هدایت از نظر احادیث

هدایت از نظر احادیث

۲۲ تیر ۱۳۹۴ 0
امام على عليه السلام : 
أيُّها المَخلوقُ السَّوِيُّ ، و المُنشأُ المَرعِيُّ ، في ظُلُماتِ الأرحامِ ··· ثُمّ اُخرِجتَ مَن مَقَرِّكَ إلى دارٍ لَم تَشهَدْها ، و لَم تَعرِفْ سُبُلَ مَنافِعِها ، فمَن هَداكَ لاجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَديِ اُمِّكَ ، و عَرَّفَكَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِكَ و إرادَتِكَ ؟! 
اى [انسانى] كه موزون آفريده شده اى و در تاريكى هاى زهدانها نشو و نما يافته اى··· آنگاه از قرارگاه خود به سوى سرايى بيرون آورده شدى كه آن را نديده بودى و راه هاى منافع آن را نمى شناختى! چه كسى تو را به بيرون كشيدنِ غذا از پستان مادرت راهنمايى كرد و راه هاى طلب و خواستن در موقع احتياج را به تو شناساند؟
امام رضا عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از آيه «خدا نور آسمان ها و زمين است» ـ فرمود :  
هادٍ لأهلِ السَّماء ، و هادٍ لأهلِ الأرضِ .
يعنى هدايتگر اهل آسمان و هدايتگر اهل زمين است.

هدايت انسان هدايت عامّه است

امام على عليه السلام : 
أفضَلُ الذُّخرِ الهُدى .
بهترين ذخيره ، هدايت است.
امام على عليه السلام :
 هُدَى اللّه ِ أحسَنُ الهُدى .
 هدايت خداوند، نيكوترين هدايت است.
امام على عليه السلام : 
بالهُدى يَكثُرُ الاستِبصارُ .
با راهنمايى است كه بينش زياد مى شود.
امام على عليه السلام :
لِيَكُن شِعارُكَ الهُدى .
 بايد شِعار (جامه زيرينِ) تو هدايت (پيمودن راه راست) باشد.
امام على عليه السلام : 
و لَقَد بُصِّرتُم إن أبصَرتُم ، و اُسمِعتُم إن سَمِعتُم ، و هُدِيتُم إنِ اهتَدَيتُم .
شما بينا شده ايد، اگر ديده بينا داشته باشيد و شنونده شده ايد، اگر گوش شنوا داشته باشيد و راهنمايى شده ايد، اگر هدايت پذير باشيد.
امام على عليه السلام :
و اقتَدوا بهَدْيِ نَبِيِّكُم فإنَّهُ أفضَل الهَديِ ، و استَنُّوا بسُنَّتِهِ فإنّها أهدَى السُّنَنِ 
 به راه پيامبرتان اقتدا كنيد كه آن برترين راه است و از روش و سنّت او پيروى كنيد كه آن راهنماترين روش و سنّت است.
امام على عليه السلام : 
رَحِمَ اللّه ُ امرءا (عَبدا) سَمِعَ حُكْما فوَعى، و دُعِيَ إلى رَشادٍ فَدَنا ، و أخَذَ بِحُجزَةِ هادٍ فنَجا .
خدا رحمت كند انسانى (بنده اى) را كه سخن حكيمانه اى شنيد و آن را پذيرا شد و به راه راست فرا خوانده شد و بدان نزديك گشت و كمربندِ راهنمايى را گرفت و نجات يافت.
امام على عليه السلام ـ در وصف پيامبر صلى الله عليه و آله ـ فرمود : 
فهُو إمامُ مَنِ اتَّقى ، و بَصيرَةُ مَنِ اهتَدى .
او پيشواى كسى است كه پرهيزگار باشد و بينايى كسى كه هدايت جويد .
امام على عليه السلام : 
بِنا اهتَدَيتُم في الظَّلماءِ ، و تَسَنَّمتُم ذُروَةَ العَلياءِ
به واسطه ما بود كه در تاريكى ها راه راست را يافتيد و بر ستيغ بلندى و سيادت فراز آمديد.
امام على عليه السلام : 
 فاعلَمْ أنّ أفضَلَ عِبادِ اللّه ِ عِندَ اللّه ِ إمامٌ عادِلٌ ، هُدِيَ و هَدى ، فأقامَ سُنَّةً مَعلومَةً ، و أماتَ بِدعَةً مَجهولَةً 
بدان كه برترين بندگان خدا در پيشگاه او، پيشواى دادگرى است كه خود در راه راست باشد و به راه راست رهنمون شود، سنّت شناخته شده [از پيامبر ]را برپا دارد و بدعت ناشناخته را از ميان بردارد.
امام على عليه السلام :
عِبادَ اللّه ِ ، إنَّ مِن أحَبِّ عِبادِ اللّه ِ إلَيهِ عَبدا أعانَهُ اللّه ُ على نَفسِهِ ، فاستَشعَرَ الحُزنَ و تَجَلبَبَ الخَوفَ ، فزَهَرَ مِصباحُ الهُدى في قَلبِهِ··· فخَرَجَ مِن صِفَةِ العَمى و مُشارَكَةِ أهلِ الهَوى ، و صارَ مِن مَفاتِيحِ أبوابِ الهُدى ، و مَغالِيقِ أبوابِ الرَّدى
 اى بندگان خدا! از محبوبترين بندگان خدا در نزد او بنده اى است كه خداوند او را در برابر نفْسش يارى كرد و از اين رو اندوه را شِعار (جامه زيرين) خود ساخت و ترس [از خدا ]را رداى خويش و چراغ هدايت در دل او فروزان گشت. و بدين سبب از كور دلى و مشاركت با هوا پرستان (پيروان فرقه ها و كيشهاى مختلف) رهايى يافت و [خود] از كليدهاى درهاى هدايت و قفل هاى درهاى هلاكت شد.
امام على عليه السلام :
أيُّها النّاسُ ، لا تَستَوحِشوا في طَريقِ الهُدى لقِلَّةِ أهلِهِ ؛ فإنَّ النّاسَ قدِ اجتَمَعوا على مائدَةٍ شِبَعُها قَصيرٌ ، و جُوعُها طَويلٌ .
 اى مردم! در راه هدايت، به خاطر اندك بودن پويندگان آن، احساس تنهايى نكنيد؛ زيرا مردم بر سر سفره اى گرد آمده اند كه سيرى آن كوتاه و گرسنگيش طولانى است.
امام على عليه السلام :
 
