سرو قامتان: شهید مهدی باکری (پوستر و بنر)

سرو قامتان: شهید مهدی باکری (پوستر و بنر)

۲۷ مهر ۱۳۹۶ 0 فرهنگ و اجتماع
یکی از عملیات امام مهدی (عج) نگاهم به شخصی افتاد

 

به درمان مستمندان می اندیشید ستم را طاقت نمی آورد. روزی از مدرسه به خانه می آید. در حالی که گونه ها و دست های سرخ و کبودش حکایت از عمق سرمایی می کند که در جانش رسوخ کرده است. پدرش همان شب تصمیم می گیرد که پالتویی برایش تهیه کند. دو روز بعد پالتویی نو  و زیبا به مدرسه می رود. غروب که از مدرسه بر می گردد با شدت ناراحتی پالتو را به گوشه اطاق می افکند، همه اعضای خانواده با حالت تعجب به او می نگردند و مهدی در حالی که اشک از دیدگانش جاری است می گوید:

چگونه راضی می شوید من پالتو بپوشم در حالی که دوست بغل دستی من در کنارم از سرما بلرزد؟

 

گالری: 
خاطرات هشت سال دفاع مقدس: شهید مهدی باکری
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث