : ۴۲۱۳۰ )

امام على عليه السلام :

إنّ اللّه َ سبحانَهُ لم يَعِظْ أحَدا بمِثلِ هذا القرآنِ ··· و ما لِلقَلبِ جَلاءٌ غيرُهُ .
 خداوند سبحان، هيچ كس را به چيزى مانند قرآن اندرز نداده است··· و براى دل صيقلى جز آن وجود ندارد.

( نهج البلاغة:الخطبة ۱۷۶ )

امام على عليه السلام :

إنَّ اللّه َ سبحانَهُ و تعالى جَعَلَ الذِّكرَ جَلاءً لِلقُلوبِ ، تَسمَعُ بهِ بَعدَ الوَقرَةِ .
 خداوند سبحان ياد خود را صيقل دهنده دلها قرار داده است، گوشِ سنگينِ دلها به وسيله آن شنوا مى شود.

( نهج البلاغة: الخطبة ۲۲۲ )

امام على عليه السلام :

تَأدَّمْ بالجُوعِ و تَأدَّبْ بالقُنوعِ ، تَداوَ مِن داءِ الفَترَةِ في قَلبِكَ بعَزيمَةٍ ، و مِن كَرَى الغَفلَةِ في ناظِرِكَ بيَقَظَةٍ .
 گرسنگى را نانخورش خود كن و با قناعت خود را بپروران. درد سستى دلت را با عزم و اراده درمان كن و خواب غفلت چشمانت را با بيدارى.

(غرر الحكم : ۴۵۶۱ ، ۴۵۶۲ )

امام صادق عليه السلام :

إنَّ للقُلوبِ صَداءً كصَداءِ النُّحاسِ ، فاجلُوها بالاستِغفارِ .
 دلها نيز، همچون مس، زنگار مى بندد، پس آنها را با استغفار صيقل دهيد.

(عدّة الداعي : ۲۴۹ )

آنچه دلها را روشنايى مى بخشد ...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در دعا ـ گفت:

يا مُقَلِّبَ القُلوبِ ، يا طَبيبَ القُلوبِ ، يا مُنوِّرَ القُلوبِ ، يا أنيسَ القُلوبِ .
 اى دگرگونساز دلها! اى طبيب دلها! اى روشنايى بخش دلها! اى همدم دلها!

( بحار الأنوار : ۹۴/۳۸۵/۳ )

امام على عليه السلام :

أحْيِ قَلبَكَ بالمَوعِظَةِ ··· و نَوِّرْهُ بالحِكمَةِ .
 دلت را با موعظه، زنده گردان··· و آن را با حكمت، روشنايى بخش

( نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ )

امام على عليه السلام : 

إنَّ الإيمانَ يَبدُو لُمظَةً ( اللُّمظَةَ ) في القَلبِ ، كُلَّما ازدادَ الإيمانُ ازدادَتِ اللُّمظَةُ .
ايمان چون نقطه اى سفيد در دل پديدار مى شود. هر چه ايمان زيادتر شود، آن نقطه بزرگتر مى گردد.

( نهج البلاغة : و من غريب كلامه ۵ )

امام على عليه السلام :

اليَقينُ نورٌ .
 يقين، نور است.

(غرر الحكم : ۶۸ )

امام على عليه السلام ـ در نهى از تجاوز و منكر ـ فرمود :

مَن أنكَرَهُ بالسَّيفِ لِتَكونَ كَلِمَةُ اللّه ِ هِي العُليا و كَلِمَةُ الظالِمينَ هِيَ السُّفلى فذلكَ الذي أصابَ سَبيلَ الهُدى ، و قامَ علَى الطَّريقِ ، و نَوَّرَ في قَلبهِ اليَقينُ .
 آن كه با شمشير به انكار و مبارزه آن برخاست تا كلمه حق رو آيد و كلمه ستمگران به زير رود، هموست كه راه هدايت را يافته و بر طريق حق برخاسته و نور يقين در دلش تابيده است.

( نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۳ )

آنچه دل را اصلاح مى كند ...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لا يَستَقيمُ إيمانُ عَبدٍ حتّى يَستَقيمَ قَلبُهُ ، و لا يَستَقيمُ قلبُهُ حتّى يَستَقيمَ لِسانُهُ .
 ايمان هيچ بنده اى درست نباشد، مگر اين كه دلش درست باشد و دلش درست نباشد، مگر آن گاه كه زبانش درست باشد.

