وَ قَالَ (علیه السلام): ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ، وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ.
و فرمود (ع): ثمره تفريط و كوتاهى در كارها پشيمانى است و ثمره دورانديشى سلامت است.
و آن حضرت فرمود: نتيجه كوتاهى در امور پشيمانى، و ميوه احتياط سلامت است.
ارزش دورانديشى و پرهيز از كوتاهى (اخلاقى):و درود خدا بر او، فرمود: حاصل كوتاهى، پشيمانى، و حاصل دورانديشى، سلامت است.
[و فرمود:] كوتاهى در كار را پشيمانى بار است و دور انديشى را سلامت در كنار.
امام عليه السّلام (در باره دور انديشى) فرموده است:نتيجه تقصير و كوتاهى (در امرى) پشيمانى است و سود احتياط و دور انديشى درستى (رهائى از زيان) است.
امام(عليه السلام) فرمود: ميوه درخت تفريط پشيمانى و ميوه درخت دورانديشى سلامت است.
سرانجام دورانديشى:امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود، نتيجه تفريط و ثمره دورانديشى را در عبارتى كوتاه و پرمعنا بيان كرده مى فرمايد: «ميوه درخت تفريط پشيمانى و ميوه درخت دورانديشى سلامت است»; (ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ، وَثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلاَمَةُ).امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى واژه «تفريط» را نقطه مقابل «حَزْم» شمرده كه به معناى دورانديشى و تدبير امور و آينده نگرى است، بنابراين «تفريط» در اين كلام به معناى ترك دورانديشى و تدبير در امور و انحراف از حق است; خواه از طريق زياده روى باشد يا كوتاهى و كم كارى. درست است كه تفريط غالباً در مقابل افراط ذكر مى شود و افراط را به معناى زياده روى و تفريط را به معناى كوتاهى و كم كارى تفسير مى كنند; ولى هرگاه تفريط به طور مستقل ذكر شود ممكن است هرگونه انحراف از حق و واقعيت را شامل گردد، همان گونه كه در كلام بالا چنين به نظر مى رسد. صاحب كتاب لسان العرب تفريط را به معناى ضايع كردن چيزى تفسير مى كند كه اين ضايع كردن ممكن است عوامل مختلفى داشته باشد.و دیگران تجربه کرده ایم. مخصوصا بسیار مى شود که انسان به امورى به دیده حقارت مى نگرد و سرانجام ضربه سنگینى از ناحیه آن مى خورد همان گونه که بعضى از دانشمندان گفته اند: شخص عاقل هرگز نباید چیزى از خطاها و لغزش هایش را کوچک بشمرد، زیرا هنگامى که انسان چیزى را کوچک مى شمرد در مشکلات بزرگى مى افتد. در تاریخ دیده ایم که گاه دشمنانى که به نظر کوچک مى آمدند حکومتى را زایل کردند و بسیار دیده ایم که گاه بیمارى کوچکى که مورد بى اعتنایى واقع مى شود ضربه سنگینى به سلامت ما مى زند ونهرهاى بزرگ وسیلاب ها را دیده ایم که از جوى هاى کوچک تشکیل مى شوند.(1)در این که میوه تلخ نهال تفریط، پشیمانى است جاى تردید نیست قرآن مجید نیز به این حقیقت اشاره کرده و به مسلمانان هشدار مى دهد که: «و از بهترین دستورهایى که از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پیروى کنید پیش از آن که عذاب الهى ناگهان به سراغ شما درآید در حالى که از آن آگاه نیستند. (این دستورها براى آن است که) مبادا کسى روز قیامت بگوید: افسوس بر من از کوتاهى هایى که در اطاعت فرمان خدا کردم واز مسخره کنندگان (آیات او) بودم»; (وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِّنْ رَّبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لاَ تَشْعُرُونَ * أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللهِ).(2)در حدیثى نیز از امام هادى(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «اُذْکُرْ حَسَراتِ التَّفْریطِ تَأْخُذْ بِقَدیمِ الْحَزْمِ; افسوس هاى ناشى از تفریط را به یاد آور تا به دوراندیشى اهمیت دهى».(3)درباره ثمرات و تفسیر مسئله حزم و دوراندیشى نیز که نقطه مقابل تفریط است روایات فراوانى داریم; از جمله در حدیثى از امام على بن ابى طالب(علیه السلام)مى خوانیم: «التَّدْبیرُ قَبْلَ الْعَمَلِ یُؤمِنُکَ مِنَ النَّدَمِ; تدبیر پیش از عمل تو را از پشیمانى (بعد از عمل) ایمن مى سازد».(4)در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «مَنْ نَظَرَ فِى الْعَواقِبِ سَلِمَ مِنَ النَّوائِبِ; کسى که دوراندیش باشد و پایان کار را ببیند از گرفتارى ها و مصائب سالم خواهد ماند».(5)در تفسیر «حزم» از همان حضرت آمده است که فرمود: «الْحَزْمُ النَّظَرُ فِى الْعَواقِبِ وَمُشاوَرَةُ ذَوِى الْعُقُولِ; حزم همان عاقبت نگرى و مشورت با صاحبان فکر و اندیشه است».(6)گرچه گاه مى شود که تفریط از سستى و تنبلى سرچشمه مى گیرد; اما غالباً منشأ تفریط همان ترک دوراندیشى است.این نکته نیز قابل توجه است که گاه انسان در مطالعه عواقب امور تفریط مى کند و گرفتار نوعى وسواس و در نتیجه تفریط مى شود. در این گونه موارد حزم آن است که این گونه عاقبت اندیشى ها رها شوند و انسان تصمیم بگیرد که با شجاعت وارد کار شود و این شبیه چیزى است که بعضى از فقها مى گویند: گاه احتیاط در ترک احتیاط است.در اهمیت دوراندیشى و آثار و روایات مربوط به آن توضیحات بیشترى ذیل حکمت 48 داده ایم.آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در اینجا به طور فشرده به آن اشاره کنیم این است که منظور از سلامت در عبارت بالا تنها سلامت دین نیست، بلکه سلامت دنیا، جسم، خانواده، کسب و کار و سلامت جامعه نیز در دوراندیشى و ترک هرگونه تفریط و مسامحه کارى است.(7)*****پی نوشت:(1). بهج الصباغه، ج 13، ص 350.(2). زمر، آیه 55 و 56.(3). میزان الحکمة، باب حزم، ح 3690.(4). بحارالانوار، ج 68، ص 338.(5). مستدرک الوسائل، ج 11، ص 307 .(6). غررالحکم، ح 10881.(7). سند گفتار حکیمانه: خطیب(رحمه الله) در کتاب مصادر، این کلام حکیمانه را با تفاوت هایى از کتب مختلف نقل کرده که نشان مى دهد آنها منابع دیگرى در اختیار داشته اند از جمله غرر الحکم که آن را به این شکل نقل کرده است: «ثَمَرَةُ التَّفْریطِ مَلامَةٌ» و کمى پیش از آن «ثَمَرَةُ الْعَقْلِ الاِْسْتِقامَةُ» و بعد از آن «ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلامَةُ» و نویسنده مصادر اضافه مى کند که من اطمینان دارم هر سه جمله در کلام امام(علیه السلام) با هم بوده و نویسنده غرر الحکم طبق روشى که دارد آنها را از هم جدا کرده است. سپس از کتاب طراز نوشته امیر یحیى علوى آن را به این صورت نقل مى کند: «التَّفْریطُ ثَمَرَتَهُ النَّدامَةُ». (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 147)
امام (ع) فرمود: «ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ وَ ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ»:تفريط، عبارت از دورانديش نبودن در كارهاست. چون قبلا معلوم شده است كه دورانديشى عبارت از پيش بينى نسبت به رويدادهايى است كه ممكن است در آينده انجام گيرد، و اين كار به درستى و سلامتى نزديكتر و از فريب خوردن دورتر خواهد بود، بنا بر اين پيش بينى حوادث باعث مى شود كه انسان از خطر آنها مصون بماند، امّا پيش بينى نكردن و كوتاهى در عمل نسبت به پيشآمدهاى آينده موجب مى شود كه انسان به دام آنها افتاده و از خطر آنها در امان نماند. و در نتيجه باعث پشيمانى پس از عمل مى گردد. پس پشيمانى از جمله نتايج تقصير و كوتاهى در عمل است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 256
الثانية و السبعون بعد المائة من حكمه عليه السّلام:(172) و قال عليه السّلام: ثمرة الحزم السّلامة، و ثمرة التّفريط النّدامة. (78398- 78389)
المعنى:تشبيه [ثمرة الحزم السّلامة و ثمرة التّفريط النّدامة] (الحزم) هو التفكّر في العواقب و ما يترتّب على العمل من النتائج، فيحذر الحازم عمّا يؤدّي إلى الضّرر و الهلاك، فشبّهه عليه السّلام بشجرة ثمرتها السّلامة عن الافات، (و التفريط) هو الإقدام على الامور من غير رويّة و قطع النظر عمّا يترتّب عليه من البليّة، فهي كشجرة تثمر الندامة و الأسف، و يتلف على الانسان فوائد مالها من خلف.الترجمة:فرمود: ميوه دورانديشى، تندرستى و خوشى است، و ميوه ول انگارى پشيمانى و ناخوشى است.ز دورانديشي آيد تندرستي ول انگارى پشيماني و سستي
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 7، ص405
ثمرة التفريط الندامة، و ثمرة الحزم السلامة. «نتيجه و ميوه كوتاهى كردن در كار، پشيمانى و ميوه دور انديشى، به سلامت ماندن است.»
به اندازه كافى سخن درباره دور انديشى و كوتاهى كردن در كار گفته شده است، و گفته اند: دور انديشى ملكه اى است كه بر اثر تجربه ها و كار آموزى ها فراهم مى شود و ريشه آن قوت عقل است كه شخص خردمند همواره ترسان است و احمق ترسان نيست، اگر هم بترسد، ترسش اندك است. هر كس از چيزى بترسد، از آن پرهيز مى كند و اين پرهيز همان دور انديشى است.
ابو الاسود دؤلى از مردان خردمند و دور انديش و روشن رأى بود. ابو العباس مبرد مى گويد: زياد بن ابيه به ابو الاسود كه سالخورده شده بود، گفت: اگر ناتوانى جسمى تو نمى بود تو را به كارى از كارهاى خود مى گماشتيم. ابو الاسود گفت: مگر امير مرا براى كشتى گرفتن مى خواهد؟ زياد گفت: كار را زحمت و مشقت است، و چنان مى بينم كه از آن ناتوانى. ابو الاسود ابيات زير را سرود: «امير ابو مغيره پنداشته است كه من پيرى سالخورده ام و به فرتوتى نزديك شده ام، امير درست مى گويد كه سالخورده شده ام ولى به مكارم كسى مى رسد كه بر عصا تكيه مى زند، اى ابو مغيره چه بسيار كارهاى پوشيده كه با دور انديشى و زيركى از آن گره گشوده ام.»
گفته شده است: يكى از نشانه هاى دور انديشى، ترك افراط و زياده روى در پرهيز و خوددارى است.
و چون مرگ معاويه فرا رسيد پسرش يزيد آمد و او را خاموش ديد كه سخن نمى گويد، گريست و اين ابيات را خواند: «... نيرومند حيله ساز با فرهنگ، ولى چه سود كه امروز مرگ را چاره انديشى ها چاره نمى سازد.»