به کودک خود بی قید و شرط محبت کنید
۲۳ مرداد ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماعبرای پدر و مادر شناخت نیازهای جسمی فرزندان شان آسان است. مثل: تغذیه، تهیه لباس های گرم و خنک به هنگام سرما و گرما و تنظیم ساعت های خواب درزمان مناسب. ولی نیاز های روحی و احساسی کودک ممکن است مشخص نباشد. سلامت روانی کودک اجازه می دهد تا بچه ها خوب تفکر نمایند، پیشرفت اجتماعی داشته و ضمن داشتن خلاقیت که لازمه آن تشویق و کمک پدر و مادر می باشد، مهارت های جدید را به خوبی بیاموزند. علاوه بر این ها داشتن دوستان خوب و شنیدن کلمات و جمله های تشویق آمیز از جانب بزرگسالان برای کمک به پیشبرد اعتماد به نفس و ایجاد عزت نفس مهم بوده و نگرش او را نسبت به زندگی بهبود می بخشد.
نخستین شرط تامین سلامت روانی کودک یا نوجوان، احساس امنیت روانی است . تعلیم و تربیت کودک یا نوجوان باید در یک محیط امن صورت پذیرد و بدون احساس آرامش و امنیت، تمام تلاشها و اقدامات تربیتی، عقیم و بیاثر خواهد بود. از این رو تمام تلاش پدر و مادر مسئول باید بر این اصل مبتنی باشد که فضای خانه و خانواده سرشار از امنیت و آرامش باشد.
هر یک از اعضای خانواده شما بهویژه فرزند یا فرزندان شما باید در خانه احساس امنیت روانی کنند، به خانواده احساس وابستگی و تعلق نمایند و کانون خانواده را بهترین و امنترین محل بدانند. اگر فرزند شما کار نادرستی انجام داد، هیچگاه به او نگوئید: « دوستت ندارم» ، « تو دیگر پسر یا دختر من نیستی» یا « من دیگر مادر یا پدر تو نیستم». اینگونه برخوردها و بیان این گونه جملهها هیچ کمکی به اصلاح رفتار کودک شما نمیکنند بلکه موجب سرخوردگی او شده، امنیت روانی او را مختل کرده در نتیجه سلامت روانی او را به خطر میاندازد . در مقابل میتوانید در فضای محرمانه و صمیمانه و با دلیل، نادرستی آن رفتار را برای کودک توضیح دهید و به طور مشخص بگوئید: « من این رفتار خاص را دوست ندارم و دلیل آن هم این است».
مهمترین عامل ایجاد امنیت روانی، جلب اعتماد کودک، توجه به نیازهای روانی کودک و تأمین آنها است. اگر نیازهای روانی کودک تأمین نشوند، آسیبهای جبران ناپذیری بر او وارد میشود . بنابر این شناخت نیازهای کودک از بدو تشکیل نطفه و ایجاد فضای امن و بدون اضطراب در دوران جنینی و سپس ایجاد فضای مناسب در دوران شیرخواری از اهمیت خاصی برخوردار است. در هر حال همواره توصیه میشود بین خود و کودکتان فضائی ایجاد کنید تا کودک بتواند آزادانه، احساسات، افکار، اضطرابها و نگرانیهای خود را بدون احساس ترس از طرد شدن، با شما در میان گذارد. همواره عزت نفس و کرامت انسانی کودک را حفظ کنید. یکی از دلایل احتیاج انسان به خانواده این است که خانواده ضمن تامین نیازهای روانی و عاطفی فرد، کانونی آرامش بخش برای انسان محسوب میشود . در بررسی علل ناهنجاریهای رفتاری کودکان معمولاً ملاحظه میشود این کودکان اغلب احساس ناامنی، تنهائی، بیدفاعی و بیپناهی میکنند . بنابراین ایجاد امنیت عاطفی و روانی به منزله بهترین و مقدماتیترین راه حل و درمان برای آنها بهشمار میرود. بدانید که رشد و بالندگی در فضائی فاقد فشار روانی و عوامل تهدید کننده تحقق مییابد. در این اصل برخی از ویژگیهای کودکی که احساس امنیت روانی میکند در مقایسه با کودکی که احساس ناامنی روانی میکند به اختصار ذکر میشود:
ویژگیهای کودکی که احساس امنیت روانی میکند:
- کودک، خود را پذیرفته است و خود را قبول دارد.
- کودک، خود را باور کرده است و هویت خود را میشناسد.
- کودک، به خود اعتماد دارد و به دیگران اعتماد میکند.
- کودک، مسئولیت رفتار خود را میپذیرد و دیگران را مقصر نمیداند.
- کودک، مثبت میاندیشد و به توانائیها و ناتوانائیهای خود آگاهی دارد.
- کودک، خود تصمیمگیر، خود رهبر، مستقل و خلاق است.
- کودک، از ارادهای راسخ برخوردار است و توسط واعظ درونی هدایت میشود.
- کودک، احساس آرامش درونی و خود ارزشمندی میکند.
ویژگیهای کودکی که احساس نا امنی روانی میکند:
- کودک، بهانهگیری میکند و خطاهای خود را نمیپذیرد و آنها را بهعهده دیگران میگذارد.
- کودک، دچار عدم اعتماد به نفس است و در پذیرش خود مشکل دارد.
- کودک، به دیگران اعتماد ندارد و با دیگران نمیتواند ارتباط برقرار کند.
- کودک، همواره به دنبال تایید این یا آن است.
- کودک، دیگران را عامل ناکامی و شکست خود میداند.
- کودک، فردی متکی و وابسته است و از دیگران کورکورانه پیروی میکند.
اصل برخورد مثبت و مثبت فکر کردن
هنگامیکه با کودک روبهرو میشوید سعی کنید با او برخورد مثبت داشته باشید از کلمهها و عبارتهای تشویق آمیز استفاده کنید و به دنبال نقاط مثبت او باشید نه عیبجوئی و ایراد گرفتن از او. مفهوم اصل برخورد مثبت و مثبت فکر کردن این است که کودک را تشویق کنید، نکات مثبت او را ببینید و یادآور شوید، دانائیهای او را مد نظر داشته باشید و در مقابل از سرزنش کردن و خجالت دادن او پرهیز کنید. برای مثال زمانیکه کودک رفتار نامطلوبی از خود بروز میدهد (هنگام صرف صبحانه، لیوان چای را میریزد یا هنگام حمل گلدانی، آن را میاندازد) از تنبیه کردن و سرزنش کردن او جداً خودداری کنید، به او توهین نکنید، حرفهای زشت نزنید، نفرین نکنید، یا به او نگوئید: «تو دیگر بچه نیستی!!» زیرا که او «بزرگ هم نیست!!» اینگونه برخوردها و گفتن این نوع جملهها موجب پیدایش اضطراب و فشار روانی در درون کورک میشود که بعداً به شکل ناهنجاریهای رفتاری ظاهر میگردد. بهجای همه این حرفها و برخورد نامطلوب، به او بگوئید : همه ما گاهی اشتباه میکنیم، میدانم تو قصدی نداشتهای و با طرح سؤال یا سؤالهائی ساده، دلیل انجام آن رفتار نامطلوب را جویا شوید: « پسرم میتوانی بگوئی چرا آن کار را انجام داری؟» ، « دخترم ممکن است بگوئی چطور شد که آن رفتار را کردی؟» همواره این نکته را به خاطر بسپارید که « مسئله، یک طرف و شیوه برخورد با مسئله طرف دیگر قرار دارد». مفهوم این جمله این است که با یک مسئله واحد میتوان به طرق گوناگون برخورد کرد که هر کدام پیامدهای متفاوتی را به دنبال خواهد داشت. یک مادر یا پدر توانا و دانا کسی است که هنگام بروز یک مسئله، با شکیبائی و متانت به دنبال روش برخورد مطلوب و درست باشد. چه بسا که یک برخورد مطلوب با مسئله در یک فضای صمیمانه و محرمانه (مانند طرح یک سؤال، فارغ از هرگونه پیشداوری) به حل شدن مسئله منجر شود. اجازه دهید برخورد شما با کودک، خوشایند باشد و یک خاطره مطلوب ایجاد کند. اجازه دهید دیدار شما برای کودک ”آرامش بخش“ باشد نه ”اضطراب آفرین“. نکته شایان توجه این است که در بدترین انسانها، آن قدر خوبی هست و در بهترین انسانها آن قدر بدی هست که از چشم ما پنهان ماندهاند. لذا شایسته نیست در جستجوی خطاهای کودک یا نوجوان باشید. زیرا که: (هر کس از ظن خود شد یار من) قضاوتها در اکثر موارد پایههای ارزشی دارند. بنابراین: همواره با برخورد مثبت با کودک یا نوجوان به او نزدیک شوید و سعی کنید با نگرش مثبت توانائیهای او را مورد توجه قرار دهید.