 اللّهُمّ إنّي أعوذُ بِكَ أن أفتَقِرَ في غِناكَ ، أو أضِلَّ في هُداكَ .
 بار خدايا! به تو پناه مى برم از اينكه با وجود توانگرىِ تو نيازمند بمانم، يا با وجود هدايتِ تو در گمراهى به سر برم.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «براستى كه ما راه را به او نشان داديم···» ـ فرمود :
عَرَّفناهُ إمّا آخِذا و إمّا تارِكا .
 يعنى ما راه را به او شناسانديم؛ يا آن را در پيش مى گيرد و يا رهايش مى كند.
امام صادق عليه السلام ـ نيز درباره همين آيه ـ فرمود : 
عَلَّمَهُ السَّبيلَ ، فإمّا آخِذٌ فهُو شاكِرٌ ، و إمّا تارِكٌ فهُو كافِرٌ .
خداوند راه را به انسان شناساند. يا انسان آن را در پيش مى گيرد كه در اين صورت سپاسگزار است و يا آن را رها مى كند كه در اين صورت ناسپاس مى باشد.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و ما هر دو راه را به او نموديم» ـ فرمود : 
 نَجدُ الخَيرِ و نَجدُ الشَّرِّ .
يعنى راه خير و راه شرّ را.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و بدانيد كه خداوند ميان انسان و دل او حائل مى شود» ـ فرمود :
 يَحُولُ بَينَهُ و بَينَ أن يَعلَمَ أنّ الباطِلَ حَقٌّ .
 ميان او و اين كه باطل را حقّ بداند مانع مى شود.

زنده كردن از طريق هدايت

امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه «و هر كس، كسى را زنده كند، چنان است كه همه مردم را زنده كرده است» ـ فرمود : 
لم يَقتُلْها . أو أنجاها مِن غَرَقٍ أو حَرْقٍ ، أو أعظَمُ مِن ذلكَ كُلِّهِ يُخرِجُها مِن ضَلالَةٍ إلى هُدى .
يعنى او را نكشد .حديث و يا از غرق شدن يا سوختن نجاتش دهد و يا از همه اينها بالاتر، او را از گمراهى به هدايت كشاند.
بحار الأنوار ـ به نقل از ابو بصير ـ : از امام باقر عليه السلام درباره آيه «و هر كس ، كسى را زنده كند···» پرسيدم، فرمود: 
 مَنِ استَخرَجَها مِن الكُفرِ إلى الإيمانِ .
یعنى كسى كه ديگرى را از كفر به ايمان در آورد.
الكافى ـ به نقل از فضيل بن يسار ـ : از امام باقر عليه السلام درباره آيه « و هر كس، كسى را زنده كند، چنان است كه همه مردم را زنده كرده است » سؤال كردم، حضرت فرمود : 
  مِن حَرْقٍ أو غَرَقٍ ، قلتُ : فمَن أخرَجَها مِن ضَلالٍ إلى هُدى ؟ قالَ : ذاك تأوِيلُها الأعظَمُ 
يعنى از سوختن و غرق شدن نجات بخشد. عرض كردم: كسى كه ديگرى را از گمراهى به راه راست در آورد چه؟ فرمود: اين مصداق بزرگتر (عاليتر) آيه است.
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از همين آيه ـ فرمود : 
 مَن أخرَجَها مِن ضَلالٍ إلى هُدى فكأنّما أحياها ، و مَن أخرَجَها مِن هُدىً إلى ضَلالٍ فَقد قَتَلَها .
يعنى كسى كه ديگرى را از گمراهى به راه راست درآورد، مانند اين است كه او را زنده كرده است و كسى كه ديگرى را از راه راست به گمراهى كشاند، او را كشته است.
الكافى ـ به نقل از حمران ـ : از امام صادق عليه السلام درباره آيه « و هر كس، كسى را زنده كند، چنان است كه همه مردم را زنده كرده است » سؤال كردم حضرت فرمود :
قلتُ لأبي عبدِ اللّه عليه السلام : أخبرني عَن قَولِ اللّه ِ عزَّ و جلَّ : «و مَنْ أَحياها فَكَأنَّما أحيا النّاسَ جَميعا» ، قالَ : مِن حَرْقٍ أو غَرَقٍ ، ثُمّ سَكتَ ، ثُمّ قالَ : تأوِيلُها الأعظَمُ أن دَعاها فاستَجابَت لَهُ .
 يعنى او را از سوختن يا غرق شدن نجات دهد. حضرت سپس سكوت كرد و بعد فرمود: تأويل بزرگترِ آن، اين است كه كسى را [به راه راست] دعوت كند و او دعوتش را بپذيرد.