( نهج البلاغة : الخطبة ۱۷۶ )

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

أمّا عَلامةُ الصّالِحِ فأربَعةٌ : يُصَفِّي قَلبَهُ ، و يُصلِحُ عَمَلَهُ ، و يُصلِحُ كَسبَهُ ، و يُصلِحُ اُمورَهُ كُلَّها .
 اما نشانه شخص صالح چهار چيز است: دلش را صاف مى كند، كردارش را اصلاح مى گرداند، درآمدش را اصلاح مى كند و همه كارهايش را اصلاح مى گرداند.

( تحف العقول : ۲۰ )

امام على عليه السلام :

أصلُ صَلاحِ القَلبِ اشتِغالُهُ بِذِكرِ اللّه ِ .
 ريشه اصلاحِ دل، پرداختن آن به ياد خداست.

(غرر الحكم : ۳۰۸۳ )

امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات ـ گفت:

و سُقمي لا يَشفيهِ إلاّ طِبُّكَ ، و غَمِّي لا يُزيلُهُ إلاّ قُربُكَ ، و جُرحِي لا يُبرِئُهُ إلاّ صَفحُكَ ، و رَينَ قَلبي لا يَجلوهُ إلاّ عَفوُكَ .
 بيمارى مرا جز طبابت تو درمان نمى كند و اندوه مرا جز نزديك شدن به تو نمى زدايد و زخم مرا جز گذشت تو بهبود نمى بخشد و زنگار دلم را جز بخشش تو، صيقل نمى دهد.

( بحار الأنوار : ۹۴/۱۵۰/۲۱)

آنچه دل را نيرو مى بخشد ...

امام على عليه السلام :

 أصلُ قُوَّةِ القَلبِ التَّوكُّلُ علَى اللّه ِ .
ريشه نيرومندى دل، توكّل به خداست.

(غرر الحكم : ۳۰۸۲ )

امام على عليه السلام :

أحْيِ قَلبَكَ بالمَوعِظَةِ ، و أمِتْهُ بالزَّهادَةِ ، و قَوِّهِ باليَقينِ .
 دل خويش را با موعظه زنده كن و با زهد و نيروى يقين بميران.

( نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ )

امام صادق عليه السلام :

إنَّ قُوَّةَ المؤمنِ في قَلبِهِ، أ لا تَرَونَ أنّكُم تَجِدُونَهُ ضَعيفَ البَدَنِ نَحيفَ الجِسمِ و هُو يَقومُ الليلَ و يَصومُ النهارَ ؟ ! .
همانا نيروى مؤمن در دل اوست. مگر نه اين است كه مى بينيد بدنى ضعيف و پيكرى نحيف دارد و با اين حال شب را به عبادت مى گذراند و روز، روزه مى گيرد.

( كتاب من لا يحضره الفقيه : ۳/۵۶۰/۴۹۲۴ )

مانع شدن ميان آدمى و دل او :

امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه « همانا خداوند ميان آدمى و دل او حايل مى گردد »  ( الأنفال : ۲۴ ) ـ فرمود :

هذا الشَّيءُ يَشتَهيهِ الرجُلُ بقَلبِهِ و سَمعِهِ و بَصَرِهِ، لا تَتُوقُ نَفسُهُ إلى غيرِ ذلكَ ، فَقَد حِيلَ بينَهُ و بينَ قَلبِهِ إلى ذلكَ الشَّيءِ .
آدمى چيزى را با دل و چشم و گوش خود هوس مى كند و جانش به چيزى جز آن اشتياق ندارد، اما ميان او و اشتياق دلش به آن چيز حائل به وجود مى آيد.

( تفسير العيّاشيّ : ۲/۵۲/۳۸ )

تفسير العياشى : امام صادق عليه السلام ـ درباره همين آيه ـ فرمود :

هُو أن يَشتَهيَ الشَّيءَ بسَمعِهِ و ببَصَرِهِ و لِسانِهِ و يَدِهِ ، أمّا إن هُو غَشِيَ شيئا مِمّا يَشتَهي فإنّهُ لا يَأتِيهِ إلاّ و قَلبُهُ مُنكِرٌ لا يَقبَلُ الذي يَأتي ؛ يَعرِفُ أنَّ الحَقَّ ليسَ فيهِ . و في خَبرِ هِشامٍ عنه عليه السلام : يَحُولُ بينَهُ و بينَ أن يَعلَمَ أنّ الباطِلَ حَقٌّ .
آن چنين است كه انسان با گوش و چشم و زبان و دستش هوس چيزى مى كند، اما وقتى آن چيز به طرف او مى آيد دلش آن را انكار نموده ، پس مى زند و مى فهمد كه آن چيز حق نيست.
در روايت هشام از آن حضرت آمده است: خداوند ميان او و اين كه باطل را حق بداند، حايل مى شود.

