حج از نظر احادیث

حج از نظر احادیث

۰۷ مرداد ۱۳۹۴ 0

حجّ

امام على عليه السلام ـ در وصيّت خود به هنگام وفات ـ فرمود :

اللّه َ اللّه َ في بَيتِ ربِّكمُ ، لا تُخْلوهُ ما بَقِيتُم ، فإنَّهُ إنْ تُرِكَ لَم تُناظَروا .
خدا را! خدا را! در حقّ خانه پروردگارتان . تا زنده ايد آن را وا مگذاريد كه اگر رها شود، [از عذاب الهى ]مهلت داده نخواهيد شد.

امام على عليه السلام :

الحَجُّ جِهادُ كلِّ ضَعيفٍ .
حجّ، جهاد هر ناتوانى است.

امام على عليه السلام :

نَفَقةُ دِرْهَمٍ في الحجِّ تَعْدِلُ ألفَ دِرْهَمٍ .
[ثواب] يك درهم هزينه كردن در حجّ با هزار درهم برابرى مى كند.

امام على عليه السلام :

الحاجُّ و المُعْتَمِرُ وفْدُ اللّه ِ ، و يَحْبوهُ بالمَغفِرَةِ .
زائر حجّ و عمره ميهمان خداست و خداوند به او آمرزش هديه مى كند.

امام باقر يا امام صادق عليهما السلام :

إنّ إبراهيمَ أذّنَ في النّاسِ بالحَجِّ ، فقالَ : أيُّها النّاسُ ! إنّي إبراهيمُ خليلُ اللّه ِ ، إنَّ اللّه َ أمرَكمُ أنْ تَحِجّوا هذا البَيتَ فحِجّوهُ ، فأجابَهُ مَن يَحِجُّ إلى يَومِ القيامَةِ ، و كانَ أوّلَ مَن أجابَهُ مِن أهلِ اليَمنِ .
ابراهيم مردم را به حجّ فرا خواند و گفت: اى مردم! منم، ابراهيم، خليل خدا. خداوند شما را فرمان داده كه اين خانه را زيارت كنيد؛ پس، به زيارت آن رويد. تمام كسانى كه تا روز قيامت حجّ مى روند، اين نداى ابراهيم را پاسخ داده اند و نخستين كسى كه دعوت او را لبّيك گفت، از مردم يمن بود.

امام صادق عليه السلام :

مَن أرادَ الحجَّ فَتَهيّأَ لَهُ فحُرِمَهُ ، فبِذَنْبٍ حُرِمَهُ .
هرگاه كسى قصد حجّ كند و خود را براى اين كار آماده سازد، اما موفق به انجام آن نشود، [بداند كه] به سبب گناهى از آن محروم شده است.

فلسفه حجّ

امام على عليه السلام :

و فَرَضَ علَيكمُ حَجَّ بَيتِهِ الحَرامِ الّـذي جَعَلهُ قِبلَـةً للأنـامِ ، يَرِدُونَـهُ وُرودَ الأنْعامِ ، و يَألَهونَ إلَيهِ وُلوهَ الحَمامِ ، و جَعلَهُ سبحانَهُ عَلامةً لِتَواضُعِهِم لِعظَمَتِهِ و إذْعانِهِم لِعزّتِهِ .
خداوند زيارت بيت الحرام خود را كه قبله مردمانش قرار داد، بر شما واجب كرد. آنان همانند چارپايان [كه بر آب وارد شوند] به آن جا وارد مى شوند و همچون كبوتران [كه به آشيانه خود باز مى گردند]مشتاقانه به آن جا روى مى آورند. خداوند آن خانه را نشانه اى براى فروتنى مردمان در برابر عظمت خويش و اعترافشان به قدرت و عزّتش قرار داد.

امام على عليه السلام :

أ لاَ تَرَوْنَ أنَّ اللّه َ سُبحانَهُ اخْتَبَر الأوَّلينَ مِن لَدُنْ آدَمَ ـ صلواتُ اللّه ِ علَيهِ ـ إلى الآخِرِينَ مِن هذا العالَمِ بأحْجارٍ لا تَضُرُّ و لا تَنْفَعُ ، و لا تُبْصِرُ و لا تَسْمَعُ ، فجَعَلَها بَيْتَهُ الحَرامَ الّذي جَعلَهُ للنّاسِ قِيامَا ، ثُمَّ وَضَعهُ بأوْعَرِ بِقاعِ الأرضِ حَجَرا ، و أقَلِّ نَتائقِ الدُّنيا مَدَرا ، و أضْيَقِ بُطونِ الأوْدِيَةِ قُطْرا ، بينَ جِبالٍ خَشِنَةٍ ، و رِمالٍ دَمِثَةٍ ، و عُيونٍ وَشِلَةٍ ، و قُرَىً مُنْقَطِعَةٍ، لا يَزكو بِها خُفٌّ و لا حافِرٌ و لا ظِلْفٌ .
ثُمَّ أمَـرَ آدمَ عليه السلام و وَلدَهُ أنْ يَثْنوا أعْطافَهُم نَحوَهُ ، فصارَ مَثابَةً لِمُنتَجَعِ أسْفارِهِم ، و غايَةً لمُلْقى رِحالِهِم ، تَهْوي إلَيه ثِمارُ الأفْئدَةِ مِن مَفاوِزِ قِفارٍ سَحيقَةٍ ، و مَهاوِي فِجاجٍ عَميقَةٍ ، و جَزائرِ بِحارٍ مُنْقَطِعَةٍ ، حتّى يَهُزّوا مَناكِبَهُم ذُلُلاً ، يُهَلِّلُونَ للّه ِ حَولَهُ ، و يَرْمُلونَ على أقْدامِهِم ، شُعْثا غُبْرا لَهُ ، قَد نَبَذوا السَّرابِيلَ وَراءَ ظُهورِهِم ، و شَوَّهوا بإعْفاءِ الشُّعورِ مَحاسِنَ خَلْقِهِمُ ، ابْتِلاءً عَظيما ، و امْتِحانا شَديدا ، و اخْتِبارا مُبينا ، و تَمْحيصا بَليغا ، جَعلَهُ اللّه ُ سَبَبا لرَحمَتِهِ ، و وُصْلَةً إلى جَنّتِهِ .
و لو أرادَ سبحانَهُ أنْ يَضَعَ بَيتَهُ الحَرامَ و مَشاعِرَهُ العِظامَ، بَينَ جَنّاتٍ و أنْهارٍ ، و سَهْلٍ و قَرارٍ ، جَمَّ الأشْجارِ ، دانِيَ الثِّمارِ ، مُلْتَفَّ البُنى ، مُتَّصِلَ القُرى ، بينَ بُرَّةٍ سَمْراءَ ، و رَوْضَةٍ خَضْراءَ ، و أرْيافٍ مُحْدِقَةٍ ، و عِراصٍ مُغْدِقَةٍ، و رياضٍ ناضِرَةٍ ، و طُرُقٍ عامِرَةٍ ، لَكانَ قَد صَغُرَ قَدْرُ الجَزاءِ على حَسَبِ ضَعْفِ البَلاءِ.
و لَو كانَ الأساسُ المَحْمولُ علَيها ، و الأحْجارُ المَرفوعُ بِها ، بَين زُمُرُّدَةٍ خَضْراءَ ، و ياقوتَةٍ حَمْراءَ ، و نُورٍ و ضِياءٍ ، لَخَفّفَ ذلكَ مُصارَعَةَ الشَّكِّ في الصُّدورِ ، و لَوَضَعَ مُجاهَدةَ إبْليسَ عنِ القُلوبِ ، و لَنَفى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِن الناسِ ، و لكنَّ اللّه َ يَخْتَبِرُ عِبادَهُ بأنْواعِ الشَّدائدِ ، و يَتَعبَّدُهُم بألْوانِ المَجاهِدِ،و يَبْتَليهِم بِضُروبِ المَكارِهِ ؛ إخْراجا للتَّكَبُّرِ مِن قُلوبِهِم ، و إسْكانا للتَّذَلُّلِ في نُفوسِهِم ، و لِيَجْعَلَ ذلكَ أبْوابا فُتُحا إلى فَضْلِهِ ، و أسْبابا ذُلُلاً لعَفْوهِ .

آيا نمى بينيد كه خداوند سبحان مردمان را از زمان آدم ـ صلوات اللّه عليه ـ تا پايان جهان، با سنگهايى كه نه سودى مى رسانند و نه زيانى، و نه مى بينند و نه مى شنوند، آزمايش كرد و آن سنگها را خانه با حرمت خود ساخت و آن را جايگاه گرد آمدن مردم قرارداد. سپس آن را در سنگلاخ ترين مكانها و بى گياه ترين نقاط زمين و تنگ ترين درّه ها جاى داد، در ميان كوههاى خشن و ريگهاى داغ و چشمه هاى كم آب و آباديهاى دور از هم، كه نه شترى آن جا فربه مى شود، نه اسبى، نه گاوى و نه گوسفندى. سپس خداوند آدم و فرزندان او را فرمود تا به سوى آن روى آورند. پس، بيت الحرام سرمنزل مقصود و باراندازشان گرديد . مردمان با تمام وجود از ميان فلاتها و دشتهاى دور دست و از درون واديها و درّه هاى پر شيب و جزيره هاى از هم پراكنده درياها به آن جا روى مى آورند، تا از سرِ خوارى و خاكسارى شانه هاى خود را تكان دهند و لا اله الا اللّه گويان و با موهاى آشفته و پيكرهاى گرد گرفته بر گرد آن بچرخند. جامه هاى شخصى خود را به كنارى انداخته [و به جايش لباس احرام برگرفته ]با اصلاح نكردن موها قيافه زيباى خود را تغيير دهند. اين آزمونى بزرگ و امتحانى سخت و آزمايشى آشكار و خالص گردانى و پاكسازىِ مؤثرى است كه خداوند بزرگ آن را سبب رحمت خود و رسيدن به بهشتش قرار داده است.
اگر خداوند سبحان مى خواست خانه با حرمت خود و مشعرهاى ارجمند خويش را در ميان باغها و جويبارها و سرزمينهاى هموار و پر درخت و پر ميوه، كه خانه هايش به هم پيوسته و آباديهايش نزديك به هم است، در ميان گندم زارها و باغهاى خرّم و زمينهاى پر گياه و دشتهاى پر آب و در وسط باغستانهاى خُرّم و بهجت زا و جاده هاى آباد قرار مى داد و آن گاه، به همان نسبت كه آزمايش و امتحان ساده تر بود پاداش و جزا هم كم بود. اگر شالوده كعبه و سنگهايى كه در ساخت آن به كار رفته، از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و با نور و روشنايى بود از رخنه شكّ و ترديد در سينه ها[ى ظاهر بينان ]كم مى كرد و كوشش شيطان را از دلها كنار مى زد و تلاطم ترديد و وسوسه را از مردم دور مى ساخت . اما خداوند بندگانش را با انواع سختيها مى آزمايد و آنان را با مجاهدتهاى گونه گون به بندگى مى گيرد و به گرفتاريهاى مختلف آزمايششان مى كند، تا كبر و خودپسندى را از دلهايشان بيرون كند و فروتنى و خاكسارى را در جانهايشان بنشاند، و درهاى فضل و رحمتش را به روى آنان بگشايد و اسباب عفو خويش را بآسانى در اختيارشان نهد .

امام سجاد عليه السلام :

حِجّوا و اعْتَمِروا ، تَصِحَّ أجْسامُكُم ، و تَتّسِعْ أرْزاقُكُم ، و يَصْلُحْ إيمانُكُم، و تُكْفَوا مؤونَةَ النّاسِ و مؤونَةَ عِيالاتِكُم .
حجّ و عمره به جاى آوريد تا بدنهايتان سالم بماند و روزيها (درآمدهايتان) زياد شود و ايمانتان استوار گردد و هزينه مردم و خانه خود را تأمين كنيد.

امام باقر عليه السلام :

الحَجُّ تَسْكينُ القُلوبِ .
حجّ، آرامش بخش دلهاست.

امام صادق عليه السلام :

ما مِن بُقْعَةٍ أحَبَّ إلى اللّه ِ تعالى مِن المَسْعى ؛ لأنّه يَذِلُّ فيهِ كُلُّ جَبّارٍ .
هيچ جايى نزد خداوند متعال محبوبتر از مسعى نيست؛ زيرا كه هر گردن كش و متكبّرى در آن جا خوار و ذليل شود.

امام صادق عليه السلام :

علَيكمُ بحَجِّ هذا البَيتِ فأدْمِنوهُ ، فإنَّ في إدْمانِكُمُ الحَجَّ دَفْعَ مَكارِهِ الدُّنيا عَنكُم ، و أهْوالِ يَومِ القِيامَةِ .
اين خانه را زيارت كنيد و مداومت ورزيد، كه حجّ رفتن پيوسته شما، نا خوشيهاى دنيا و سختيها و هراسهاى روز رستاخيز را از شما دور مى كند.

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال هشام بن حَكَمْ از حكمت حجّ و طواف كعبه ـ فرمود :

إنَّ اللّه َ تعالى خَلقَ الخَلْقَ··· و أمَرهُم وَ نَهاهُم ما يكونُ مِن أمرِ الطّاعَةِ في الدِّينِ ، و مَصْلَحتِهِم مِن أمرِ دُنياهُم ، فجَعلَ فيهِ الاجْتِماعَ مِن المَشرِقِ و المَغرِبِ لِيَتعارَفوا ، و لِيَتَربَّحَ كلُّ قَومٍ مِن التِّجاراتِ مِن بَلدٍ إلى بَلدٍ ، و لِيَنْتفِعَ بذلكَ المُكاري و الجَمّالُ ، و لتُعْرَفَ آثارُ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أخْبارُهُ و يُذْكَرَ و لا يُنْسى .
و لَو كانَ كُلُّ قومٍ إنَّما يَتَّكِلونَ على بِلادِهِم و ما فيها هَلَكوا ، و خَرِبَتِ البِلادُ ، و سَقَط الجَلَبُ و الأرْباحُ ، و عُمِّيتِ الأخْبارُ ، و لَم يَقِفوا على ذلكَ ، فذلكَ عِلّةُ الحَجِّ .

خداوند متعال مردمان را بيافريد ··· و آنها را به پيروى از دين و آنچه مصلحت دنياشان در آن است، فرمان داد و نهى نمود، و حجّ را مايه فراهم آمدن مردم از شرق و غرب عالم و آشنا شدن آنها با هم (آگاه شدنشان از حال و روز يكديگر) قرار داد و تا بازرگانانى كه از شهرى به شهرى كالا مى برند، سود برند و كرايه دهندگان و شتر داران به فايده اى رسند و تا آثار پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شناخته شود و خبرهاى آن حضرت نقل و بازگو شود و از يادها نرود.
اگر هر قومى و مردمى، فقط به شهر و سرزمين خود بسنده مى كردند، نابود مى شدند و شهرها ويران مى گشت و درآمدها و سودها كاهش مى يافت و خبرها پوشيده مى ماند و كسى از آنها آگاه نمى شد. اين است حكمت حجّ.

الأمالى للصدوق ـ به نقل از فضل بن يونس ـ :

أتى [ابنُ أبي العَوْجاءِ] الصّادقَ عليه السلام ، فجلَسَ إلَيهِ في جَماعةٍ من نُظَرائهِ ، ثُمَّ قالَ لَهُ: يا أبا عبدِ اللّه ِ، إنَّ المَجالِسَ أماناتٌ ، و لا بدَّ لكلِّ مَن كانَ بهِ سُعالٌ أنْ يَسْعُلَ ، فتَأذَنُ لي في الكلامِ ؟ فقالَ الصّادقُ عليه السلام : تَكلَّمْ بما شِئتَ .
فقال ابنُ أبي العَوجاءِ : إلى كَمْ تَدوسونَ هذا البَيْدَرَ ، و تَلوذونَ بهذا الحَجَر ، و تَعبُدونَ هذا البَيتَ المَرفوعَ بالطُّوبِ و المَدَرِ ، و تُهَرْوِلونَ حَولَهُ هَرْوَلةَ البَعيرِ إذا نَفَرَ ؟! مَن فَكّرَ في هذا أو قَدّرَ عَلِمَ أنَّ هذا فِعلٌ أسّسَهُ غَيرُ حَكيمٍ و لا ذي نَظَرٍ ، فقُلْ فإنَّكَ رأسُ هذا الأمرِ و سَنامُهُ و أبوكَ اُسُّهُ و نِظامُهُ .
فقال الصّادقُ عليه السلام : إنّ مَن أضَلَّهُ اللّه ُ و أعْمى قَلبَهُ اسْتَوْخَمَ الحَقَّ فلَم يَسْتَعذِبْهُ ، و صارَ الشّيطانُ وَليَّهُ يُورِدُهُ مَناهِلَ الهَلَكَةِ ثُمَّ لا يُصْدِرُهُ.
و هذا بَيتٌ اسْتَعبَدَ اللّه ُ بهِ خَلقَهُ ليَخْتَبِرَ طاعَتَهُم في إتْيانِهِ ، فحَثَّهُـم على تَعْظيمِـهِ و زيارَتـهِ ، و قـد جَعلَهُ مَحـلَّ الأنبياءِ و قِبْلَةً للمُصَلّينَ لَهُ ، و هُـو شُعْبَـةٌ مِن رِضْوانِـهِ ، و طريـقٌ يـؤَدّي إلى غُفْـرانِهِ ، مَنْصوبٌ على اسْتِـواءِ الكَمـالِ ، و مُجْتَمَعِ العَظَمَةِ .

 ابن ابى العوجاء خدمت امام صادق عليه السلام آمد و با جمعى از هم مسلكانش نزد آن حضرت نشست و آن گاه گفت: اى ابا عبد اللّه ! مجلسها در حكم امانتند، و هر كه سرفه اى دارد بايد سرفه كند. آيا اجازه مى دهى سخن بگويم؟ امام صادق عليه السلام فرمود: هر چه مى خواهى بگو.
ابن ابى العوجاء گفت: تا كى اين خرمن را مى كوبيد و به اين سنگ پناه مى بريد و اين خانه برافراشته با خشت و كلوخ را مى پرستيد و چون شتر رميده بر گرد آن مى دويد و هروله مى كنيد؟ هر كه در اين كار بينديشد و ارزيابى كند، پى مى برد كه اين كار را يك آدم غير حكيم و خام انديش پايه گذارى كرده است . تو كه سردمدار و قله نشين اين امرى و پدرت بنياد و نظام آن بوده جوابم را بده.
امام صادق عليه السلام فرمود : هر كه خدا گمراهش كند و ديده دلش را كور سازد، حقّ را ناگوار يابد و طعم شيرين آن را نچشد و شيطان دوستش گردد و او را به آبشخورهاى هلاكت برد و ديگر بازش نگرداند.
اين خانه اى است كه خداوند خلق خود را به وسيله آن به پرستش وا داشته، تا با حضور در آن، فرمانبرى آنان را بيازمايد. از اين رو آنها را به بزرگداشت و زيارت آن تشويق فرموده و آن را جايگاه پيامبران و قبله نماز گزارانش كرده است. اين خانه، شاخه اى از رضوان و خشنودى خداست و راهى است كه به آمرزش او مى انجامد و بر بنياد كمال ، استوار ، و مركز عظمت است.

امام رضا عليه السلام :

علَّةُ الحَجِّ الوِفادَةُ إلى اللّه ِ تعالى ، و طَلَبُ الزِّيادَةِ ، و الخُروجُ مِن كلِّ ما اقْتَرَفَ ، و ليَكونَ تائبا مِمّا مَضى مُسْتَأنِفا لِما يَسْتَقبِلُ، و ما فيهِ مِنِ اسْتِخراجِ الأمْوالِ، و تَعَبِ الأبْدانِ ، وَ حَظْرِها عنِ الشَّهَواتِ و اللَّذاتِ ··· ، و منفعةُ مَن في شَرقِ الأرضِ و غَرْبِها ، و مَن في البَرِّ و البَحرِ ، مِمَّن يَحِجُّ و مِمَّنْ لا يَحِجُّ ، مِن تاجِرٍ و جالِبٍ و بائِعٍ و مُشْتَرٍ و كاسِبٍ و مِسكينٍ ، و قَضاءُ حوائجِ أهلِ الأطرافِ و المَواضِعِ المُمْكِنِ لَهُمُ الاجْتِماعُ فيها كذلكَ ليَشْهَدوا مَنافِعَ لَهُم .
حكمت حجّ، وارد شدن بر خداوند متعال است و طلب كردن ثواب بسيار و بيرون آمدن از همه گناهان گذشته و آغاز كردن زندگى آينده از نو. همچنين است خرج كردن اموال و به رنج افكندن بدن و باز داشتن آن از خواهشها و لذّتها ··· [نيز] به منفعت رسيدن كسانى كه در شرق و غرب عالمند، در دريا و خشكى اند، چه آنان كه حجّ مى كنند و چه آنان كه حجّ نمى كنند، اعم از تاجر و وارد كننده كالا و فروشنده و خريدار و پيشه ور و مستمند و نيز برآورده شدن نيازهاى حومه نشينان و جاهايى كه محل اجتماع مردم است. تا سودهايى را كه از آنِ آنهاست ببينند.

امام رضا عليه السلام :

فإنْ قالَ : فَلِمَ أمرَ بالحَجِّ ؟ قيلَ : لِعلَّةِ الوِفادَةِ إلى اللّه عزّ و جلّ و طَلَبِ الزِّيادَةِ··· مَع ما فيهِ مِن التَّفَقُّهِ و نَقْلِ أخْبارِ الأئمّةِ عليهم السلام إلى كُلِّ صُقْعٍ و ناحِيَةٍ ، كما قالَ اللّه ُ تعالى : «فلولا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِيَتَفقّهوا في الدِّينِ وَ لِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» و «لِيَشْهَدوا مَنافِعَ لَهُم» .
اگر [كسى] بپرسد: چرا فرمان حجّ داده شده است؟ در پاسخ گفته شود : علتش وارد شدن بر خداوند عزّ و جلّ و طلب فزونى از اوست ··· و نيز آگاه شدن از مسائل دينى و رساندن اخبار امامان عليهم السلام به هر سو و ناحيه اى. چنان كه خداوند متعال فرموده است: «چرا از هر گروهى، دسته اى كوچ نمى كنند تا در تعاليم دين آگاه شوند و قوم خود را ، وقتى به سوى آنان بازگشتند ، بيم دهند . باشد كه [از كيفر الهى] بترسند» و «تا آن كه منافع خود را بيابند».

فقر زدايى حجّ

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

الحَجّ يَنْفي الفَقرَ .
حجّ، فقر و تهيدستى را از بين مى برد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

حِجّوا تَسْتَغْنوا .
حجّ گزاريد تا بى نياز شويد.

امام صادق عليه السلام :

مَن حَجَّ حِجّتَينِ لَم يَزَلْ في خَيرٍ حتّى يَموتَ .
هر كس دوبار حجّ گزارد، تا زنده است در خير و بركت به سر خواهد برد.

امام صادق عليه السلام :

مَن حَجَّ ثَلاثَ حِجَجٍ لَم يُصِبْهُ فَقرٌ أبَدا .
هر كس سه بار حجّ به جا آورد، هرگز به فقر گرفتار نيايد.

امام صادق عليه السلام :

ما رأيتُ شَيئا أسْرَعَ غِنىً و لا أنْفى للفَقرِ مِن إدْمانِ حَجِّ هذا البَيتِ .
نديده ام كه چيزى همانند مداومت بر زيارت اين خانه چنان سريع توانگرى آورد و فقر را بزدايد.

ثواب الأعمال ـ به نقل از اسحاق بن عمار ـ :

قُلتُ للإمامِ الصادقِ عليه السلام : إنّي قد وَطّنْتُ نَفْسي على لُزومِ الحجِّ كلَّ عامٍ بنَفْسي أو برَجُلٍ مِن أهلِ بَيْتي بمالي. فقالَ : و قَد عَزَمْتَ على ذلكَ ؟ قلتُ : نَعَم ، قالَ : فإنْ فَعَلتَ (ذلك) فأيقِنْ بكَثْرَةِ المالِ ، و أبْشِرْ بكَثْرَةِ المالِ .
به امام صادق عليه السلام عرض كردم: من خود را آماده كرده ام كه هر ساله يا خودم به حجّ بروم يا مردى از افراد خانواده ام را با هزينه خودم به حجّ بفرستم، فرمود : آيا بر اين كار مصمّم هستى؟ عرض كردم: آرى. فرمود: اگر چنين كنى يقين داشته باش كه ثروتت زياد خواهد شد و تو را نويد ثروتمندى مى دهم.

گناه زدايى حجّ

امام على عليه السلام :

و حَجُّ البَيتِ و العُمْرَةُ ، فإنَّهُما يَنْفيانِ الفَقرَ ، و يُكَفِّرانِ الذَّنبَ ، و يُوجِبانِ الجَنّةَ .
به جاى آوردن حجّ و گزاردن عمره، نادارى را از بين مى برند، گناهان را پاك مى كنند و موجب بهشت رفتن مى شوند.

امام زين العابدين عليه السلام :

حقُّ الحَجِّ أنْ تَعلَمَ أنَّهُ وِفادَةٌ إلى رَبِّكَ ، و فِرارٌ إلَيهِ مِن ذُنوبِكَ ، و بهِ قَبولُ تَوبَتِكَ و قَضاءُ الفَرْضِ الّذي أوْجَبَهُ اللّه ُ علَيكَ .
حقّ حجّ [بر تو] اين است كه بدانى به وسيله آن بر پروردگارت وارد مى شوى و از گناهانت به سوى او مى گريزى و به وسيله آن توبه ات پذيرفته مى شود و فريضه و تكليفى را كه خدا بر تو واجب كرده است، ادا مى كنى.

آنچه حجّ بدان تمام مى شود

امام على عليه السلام :

أتِمُّوا برسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله حَجَّكُم إذا خَرَجْتُم إلى بَيتِ اللّه ِ ، فإنَّ تَرْكَهُ جَفاءٌ ، و بذلكَ اُمِرْتُم ، (و أتِمُّوا) بالقُبورِ الّتي ألْزَمَكُمُ اللّه ُ عزّ و جلّ حَقَّها و زِيارَتَها ، و اطلُبوا الرِّزقَ عِندَها .
هرگاه به زيارت خانه خدا رفتيد با [زيارت ]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله حجّ خود را كامل كنيد كه ترك زيارت رسول خدا جفاى به اوست؛ شما به اين كار فرمان داريد و حجّ خود را با زيارت قبورى كه خداوند حقّ و زيارت آنها را بر شما لازم كرده است كامل گردانيد و از [بركت وجود ]اين قبرها روزى بطلبيد.

امام باقر عليه السلام :

تَمامُ الحَجِّ لِقاءُ الإمامِ .
تماميت حجّ به ملاقات كردن با امام است.

امام باقر عليه السلام :

إنَّما اُمِرَ النّاسُ : أنْ يَأتوا هذهِ الأحْجارَ فيَتطوّفوا بها ، ثُمَّ يَأتُونَنا فيُخْبِرونا بوَلايَتِهِم ، و يَعْرِضوا علَينا نُصْرَتَهُم .
مردم فرمان دارند كه بيايند و بر گرد اين سنگها بگردند و پس از آن نزد ما بيايند و نسبت به ما اظهار ولايت و دوستى كنند و هوا دارى شان را از ما اعلام نمايند.

امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «آلودگى خود را بزداييد» ـ فرمود :

لِقاءُ الإمامِ .
منظور، ملاقات امام است.

امام صادق عليه السلام :

إذا حَجَّ أحَدُكُم فلْيَخْتِم حَجّهُ بِزيارَتِنا ؛ لأنَّ ذلكَ مِن تَمامِ الحَجِّ .
هرگاه يكى از شما حجّ گزارد، بايد حجّ خود را به ديدار از ما پايان دهد؛ چون زيارت ما بخشى از حجّ است.

عاقبت ترك حجّ

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

يا عليُّ ، كَفَر باللّه ِ العَظيمِ مِن هذهِ الاُمّةِ عَشرَةٌ: ··· و مَن وَجدَ سَعةً فماتَ و لَم يَحِجَّ .
اى على! ده كس از اين امّت به خداى بزرگ كفر ورزيده است: ··· و كسى كه توانايى حجّ داشته باشد، و بميرد ولى حجّ نگزارد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

مَن سَوّفَ الحَجَّ حتّى يَموتَ بَعثَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ يَهوديّا أو نَصْرانيّا .
هر كس در رفتن حجّ چندان تعلّل ورزد تا مرگش فرا رسد، خداوند او را در روز رستاخيز يهودى يا نصرانى برانگيزد.

امام على عليه السلام :

مَن تَرَكَ الحَجَّ لِحاجَةٍ مِن حَوائجِ الدُّنيا لَم يُقْضَ حتّى يَنْظُرَ إلى المُحَلِّقينَ .
هر كس حجّ را به سبب مشكل و نيازى دنيوى ترك كند، تا زمانى كه حاجيان را نبيند (حاجيان از حج برگردند يا خودش به حج رود) نياز و مشكلش برطرف نشود.

امام صادق عليه السلام :

مَن ماتَ و لَم يَحِجَّ حِجَّةَ الإسلامِ ، و لَم تَمْنَعْهُ مِن ذلكَ حاجَةٌ تُجْحِفُ بهِ ، أو مَرضٌ لا يُطيقُ الحَجَّ مِن أجْلِهِ ، أو سُلطانٌ يَمنَعُهُ ، فلْيَمُتْ إنْ شاءَ يَهوديّا و إنْ شاءَ نَصْرانيّا .
هر كس بميرد و حجّ نگزارده باشد، اگر نه به سبب فقر شديد، يا بيمارى بازدارنده از حجّ و يا ممانعت قدرتمندى از حجّ خوددارى كرده باشد، بايد كه يهودى بميرد اگر خواهد و يا نصرانى.

امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «هر كس در اين سراى كور باشد در آخرت نيز كور است و گمراهتر» ـ فرمود:

ذاكَ الّذي يُسَوِّفُ الحَجَّ ـ يعني حجّةَ الإسلامِ ـ يقولُ : العامَ أحِجُّ العامَ أحِجُّ حتّى يَجيئهُ المَوتُ .
او كسى است كه حجّ، يعنى حجّ واجب، را به تأخير اندازد و بگويد: امسال حجّ مى روم، سال ديگر حجّ مى روم، تا آن كه سرانجام مرگش فرا رسد.

تعطيل كردن حجّ

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به عبد الرحمن كه عرض كرد:

إنَّ ناسا مِن هؤلاءِ القُصّاصِ يَقولونَ : إذا حَجَّ رجُلٌ حجّةً ثُمَّ تَصدَّقَ و وَصَلَ كانَ خَيرا لَهُ ـ : كَذَبوا ، لَو فَعلَ هذا النّاسُ لعُطِّلَ هذا البَيتُ ، إنَّ اللّه َ تعالى جَعلَ هذا البَيتَ قِياما للنّاسِ.
عده اى از اين داستان گويان مى گويند: اگر كسى يك حجّ به جا آورد و سپس [به جاى رفتن مكرر به حجّ ]صدقه بدهد و صله رحم به جا آورد كار بهترى انجام داده است ـ فرمود : دروغ مى گويند. اگر مردم اين كار را بكنند اين خانه به تعطيلى كشانده مى شود ، در حالى كه خداوند اين خانه را قوام كار مردم قرار داده است.

امام صادق عليه السلام :

لَو عَطّلَ النّاسُ الحَجَّ لَوجَبَ على الإمامِ أنْ يَجْبُرَهُم على الحَجِّ إنْ شاؤوا و إنْ أبَوا ؛ لأنَّ هذا البَيتَ إنَّما وُضِعَ للحَجِّ.
اگر مردم حجّ را به تعطيلى كشانند، بر امام لازم است كه آنها را، چه بخواهند و چه نخواهند، به رفتن حجّ مجبور كند؛ زيرا اين خانه براى حجّ گزاردن بنا نهاده شده است.

برتر از هفتاد حجّ

امام باقر عليه السلام :

لَأنْ أعولَ أهلَ بَيتٍ مِن المسلِمينَ و اُشْبِعَ جَوْعَتَهُم و أكْسوَ عُرْيَهُم و أكُفَّ وُجوهَهُم عنِ النّاسِ ، أحَبُّ إلَيَّ مِن أنْ أحِجَّ حِجَّةً و حجّةً و حجّةً ـ حتّى انْتَهى إلى عَشرَةٍ ـ و مِثْلَها و مِثْلَها ، حتّى انْتَهى إلى سَبعينَ .
اگر خانواده مسلمانى را سرپرستى كنم و گرسنگى آنها را برطرف نمايم و بدن برهنه شان را بپوشانم و آبرويشان را در ميان مردم حفظ كنم، براى من دوست داشتنى تر است از اين كه حجّ گزارم و حجّ گزارم و حجّ گزارم ـ و امام تا ده بار اين را تكرار كرد و در ادامه فرمود : ـ و مثل اينها و مثل اينها، [و اين را هم هفت بار فرمود ]ـ تا به هفتاد بار رسيد.

كم بودن حاجيان [واقعى]

بحار الأنوار ـ به نقل از عبد الرحمن بن كثير ـ :

حَجَجْتُ مَع أبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام ، فلَمّا صِرْنا في بَعضِ الطَّريقِ صَعِدَ على جَبَلٍ فأشْرَفَ فنَظَرَ إلى النّاسِ ، فقالَ : ما أكْثَرَ الضَّجيجَ و أقَلَّ الحَجيجَ !
با امام صادق عليه السلام به حجّ رفتم. هنگام عبور از راهى، آن حضرت بر فراز كوهى رفت و از آن بالا به مردم نگريست و فرمود: چه بسيار است هياهو و چه اندكند حاجيان!

بحار الأنوار ـ به نقل از ابو بصير ـ :

حَجَجْتُ مَع أبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام ، فلَمّا كُنّا في الطَّوافِ قُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ يا بنَ رسولِ اللّه ِ، يَغْفِرُ اللّه ُ لهذا الخَلْقِ؟ فقالَ : يا أبا بصيرٍ، إنَّ أكْثَرَ مَن تَرى قِرَدَةٌ و خَنازيرُ. قالَ : قلتُ لَهُ : أرِنيهِم. قالَ : فتَكَلّمَ بكَلِماتٍ ثُمَّ أمَرَّ يَدَهُ على بَصَري فَرَأيتُهُم قِرَدَةً و خَنازيرَ! فهالَني ذلكَ، ثُمَّ أمَرَّ يَدَهُ على بَصَري فَرَأيتُهُم كما كانوا.
با امام صادق عليه السلام در حج بودم. در هنگام طواف به ايشان عرض كردم: فدايت شوم اى زاده رسول خدا! آيا خداوند اين مردمان را مى آمرزد؟ فرمود: اى ابا بصير! بيشتر آنهايى كه مى بينى بوزينه و خوكند. عرض كردم: آنها را به من نشان بده . ابو بصير مى گويد: امام سخنانى با خود گفت و آن گاه دستش را بر چشمم كشيد. در اين هنگام آنان (حاجيان) را چونان بوزينگان و خوكان ديدم! وحشت كردم. امام دوباره دستش را به چشمم كشيد و من آنها را مثل اوّل ديدم.

آداب حجّ گزار

امام باقر عليه السلام :

ما يُعْبَأُ بِمَن يَؤُمُّ هذا البَيتَ إذا لَم يَكُن فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : وَرَعٌ يَحْجِزُهُ عن مَعاصي اللّه ِ تعالى ، و حِلْمٌ يَمْلِكُ بهِ غَضَبَهُ ، و حُسْنُ الصَّحابةِ لِمَن صَحِبَهُ .
كسى كه اين خانه را زيارت كند، اگر سه خصلت در او نباشد، ارزش ندارد: ورعى كه او را از معاصى خداوند متعال باز دارد، حلمى كه با آن خشمش را مهار كند و حسن معاشرت با كسى كه با وى همنشينى دارد.

امام صادق عليه السلام :

إذا أحْرَمْتَ فعلَيكَ بتَقوى اللّه ِ و ذِكرِ اللّه ِ كثيرا ، و قِلّةِ الكلامِ إلاّ بخَيرٍ ؛ فإنَّ مِن تَمامِ الحَجِّ و العُمْرَةِ أنْ يَحفَظَ المَرءُ لِسانَهُ إلاّ من خَيرٍ، كما قالَ اللّه ُ عزّ و جلّ فإنَّ اللّه َ عزّ و جلّ يقولُ: «فمَنْ فَرَضَ فِيهِنّ الحَجَّ فلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدَالَ فِي الْحَجِّ» .
چون احرام بستى، تقواى خدا را در پيش گير و ذكر خدا بسيار گو و سخن كم گو مگر در خير؛ زيرا از كمال حجّ و عمره اين است كه آدمى زبانش را نگه دارد مگر از سخن خير همچنان كه خداوند متعال فرموده است . خداوند عزّ و جلّ فرموده است: «پس هر كه در آن ماهها اين فريضه را ادا كند [ بايد بداند كه ] همبسترى و گناه و جدال [روا] نيست».

آداب مراقبين

امام صادق عليه السلام :

إذا أرَدْتَ الحَجَّ فَجرِّدْ قلبَكَ للّه ِ مِن قَبلِ عَزمِكَ مِن كلِّ شاغِلٍ ، و حِجابِ كُلِّ حاجِبٍ ، و فَوِّضْ اُمورَكَ كُلَّها إلى خالِقِكَ ، و تَوَكَّلْ علَيهِ في جَميعِ ما يَظْهَرُ مِن حَرَكاتِكَ و سَكَناتِكَ، و سَلِّم لِقَضائهِ و حُكْمِهِ و قَدَرِهِ ، وَ وَدّعِ الدُّنيا و الرّاحَةَ و الخَلْقَ ، و اخْرُجْ مِن حُقوقٍ تَلْزَمُكَ مِن جِهَةِ المَخلوقينَ ، و لا تَعْتَمِدْ على زادِكَ و راحِلَتِكَ و أصْحابِكَ و قُوَّتِكَ و شَبابِكَ و مالِكَ ، مَخافَةَ أنْ يَصيرَ ذلِكَ عَدُوّا و وَبالاً، قال : مَنِ ادّعى رِضا اللّه ِ و اعْتَمدَ على شيءٍ سِواهُ صَيّرَهُ علَيهِ عَدُوّا و وَبالاً ، لِيَعْلَمَ أنَّهُ لَيس لَهُ قُوَّةٌ و لا حِيلَةٌ و لا لأحَدٍ إلاّ بعِصْمَةِ اللّه ِ و تَوفيقِهِ .
و اسْتَعِدَّ اسْتِعْدادَ مَن لا يَرجو الرُّجوعَ ، و أحْسِنِ الصُّحْبَةَ ، و راعِ أوْقاتَ فرَائضِ اللّه ِ و سُنَنِ نَبيّهِ صلى الله عليه و آله ، و ما يَجِبُ علَيكَ مِن الأدَبِ و الاحْتِمالِ و الصَّبرِ و الشُّكرِ و الشَّفَقةِ و السَّخاءِ و إيْثارِ الزّادِ على دَوامِ الأوْقاتِ .
ثُمَّ اغْسِلْ بماءِ التَّوبةِ الخالِصَةِ ذُنوبَكَ ، و الْبَسْ كِسْوَةَ الصِّدْقِ و الصّفاءِ و الخُضوعِ و الخُشوعِ .
و أحْرِمْ عَن كلِّ شيءٍ يَمْنَعُكَ مِن ذِكرِ اللّه ِ و يَحْجُبُكَ عَن طاعَتِهِ .
و لَبِّ بمعنى إجابَةٍ صافِيَةٍ خالِصَةٍ زاكِيَةٍ للّه ِ عزّ و جلّ في دَعْوَتِكَ ، مُتَمَسِّكا بالعُروَةِ الوُثْقى .
و طُفْ بقَلبِكَ مَع الملائكةِ حَوْلَ العَرشِ كطَوافِكَ مَع المُسلِمينَ بنَفْسِكَ حَولَ البَيتِ .
و هَرْوِلْ هَرَبا مِن هَواكَ ، و تَبَرِّيا مِن جَميعِ حَولِكَ و قُوَّتِكَ .
وَ اخْرُجْ عن غَفْلَتِكَ و زَلاّتِكَ بخُروجِكَ إلى مِنى ، و لا تَتَمنَّ ما لا يَحِلُّ لكَ و لا تَسْتَحِقُّهُ .
و اعْتَرِفْ بالخَطايا بعَرَفاتٍ ، و جَدِّدْ عَهْدَكَ عِندَ اللّه ِ بوَحْدَانِيَّتِهِ .
و تَقَرّبْ إلى اللّه ِ وَ اتَّقِهِ بمُزْدَلَفةَ .
و اصْعَدْ بِروحِكَ إلى المَلأِ الأعلى بصُعودِكَ إلى الجَبلِ.
و اذْبَحْ حَنْجَرَةَ الهَوى و الطَّمَعِ عِند الذَّبيحَةِ .
و ارْمِ الشَّهَواتِ و الخَساسَةَ و الدَّناءَةَ وَ الأفعالَ الذَّميمَةَ عِند رَمْي الجَمَراتِ .
و احْلِقِ العُيوبَ الظَّاهِرَةَ و الباطِنَةَ بحَلْقِ شَعرِكَ .
و ادْخُلْ في أمانِ اللّه ِ و كَنَفِهِ و سِتْرِهِ و كَلاءَتِهِ مِن مُتابَعَةِ مُرادِكَ بدُخولِكَ الحَرَمَ .
و زُرِ البَيتَ مُتَحَقّقا لتَعْظيمِ صاحِبهِ و مَعرِفَةِ جلالِهِ و سُلطانهِ .
و اسْتَلِمِ الحَجَرَ رِضاءً بقِسْمَتِهِ و خُضوعَا لِعِزَّتِهِ .
و وَدِّعْ ما سِواهُ بطَوافِ الوَداعِ .
و أصفِ رُوحَكَ و سِرَّكَ لِلقاءِ اللّه ِ يَومَ تَلْقاهُ بِوقوفِكَ على الصَّفا .
و كُنْ ذا مُرُوَّةٍ مِن اللّه ِ نَقيّا أوْصافكَ عِند المَرْوَةِ .
و اسْتَقِمْ على شَرطِ حِجَّتكَ و وَفاءِ عَهْدِكَ الّذي عاهَدْتَ بِه مَع ربِّكَ وََ أوْجَبْتَ لَهُ إلى يَومِ القيامَةِ .

چون خواستى حجّ گزارى، پيش از آن كه عزم رفتن كنى، دلت را براى خدا از هر دلبستگى و مشغله اى و از هر حجابى تهى ساز، همه كارهايت را به آفريدگارت وا گذار و در تمام حركات و سكناتت به او توكّل كن و سر سپرده قضا و قدر و حكم او شو و دنيا و آسايش و مردمان را رها كن و حقوقى را كه از مردم به گردن دارى بپرداز و بر توشه راه و مركب و همسفران و نيرو و جوانى و مال و دارايى خود تكيه مكن كه بيم آن مى رود اين همه دشمن و مايه وبال تو گردند؛ زيرا آن كه مدعى خشنودى خدا باشد، و با اين حال به چيزى ديگر پشتگرم شود، خداوند همان چيز را دشمن و مايه وبال و زحمت او گرداند تا به او بفهماند كه اگر خدا نگه دار نباشد و توفيق ندهد، نه او و نه هيچ كس ديگر را توان و چاره اى نيست.
چنان آماده شو كه گويى اميد برگشت ندارى، [براى ديگران ]همسفرى خوب و نيكو باش، اوقات فرايض خداوند و سنتهاى پيامبرش صلى الله عليه و آله را رعايت كن و چيزهاى ديگرى را كه رعايت آنها بر تو لازم است، مانند: ادب و تحمل ديگران و شكيبايى، و سپاسگزارى، و مهربانى، و بخشش و ايثارِ ره توشه خود به همسفران را در طول سفر پاس بدار.
آن گاه با آب توبه خالص، گناهانت را بشوى و جامه صدق و صفا و خضوع و خشوع بر تن كن.
خويشتن را از هر آنچه تو را از ياد خدا و طاعت او باز مى دارد، مُحرم ساز. آن گاه كه خداوند عزّ و جلّ را مى خوانى او را لبيك گوى، لبيكى خالص و پاكيزه و ناب و به دستگيره استوار او (عروة الوثقى) چنگ زن.
دلت را همراه فرشتگان بر گرد عرش به طواف آر ، همان گونه كه خودت همراه با مسلمانان، بر گرد خانه خدا طواف مى كنى. هنگام هروله كردن، از هواى نفس خويش بگريز و از همه نيرو و توانت دست بشوى .
با رفتن به سوى مِنا، از غفلت و لغزشهاى خود نيز به درآى و آنچه را بر تو روا نيست و سزاوارش نيستى تمنّا مكن.
در [صحراى] عرفات، به خطاها و گناهان خود اعتراف كن و با خداوند، بر وحدانيّت و يگانگى او تجديد پيمان كن.
در مزدلفه، با اطمينان به خدا نزديك شو. با فراز آمدن بر كوه [مشعر]، روحت را نيز به سوى ملأ اعلى بفرست.
هنگام قربانى، گلوى هوس و طمع را نيز بِبُر.
در رمى جمرات به خواهشها و پستى و دنائت و كردارهاى زشت و نكوهيده نيز سنگ بينداز.
هنگام تراشيدن سر، عيبهاى آشكار و پنهانت را نيز بزداى .
آن گاه كه به درون حرم مى روى، از اين كه دنبال خواهشت روى ، خود را در امان و پناه و كنف حمايت خداوند در آر.
با يقين به عظمت صاحب خانه و شناخت شكوه و قدرت او خانه را زيارت كن.
از سر خشنودى به قسمت خداوند و خضوع در برابر عزّت و قدرت او، حجر الاسود را استلام كن.
با طواف وداع، با هرچه جز اوست وداع كن .
آن گاه كه بر صفا مى ايستى، روح و روان خود را براى آن روزى كه به ديدار خدا مى روى، مصفّا كن.
در مروه، با مروّت باش و جامه تقوا بر تن كن .
و بر شرايطى كه در اين حجّ خود، نهاده اى و پيمانى كه با خدايت بَسته اى و تا روز رستاخيز آن را بر گردن گرفته اى، استوار و پا برجا باش.

آداب احرام بستن

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

مَن حَجَّ بمالٍ حَرامٍ فقالَ : لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ ، قالَ اللّه ُ لَهُ : لا لَبَّيْكَ و لا سَعْدَيْكَ ، حَجُّكَ مَردودٌ علَيكَ .
هر كس با مال حرام حجّ رود و بگويد: لبّيك اللهم لبّيك، خداوند به او فرمايد: لا لبّيك و لا سعديك، حَجَّت از آن خودت باد!

امام صادق عليه السلام :

إذا اكْتَسَبَ الرّجُلُ مالاً مِن غَير حِلّهِ ثُمَّ حَجَّ فلَبّى ، نودِيَ : لا لَبَّيْكَ و لا سَعْدَيْكَ . و إنْ كانَ مِن حِلّهِ فلبّى نودِيَ : لَبَّيْكَ و سَعْدَيْكَ .
اگر انسان مال حرامى به دست آورد و با آن به زيارت خانه خدا رود و لبّيك بگويد، [در جوابش] ندا آيد كه : لا لبّيك و لا سعديك، و اگر از راه حلال به دست آورده باشد، ندا آيد كه: لبّيك و سعديك.

الخصال ـ به نقل از مالك بن انس ـ :

حَجَجْتُ مع الصّادق عليه السلام سَنةً ، فلمّا اسْتَوَتْ بهِ راحِلَتُهُ عِند الإحْرامِ كانَ كُلَّما هَمَّ بالتَّلْبِيَةِ انْقَطعَ الصَّوتُ في حَلْقِهِ ، و كادَ يَخِرَّ مِن راحِلَتِهِ ، فقلتُ : قُلْ يا بنَ رسولِ اللّه ِ ، و لا بدَّ لكَ مِن أنْ تَقولَ ، فقالَ عليه السلام : يا بنَ أبي عامر ، كيفَ أجْسُرُ أنْ أقولَ : لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ ، و أخْشى أنْ يَقولَ عزّ و جلّ لي : لا لَبَّيْكَ و لا سَعْدَيْكَ!
سالى با امام صادق عليه السلام به حجّ رفتم. وقتى مركبش در محل احرام ايستاد هر چه سعى مى كرد لبّيك بگويد صدايش در گلو بريده مى شد و نزديك بود از مركبش به زير افتد. عرض كردم: يا بن رسول اللّه ! لبيك بگو. بايد بگويى. فرمود: اى پسر ابى عامر! چگونه جرأت كنم بگويم: لبّيك اللهم لبّيك. مى ترسم خداوند عزّ و جلّ در جوابم بگويد: لا لبّيك و لا سعديك!

امام رضا عليه السلام :

 إنَّما اُمِروا بالإحْرامِ ليَخْشَعوا قَبلَ دُخولِهِم حَرَمَ اللّه ِ و أمْنَهُ ، و لِئلاّ يَلْهوا و يَشْتَغِلوا بشَيءٍ مِن اُمـورِ الدُّنيـا و زِينتِهـا و لَذّاتِها ، و يكونـوا جادِّيـنَ فيما هُم فيهِ ، قاصِدينَ نَحْوَهُ ، مُقْبِلينَ علَيهِ بِكُلِّيَّتِهِم .
از آن رو مردم به احرام بستن فرمان داده شده اند كه، پيش از وارد شدن به حرم خدا و حوزه امنيت او، دلهايشان خاشع گردد و به هيچ چيز از امور دنيا و زيورها و لذّتهاى آن دل نبندند و در آن حال و وضعى كه دارند جدى و كوشا باشند و آهنگ او كنند و با تمام وجود رو به سوى او آورند.

انواع حجّ

امام صادق عليه السلام :

الحجُّ حَجّانِ : حَجٌّ للّه ِ و حَجٌّ للنّاسِ، فمَنْ حَجَّ للّه ِ كانَ ثَوابُهُ على اللّه ِ الجَنّةَ، و مَن حَجَّ للنّاسِ كانَ ثَوابُهُ على النّاسِ يَومَ القِيامَةِ .
حجّ بر دو گونه است: حجّ براى خدا و حجّ براى مردم. كسى كه براى خدا حجّ گزارد، خداوند بهشت را به او پاداش دهد، و هر كه براى مردم حجّ رود، پاداش و ثوابش در روز قيامت به عهده همان مردم است.

امام صادق عليه السلام ـ درباره نشانه هاى ظهور امام مهدى عليه السلام ـ :

و رأيتَ طلَبَ الحَجِّ و الجهادِ لغَيرِ اللّه ِ ··· فكُنْ على حَذَرٍ ، و اطلُبْ إلى اللّه ِ عزّ و جلّ النَّجاةَ .
حجّ رفتن و جهاد كردن براى غير خدا را ديدى ··· در آن زمان به هوش باش و از خدا نجات (فرج) را بطلب.

امام صادق عليه السلام :

مَن حَجَّ يُريدُ اللّه َ عزّ و جلّ لا يُريدُ بهِ رِياءً و لا سُمْعَةً ، غَفرَ اللّه ُ لَهُ البَتّةَ .
هر كس براى خدا حجّ گزارد و قصدش رياكارى و شهرت طلبى نباشد، قطعا خداوند او را مى آمرزد.

ثواب كسى كه در راه مكّه بميرد

امام صادق عليه السلام :

مَن ماتَ في طريقِ مَكّةَ ذاهِبا أو جائيا ، أمِنَ مِن الفَزَعِ الأكْبَرِ يَومَ القِيامَةِ .
هر كس در راه رفتن به مكه يا برگشتن از آن بميرد، روز قيامت از آن بزرگترين هراس در امان باشد.

امام صادق عليه السلام :

مَن ماتَ مُحْرِما بَعثَهُ اللّه ُ مُلَبِّيا .
هر كس در حال احرام بميرد، خداوند او را لبّيك گويان برانگيزد.

امام صادق عليه السلام :

مَن ماتَ في أحَدِ الحَرَمينِ بَعثَهُ اللّه ُ مِن الآمِنينَ ، و مَن ماتَ بينَ الحرَمَينِ لَم يُنْشَرْ لَهُ دِيـوانٌ .
هر كس در يكى از دو حرم (مكه و مدينه) بميرد خداوند او را در زمره كسانى برانگيزد كه از عذاب خدا در امانند و هر كس در فاصله ميان دو حرم بميرد، دفتر و ديوانى براى [محاسبه اعمال ]او گشوده نخواهد شد.

حرمت حرم

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لا يَحِلُّ لأحَدِكُم أن يَحْمِلَ بمَكّةَ السِّلاحَ .
بر هيچ يك از شما روا نيست كه در مكه اسلحه با خود حمل كند.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

إنَّ النّاسَ لَم يُحَرِّموا مَكّةَ و لكنّ اللّه َ حَرّمَها ، فهِي حَرامٌ إلى يَومِ القيامَةِ . و إنّ مِنْ أعْتى النّاسِ على اللّه ِ رجُلٌ قَتَلَ في الحَرَمِ ، و رَجُلٌ قَتَل غَيرَ قاتلِهِ ، و رجُلٌ أخَذَ بذُحولِ الجاهِليَّةِ .
اين مردم نبودند كه مكه را محترم شمردند، بلكه خداوند آن را حرمت نهاد، پس مكه تا روز قيامت محترم است. سركش ترين مردم بر خدا، كسى است كه در حرم الهى مرتكب قتل شود و كسى كه فردى را كه قصد جان او را نداشته است، بكشد و كسى كه كينه هاى جاهليت را دوباره زنده كند.

الدرّ المنثور :هنگامى كه خداوند مكه را براى پيامبر خود فتح كرد، آن حضرت در ميان مردم برخاست و حمد و ثناى الهى گفت و آن گاه فرمود:

إنَّ اللّه َ حَبسَ عن مَكّةَ الفِيلَ و سَلّطَ علَيها رَسولَهُ و المؤمنينَ ، و إنَّما أُحِلّتْ لي ساعةً مِن النَّهارِ ، ثُمَّ هِي حَرامٌ إلى يَومِ القِيامَةِ ، لا يُعْضَدُ شَجَرُها ، و لا يُنَفَّرُ صَيْدُها .
خداوند [ اصحاب ]فيل را از حمله به مكّه بازداشت و پيامبر خود و مؤمنان را بر آن چيره گردانيد. اين شهر فقط ساعتى از روز [و فقط ]براى من حلال شد و سپس تا روز قيامت حرام و محترم است، درختش را نبايد بريد و صيدش را نبايد رم داد.

امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و هر كس به آن درآيد در امان است» ـ فرمود:

مَن دَخلَ الحَرمَ مِن النّاسِ مُسْتَجيرا بِه فهُو آمِنٌ مِن سَخَطِ اللّه ِ ، و مَن دَخلَهُ مِن الوَحْشِ و الطَّيْرِ كانَ آمِنا مِن أنْ يُهاجَ أو يُؤْذى حتّى يَخرُجَ مِن الحَرَمِ .
هر انسانى كه وارد حرم شود و به آن پناه برد، از خشم خدا در امان است. و هر حيوان و پرنده اى وارد آن شود، نبايد آن را آزار يا رم داد، تا آن گاه كه از حرم خارج شود.

امام صادق عليه السلام ـ همچنين در تفسير آيه مذكور ـ فرمود :

إنْ سَرَقَ سارِقٌ بغَيرِ مَكّةَ أو جَنى جِنايَةً على نَفْسِهِ فَفَرَّ إلى مَكّةَ ، لَم يُؤخَذْ ما دامَ في الحَرَمِ حتّى يَخْرُجَ مِنهُ ، و لكنْ يُمْنَعُ مِن السُّـوقِ ، فـلا يُبايَـعُ و لا يُجـالَسُ حتّى يَخْـرُجَ مِنهُ فيُؤخَذَ ، و إنْ أحْدَثَ في الحـَرَمِ ذلـكَ الحـَدثَ اُخِـذَ فيـهِ .
اگر سارقى در جاى ديگرى غير از مكّه دزدى كند، يا نسبت به خود مرتكب جنايتى شود و به مكّه بگريزد، تا زمانى كه در حرم هست نبايد او را دستگير كرد مگر از آن جا خارج شود، اما از رفتنش به بازار بايد جلوگيرى شود و كسى با او خريد و فروش و مجالست نكند تا از حرم خارج گردد آن گاه دستگير مى شود. اما اگر آن كار (خلاف)را در حرم كرده باشد، بايد او را دستگير كرد.

حضور امام غايب در موسم حجّ

امام صادق عليه السلام :

يَفْقِدُ النّاسُ إمامَهُم فيَشْهَدُ المَوْسِمَ فيَراهُم و لا يَرَوْنَهُ .
مردم امام خود را مى جويند و نمى يابند، ولى آن حضرت در موسم حجّ حاضر مى شود و مردم را مى بيند اما آنها او را نمى بينند.

میزان الحکمه، جلد دوم

 برای مشاهده گزیده ای از احادیث و روایات  این موضوع در قاب تصویری به (مجموعه حدیث تصویری درباره حج)  مراجعه کنید.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث