بیماری از نظر احادیث

بیماری از نظر احادیث

۱۸ تیر ۱۳۹۴ 0
 

بيمارى

امام على عليه السلام :

 المَرَضُ حَبسُ البَدَنِ .

 بيمارى، زندان تن است.
امام على عليه السلام : 
 المَرَضُ أحَدُ الحَبسَينِ .
بيمارى يكى از دو زندان است.
امام على عليه السلام :
لَيسَ للأجسامِ نَجاةٌ مِن الأسقامِ .
 بدن ها را از نا خوشى ها، رهايى نيست.
امام على عليه السلام : 
 لا رَزِيَّةَ أعظَم مِن دَوامِ سُقمِ الجَسَدِ .
مصيبتى بزرگتر از ادامه يافتن بيمارى جسم نيست.
امام على عليه السلام : 
ألا و إنّ مِن البَلاءِ الفاقَةَ ، و أشَدُّ مِن الفاقَةِ مَرَضُ البَدَنِ ، و أشَدُّ مِن مَرَضِ البَدَنِ مَرَضُ القَلب .
بدانيد كه يكى از بلاها تنگدستى است و سخت تر از تنگدستى بيمارى تن است و سخت تر از بيمارى تن، بيمارى دل است.
امام على عليه السلام : 
مِسكينٌ ابنُ آدمَ : مَكتومُ الأجَلِ ، مَكنونُ العِلَلِ ، مَحفوظُ العَمَلِ ،تُؤلِمُهُ البَقَّةُ ، و تَقتُلُهُ الشَّرقَةُ ، و تُنتِنُهُ العَرقَةُ .
بيچاره آدميزاد، اجلش [بر او ]پوشيده است و بيمارى هايش پنهان و كردارش ثبت شده. پشه اى، او را دردمند مى كند. جرعه اى گلوگير، مى كُشدش و قطره عرقى او را بد بو مى سازد.
امام على عليه السلام :
مِن صِحَّةِ الأجسامِ تَولُّدُ الأسقامِ .
 بيمارى ها از تندرستى زاييده مى شوند.
امام على عليه السلام ـ وقتى به ايشان عرض شد: چگونه اى اى امير مؤمنان؟ ـ فرمود : 
 كيفَ يكونُ حالُ مَن يَفنى ببَقائهِ ، و يَسقَمُ بصِحَّتِهِ ، و يُؤتَى مِن مَأمَنِهِ ؟ ! .
چگونه است حال كسى كه با هستى خود، نيست مى شود و با تندرستى خود بيمار مى شود و در پناهگاه امنش، مرگ به سراغش مى رود.
امام على عليه السلام : 
فأمّا أهلُ الطّاعَةِ فأثابَهُم بجِوارِهِ ، و خَلَّدَهُم في دارِهِ ، حَيثُ لا يَظعَنُ النُّزّالُ، و لا تَتَغيَّرُ بِهِمُ الحالُ ، و لا تَنوبُهُمُ الأفزاعُ ، و لا تَنالُهُمُ الأسقامُ .
امّا اهل طاعت را با جاى دادن در جوار خود پاداش داد و در سراى خود جاودانشان ساخت؛ سرايى كه فرود آيندگانش كوچ نكنند و حالشان دگرگون نشود و ترس و وحشت ها به سراغشان نمى آيد و بيمارى ها به آنان نمى رسد.
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعاى آن حضرت هنگام بيمارى ـ گفت :
اللّهُمّ لكَ الحَمدُ على ما لم أزَلْ أتَصَرَّفُ فيهِ مِن سَلامَةِ بَدَني ، و لكَ الحَمدُ على ما أحدَثتَ بي مِن عِلَّةٍ في جَسَدي ، فما أدري يا إلهي أيُّ الحالَينِ أحَقُّ بالشُّكرِ لَكَ ، و أيُّ الوَقتَينِ أولى بالحَمدِ لَكَ ! أ وَقتُ الصِّحَّةِ ··· أم وَقتُ العِلَّةِ الّتي مَحَّصتَني بِها 
 بار خدايا! تو را سپاس بر تندرستى ام كه پيوسته در آن به سر مى برم. و تو را سپاس بر بيمارى اى كه در بدنم پديد آورده اى؛ زيرا نمى دانم، اى خداى من! كدام يك از اين دو حالت [تندرستى يا بيمارى ]به سپاسگزارى تو شايسته تر و كدام يك از اين دو زمان براى ستايش تو سزاوارتر است. آيا زمان تندرستى··· يا زمان بيمارى كه مرا به وسيله آن [از گناهان ]پاك كردى؟
الخصال : اشعرى از صالح به سند خود مرفوعا نقل مى كند كه گفت: 
 أربَعةٌ القَليلُ مِنها كَثيرٌ : النّارُ القَليلُ مِنها كثيرٌ ، و النَّومُ القَليلُ مِنهُ كثيرٌ ، و المَرَضُ القَليلُ مِنهُ كثيرٌ ، و العَداوَةُ القَليلُ مِنها كثيرٌ .
چهار چيز است كه اندك آنها نيز بسيار است: آتش، اندكش نيز بسيار است. خواب، اندكش هم بسيار است. بيمارى، اندكش هم بسيار است و دشمنى، اندكش هم بسيار است.

بيمارى، اجر ندارد، ولى از گناهان مى كاهد

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 لا يَمرَضُ مؤمنٌ و لا مؤمنةٌ و لا مسلمٌ و لا مسلمةٌ إلاّ حَطَّ اللّه ُ بهِ خَطيئتَهُ .
هيچ مرد و زن مؤمن يا مرد و زن مسلمانى بيمار نمى شود، مگر اين كه خداوند به سبب آن بيمارى گناه او را پاك مى كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ هنگام عيادت از امّ العلاء كه بيمار بود ـ فرمود : 
 يا اُمَّ العَلاءِ ، أبشِري ؛ فإنّ مَرَضَ المسلمِ يُذهِبُ اللّه ُ بهِ خَطاياهُ كما تُذهِبُ النّارُ خُبثَ الحَديدِ و الفِضَّةِ .
اى امّ العلاء! بشارت باد تو را؛ زيرا كه خداوند به واسطه بيمارى مسلمان، گناهان او را مى برد، همچنان كه آتش ناخالصى آهن و نقره را مى زدايد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
 المَريضُ تَحاتُّ خَطاياهُ كَما يَتَحاتُّ وَرَقُ الشَّجَرِ .
 گناهان شخص بيمار، همچون برگ درخت، مى ريزد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
عَجِبتُ مِن المؤمنِ و جَزعِهِ مِن السُّقمِ ! و لَو يَعلَمُ ما لَهُ في السُّقمِ مِن الثَّوابِ لأَحَبَّ أنْ لا يَزالَ سَقيما حتّى يَلقى رَبَّهُ عَزَّ و جلَّ .
از مؤمن و بيتابىِ او از بيمارى تعجّب مى كنم. اگر مى دانست كه چه ثوابى در بيمارى هست، بى گمان دوست مى داشت پيوسته بيمار باشد تا آن گاه كه پروردگار خود عزّ و جلّ را ديدار كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ آنگاه كه سر به آسمان برداشت و لبخندى زد و علّتش را پرسيدند ـ فرمود :
 نَعَم، عَجِبتُ لِمَلَكَينِ هَبَطا مِن السَّماءِ إلَى الأرضِ يَلتَمِسانِ عَبدا مؤمنا صالِحا في مُصَلّىً كانَ يُصَلّي فيهِ لِيَكتُبا لَهُ عَمَلَهُ في يَومِهِ و لَيلَتِهِ فلَم يَجِداهُ في مُصَلاّهُ ، فَعَرَجا إلَى السَّماءِ فقالا : ربَّنا، عَبدُكَ المؤمنُ فُلانٌ التَمَسناهُ في مُصَلاّهُ لنَكتُبَ لَهُ عَمَلَهُ ليَومِهِ و لَيلَتِهِ فلَم نُصِبْهُ فوَجَدناهُ في حِبالِكَ ! فقالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : اكتُبا لِعَبدي مِثلَ ما كانَ يَعمَلُهُ في صِحَّتِهِ من الخَيرِ في يَومِهِ و لَيلَتِهِ ما دامَ في حِبالي ؛ فإنّ علَيَّ أن أكتُبَ لَهُ أجرَ ما كانَ يَعمَلُهُ في صِحَّتِهِ إذا حَبَستُهُ عَنهُ .