( تفسير العيّاشيّ : ۲/۵۲/۳۵ و ۳۶)

امام صادق عليه السلام ـ نيز درباره همين آيه ـ فرمود :

هو أن يَشتَهيَ الشَّيءَ بسَمعِهِ و بَصَرِهِ و لِسانِهِ و يَدِهِ ، و أمّا إنّهُ لا يَغشَى شيئا مِنها و إن كانَ يشتَهيهِ فإنّهُ لا يَأتِيهِ إلاّ و قَلبُهُ مُنكِرٌ لا يَقبَلُ الذي يَأتي ؛ يَعرِفُ أنَّ الحَقَّ ليسَ فيهِ .
 آن بدين صورت است كه انسان با گوش و چشم و زبان و دست خود هوس چيزى كند، اما على رغم ميل خود، به سمت چيزى از آنها نمى رود و اگر آن چيز به او دست دهد ، دلش آن را انكار مى كند و از پذيرفتنش سر باز مى زند و مى فهمد كه آن چيز حق نيست.

( تفسير العيّاشيّ : ۲/۵۲/۳۷ )

گوناگون :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

جُبِلَتِ القُلوبُ على حُبِّ مَن أحسَنَ إلَيها و بُغضِ مَن أساءَ إلَيها .
دلها بر دوست داشتن كسى كه به آنها نيكى كند و نفرت از كسى كه به آنها بدى كند، سرشته شده اند.

( تحف العقول : ۳۷ )

عيسى عليه السلام :

اجعَلُوا قُلوبَكُم بُيوتا للتَّقوى ، و لا تَجعَلُوا قُلوبَكُم مَأْوىً لِلشَّهَواتِ .
دلهاى خود را خانه تقوا كنيد و دلهايتان را، مأواى شهوات نسازيد.

( تحف العقول : ۳۹۳)

امام على عليه السلام :

إنّ للقُلوبِ شَواهِدَ تَجري الأنفُسُ عن مَدرَجَةِ أهلِ التَّفريطِ .
همانا براى دلها گواهانى است كه نفْس را از راه اهل تفريط دور مى گردانند.

( الكافي : ۸/۲۲/۴ )

امام على عليه السلام :

بَيانُ الرجُلِ يُنبِئُ عن قُوَّةِ جَنانِهِ .
 گفتار مرد، از قوّت دل او خبر مى دهد.

(غرر الحكم : ۴۴۲۹ )

امام على عليه السلام :

القَلبُ بالتَّعلُّلِ رَهينٌ .
 دل، گروگان دليل و برهان است.

( بحار الأنوار: ۷۸/۱۱/۷۰ )

امام على عليه السلام :

إنّ لِلقُلوبِ خَواطِرَ سَوءٍ ، و العُقولُ تُزجَرُ مِنها
 همانا دلها را خطورات بَد و ناپسندى است كه خردها از آنها باز مى دارند.

(غرر الحكم : ۳۴۳۳ )

امام باقر عليه السلام :

تَخَلَّصْ إلى إجمامِ القَلبِ بِقِلَّةِ الخَطَأِ .
 با كم كردن خطا، به آسايش دل دست ياب.

( تحف العقول : ۲۸۵ )

امام صادق عليه السلام :

 النَّظَرُ في العَواقِبِ تَلقيحُ القُلوبِ .
عاقبت انديشى، بارور ساختن دلهاست.

( الأمالي للطوسي : ۳۰۱/۵۹۵ )

امام صادق عليه السلام :

إزالَةُ الجِبالِ أهوَنُ مِن إزالَةِ قَلبٍ عَن مَوضِعِهِ .
 از جاى كندن كوهها، آسانتر است تا از جا بركندن دلها.

( تحف العقول : ۳۵۸ )

امام صادق عليه السلام :

اجعَلْ قَلبَكَ قَريبا تُشارِكْهُ (تَتَنازَلْهُ) .
 دل خود را [ مانند ] خويشاوندى كه شريكش مى شوى، قرار ده.

( تحف العقول : ۳۰۴ )

امام عسكرى عليه السلام :

لم يَعرِفْ راحَةَ القَلبِ مَن لم يُجَرِّعْهُ الحِلمُ غُصَصَ الغَيظِ .
 كسى كه بردبارى جرعه هاى گلوگير خشم را به او ننوشاند، طعم آسايش دل را نچشد.

( الدّرة الباهرة : ۴۴ )


میزان الحکمه،جلد نهم.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث