وَ قَالَ (علیه السلام): احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ، وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ.
و فرمود (ع): از تعرض كريمان، چون گرسنه شوند و از تعرض فرومايگان، چون سير شوند، حذر كنيد.
و آن حضرت فرمود: از حمله كريم چون گرسنه شود، و از حمله پست چون سير شود بپرهيزيد.
شناخت بزرگوار و پست فطرت (اخلاقى، اجتماعى):و درود خدا بر او، فرمود: از يورش بزرگوار به هنگام گرسنگى، و از تهاجم انسان پست به هنگام سيرى، بپرهيز.
[و فرمود:] بپرهيزيد از صولت جوانمرد چون گرسنه شود و از ناكس چون سير گردد.
امام عليه السّلام (در باره جوانمرد و ناكس) فرموده است:بپرهيزيد از حمله كردن كريم و جوانمرد هنگاميكه گرسنه شود (نيازمند گردد، چون در اين حال بى اعتنائى مردم خشمش را بر انگيخته خود را بخطر مى اندازد تا بر ايشان مسلّط شده انتقام بكشد) و بپرهيزيد از حمله لئيم و ناكس هنگاميكه سير شود (توانگر گردد، چون توانگرى او را به آرزويش كامياب ساخته بمقتضى طبعش به زير دستان آزار مى رساند).
امام(عليه السلام) فرمود: بترسيد از حمله افراد با شخصيت به هنگام نياز و گرسنگى، و از حمله افراد پست به هنگام سيرى!
حمله هاى خطرناك:امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميزش به يكى از تفاوت هاى ميان افراد با شخصيت و بزرگوار و افراد پست و بى ارزش اشاره مى كند و مى فرمايد: «بترسيد از حمله افراد با شخصيت به هنگام نياز و گرسنگى و از حمله افراد پست به هنگام سيرى»; (احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ، وَاللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ).در اين كه منظور از گرسنگى و سيرى در اين عبارت حكيمانه معناى كنايى آن مراد است يا معناى حقيقى در ميان مفسران نهج البلاغه گفت و گو است; جمعى گرسنگى را كنايه از هرگونه نياز و يا تحت فشار و ظلم واقع شدن دانسته اند بدين ترتيب معناى جمله چنين مى شود: افراد بزرگوار و با شخصيت تنها هنگامى دست به حمله مى زنند كه به آنها ستم شود و يا نياز مبرم براى ادامه حيات پيدا كنند كه در اين صورت براى گرفتن حق خود و دفاع در مقابل ظالمان غيرت آنها به جوش مى آيد و حمله جانانه اى مى كنند; ولى لئيمان هنگامى كه به نوايى برسند و بر مراد خويش سوار گردند طغيان مى كنند و افراد بى گناه را مورد حمله قرار مى دهند همچون حيوانات درنده اى كه پس از سيرى، مست مى شوند.در حالى كه بعضى ديگر معتقدند «جُوع» در اينجا به همان معناى حقيقى يعنى گرسنگى است و «شَبَع» به معناى سيرى است و آن را اشاره به اين نكته مى دانند كه افراد شجاع و با شخصيت پيش از رفتن به ميدان نبرد كمتر غذا مى خوردند مبادا ضربه اى بر شكم آنها وارد شود و غذا بيرون ريزد و موجب سرافكندگى آنان شود; ولى لئيمان چنين نيستند و در هر حال تفسير اول مناسب تر به نظر مى رسد.شاعر عرب مى گويد:لا يَصْبِرُ الْحُرُّ تَحْتَ ضَيْم *** وَإنَّما يَصْبِرُ الْحِمارُآزادمرد در زير ستم صبر نمى كند. اين الاغ است كه صبر مى كند!شاعر ديگرى نيز مى گويد:إذا أنْتَ أكْرَمتَ الكَريمَ مَلَكَتَهُ *** وَإنْ أنْتَ أكْرَمتَ اللَئيمَ تَمَرَّدَا (1)اگر شخص كريم را اكرام و احترام كنى مالك او مى شوى ولى اگر لئيم را اكرام كنى (بيشتر) سرپيچى مى كند.(2)*****پی نوشت:(1). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 179.(2). سند گفتار حکیمانه: دانشمند معروف آمدى در غررالحکم این کلام حکیمانه را با تفاوتى نقل کرده که نشان مى دهد از جاى دیگرى گرفته و همچنین ابن ابى الحدید در الحکم المنثورة آن را با تفاوتى نقل کرده و آن نیز نشان مى دهد که منبع ابن ابى الحدید غیر از نهج البلاغه بود. هرچند نویسنده کتاب مصادر نهج البلاغه بعد از ذکر کلام این دو نفر مى گوید: مرحوم سیّد رضى روایتش موثق تر و آشنایى اش به لحن کلام جدش بیشتر است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 48). در کتاب تمام نهج البلاغه این جمله حکمت آمیز در خطبه «الوسیله» که در نهج البلاغه نیامده ذکر شده است. (تمام نهج البلاغه، ص 166).
امام (ع) فرمود: «احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ»:مقصود امام (ع) از كريم شخص بلند طبع و والاهمّت است، گرسنگى وى كنايه از نياز مبرم اوست. توضيح آن كه نياز مبرم -در وقت بى اعتنايى مردم به وى- باعث جوشش غيرت و خشم او مى شود و خود را وادار به يافتن كار مهمترى مى كند تا بدان وسيله بر آن مردم دست يابد و بر آنان مسلّط گردد، تا ايشان را درهم شكند و مجازاتشان كند. مانند اين كه زمام حكومت را به دست بگيرد و يا چيزى نظير آن، از اين رو لازم است با توجّه به او و نيازهايش به گرفتارى و رفع نيازمندى اش از حمله وى حذر كرد و از آن دورى جست.مقصود از سيرى شخص فرومايه توانگرى و بى نيازى اوست و آن نيز باعث استمرار وى در فرومايگى است كه اقتضاى طبع اوست، و سير بودنش باعث تأكيد اين ويژگى است، امّا گرسنگى او چه بسا كه باعث دگرگونى خلق و خوى او شود و براى هدف خاصى از فرومايگى دست بردارد. دوام پستى فرومايگان سير برخاسته از طبع پست آنهاست و باعث آزردن زيردستان و مردمى است كه به آنان نيازمندند، بنا بر اين بايد از حمله آنان بيمناك بود و در صورت امكان موجبات سيرى ايشان را از بين برد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 89
السادسة و الاربعون من حكمه عليه السّلام:(46) و قال عليه السّلام: احذروا صولة الكريم إذا جاع، و اللّئيم إذا شبع. (74558- 74547)اللغة:(الصولة): السطوة، القهر الجولة و الحملة في الحرب، لؤم كان دنيء الأصل، شحيح النّفس مهينا فهو لئيم ج: لئام- المنجد.الاعراب:صولة الكريم منصوب على الحذف و الايصال توسّعا أى من صولة الكريم، إذا جاع، جملة ظرفيّة متعلّق باحذروا، و تقيد الأمر المستفاد منه.المعنى:قد فسّر الشرحان كنايه- حقيقت قوله: احذروا اصوله الكريم إذا جاع، على ثورته عند شدّة الحاجة و الاضطرار، أو الضيم و الامتهان، قال الشّارح المعتزلي: ليس يعنى بالجوع و الشبع ما يتعارفه النّاس، و إنّما المراد، احذروا صولة الكريم إذا ضيم و امتهن، و تبعه ابن ميثم فقال: و جوعه كناية عن شدّة حاجته، و ذلك مستلزم لثوران حميته.أقول: الشرح الّذي علّقاها على الجملة الاولى لا يستقيم لوجهين:1- أنّ الصّولة عند الاضطرار و الحاجة ليست مقصورة على الكريم و لا مدحا له، بل الصّولة من اللئيم عند مسيس الحاجة و الاضطرار أشدّ و أليق بالحذر.2- أنّ ثوران الحمية و الغضب عند عدم التفات النّاس و طلب أمر كبير كما أفاده ابن ميثم لا يناسب مقام الكريم في نظره عليه السّلام و لا يتبع عملا للأنام بالنسبة إليه، فهل يكلّف النّاس باشباعه و رفع حاجته، فالمقصود من هذه الحكمة الحذر من اللئيم إذا شبع و حصلت له قدرة و سلطة، فتشير إلى المثل السّائر: عبد ملك عبدا فأخذ النّاس تلدا.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 90
و الظاهر أنّ المراد من الجوع معناه الحقيقى و يشير إلى خصلة معروفة عند كرام الأبطال في ميادين القتال في هذه الأعصار و هي: أنّهم إذا خاضوا حربا هائلة أحسّوا منها بالخطر لا يأكلون شيئا حذرا من أن اصيبوا ببطونهم، و يظهر منهم ما يفضحهم و يشينهم، و قد نقل في ذلك قصّة عن بعض أيّام صفّين في شأن مالك الأشتر رضوان اللَّه عليه حيث أفلت من يده قرنا فسئل عن ذلك فأجاب بأنّى ما أكلت شيئا منذ يومين، فالمقصود الحذر من صولة البطل الكريم في المعركة إذا جاع و وطن نفسه على الموت أو الظّفر.الترجمة:از حمله كريم در حذر باشيد چون گرسنه بجنگ آيند، و از لئيمان بهراسيد چون سير برايند.از حمله كريم حذر كن چه گرسنه است ليك از لئيم چون كه شود سير الحذر
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 7، ص267
احذروا صولة الكريم اذا جاع، و الّلئيم اذا شبع. «حذر كنيد از حمله شخص بزرگوار هنگامى كه گرسنه شود و از فرو مايه و زبون چون سير شود.»
منظور از گرسنگى و سيرى آنچه ميان مردم معمول است، نيست، بلكه منظور اين است كه از حمله شخص گرامى هنگامى كه ستم بر او شود و خوار گردد، پرهيز كنيد و از حمله فرو مايه به هنگامى كه توانگر گردد. نظير و مناسب با معنى اول اين سخن شاعر است كه مى گويد: «آزاده زير ستم و زبونى شكيبايى نمى ورزد و همانا خر شكيبايى مى كند.» و نظير و مناسب معنى دوم، اين شعر ابو الطيب متنبّى است كه مى گويد: «هر گاه بزرگوار را گرامى دارى، او را مالك شده اى و اگر فرو مايه را گرامى دارى سركشى مى كند.»