ثواب هدايت كردن

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ هنگامى كه على عليه السلام را به يمن فرستاد ـ فرمود :
 يا عليُّ ، لا تُقاتِلَنَّ أحَدا حتّى تَدعُوَهُ ، و ايمُ اللّه ِ لَأن يَهدي اللّه ُ على يَدَيكَ رجُلاً خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَت علَيهِ الشَّمسُ و غَرَبَت ، و لَكَ وَلاؤهُ يا عليُّ 
 اى على! هرگز با كسى جنگ مكن مگر اينكه قبلاً او را [به اسلام] دعوت كرده باشى كه به خدا سوگند، اگر خداوند كسى را به دست تو هدايت كند برايت بهتر است از آنچه آفتاب بر آن طلوع و غروب مى كند ؛ و تو بر شخص هدايت شده ولايت دارى ، اى على .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به معاذ ـ فرمود : 
يا مُعاذُ ، لَأن يَهدي اللّه على يَدِكَ رجُلاً مِن أهلِ الشِّركِ خَيرٌ لكَ مِن أن تَكونَ لَكَ حُمرُ النَّعَمِ
اى معاذ! اگر خداوند مردى از مشركان را به دست تو هدايت كند، برايت بهتر از آن است كه اشتران سرخ مو داشته باشى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
و اللّه ِ ، لَأن يُهدى بِهُداكَ رجُلٌ واحِدٌ خَيرٌ لكَ مِن حُمرِ النَّعَمِ 
 به خدا قسم، اگر حتى يك مرد به واسطه راهنمايى تو هدايت شود، برايت بهتر از اشتران سرخ موست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه خواهش كرد او را سفارشى كند ـ فرمود : 
 اُوصِيكَ أن لا تُشرِكَ باللّه ِ شَيئا ··· و ادْعُ النّاسَ إلَى الإسلامِ ، و اعلَمْ أنّ لكَ بكُلِّ مَن أجابَكَ عِتقَ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ يَعقوبَ
به تو سفارش مى كنم كه چيزى را شريك خدا نگردانى··· و مردم را به اسلام فراخوان و بدان كه به ازاى هر كس كه دعوت تو را پاسخ دهد، ثواب آزاد كردن بنده اى از فرزندان يعقوب خواهى داشت.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
 مَن يَشفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً ، أو أمَرَ بمَعروفٍ ، أو نَهى عَن مُنكَرٍ ، أو دَلَّ على خَيرٍ ، أو أشارَ بهِ ، فهُو شَريكٌ . و مَن أمَرَ بسُوءٍ ، أو دَلَّ علَيهِ ، أو أشارَ بهِ ، فهُو شَريكٌ .
 هر كس براى كارى نيك وساطت كند يا به كارى نيك فرمان دهد يا از كارى زشت باز دارد يا به كارى نيك راهنمايى كند و يا در هنگام مشورت آن را نشان دهد، چنين كسى [در انجام آن كار ]شريك است و هر كه به كارى بد و زشت فرا خواند يا به آن راهنمايى كند و يا در هنگام مشورت آن را توصيه كند، او در آن كار شريك است.
بحار الأنوار : 
 رُويَ أنّ داوودَ عليه السلام خَرَجَ مُصحِرا مُنفَرِدا، فأوحَى اللّه ُ إلَيهِ : يا داوودُ ، مالِي أراكَ وَحدانِيّا ؟ فقالَ : إلهي اشتَدَّ الشَّوقُ مِنّي إلى لِقائكَ ، و حالَ بَيني و بَينَ خَلقِكَ ، فأوحَى اللّه ُ إلَيهِ : اِرجِعْ إلَيهِم ؛ فإنّكَ إن تَأتِني بِعَبدٍ آبِقٍ اُثْبِتْكَ في اللَّوح حَميدا .
روايت شده است كه داوود عليه السلام تنها به صحرا رفت. پس خداوند به او وحى فرمود: اى داوود! چه شده است كه تو را تنها مى بينم؟ عرض كرد: معبودا! شوق ديدار تو در جانم شدّت گرفته و ميان من و خلق تو حائل گشته است. خداوند به او وحى فرمود: به ميان آنان برگرد؛ زيرا اگر تو يك بنده گريز پا را نزد من بياورى نام تو را در لوح، با صفت ستوده ثبت مى كنم.
شرح نهج البلاغة : 
 لَمّا مَلَكَ أميرُ المؤمنينَ عليه السلام الماءَ بصِفِّينَ ، ثُمّ سَمَحَ لأهلِ الشّامِ بالمُشارَكَةِ فيهِ و المُساهَمَةِ ـ رَجاءَ أن يَعطِفوا إلَيهِ ، و استِمالَةً لقُلوبِهِم، و إظهارا للمَعدِلَةِ و حُسنِ السِّيرَةِ فيهِم ـ مَكثَ أيّاما لا يُرسِلُ إلى مُعاويَةَ ، و لا يَأتيهِ مِن عِندِ مُعاويَةَ أحَدٌ ، و استَبطأَ أهلُ العِراقِ إذنَهُ لَهُم في القِتالِ ، و قالوا : يا أميرَ المؤمنينَ ، خَلَّفْنا ذَرارِينا و نِساءنا بالكوفَةِ و جِئنا إلى أطرافِ الشّامِ لِنَتَّخِذَها وَطَنا ؟! ائذَنْ لَنا في القِتالِ ، فإنّ النّاسَ قَد قالُوا !قالَ لَهُم عليه السلام : ما قالُوا ؟فقالَ مِنهُم قائلٌ : إنّ النّاسَ يَظُنُّونَ أنّكَ تَكرَهُ الحَربَ كَراهِيَةً لِلمَوتِ ، و إنّ مِن النّاسِ مَن يَظُنُّ أنّكَ في شَكٍّ مِن قِتالِ أهلِ الشّامِ !فقالَ عليه السلام : و مَتى كُنتُ كارِها للحَربِ قَطُّ ؟! إنّ مِن العَجَبِ حُبّي لَها غُلاما و يَفَعا ، و كَراهِيَتي لَها شَيخا بَعدَ نَفادِ العُمرِ و قُربِ الوَقتِ ! و أمّا شَكِّي في القَومِ فلَو شَكَكتُ فيهِم لَشَكَكتُ في أهلِ البَصرَةِ ، و اللّه ِ لَقد ضَرَبتُ هذا الأمرَ ظَهرا و بَطنا ، فَما وَجَدتُ يَسَعُني إلاّ القِتالُ أو أن أعصِيَ اللّه َ و رَسولَهُو لكنِّي أستَأْني بالقَومِ ، عَسى أن يَهتَدوا أو تَهتَديَ مِنهُم طائفَةٌ ؛ فإنّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله قالَ لِي يَومَ خَيبَرَ : لَأن يَهدي اللّه ُ بكَ رجُلاً واحِدا خَيرٌ لكَ مِمّا طَلَعَت علَيهِ الشَّمسُ .
زمانى كه امير المؤمنين عليه السلام در صفين آب را در اختيار گرفت و به اميد متمايل ساختن شاميان به خود و جلب دل هاى آنان و نشان دادن عدالت خود و خوشرفتارى با آنها، به شاميان اجازه داد تا از آب استفاده كنند، براى چند روز فرستاده اى پيش معاويه نفرستاد و از طرف معاويه نيز كسى نزد حضرت نيامد. عراقيان چون درنگ حضرت را در صدور فرمان جنگ مشاهده كردند، گفتند: اى امير مؤمنان! ما زن و فرزند خود را در كوفه گذاشته ايم و به اطراف شام آمده ايم تا در اين جا اقامت كنيم؟! به ما اجازه جنگ بده؛ چون مردم حرف هايى مى زنند!حضرت فرمود: چه مى گويند؟ يكى از آنان گفت: مردم مى گويند كه تو از مرگ مى ترسى و به همين دليل خوش ندارى جنگى واقع شود. بعضى هم مى گويند كه تو در [حقّانيت] جنگ با شاميان دچار شكّ و ترديد شده اى!امام عليه السلام فرمود: هيچ گاه نبوده كه من از جنگ ترس داشته باشم! شگفتا! در كودكى و جوانى دوستدار جنگ باشم و در پيرى كه عمر به سر آمده و گاه رفتن نزديك شده است، از آن گريزان و ترسان! اما اينكه مى گويند من در [حقانيّت ]جنگ با اين جماعت دچار شكّ و ترديد شده ام، اگر بنا بود در اينان شكّ كنم درباره بصريان (جنگ جمل) شكّ مى كردم. به خدا قسم كه من اين كار را زير و رو كردم (درباره اش به دقّت انديشيدم) و ديدم دو راه بيشتر ندارم: يا جنگ و يا اينكه از خدا و رسول او نافرمانى كنم اما من در جنگ با اين جماعت تعلّل مى ورزم به اميد اينكه شايد همگى و يا دست كم گروهى از آنان به راه راست درآيند؛ زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز خيبر به من فرمود: اگر خداوند به واسطه تو حتى يك مرد را هدايت كند، برايت بهتر است از هر آنچه خورشيد بر آن بتابد.
امام صادق عليه السلام : 
لا يَتَكلَّمُ الرّجُلُ بكَلِمَةِ حَقٍّ يُؤخَذُ بها إلاّ كانَ لَهُ مِثلُ أجرِ مَن أخَذَ بها ، و لا يَتَكلَّمُ بكَلِمَةِ ضَلالٍ يُؤخَذُ بِها إلاّ كانَ علَيهِ مِثلُ وِزرِ مَن أخَذَ بِها .
هرگاه فردى سخن حقّى بگويد و كسى به آن عمل كند، براى او همانند پاداش كسى باشد كه به آن عمل كرده است و هرگاه سخن گمراه كننده اى بگويد و كسى آن را به كار بندد، برايش همانند گناه كسى باشد كه به آن عمل كرده است.

هدايت كردن، ويژه خداوند است

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 بُعِثتُ داعِيا و مُبَلِّغا و لَيسَ إلَيَّ مِن الهُدى شَيءٌ ، و خُلِقَ إبليسُ مُزَيِّنا و لَيسَ إلَيهِ مِن الضَّلالَةِ شَيءٌ .
من [فقط] براى دعوت و رساندن [پيام خدا] برانگيخته شده ام و در كار هدايت، هيچ اختيارى ندارم و ابليس نيز براى آراستن [گناهان در نظر مردم ]آفريده شد و در كار گمراه كردن هيچ اختيارى ندارد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند جلّ جلاله فرمود: 
عِبادِي، كُلُّكُم ضالٌّ إلاّ مَن هَدَيتُهُ ، و كَلُّكُم فَقيرٌ إلاّ مَن أغنَيتُهُ ، و كُلُّكُم مُذنِبٌ إلاّ مَن عَصَمتُهُ .
اى بندگان من! همه شما گمراهيد، مگر كسى كه من هدايتش كنم و همه شما نيازمنديد، مگر كسى كه من توانگرش سازم و همه شما گنه كاريد، مگر كسى كه من او را از گناه نگه دارم.

كسانى كه خداوند هدايتشان مى كند

امام على عليه السلام : 
 مَنِ اهتَدى بهُدَى اللّه ِ أرشَدَهُ .
هركه با راهنمايى خدا راه جويد، خداوند او را به راه درست رساند.
امام على عليه السلام :
 هُدِيَ مَن أشعَرَ التَّقوى قَلبَهُ .
 هدايت شد آنكه تقوا را شعار دل خويش ساخت.
امام على عليه السلام : 
 هُدِيَ مَن تَجَلبَبَ جِلبابَ الدِّيـنِ .
هدايت شد آنكه رداى دين بر تن كرد.
امام على عليه السلام : 
هُدِيَ مَنِ ادَّرَعَ لِباسَ الصَّبرِ و اليَقينِ .
هدايت شد آنكه زره صبر و يقين پوشيد.
امام على عليه السلام :
هُدِيَ مَن أخلَصَ إيمانَهُ .
 هدايت شد آنكه ايمانش را خالص گردانيد.
امام على عليه السلام : 
 هُدِيَ مَن سَلَّمَ مَقادَتَهُ إلَى اللّه ِ و رَسولِهِ و وَلِيِّ أمرِهِ .
هدايت شد آنكه زمام خويش را به دست خدا و رسول او و ولىِّ امرش سپرد.
امام على عليه السلام : 
 الاستِشارَةُ عَينُ الهِدايَةِ .
مشورت، چشمه راهنمايى است.
امام على عليه السلام : 
 لا هِدايَةَ كالذِّكرِ .
هيچ هدايتى چون ياد [خدا ]نيست.
امام على عليه السلام : 
مَنِ استَرشَدَ عَلِمَ ، مَن عَلِمَ اهتَدى ، مَنِ اهتَدى نَجا .
هركه راهنمايى جُست، دانا گشت. هركه دانا گشت، راه يافت و هر كه راه يافت، رَهيد.
امام على عليه السلام :
 و إنَّ لَكُم عَلَما ، فاهتَدُوا بعَلَمِكُـم 
 و براى شما نشانه اى [قرار داده شده ]است. پس با نشانه خود، راه يابيد.
امام على عليه السلام ـ در وصف كسانى كه به ياد خدا هستند ـ فرمود :
 فلَو مَثَّلتَهُم لِعَقلِكَ في مَقاوِمِهِمُ المَحمودَةِ ، و مَجالِسِهِمُ المَشهودَةِ··· لَرَأيتَ أعلامَ هُدىً ، و مَصابِيحَ دُجىً .
 اگر آنان را در آن مقامات پسنديده و حالاتى كه مشهود [فرشتگان] است در ذهن خود مجسّم كنى··· هر آينه نشانه هاى راهنمايى و چراغ هاى در تاريكى را خواهى ديد.
امام على عليه السلام ـ درباره اصناف نهى كنندگان از منكر ـ فرمود : 
 و مَن أنكَرَهُ بالسَّيفِ لِتَكونَ كَلِمَةُ اللّه ِ هِي العُليا و كَلِمَةُ الظّالِمينَ هِي السُّفلى ، فذلكَ الّذي أصابَ سَبيلَ الهُدى ، و قامَ علَى الطّريقِ ، و نَوَّرَ في قَلبِهِ اليَقينُ .
و آنكه با شمشير به مقابله آن برخيزد تا كلمه خدا فراز آيد و كلمه ستمكاران به زير رود، او همان كسى است كه راه راست را يافته و در طريق حق قرار گرفته و نور يقين در دلش تابيده است.
امام على عليه السلام :
اللّهُمّ إنْ فَهَهتُ عَن مَسألَتي ، أو عَمِيتُ [عَمَهتُ ]عَن طَلِبَتي ، فدُلَّني على مَصالِحي ، و خُذْ بِقَلبي إلى مَراشِدي ، فلَيسَ ذلكَ بِنُكرٍ مِن هِداياتِكَ ، و لا ببِدعٍ مِن كِفاياتِكَ .
 خدايا! اگر ندانم كه از تو چه خواهم يا در درخواست خويش سرگردان بمانم، تو مرا به آنچه صلاح من است راهنمايى كن و دلم را به سوى چيزهايى كه خير من در آنهاست متوجّه گردان؛ زيرا كه اين از راهنمايى هاى تو دور نيست و برآوردن چنين خواسته هايى براى تو تازگى ندارد.
امام صادق عليه السلام : 
مَنِ اعتَصَمَ باللّه ِ عَزَّ و جلَّ هُدِيَ .
هر كه به خداوند عزّ و جلّ تمسّك جويد، هدايت شود.
امام صادق عليه السلام :
 إذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَيرا نَكَتَ في قَلبِهِ نُكتَةً بَيضاءَ ، فجالَ القَلبُ يَطلُبُ الحَقَّ ، ثُمّ هُو إلى أمرِكُم أسرَعُ مِن الطَّيرِ إلى وَكرِهِ .
 هرگاه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد نقطه اى سفيد در دل او پديد آورد و آنگاه دل در جستجوى حقّ برآيد. سپس چنين كسى به سوى عقيده شما (تشيّع) شتابان تر آيد تا پرنده به سوى آشيانه اش.

