ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج 1، صفحه 479-481
- فرموده است: «و اشهد انّ محمّداً عبده و رسوله»،
رسول خدا فرموده است كسى كه به يگانگى خدا شهادت دهد و شهادت دهد كه محمد (ص) رسول و فرستاده اوست و زبانش به آنها گويا و قلبش بدانها مطمئن گردد، آتش جهنم بر او حرام مى شود.
دليل همراه شدن شهادت به رسالت پيامبر با كلمه توحيد اين است كه هدف از شريعت اخلاص در توحيد است و اين اخلاص جز به پيمودن همه مراتب آن حاصل نمى شود و سلوك در مراتب اخلاص جز به شناخت چگونگى سلوك ميسّر نمى شود و چنان كه مى دانيم هدف از فرستادن پيامبران و وضع شرايع آموختن كيفيّت سلوك در درجات اخلاص است. بنا بر اين گواهى و اقرار به صدق تبليغ كننده رسالت و روشن كننده راه اخلاص، بعد از كلمه اخلاص برترين كلمه است زيرا شهادت بر رسالت پيامبر به منزله بابى است براى ورود به توحيد، و به همين دليل مقرون به كلمه توحيد شده است.
- فرموده است: «ارسله بالدّين المشهور، الى قوله... و الامر الصّادع»،
تمام اين فراز به بزرگداشت رسول گرامى در ارتباط با آنچه از ديانت آورده است اشاره دارد. و عبارت دين مشهور، به دين پيامبر اشاره دارد كه چگونگى پيمودن راه راست را مى شناساند، و عبارت، علم مأثور بيان كننده اين حقيقت است كه دين پيامبر اسلام هدايت كننده و پيشواى خلق است كه آنها را به محضر خداوند كه منظور همه اديان آسمانى است هدايت مى كند، همچنان كه شأن علم اين را اقتضا مى كند.
كلمه مأثورا در عبارت امام (ع) اشاره به يكى از دو معناى زير دارد:
1- دين اسلام مأثور است، يعنى بر ديگر اديان مقدّم است، چنان كه بيرق در جلو جمعيّت برافراشته مى شود و به وسيله آن جمعيت هدايت مى شوند.
2- دين اسلام مأثور است، يعنى از قرنى به قرنى براى هدايت انتقال مى يابد.
منظور از كتاب مسطور قرآن است كه حقايق آن در لوح دل نوشته شده و نيز مقصود از نور ساطع و ضياء لامع رمزى است كه پيامبر (ص) آن را آورده و روشى است كه آن را دوست مى دارد و به اجراى آن دستور داده است.
دين اسلام نورى است كه آينه دلهايى آن را منعكس مى سازد كه از شبهه و شرك پاك باشد.
توصيف دين به صادع بودن از جهت ناخشنود بودن از متخلّفان اوامر خدا و سركوب كسانى است كه راه حق را نمى روند و با ميل و اختيار در جهت خلاف شريعت حركت مى كنند تا آنجا كه راه باطل آنها راه خدا را نقض مى كند و آنچه از فساد كه موافق طبعش مى باشد آشكار مى كند، چنان كه خداوند متعال «صدع» را به معنى آشكار كردن به كار برده است، آنجا كه مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ».
- فرموده است: «ازاحة للشّبهات، الى قوله... تخويفا بالمثلات»،
اين عبارت اشاره به امورى است كه به مقصد بعثت نزديك مى باشد. امام (ع) به سه مقصد از مقاصد بعثت به شرح زير اشاره فرموده است:
اول- بعثت، از بين بردن شبهات است كه از اهمّ مقاصد بعثت به شمار مى آيد، زيرا بر طرف كردن گرفتاريهاى دنيوى و شبهات باطل از دل مردم مهمترين مقصد شارع است.
دوّم- علت زدودن شبهات به وسيله دين، دليل روشنى است كه براى اثبات ادّعا اقامه مى شود و گفتارى راست كه حقيقت را در عمق دل مردم جاى مى دهد همچنان كه خداى تعالى فرموده است: «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ...».
سوّم- بر حذر داشتن گناهكاران از گناه به وسيله آيات نازله و ترساندن آنها از كيفرهايى كه به جنايتكاران خواهد رسيد، همچنان كه خداوند متعال فرموده است: «أَ فَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى».
اين ترسانيدن، براهين و گفتار دينى را كه در آنها تحذير و انذار هست براى كسانى كه صفاى دل ندارند و صرف گفتار در آنها بى اثر است ثابت مى كند.