چرا امام حسین (ع) خانواده اش را همراه خود به کربلا برد؟
۰۴ آبان ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام
برای آگاهان تاریخ اسلام کاملاً آشکار است که امام حسین از همان آغاز حرکت به تمام آنچه اتفاق خواهد افتاد واقف بود و خود ایشان بارها به این مسئله اشاره نموده است. حتی بسیاری از اطرافیان امام (ع) از پیامبر(ص) خبر شهادت امام حسین(ع) را شنیده بودند و به همین دلیل هم به ایشان سفارش می نمودند که قدم در این راه نگذارد.
حال جای این پرسش است که ایشان با وجودیکه میداند به شهادت خواهد رسید و خانواده اش اسیر خواهند شد چرا قدم در این راه گذاشته و خانواده خود را به همراه خود به صحرای کربلا می برد؟
در ابتدا با این فرض به پاسخ این سوال می پردازیم که امام(ع) باید به مقتضای آنچه علم آسمانی و الهی او برایش آشکار نموده عمل نماید. با این فرض آیا همراه بردن خانواده امری عقلایی بوده است؟
پاسخ مثبت است: چرا که امام(ع) به خوبی می داند خون او چگونه روح جدیدی در کالبد نیمه جان حقیقت خواهد دمید. او می داند که ادامه حیات اسلام نیاز به جانبازی و ایثار خون دارد. و او می داند که خانواده اش نیز در این حرکت با شکوه نقشی مهم ایفا خواهند کرد.
در لایه های نادیدنی واقعه کربلا خون امام حسین(ع) اسلام را زنده نگاه خواهد داشت بنابراین امام(ع) باید این جانبازی را در راه اسلام انجام دهد و در این حرکت بزرگ خانواده ایشان نیز سهم دارد و آن باقی نگاه داشتن یاد و خاطره عاشوراست.
مگر نه اینکه همین زنان و کودکان تنها شاهدان ماجرا در میان جبهه حق بودند. مگر نه اینکه اگر همه اهل حق در کربلا شهید شده بودند جبهه باطل می توانست جانبازی امام(ع) و یارانش را به سود خویش تحریف نماید. آیا همین شاهدان ارجمند نبودند که مردم کوفه و مدینه و شام را از حقیقت آگاه کردند و زمینه انحطاط و سقوط بنی امیه را فراهم آوردند و پیام عاشورا را به مردمان جهان انتقال دادند.
اما حتی اگر انسان بدون در نظر گرفتن علم امامت هم به این واقعه نگاه کند خواهد یافت که در این واقعه شایسته ترین و عاقلانه ترین رفتارها از امام سر زده است. و باز هم اگر پرسیده شود آیا در آن شرایط امام باید خانواده خود را به همراه می برد؟ پاسخ مثبت است.
چرا که یزید به ولید حاکم مدینه فرمان داده است که اگر امام حسین (ع) بیعت نکرد سر از تنش جدا کن. پس امام(ع) باید شبانه مدینه را ترک گوید تا هم بیعت نکرده باشد و هم جان خود را حفظ نماید. حال آیا با رفتن امام(ع), خانواده ایشان در مدینه و نزد حاکم اموی در امان خواهد بود؟ آیا تجربه تلخ حتک حرمت خانواده عمرو بن حمق خزاعی پس از فرار از دست امویان تکرار نمیشد؟ بدیهی است اولین کار ولید و رفیق نابکارش مروان این بود که خانواده امام حسین(ع) و یارانش را گروگان گرفته تا ایشان مجبور به بازگرد شوند و در این کار از هیچ امر ناپسندی فروگذار نمی کردند. اما زمانی که امام در مکه با انبوهی از دعوتنامه های کوفیان مواجه می شوند و تصمیم به خروج علیه حکومت مرکزی میگیرند ظاهر امر به گونه ای است که گویی امام به مرکز خلافت خود کوچ می کند نه به صحرای کربلا حال آیا باید خانواده خود را به مرکز خلافت خود ببرد یا در یکی از شهرهای تحت ولایت دشمن آنها را باقی گذارد؟ در این صورت آیا خانواده ایشان در امان خواهند بود؟ آیا اگر امام زنده باشند و خانواده ایشان در اسارت گروهی خدا نشناس باشند آنها با تهدید به حتک حرمت خانواده, امام(ع) را وادار به تسلیم نمی کنند؟
بنابراین بدون در نظر گرفتن علم بی نهایت امام(ع) هم، آنچه واقع شد کاملاً بر اساس مصلحت و بر اساس ملاکهای سیاسی و عقلایی صورت گرفته است
نویسنده: سید مهدی خدایی