اصل برقراری ارتباط عاطفی و کلامی
تحقیقات متعدد نشان دادهاند که بین اعضای خانواده هر چه ارتباط کلامی و پیوند عاطفی بیشتر باشد، روابط اعضای آن خانواده (زن و شوهر، والدین و فرزند، خواهر و برادر) سالمتر و مستحکمتر است. بنابراین توصیه میشود در هر فرصتی که دست میدهد با فرزندتان صحبت کنید و با او در فضائی محبتآمیز، محرمانه و صمیمانه ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. برای این منظور تلاش کنید فضائی ایجاد شود که کودک به شما اعتماد کند و بتواند آزادانه و در خلوت با شما راز و نیاز کند و از نگرانیها، علاقهها، خواستها، احساسات و مسایل و مشکلات خود با شما حرف بزند. بهطور مشخص پیشنهاد میشود که هنگام خواب،(قبل از اینکه کودک به خواب رود) در کنار بستر او دقایقی دراز بکشید یا بنشینید و در حالیکه او را در آغوش میگیرید و نوازش میکنید، آرام آرام با او حرف بزنید و از او بخواهید که نگرانیها و احساسات خود را نسبت به اعضای خانواده، مدرسه و دوستانش بازگو کند. پیشنهاد میشود این کار بهطور متناوب یک شب توسط مادر و شب دیگر توسط پدر صورت گیرد. در این موقعیت، فعالانه به صحبتهای کودک گوش کنید و واکنشهای مناسب نشان دهید. در ابتدای صحبت به او آزادی کامل دهید تا کودک شما از هر کجا که دلش میخواهد حرفهایش را شروع کند. همچنین در این شرایط از کودک بخواهید که رفتارهای روزانه خود را مورد ارزیابی قرار دهد. ابتدا رفتارهای مثبت و درست و سپس رفتارهای منفی و نادرست او را مورد بررسی قرار دهید و در ضمن صحبت، از او درباره علل بروز رفتارهایش سؤال کنید تا بدین ترتیب کودک به علل بروز رفتارهایش آشنا شود و در نتیجه رشد فکری در او ایجاد گردد. در هر حال به کودک اطمینان دهید که وجود کودک برای شما ارزش دارد. به مصداق شعر زیبای مولوی که میگوید:
چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
سعی کنید با زبان فکری کودک و فرهنگ لغات او آشنا شوید بدیهی است منظور از این بیت این نیست که با کودک با زبان کودکانه صحبت کنید. گاهی اوقات کودکان خود را در آغوش بگیرید و به خودتان بچسبانید تا آنها گرمای بدن شما را احساس کنند یا دستهایشان را در دست خود نگهدارید. مجموعه این رفتارها موجب میشود کودک در کنار شما احساس امنیت روانی کند و حرفهای دلش را با شما درمیان بگذارد. بنابراین: برای گوش دادن به سخنان فرزندتان، فرصتهائی را که دراختیار او بگذارید و او را تشویق کنید با ابراز احساساتش و ارزیابی رفتارش رشد کند و احساس امنیت نماید.
به کودکان محبت بدون قید و شرط نثار کنید
عشق، امنیت و پذیرش باید در قلب افراد خانواده باشد. کودکان نیاز به آن دارند که بدانند عشق و محبت شما بستگی به اعمال آن ها ندارد. اشتباهات، شکست ها و ندانم کاری ها را باید انتظار داشت و پذیرفت. اعتماد در خانه ای رشد می یابد که مملو از عشق و توجه بدون قید و شرط باشد. اعتماد و عزت نفس کودکان را پرورش دهید.آنها را تحسین کنید تشویق، اولین قدم های کودک و یا توانایی او برای یادگیری یک بازی جدید را سرعت می بخشد. به آن ها برای علاقه مند شدن به کشف و یادگیری محیطشان کمک می کند. بگذارید بچه ها در محیطی امن که صدمه ای به آن ها وارد نشود بازی کنند و چیزهای جدید کشف نمایند. گاه گاهی با لبخند زدن و صحبت کردن به آن ها اطمینان ببخشید. بعضی وقت ها در فعالیت های آن ها شرکت کنید و با آن ها همبازی شوید. هیچ لذتی برای یک کودک بیشتر از کشتی گرفتن با پدر و یا مهمان بازی کردن با مادر نیست. توجه شما در بوجود آوردن اعتماد به نفس و خود باوری آنها موثر می باشد.
از بکار بردن الفاظ نامناسب خودداری کنید
گاهی والدین وقتی از شیطنت های فرزند خود کلافه می شوند با گفتن کلمات یا عباراتی نظیر:" ای وای از دست این بچه" " کلافه شدم!" " دیوانه ام کرده است!" یا شیطان! و غیر قابل تحمل!" خشم خود را خالی می کنند؛ در حالی که این گونه عکس العمل ها می توانند در آینده اثر بسیار ناگواری روی کودک داشته و به او بقبولاند که او واقعاً غیر قابل تحمل است. پس سعی کنیم خشم خود را با گفتن این گونه کلمات ابراز نکنیم و انتظار نداشته باشیم که آنها هم همیشه مانند یک بزرگسال رفتار معقول و واقع بینانه داشته باشند.
اهداف معقول تعیین نمایید
بچه های کوچک نیاز به اهداف واقع بینانه دارند تا آرزوهای آن ها را با توانایی هایشان مطابقت دهند. بچه های بزرگ تر با کمک شما می توانند فعالیت هایی را انتخاب نمایند که توانایی هایشان را آزموده و اعتماد به نفشان را زیادتر کند. کمک کنیم تا کودکانمان که سازندگان جامعه فردا هستند خود را باور داشته و از نظر روانی، آن قدر توانا باشند که بتوانند پدران و مادران خوب فردا باشند.