علل عقب ماندگى مسلمانان امروز چیست؟
۲۷ دی ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعسؤال:
علل ترقّى و پیشرفت مسلمانان چه بوده و اکنون علل انحطاط و عقب ماندگى آنها چیست؟ چرا روزى مسلمانان بر اکثریّت مردم متمدّن روى زمین حکومت مى کردند و قافله سالار تمدّن بودند; ولى امروز دنباله رو ملل پیشرفته جهان شده اند؟!مسلمانان در صدر اسلام ـ در تمام شؤون زندگى ـ از تعالیم اسلام الهام مى گرفتند ولى امروز در غالب نقاط، مسلمانان از راه صحیح اسلام منحرف گردیده و مى توان گفت که گروهى در حقیقت مسلمان جغرافیایى هستند نه مسلمان واقعى!
علل ترقّى و یا تنزّل مسلمانانپاسخ:
به راستى این سؤال از پرسشهاى جالب و حسّاس است; شایسته است کتابى پیرامون آن نوشته شود. دانشمند معروف مصرى، فرید وجدى در دائرة المعارف خود در مادّه «علم» علل ده گانه اى براى پیشرفت مسلمانان یادآور شده و دانشمندان دیگرى نیز در این باره به بحث و گفتگو پرداخته اند (1) ولى در حقیقت علّت اساسى آن پیشرفت و این عقب گرد، چیزى جز پیروى و یا انحراف از تعالیم عالى اسلام نبوده است; مسلمانان در صدر اسلام ـ در تمام شؤون زندگى ـ از تعالیم اسلام الهام مى گرفتند ولى امروز در غالب نقاط، مسلمانان از راه صحیح اسلام منحرف گردیده و مى توان گفت که گروهى در حقیقت مسلمان جغرافیایى هستند نه مسلمان واقعى; علّت اساسى همین است و بس، ولى با این وجود به برخى از علل ترقّى و تعالى و یا تنزّل و انحطاط آنان اشاره مى کنیم:
1ـ فداکارى همه جانبه:
مسلمانان صدر اسلام به تمام معنا فداکار بودند. دین و آیین اسلام در نظر آنها از برادر، زن، مقام، ثروت و منصب گرامى تر بود; همه منافع مادّى را فداى اسلام مى کردند و صفحات تاریخ اسلام خصوصاً جنگهاى پیامبر اسلام گواه زنده این گفتار است؛ از آن جا که اسلام براى آنها گران تمام شده بود و آن را به قیمت جان عزیزان خود خریده بودند ارزش آن را مى دانستند. ولى امروز براى بیشتر افراد، دین در حاشیه زندگى قرار گرفته و دیگر آن فداکارى کمتر وجود دارد;
براى گروهى اسلام تا آن جا محترم است که با مال و مقام آنها مزاحمت نداشته باشد و در صورت تزاحم، کمتر فردى است که به خاطر اسلام دست از منافع مهمّى بکشد.
2ـ اتّحاد و اتّفاق:
در صدر اسلام، مسلمانان متّحد و متّفق و به حکم قرآن برادر بودند و پس از وفات پیامبر با اختلافى که پیش آمد، بر اثر حسن سیاست امیر مؤمنان (علیه السلام) و فرزندان گرامى او لطمه اى به پیشرفت اسلام و ترقّى مسلمانان وارد نشد، آنان از حقوق مسلّم خود دست کشیدند که لااقل اصول اسلام محفوظ بماند; ولى امروز نفاق و اختلاف در میان مسلمانان و سران آنها به سر حدّ کمال رسیده است، چند قرن است که بازار دین سازى رواج کامل یافته، هر گروهى گروه مخالف را فاسق و خارج از دین معرّفى مى کند و در بدبختى و اضمحلال او مى کوشد; امروز اختلاف میان مسلمانان گسترش زیادى پیدا کرده و چهره واقعى اسلام به وسیله یک سلسله موهومات و افکار خرافى پوشیده شده است، آیا با این وصف ممکن است مسلمانان همان عظمت گذشته را داشته باشند؟!
3ـ آشنایى با شرایط زمان:
این خود عامل مهمّى در پیشرفت آنان بود، همواره مسلمانان خود را با سلاح روز و علوم روز مجهّز مى کردند، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در نبرد «حنین» مطّلع شد که وسیله تازه اى در یمن براى شکست قلعه ها و در هم کوبیدن دژهاى محکم اختراع شده، فوراً عدّه اى را اعزام کرد که رهسپار یمن شوند و طرز ساخت و به کار بردن آن را فراگیرند! (2)
مسلمانان صدر اسلام تا چندین قرن علوم دیگران را از قبیل فلسفه، فیزیک و شیمى، حساب و هندسه، هیئت و نجوم و... به زبان اسلامى ترجمه کردند و با افکار خود آن را تکمیل نمودند و دانشگاههاى بزرگ و کتابخانه هاى با عظمتى تأسیس کردند و از این طریق خود را از بیگانگان بى نیاز ساخته و مشعلدار علوم گردیدند. سالیان درازى مراکز اسلامى در بغداد و شام و مصر و اندلس و ایران مرکز تحصیل دانشجویان جهان بود. ولى امروز بسیارى از مسلمانان شرایط زمان و اوضاع روز را نادیده گرفته و مى خواهند با وسایل و ابزار دیرینه زنگى کنند و سیادت خود را در تمام جهان گسترش دهند، در صورتى که جهان روز به روز نوتر گشته، علوم و تمدّن لحظه به لحظه دگرگون مى گردد ولى هنوز وسیله تبلیغاتى، وسیله پخش و نشر معارف اسلام ما ضعیف است.اگر مسلمانان کنونى بسان مسلمانان آغاز اسلام فداکار باشند، اتّحاد و اتّفاق را جایگزین اختلاف و نفاق کنند و رهبران اسلامى شرایط و روح زمان را خوب درک کنند، باز اعتلا و عظمت آنها تجدید مى گردد.
این سه عامل قسمتى از عوامل ترقّى مسلمانان صدر اسلام بود و عوامل دیگرى نیز در پیشرفت آنان تأثیر چشمگیرى داشته که از تشریح آنها براى پرهیز از اطاله سخن خودارى مى کنیم و این بحث را با آیه زیر که علل برترى مسلمانان را یادآور مى شود به پایان مى رسانیم; آن جا که خداوند به جامعه مسلمانان خطاب مى کند و مى فرماید: «وَ اَنْتُمُ الاَعْلَوْنَ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»; و شما برترید اگر ایمان داشته باشید. (3)
روى این بیان و با توجّه به مفادّ آیه یاد شده، پاسخ سؤال دیگرى نیز روشن مى گردد که آیا امیدى هست که مسلمانان عظمت دیرینه خود را بازیابند؟
پاسخ این سؤال مثبت است و با ملاحظه مطالبى که پیرامون سؤال نخستین ایراد گردید، پاسخ این سؤال روشن مى شود; زیرا با تجدید و به کار بستن عواملى که در آغاز اسلام باعث ترقّى و پیشرفت آنها گردید، بار دیگر همان پیشرفت نصیب آنها مى گردد.
اگر مسلمانان کنونى بسان مسلمانان آغاز اسلام فداکار باشند، اتّحاد و اتّفاق را جایگزین اختلاف و نفاق کنند و رهبران اسلامى شرایط و روح زمان را خوب درک کنند، باز اعتلا و عظمت آنها تجدید مى گردد; البتّه هر نوع تحوّل و تکامل باید در حدود قوانین اسلام قرار گیرد و موضوع درک «روح زمان» وسیله تحریف یا کنار گذاردن قوانین اسلام از صحنه زندگى نباشد.
پی نوشت:
1. از باب نمونه به کتاب «علل انحطاط مسلمین» نگارش شکیب ارسلان، مراجعه فرمایید.
2. سیره ابن هشام، جلد 2، بخش نبرد با طائفیان.
3. سوره آل عمران، آیه 139.
منبع:
پاسخ به پرسش های مذهبی، آیة الله مکارم شیرازی