كسانى كه خدا هدايتشان نمى كند

امام على عليه السلام : 
كَيفَ يَستَطيعُ الهُدى مَن يَغلِبُهُ الهَوى ؟!
كسى كه هوس بر او چيره مى آيد، چگونه مى تواند به راه راست درآيد؟!
امام على عليه السلام ـ در بخشى از نامه خود به معاويه ـ نوشت : 
 أمّا بَعدُ فَقد أتَتْني مِنكَ مَوعِظَةٌ مُوَصَّلَةٌ ··· و كِتابُ امرئٍ لَيس لَهُ بَصَرٌ يَهديهِ ، و لا قائدٌ يُرشِدُهُ ، قد دَعاهُ الهَوى فأجابَهُ ، و قادَهُ الضّلالُ فاتَّبَعَهُ .
اما بعد، پندى شكسته بسته و··· از تو به من رسيد و نامه كسى كه نه بصيرتى دارد تا راهنماييش كند و نه راهبرى كه او را به راه راست و درست كشاند، بلكه هوس او را فراخوانده و او به نداى آن پاسخ آرى داده و گمراهى زمامش را مى كشد و او دنبال آن مى رود.
امام على عليه السلام ـ در نامه اى به سهل بن حنيف، كارگزار خود در مدينه، درباره گروهى از مردم مدينه كه به معاويه پيوسته بودند ـ نوشت : 
 فكَفى لَهُم غَيّا ، و لكَ مِنهُم شافِيا ، فِرارُهُم مِن الهُدى و الحَقِّ ، و إيضاعُهُم .حديث إلَى العَمى و الجَهلِ .
گريختن آنان از راه راست و حقيقت و شتابيدنشان به سوى كورى و نادانى، خود، براى [اثبات ]گمراهى آنان كافى است و تو را نيز از [شرّ ]آنان خلاص كرد.
امام على عليه السلام ـ درباره صفات فاسقان ـ فرمود : 
 و آخَرُ قد تَسَمّى عالِما و لَيس بِهِ ، فاقتَبسَ جَهائلَ مِن جُهّالٍ ، و أضالِيلَ مِن ضُلاّلٍ ··· فالصُّورَةُ صُورَةُ إنسانٍ ، و القَلبُ قَلبُ حَيَوانٍ ، لا يَعرِفُ بابَ الهُدى فيَتَّبِعَهُ ، و لا بابَ العَمى فيَصُدَّ عَنهُ ، و ذلكَ مَيِّتُ الأحياءِ .
و ديگرى كه خود را دانا مى داند، اما دانا نيست؛ زيرا كه از نادانان قدرى نادانى و از گمراهان مشتى گمراهى فراهم آورده است··· پس، صورتش صورت انسان است و دلش دل حيوان؛ نه راه راست را مى شناسد تا آن را بپيمايد و نه گمراهى را تا از آن دورى گزيند، او مرده زندگان است.

كسانى كه خداوند بى راهشان مى گذارد

امام على عليه السلام : 
 ألا و إنّهُ مَن لا يَنفَعُهُ الحَقُّ يَضرُّهُ الباطِلُ ، و مَن لا يَستَقيمُ بهِ الهُدى يَجُرُّ بهِ الضَّلالُ إلَى الرَّدى .
بدانيد كه هر كس حق به او سود نرساند، باطل زيانش رساند و هر كه هدايت او را به راه راست نياورد، گمراهى و انحراف او را به نابودى كشاند.
امام باقر عليه السلام ـ در نامه خود به سعد الخير ـ نوشت : 
 إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى الحَليمُ العَليمُ ، إنّما غَضَبُهُ على مَن لَم يَقبَلْ مِنهُ رِضاهُ ، و إنّما يَمنَعُ مَن لَم يَقبَلْ مِنهُ عَطاهُ ، و إنّما يُضِلُّ مَن لَم يَقبَلْ مِنهُ هُداهُ .
خداوند تبارك و تعالى بردبار و داناست. در حقيقت بر كسى خشم مى گيرد كه خشنودى او را نپذيرد و از كسى دريغ مى كند كه عطاى او را نپذيرد و كسى را بى راه مى گذارد كه هدايتش را نپذيرد.
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از آيه «هر كه را خداوند هدايت كند، هدايت شده است و هر كه را خدا گمراه كند، برايش ياريگر راهنما نخواهى يافت» ـ : 
إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى يُضِلُّ الظّالِمينَ يَومَ القِيامَةِ عَن دارِ كَرامَتِهِ ، و يَهدي أهلَ الإيمانِ و العَمَلِ الصّالِحِ إلى جَنَّتِهِ ، كما قالَ عَزَّ و جلَّ : «و يُضِلُّ اللّه ُ الظّالِمينَ و يَفعَلُ اللّه ُ ما يَشاءُ» .
خداوند تبارك و تعالى در روز قيامت ستمكاران را از [راه رسيدن به ]سراى كرامت خود منحرف مى سازد و اهل ايمان و كار شايسته را به سوى بهشت خويش رهنمون مى شود، چنان كه خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: «و خدا ستمكاران را گمراه مى سازد و خدا آنچه بخواهد انجام مى دهد».

برترين هدايت

امام على عليه السلام :
 القرآنُ أفضَلُ الهِدايَتَينِ .
 قرآن، برترين دو هدايت است.
امام على عليه السلام : 
هُدَى اللّه ِ أحسَنُ الهُدى .
هدايت خدا، بهترين هدايت است.
امام على عليه السلام :
اِعلَموا أنَّ هذا القرآنَ هُو النّاصِحُ الّذي لا يَغُشُّ ، و الهادِي الّذي لا يُضِلُّ ، و المُحَدِّثُ الّذي لا يَكذِبُ .
 بدانيد كه اين قرآن همان مشاورى است كه خيانت نمى كند و راهنمايى است كه گمراه نمى گرداند و سخنگويى است كه دروغ نمى گويد.
امام على عليه السلام : 
 مَنِ انتَصَحَ للّه ِ و اتَّخَذَ قَولَهُ دَليلاً هَداهُ لِلَّتي هِيَ أقوَمُ ، و وَفَّقَهُ لِلرَّشادِ ، و سَدَّدَهُ و يَسَّرَهُ لِلحُسنى··· .
هركه از خدا راهنمايى بخواهد و سخن او را راهنما قرار دهد، خداوند او را به آنچه درست تر است رهنمون شود و توفيق راه راست را به او عنايت فرمايد و استوارش بدارد و او را براى [پاداش ]نيكوتر آماده كند.
امام على عليه السلام : 
أيُّها النّاسُ ، إنّهُ مَنِ استَنصَحَ اللّه َ وُفِّقَ ، و مَنِ اتّخَذَ قَولَهُ دَليلاً هُدِيَ لِلَّتي هِيَ أقوَمُ .
اى مردم! بدانيد كه هر كه از خدا راهنمايى بخواهد كامياب شود و هر كه سخن او را راهنما گيرد به آنچه درست تر و استوارتر است رهنمون شود.
میزان الحکمه،جلد دوازدهم.

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث