وقایع روز بیست و یکم محرم
۱۸ مهر ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماعپیوند آسمانی حضرت زهرا (س) با حضرت علی (ع)
حضرت فاطمه زهراء به خانه حضرت على عليهالسلام انتقال يافت در اوائل سال سوم از هجرت و زفافش واقع گرديد و در اول ذيحجة الحرام سال دوم هجرى عقد بسته شده بود و حضرت زهراء ۹ يا ۱۰ ساله بود كه به منزل امير المؤمنين انتقال يافت بنابر اين بعد از يك ماه و ۲۱ روز از عقد گذشته بود كه عروسى شفيعه روز جزا انجام يافت.
شمس الضحى ص ۱۳۷ ملخصه: مرويست كه در شب زفاف فاطمه هنگام بردن به خانه على عليهالسلام پيامبر اسلام از پيش روى آن معظمه و جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل در اطراف سيده عالم و هفتاد هزار ملائكه از دنبال سيده عالم تسبيح گويان مى رفتند و حمزه و عقيل و جعفر و ساير بنى هاشم با شمشيرهاى عريان و زنان مهاجر و انصار از قفاى فاطمه رهسپار بودند تا به منزل سيد اوصياء رسيدند جناب ام السّلمه اشعارى خواند و عايشه هم مى خواند:
انّ اباها و ابا اباها قد بلغا فى المجد غايتاها واها لهذا العيش واها واها
سفينة اِلبحار ج ۱ ص ۶۶۴: اسماء (بنت عميس) گويد:
موقعي كه وفات خديجه نزديك شد گريه مى كرد گفتم آيا تو گريه مى كنى در حالي كه سيده زنان دنيا هستى و همسر پيامبر و آن بزگوار به تو بشارت بهشت داده.
فرمود من به حال دخترم فاطمه مى گريم كه شب زفاف در نزد زنان بايد زنى باشد كه به كارهاى او برسد و فاطمه جوان است مى ترسم كسى نباشد كه به كارهاى او برسد گفتم اى خانم من عهد مى كنم اگر تا آن وقت ماندم، بجاى تو به كارهاى او برسم چون شب زفاف فاطمه رسيد پيامبر آمد دستور داد همه خارج شدند فقط من ماندم وقتى كه پيامبر مى خواست خارج شود سياهى مرا ديد گفت تو كيستى عرض كردم اسماء (بنت عميس) فرمود آيا نگفتم كه بيرون روى عرض كردم بلى يا رسول اللّه پدر و مادرم فداى تو باد من قصد خلاف ندارم لكن عهد كرده ام با خديجه كه شب زفاف به عوض او به فاطمه برسم حضرت گريه نمود پس فرمود تو را به خدا براى كار در اينجا ماندى عرض كردم بلى واللّه، حضرت به من دعا فرمود.
ناگفته نماند اسماء كه در شب زفاف حضرت فاطمه اجازه گرفت كه در كنار فاطمه بماند اسماء بنت يزيد بن سكن انصارى بود نه بنت عميس زيرا بنت عميس با شوهرش جعفر بن ابيطالب در وقت عروسى فاطمه در حبشه بودند و در سال هفتم هجرى روز فتح خيبر به مدينه آمدند و زفاف حضرت زهراء در سال سوم هجرى اتفاق افتاد.
بعد از زفاف، على و فاطمه به حضور رسول خدا رسيدند و درخواست نمودند تا درباره كارهاى زندگى و اداره امور خانه آن بزرگوار تعيين تكليف نمايد.
رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود كارهاى داخل خانه را فاطمه و كارهاى بيرون از منزل را على عهده دار گردد آنوقت فاطمه مى گويد خدا مى داند من از اينكه كارهاى بيرون خانه به من واگذار نشد چه قدر خوشحال شدم.
منبع:
کتاب حوادث الایام، سید مهدی مرعشی نجفی