 آرى، از دو فرشته اى تعجّب كردم كه از آسمان به زمين فرود آمدند و به سراغ بنده مؤمن درستكارى در جايگاه نمازش رفتند تا عمل روز و شب او را بنويسند. امّا وى را در نمازگاهش نيافتند. پس به آسمان رفتند و عرض كردند: اى پروردگار ما! به سراغ فلان بنده مؤمنت در مصلايش رفتيم تا عمل شبانه روز او را بنويسيم، اما پيدايش نكرديم، بلكه او را در دام [بيمارى] تو يافتيم؟ خداوند عزّ و جلّ فرمود: براى بنده من، تا زمانى كه در دام من است، مانند خير و ثوابى را بنويسيد كه در زمان سلامتيش شب و روز انجام مى داد ؛ زيرا بر من است كه وقتى سلامتى را از او باز مى گيرم، اجر كارى را كه در زمان تندرستى اش مى كرده است، برايش بنويسم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 
 إنّ العَبدَ إذا كانَ على طَريقَةٍ حَسَنَةٍ مِن العِبادَةِ ثُمّ مَرِضَ قيلَ للمَلَكِ المُوَكَّلِ بهِ : اكتُبْ لَهُ مِثلَ عَملِهِ إذا كانَ طَليقا حتّى اُطلِقَهُ أو أكفِتَهُ 
بنده هرگاه در راه نيكويى از عبادت سير كند و آن گاه بيمار شود به فرشته گمارده شده بر او گفته مى شود: همانند عملى را كه در هنگام آزاديش [از قيد و زندان بيمارى ]مى كرد، برايش بنويس تا آن گاه كه او را آزاد كنم يا به خودم ملحق سازم.
امام على عليه السلام ـ به يكى از اصحاب خود كه بيمار شده بود ـ فرمود : 
جَعلَ اللّه ُ ما كانَ مِن شَكواكَ حَطّا لسَيّئاتِكَ ؛ فإنَّ المَرَضَ لا أجرَ فيهِ ، و لكنّهُ يَحُطُّ السَّيّئاتِ ، و يَحِتُّها حَتَّ الأوراقِ ، و إنّما الأجرُ في القَولِ باللِّسانِ و العَمَلِ بالأيدي و الأقدامِ ، و إنّ اللّه َ سبحانَهُ يُدخِلُ بصِدقِ النِّيَّةِ و السَّريرَةِ الصّالِحَةِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ الجَنّةَ .
خداوند، بيمارى تو را وسيله كاهش گناهانت گرداند؛ چه، آن كه بيمارى اجر ندارد، اما گناهان را مى كاهد و مانند برگ هاى درخت، آنها را فرو مى ريزد. مزد، در حقيقت براى گفتارِ زبان است و كردارِ دست ها و پاها. و خداوند سبحان، به خاطر نيّتِ درست و نهادِ پاك، هر يك از بندگان خويش را كه خواهد به بهشت مى برد.
امام باقر يا امام صادق عليهما السلام:
سَهَرُ لَيلَةٍ مِن مَرَضٍ أو وَجَعٍ أفضَلُ و أعظَمُ أجرا مِن عِبادَةِ سَنَةٍ .
 شبى را از بيمارى يا درد نخفتن، برتر و اجرش بزرگتر از يك سال عبادت است.
امام كاظم عليه السلام : 
 إذا مَرِضَ المؤمنُ أوحَى اللّه ُ عَزَّ و جلَّ إلى صاحِبِ الشِّمالِ : لا تَكتُبْ على عَبدي ما دامَ في حَبسي و وَثاقي ذَنبا. و يُوحي إلى صاحِبِ اليَمينِ أنِ اكتُبْ لِعَبدي ما كُنتَ تَكتُبُهُ في صِحَّتِهِ مِن الحَسَناتِ 
هرگاه مؤمن بيمار شود، خداوند عزّ و جلّ به فرشته دست چپ او وحى فرمايد كه براى بنده ام، تا زمانى كه در زندان و بند من است، گناهى منويس . و به فرشته دست راست او وحى مى فرمايد كه همان حسناتى را كه در زمان سلامتى بنده ام مى نوشتى، برايش بنويس.

پنهان داشتن بيمارى

مستدرك الوسائل: 
 أوحى اللّه ُ عزّ و جلّ إلى عُزيرٍ عليه السلام : إذا نَزَلَت إلَيكَ بَلِيَّةٌ فلا تَشْكُ إلى خَلقي ، كما لا أشكوكَ إلى مَلائكَتي عِندَ صُعودِ مَساوئكَ و فَضائحِكَ .
خداوند عزّ و جلّ به عُزَير عليه السلام وحى فرمود: هرگاه بلايى به تو رسيد، پيش آفريدگانم شِكوه مكن، همان گونه كه من، وقتى بدى ها و رسوايى هايت فراز مى آيد، از تو پيش فرشتگانم شكوه نمى كنم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
مِن كُنوزِ البِرِّ : كِتمانُ المَصائبِ ، و الأمراضِ ، و الصَّدَقَةِ .
از گنج هاى نيكى، پنهان داشتن مصيبت ها و بيمارى ها و صدقه است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 
 أربَعٌ مِن كُنوزِ الجَنّةِ : كِتمانُ الفاقَةِ ، و كِتمانُ الصَّدَقَةِ ، و كِتمانُ المُصيبَةِ ، و كِتمانُ الوَجَعِ
چهار چيز از گنج هاى بهشت است: پنهان داشتن نادارى، پنهان داشتن صدقه، پنهان داشتن مصيبت و پنهان داشتن درد.
امام على عليه السلام : 
 كانَ لي فيما مَضى أخٌ في اللّه ِ ، و كانَ يُعْظِمُهُ في عَيني صِغَرُ الدُّنيا في عَينِهِ ··· و كانَ لا يَشكو وَجَعا إلاّ عِندَ بُرئهِ .
در گذشته مرا برادرى خدايى بود، كه خُردى دنيا در چشم او، وى را در ديدگان من بزرگ مى نمود··· و از دردى شكوه نمى كرد، مگر آن گاه كه از آن بهبود مى يافت.

كسى كه بيمار شود و شِكوه نكند

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 مَن مَرِضَ ثلاثا فلَم يَشكُ إلى أحَدٍ مِن عُوّادِهِ أبدَلتُهُ لَحما خَيرا مِن لَحمِهِ و دَما خَيرا مِن دَمهِ، فإن عافَيتُهُ عافَيتُهُ و لا ذَنبَ لَهُ، و إن قَبَضتُهُ قَبَضتُهُ إلى رَحمَتي 
خداوند عزّ و جلّ فرمود: هر كه سه روز بيمار شود و از آن به هيچ يك از عيادت كنندگانش شكوه نكند، گوشت و خونى بهتر از آن گوشت و خونى كه دارد جايگزينش كنم. پس، اگر او را عافيت بخشم، عافيتى بدون گناهش دهم و اگر جانش را بستانم، او را به جوار رحمت خود برم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
 مَن مَرِضَ يَوما و لَيلَةً فلم يَشكُ إلى عُوّادِهِ بَعَثَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ مَع خَليلِهِ إبراهيمَ خَليلِ الرَّحمنِ، حتّى يَجوزَ الصِّراطَ كالبَرقِ اللاّمِعِ .
 كسى كه يك شبانه روز بيمار شود و به عيادت كنندگان خود شكوه نكند، خداوند در روز قيامت او را با خليل خود، ابراهيم خليل الرحمان، برانگيزد تا همچون برق جَهان از صراط بگذرد.
امام على عليه السلام : 
 
 مَن كَتَمَ وَجَعا أصابَهُ ثلاثةَ أيّامٍ مِن النّاسِ و شَكا إلَى اللّه ِ، كانَ حَقّا علَى اللّه ِ أن يُعافِيَهُ مِنهُ .
هر كس دردى را كه به او رسيده است سه روز از مردم پنهان بدارد و به خدا شكايت كند، بر خداست كه او را از آن درد بهبود بخشد.
امام على عليه السلام :
 المَريضُ في سِجنِ اللّه ِ ما لَم يَشكُ إلى عُوّادِهِ تُمحى سَيّئاتُهُ .
 بيمار، در زندان خداست [و ]تا زمانى كه نزد عيادت كنندگان خود شكوه نكند، گناهانش پاك شود.
امام باقر عليه السلام : 
 مَن كَتَمَ بَلاءً ابتُليَ بهِ مِن النّاسِ و شَكا ذلكَ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ، كانَ حَقّا علَى اللّه ِ أن يُعافِيَهُ مِن ذلكَ البَلاءِ .
هر كس درد و بلايى را كه گرفتار آن شده است از مردم پوشيده بدارد و از آن به درگاه خداوند عزّ و جلّ شِكوه كند، بر خداست كه او را از آن بلا (بيمارى) عافيت بخشد.
 
امام صادق عليه السلام :
 لَيسَتِ الشِّكايَةُ أن يَقولَ الرّجُلُ: مَرِضتُ البارِحَةَ، أو وَعَكتُ البارِحَةَ، و لكنّ الشِّكايَةَ أن يقولَ : بُلِيتُ بما لَم يُبْلَ بهِ أحدٌ 
 شكايت [از بيمارى] اين نيست كه آدمى بگويد: ديشب بيمار شدم، يا ديشب دردمند و ناخوش بودم. بلكه شكايت اين است كه بگويد: به چنان دردى گرفتار شده ام كه هيچ كس گرفتار آن نشده است.

كسى كه بيمارى خود را از پزشكان پوشيده بدارد

امام على عليه السلام : 
مَن كَتَمَ الأطِبّاءَ مَرَضَهُ خانَ بَدَنَهُ .
كسى كه بيمارى خود را از پزشكان پوشيده بدارد، به بدن خود خيانت كرده است.
امام على عليه السلام :  
مَن كَتَمَ مَكنونَ دائهِ عَجَزَ طَبيبُهُ عَن شِفائهِ .
كسى كه درد نهفته خود را كتمان كند، طبيبش از درمان او ناتوان شود .

براى بيمار بودن، سلامت (هميشگى) كافى است

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 كَفى بالسَّلامَةِ داءً .
براى بيمار بودن، [هميشه ]سالم بودن كافى است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
إنّ اللّه َ يُبغِضُ العِفرِيَةَ النِّفرِيَةَ الّذي لَم يُرزَأ في جِسمِهِ و لا مالهِ 
خداوند از شخص پليد ديو صفتى كه به جان و مال او آسيبى نمى رسد، نفرت دارد.
داوود عليه السلام ـ بارها ـ مى فرمود :
اللّهُمّ لا مَرَضٌ يُضنِيني ، و لا صِحَّةٌ تُنسِيني ، و لكنْ بينَ ذلكَ .
 بار خدايا! نه بيمارى اى كه مرا سنگين و بسترى گرداند و نه تندرستى اى كه مرا به فراموشى و غفلت [از ياد تو ]كشاند، بلكه حدّ ميان اين دو [نصيبم فرما].
امام على عليه السلام ـ در بخشى از دعاى آن حضرت در روز هرير (روز سخت جنگ صفّين) ـ گفت :
 اللّهُمّ إنّي أعوذُ بكَ ··· مِن سُقمٍ يَشغَلُني ، و مِن صِحَّةٍ تُلهيني .
 بار خدايا! من به تو پناه مى برم··· از بيمارى اى كه مرا گرفتار سازد و از تندرستى اى كه مرا سرگرم و غافل گرداند.
امام باقر عليه السلام :
 الجَسَدُ إذا لم يَمرَضْ أشِرَ ، و لا خَيرَ في جَسَدٍ يَأشَرُ .
جسم اگر بيمار نشود، سرمست مى شود و در بدنى كه [به بيمارى دچار نشود و ]سرمست شود، خيرى نيست.
امام صادق عليه السلام :
مَرَّ أعرابيُّ عَلى رسولِ اللّه صلى الله عليه و آله، فقالَ لهُ : أ تَعرِفُ اُمَّ مِلْدَمٍ ؟ قالَ : و ما اُمُّ مِلْدَمٍ ؟ قالَ: صُداعٌ يأخُذُ الرّأسَ و سُخونَةٌ في الجَسَدِ، فقالَ الأعرابيُّ : ما أصابَني هذا قَطُّ ، فلَمّا مَضى قالَ : مَن سَرَّهُ أن يَنظُرَ إلى رجُلٍ مِن أهلِ النّارِ فلْيَنظُرْ إلى هذا .
 باديه نشينى بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گذشت، حضرت به او فرمود : آيا امّ مِلدَم را مى شناسى؟ عرض كرد: امّ ملدم چيست؟ فرمود: دردى است كه در سر مى گيرد و بدن را تب دار مى كند. اعرابى گفت: هرگز به اين درد مبتلا نشده ام. وقتى آن مرد رفت، پيامبر فرمود: كسى كه دوست دارد مردى از اهل دوزخ را ببيند به اين مرد بنگرد.

انواع بيمارى

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به زنديقى كه پرسيد: كودك خردسالى كه نه گناهى كرده و نه جرمى از او سر زده است، چرا بايد دچار دردها و بيمارى ها باشد؟ ـ فرمود :
 إنّ المَرَضَ على وُجوهٍ شَتّى : مَرَضُ بَلوى ، و مَرَضُ عُقوبَةٍ ، و مَرَضٌ جُعِلَ عِلَّةً للفَناءِ ، و أنتَ تَزعُمُ أنّ ذلكَ مِن أغذِيَةٍ رَدِيّةٍ ، و أشرِبَةٍ وَبِيّةٍ .حديث ، أو عِلَّةٍ كانت باُمّهِ ، و تَزعُمُ أنَّ مَن أحسَنَ السِّياسَةَ لبَدَنِهِ و أجمَلَ النَّظَرَ في أحوالِ نَفسِهِ و عَرفَ الضّارَّ مِمّا يأكُلُ مِن النّافعِ ، لَم يَمرَضْ !و تَميلُ في قولِكَ إلى مَن يَزعُمُ أنّهُ لا يكونُ المَرَضُ و المَوتُ إلاّ مِن المَطعَمِ و المَشرَبِ ؛ قد ماتَ أرسْطاطاليسُ مُعلِّمُ الأطِبّاءِ ، و أفْلاطونُ رئيسُ الحُكَماءِ ، و جالِينوسُ شاخَ .حديث و دَقَّ بَصَرُهُ ، و ما دَفَع المَوتَ حينَ نَزَلَ بساحَتِهِ ! .
 بيمارى ها چند گونه است: بيمارى آزمايش و بيمارى كيفر و بيمارى اى كه علّت مرگ است. حال آن كه تو خيال مى كنى كه اين بيمارى ها به سبب مصرف غذاهاى بد و نوشيدنى هاى آلوده است، يا به سبب بيمارى اى است كه مادرش داشته و خيال مى كنى كه هر كس به بدن خود درست رسيدگى و از آن مراقبت كند و درباره وضع خود نيك بينديشد و غذاهاى سودمند و مضرّ را بشناسد، بيمار نمى شود؟!و در گفته خود به كسى گرايش نشان مى دهى كه مى پندارد بيمارى و مرگ، جز از خوراك و آشاميدنى ها ناشى نمى شود، در حالى كه آموزگار پزشكان، ارسطو و رئيس حكيمان، افلاطون نيز مردند و جالينوس (بزرگ طبيبان) پير گشت و چشمانش كم سو شد و آن گاه كه مرگ به سراغش آمد، نتوانست آن را از خود دور كند.

عيادت از بيمار

عپيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
عائدُ المَريضِ يَخوضُ في الرَّحمَةِ .
عيادت كننده از بيمار، در رحمت [خدا ]غوطه ور مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 عائدُ المَريضِ في مَخرَفَةِ الجَنّةِ ، فإذا جَلَسَ عِندَهُ غَمَرَتهُ الرَّحمَةُ .
عيادت كننده از بيمار در نخلستان بهشت ميوه مى چيند و هرگاه نزد بيمار بنشيند، رحمت [خدا] او را فرا مى گيرد.
 
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عزّ و جلّ در روز قيامت مى فرمايد:
يا بنَ آدمَ، مَرِضتُ فلَم تَعُدْني ! قالَ: يا ربِّ، كيفَ أعودُكَ و أنتَ رَبُّ العالَمينَ ؟! قالَ: أ ما عَلِمتَ أنّ عَبديَ فُلانا مَرِضَ فلَم تَعُدْهُ ؟ ! أ ما عَلِمتَ أنّكَ لَو عُدتَهُ لَوَجَدتَني عِندَهُ ؟ ! .
 اى پسر آدم! من بيمار شدم اما عيادتم نكردى؟! عرض مى كند: پروردگارا! چگونه تو را عيادت كنم حال آن كه تو پروردگار جهانيانى؟! مى فرمايد: مگر ندانستى كه فلان بنده ام بيمار شد و يادتش نكردى؟! مگر نمى دانستى كه اگر به عيادتش روى، مرا نزد او مى يابى؟!
 
امام صادق عليه السلام :
 مَن عادَ مَريضا شَيَّعَهُ سَبعونَ ألفَ ملَكٍ يَستَغفِرونَ لَهُ حتّى يَرجِعَ إلى مَنزلِهِ .
 هر كس به عيادت بيمارى برود، هفتاد هزار فرشته او را مشايعت مى كنند و برايش آمرزش مى طلبند تا آن گاه كه به منزل خود برگردد.

آداب عيادت

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 خَيرُ العِيادَةِ أخَفُّها .
بهترين عيادت، كوتاه ترين آن است.
 
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :  
أعظَمُ العِيادَةِ أجرا أخَفُّها .
پر اجرترين عيادت، كوتاه ترين آن است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
عُدْ مَن لا يَعودُكَ ، و أهدِ مَن لا يُهدي لكَ .
 از كسى كه به عيادت تو نمى آيد عيادت كن و به كسى كه به تو هديه نمى دهد، هديه بده.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 أغِبّوا في العِيادَةِ و أربِعوا .
هر دو سه روز يك بار به عيادت بيمار برويد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
 العِيادَةُ فُواقَ ناقَةٍ .
زمان عيادت، بايد به اندازه زمان رگ كردن پستان شتر [كوتاه مدت ]باشد.
امام على عليه السلام :
 
 إنّ مِن أعظَمِ العُوّادِ أجرا عندَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ لَمَن إذا عادَ أخاهُ خَفَّفَ الجُلوسَ، إلاّ أن يَكونَ المَريضُ يُحِبُّ ذلكَ و يُريدُهُ و يَسألُهُ ذلكَ .
 بزرگترين پاداش را نزد خداوند عزّ و جلّ آن عيادت كننده اى دارد كه هرگاه به عيادت برادرش برود، زمان كوتاهى نزد او بنشيند، مگر اين كه خود بيمار دوست داشته باشد و از او بخواهد كه بيشتر بنشيند.
امام صادق عليه السلام :
العِيادَةُ قَدرُ فُواقِ ناقَةٍ أو حَلبِ ناقَةٍ .
 زمان عيادت بايد به اندازه زمان رگ كردن پستان شتر يا يك دوشيدن شتر باشد .
امام صادق عليه السلام : 
 
 تَمامُ العِيادَةِ للمَريضِ أن تَضَعَ يَدَكَ على ذِراعِهِ و تُعَجِّلَ القِيامَ مِن عِندِهِ ؛ فإنَّ عِيادَةَ النَّوكى أشَدُّ علَى المَريضِ مِن وَجَعِهِ .
عيادت كامل، اين است كه دستت را روى بازوى بيمار بگذارى و زود از پيش او برخيزى؛ زيرا عيادت احمق ها براى بيمار سخت تر از درد خود اوست.
الكافى : يكى از وابستگان امام صادق عليه السلام گفت :
 مَرِضَ بعضُ مَواليهِ فخَرَجنا إلَيهِ نَعودُهُ و نَحنُ عِدَّةٌ مِن مَوالي جعفرٍ ، فاستَقبَلَنا جعفرٌ عليه السلام في بعضِ الطّريقِ ، فقالَ لنا : أينَ تُريدونَ ؟ فَقُلنا: نُريدُ فُلانا نَعودُهُ ، فقالَ لَنا: قِفوا ، فوَقَفنا ، فقالَ : مَع أحَدِكُم تُفّاحَةٌ، أو سَفَرجَلَةٌ ، أو اُترُجَّةٌ ، أو لَعقَةٌ مِن طِيبٍ، أو قِطعَةٌ مِن عُودِ بَخورٍ ؟ فقُلنا : ما مَعنا شيءٌ مِن هذا، فقالَ: أ ما تَعلَمونَ أنَّ المَريضَ يَستَريحُ إلى كُلِّ ما اُدخِلَ بهِ علَيهِ ؟ ! .
 يك نفر از ياران حضرت بيمار شد و ما عده اى از ياران امام بوديم كه براى عيادت او رفتيم. در راه با حضرت صادق عليه السلام مواجه شديم. از ما پرسيد: كجا مى رويد؟ عرض كرديم: به عيادت فلانى مى رويم. فرمود: بايستيد. ما ايستاديم. حضرت فرمود: آيا سيبى، بِهى، تُرنجى، كمى عطر يا تركه اى خوشبو به همراه يكى از شما هست؟ عرض كرديم: از اين چيزها با خود نداريم. حضرت فرمود: مگر نمى دانيد كه بيمار از اينكه چيزى برايش ببرند، آرامش مى يابد؟!

حكمت عيادت

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
عُودوا المَريضَ و اتبَعوا الجَنازَةَ يُذَكِّرْكُم الآخِرَةَ .
به عيادت بيمار برويد و در تشييع جنازه شركت كنيد، كه شما را به ياد آخرت مى اندازد.

بيمار نمايى

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اثنانِ عَليلانِ : صَحيحٌ مُحَتِّمٌ ، و عَليلٌ مُخَلِّطٌ .
 دو نفر بيمارند: تندرستى كه پرهيز مى كند و بيمارى كه غذاهاى زيان آور مى خورد [و پرهيز نمى كند].
امام صادق عليه السلام ـ وقتى به ايشان عرض شد: آيا فكر مى كنيد كه اين خلايق، همگى مردم (انسان) هستند؟ ـ فرمود : 
 ألقِ مِنهُمُ ··· و المُتَمرِّضَ مِن غَيرِ عِلَّةٍ ، و المُتَشَعِّثَ مِن غَيرِ مُصيبَةٍ .
كسى را كه بدون علّت و بيمارى خودش را به بيمارى مى زند و كسى را كه بدون عزا و مصيبت سر و وضعش را ژوليده مى كند، از شمار آنها بينداز.

گوناگون

امام على عليه السلام : 
لا تَكن مِمَّن يَرجو الآخِرَةَ بغَيرِ العَمَلِ··· إن سَقُمَ ظَلَّ نادِما ، و إن صَحَّ أمِنَ لاهِيا ، يُعجَبُ بنَفسِهِ إذا عُوفِيَ ، و يَقنَطُ إذا ابتُلِيَ .
مانند كسى مباش كه بدون عمل به [ثوابِ ]آخرت اميد بسته است··· اگر بيمار شود پشيمان مى گردد و اگر سالم باشد، آسوده خاطر و غافل مى گردد. چون عافيت يابد، خودپسند مى شود و چون گرفتارى به سراغش آيد، نوميد مى شود.
 
امام على عليه السلام : 
 في مَن ذَمّهإن سَقُمَ فهُو نادِمٌ على تَركِ العَمَلِ ، و إن صَحَّ أمِنَ مُغتَرّا فأخّرَ العَمَلَ .
در باره كسي كه او را مذمت كرده اگر بيمار شود، از اين كه عملى نكرده پشيمان مى شود و اگر تندرست باشد، آسوده خاطر و غافل مى گردد و عمل را به تأخير مى افكند.
 
امام على عليه السلام :
كَم دَنِفٍ نَجا، و صَحيحٍ هَوى ! .
 اى بسا بيمارى كه نجات يابد و تندرستى كه از پاى درآيد!
 
امام على عليه السلام : 
هَل يَنتَظِرُ أهلُ غَضاضَةِ الصِّحَّةِ إلاّ نَوازِلَ السَّقَمِ ؟ ! 
آيا آنان كه از شادابىِ تندرستى برخوردارند، چيزى جز فرود آمدن بيمارى ها را انتظار مى كشند؟!
امام صادق عليه السلام : 
 إنّ المَشيَ لِلمَريضِ نُكْسٌ ، إنّ أبي عليه السلام كانَ إذا اعتَلَّ جُعِلَ في ثَوبٍ فحُمِلَ لِحاجَتِهِ، يعني الوُضوءَ، و ذاكَ أنّهُ كانَ يقولُ : إنَّ المَشيَ لِلمَريضِ نُكْسٌ .
راه رفتنِ بيمار [در دوران نقاهت ]باعث عود بيمارى مى شود. پدرم وقتى بيمار مى شد، او را روى پارچه اى مى گذاشتند و براى انجام كارش، يعنى گرفتن وضو، حمل مى كردند. و اين براى آن بود كه مى فرمود: راه رفتنِ بيمار باعث برگشت بيمارى مى شود.

میزان الحکمه،جلد دهم.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث