زندگینامه شهدای کربلا: عمار بن حسان طائی
۰۴ آبان ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلاماو، عمّار بن حسّان بن شريح بن سعد بن حارثة بن لام بن عمرو بن ظريف بن عمرو بن ثمامة بن ذهل بن جذعان بن سعد بن طىّ «1» منسوب به طی (جُلهُمه) و از نسل حضرت نوح بود.
عمّار، از شيعيان مخلص ولايت اهل بيت و به شجاعت و دلاورى معروف بود.وی قاری قرآن و حافظ روایات، و پیروزمند صحنه های نبرد و آزمون های بزرگ بود.
حسّان پدر بزرگوار عمّار، از ياران امير المؤمنين عليه السّلام به شمار مى آمد و در جنگ جمل در كنار حضرت حضور داشت و در جنگ صفّين به شهادت رسيد. عمّار از مكه امام حسين عليه السّلام را همراهى كرد و ملازم آن حضرت بود تا در ركاب آن بزرگوار به درجه رفيع شهادت نايل گشت.
همراهی با امام حسین علیه السلام از مکه:
در سال 61 هجری ، عمار به مکه رفت و چنین با خدای خود راز و نیاز می کرد:
من همسفر سفینه نجات خواهم شد تا از گرداب ها و طوفان ها بگذرم و ساحل آرامش و فلاح را دریابم. خدایا، حسین تو کشتی رهایی و کانون روشنایی است؛ بی او جز غرقاب های هول و ظلمت و وحشت چیزی فرا رو نخواهیم داشت. یاریمان کن تا یاورش باشیم و در سیلاب تمسخر و نفاق و نیرنگ، به لنگرگاه امن و مطمئن او پناه بریم.
مرد در کنار کعبه نجوا می کرد و در باران اشک ،تمنای همراهی حسین داشت. شعله عشقی قدسی وجودش را گرم کرد .بارها پای سخن پدرش نشسته بود و پدر از کرامت و عظمت علی (علیه السلام) با او سخن گفته بود و در آخرین روزهای زندگی در گوشش سروده بود که فرزندم، چشم از این خاندان مگیر که نوحِ طوفانهای سهمگین و چراغ ظلمتهای سنین اند .پدر،خود یار دیرین و قهرمان جنگ های علی بود و تبار او به نوح علیه السلام می رسید،پیامبر کشتی ساز طوفان آشنا.
عمار به مکه آمده بود .خبر حرکت امام را از مدینه به مکه شنیده بود .خوب می دانست که فرزند علی (علیه السلام) دست بیعت یزید را نخواهد فشرد و تیغ،فرمانروای این نافرمانی خواهد شد.
عمار بود و کعبه و حسین علیه السلام که با خانواده و یاران همدل و پاکباز، مدینه را رها کرد ،و در همسایگی بیت الله انقلاب بزرگ خویش را سامان و سازمان می داد. هر روز وقتی کاروان ها می آمدند و در کنار کعبه درنگ می کردند صدای رسای حسین می آمد که با آنان گفت و گو می کرد و بی هیچ پروا آفت یزید و حکومت اموی باز می گفت و به مبارزه و ستیز و پایداری دعوت می کرد.
سرانجام عماربه همراه امام حسین علیه السلام به کربلا رفت و در آنجا خیمه زد.پیران کربلا هرگاه به او می رسیدند پدرش را می ستودند و خاطره نبرد او را در جمل و شهادتش در صفین را باز می گفتند .عمار فرزند شهید،فرزند سالک و عاشق راه علی ،اینک تنها خیال شهادت در رکاب امام حسین علیه السلام را داشت.(آینه داران آفتاب)به گفته سروى: وى در تیرباران صبح عاشورا ،پس از اصابت بیش از 10تیر،تنشه لب،و عاشق به حق پیوست «2».
عبد اللّه بن احمد بن عامر بن سليمان بن صالح بن وهب بن عمّار، صاحب كتاب «قضايا امير المؤمنين عليه السّلام» يكى از علما و راويان ماست كه از نوادگان عمّار تلقّى مى شود. وى اين كتاب را از پدرش، از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است «3».
نام در زیارت نامه ها و منابع:
نام وی در زیارت ناحیه و رجبیه آمده است: السلام علی عمار بن حسان بن شُریع الطائی، در منابع معتبر ومقاتل مانند: بحارالانوار:ج45،ص72، تنقیح المقال:ج2،317،الانساب سمعانی:ج4،ص35، ابصار العین :ص197،قاموس الرجال:ج8،ص7،مناقب: ج4، ص122، رجال طوسی: ص77، جامع الرواه اردبیلی: ج1، ص611، رجال نقاشی: ص229، اقبال الاعمال: ج3، صص79 و 346 از وی یاد کرده اند.
فرزندان عمار بن حسان بن شریح طائی:
فرزندان و نوادگان این بزرگ مرد ،همه از شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام شناخته شده اند. از جمله آنها «عبدالله بن عامر بن سلیمان بن صالح بن وهب بن عمار» است که از علما و روایان حدیث امامیه است. او دارای آثار و نوشته هایی چند ،هچون کتاب «قضایا امیرالمومنین علیه السلام» بوده پدر بزرگوارش از امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام حدیث نقل نموده است. در این کتاب او از پدرش «ابوالجَعد احمد بن عامر» و «شیخ نجاشی» رجالی بزرگ شیعه ،روایت نقل کرده است. از «عبدالله بن احمد» نقل شده است که:
«پدرم «احمد» در سال 157 ولادت یافته و او حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را در سال 1914 هجری ملاقات کرده است؛ در حالی که شهادت آن حضرت روز سه شنبه ،18 جمادی الاول، سال202 در طوس رخ داده است ف،نده حضرت ابوالحسن ابومحمد علی بن موسی علیهما السلام را خود نیز ملاقات کرده ام. پدرم موذن دو امام بزرگوار حضرت جواد الائمه و امام هشتم علیهما السلام نیز بوده است.
پی نوشت ها:
(1). شيخ طوسى در رجال: 103، شماره 1013 وى را از ياران ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام به شمار آورده است.
(2). مناقب: 4/ 113.
(3). رجال نجاشى: 229، شماره 606.
منابع:
(1) سلحشوران طف، شيخ محمد بن طاهر سماوى، مترجم عباس جلالى، قم، زائر:1381، ص239.
(2) پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، جمعی از نویسندگان مرکز تحقیقات اسلامی، یاقوت، 1381،ص207.
(3) آینه داران آفتاب، محمدرضا رستگاری، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1386،صص434-438