فضلیت نماز خواندن در مسجد کوفه در حدیث امام سجاد علیه السلام
۱۶ مرداد ۱۳۹۶ 0 اهل بیت علیهم السلاماین روایت را ابوحمزه ثمالی نقل می نماید که در آن زمان در شهر کوفه ساکن بود و تا آن موقع موفق به دیدار مقتدایش، امام سجاد علیه السلام که در شهر مدینه زندگی می کرد نشده بود. امام سفری به کوفه داشته است که در این سفر ابوحمزه موفق به دیدار آن حضرت شد. با وسایل آن روز سفر امام سجاد علیه السلام به کوفه کار بسیار پر مشقتی بوده است به همین خاطر ابوحمزه ثمالی از سفر امام به کوفه بسایر تعجب می کند و از آن حضرت علت آن را جویا می شود. پاسخ امام علیه السلام به سوال ابوحمزه شنیدنی است. ابوحمزه جریان این دیدار را اینگونه نقل می کند:
«جلوى ستون هفتم مسجد كوفه نشسته بودم كه از سوى باب كنده مردى وارد شد كه من در طول عمر خويش شخصى زيباتر، خوشبوتر، پاكيزهتر و خوشلباستر از او نديده بودم. عمامهاى بر سر و پيراهنى عربى و قبايى بر تن داشت. كفشهاى عربى را از پاى درآورد و در كنار ستون هفتم به نماز ايستاد. تكبيره الاحرام نماز را وقتى ادا كرد، آنچنان جذاب و موثر بود كه موهاى بدنم سيخ شد. شيفته نغمه زيبا و لهجه دلرباى وى شدم. نزديكتر شدم تا كلماتش را بهتر بشنوم. چهار ركعت نماز خواند با ركوع و سجود كامل و عالى. بعد از سلام نماز، شروع به دعا كرد: «الهى ان كان قد عصيتك، فانى قد اطعتك فى احب الاشيأ اليك الاقرار بوحدانيتك...».بعد از اين كه از دعا فارغ شد، از مسجد بيرون رفت. من با اشتياق تمام به دنبال وى به راه افتادم تا اين كه به مناخ (محل نگهدارى شتران در كنار شهر) كوفه رسيديم. در آن جا غلامی بود كه شتر اين مرد با عظمت را محافظت میكرد. از غلام پرسيدم: اين مرد كيست؟ جواب داد: آيا از شمائل و سيماى نورانىاش او را نشناختى؟ او حضرت زين العابدين، على بن الحسين علیه السلام است.وقتى آقا را شناختم، خود را به قدمهاى مباركش انداختم و خواستم پاهايش را ببوسم. حضرت با دستهاى مطهر خويش مرا از زمين بلند كرد و فرمود: نه! اى ابا حمزه! سجده مخصوص خداوند عزيز و جلال است. عرض كردم: اى فرزند رسول الله! براى چه به اين جا تشريف آوردهايد؟ فرمود: براى آن چه كه ديدى! اگر مردم میدانستند كه نماز خواندن در مسجد كوفه چه فضيلتى دارد، مثل كودكان چهار دست و پا به سوى آن میشتافتند. ...(1)
پی نوشت:
(1). "ابوحمزه ثمالى، لقمان روزگار، عبدالکریم پاک نیا" به نقل از "فرحه الغرى, سيدعبدالكريم بن طاووس, ص 47."