وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ، يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ.[قال الرضي رحمه الله تعالى و معنى ذلك أن ما ينفقه المرء من ماله في سبيل الخير و البر و إن كان يسيرا فإن الله تعالى يجعل الجزاء عليه عظيما كثيرا؛ و اليدان هاهنا عبارة عن النعمتين ففرّق (علیه السلام) بين نعمة العبد و نعمة الرب تعالى ذكره بالقصيرة و الطويلة، فجعل تلك قصيرة و هذه طويلة لأن نعم الله أبدا تضعف على نعم المخلوق أضعافا كثيرة إذ كانت نعم الله أصل النعم كلها فكل نعمة إليها ترجع و منها تنزع].
تُضْعَفُ: مضاعف ميشود.
و فرمود (ع): كسى كه با دست كوتاه ببخشد او را با دست دراز ببخشند.سید رضی مى گويد: معنى اين عبارت اين است كه انسان مالى را كه در راه خدا انفاق مى كند هر چند، اندك باشد خداى تعالى پاداش او را فراوان خواهد داد. و دو دست، عبارت است از دو نعمت. امام ميان نعمت بنده و نعمت پروردگار فرق گذاشته و از نعمت بنده به دست كوتاه تعبير نموده و از نعمت خدا به دست دراز. زيرا، نعمت خداوندى همواره چند برابر نعمت بنده است. نعمت او اصل همه نعمتهاست و هر نعمت به او باز مى گردد و از او افاضه مى شود.
و آن حضرت فرمود: كسى كه با دست كوتاه ببخشد، با دست بلند بخشيده مى شود.مؤلف: توضيح اين قطعه اين است كه انسان آنچه را از مال خود در راه خير و نيكوكارى انفاق مى كند اگر چه اندك باشد خداوند جزايش را بر آن اندك بزرگ و بسيار قرار مى دهد. دو دست در اين جا عبارت از دو نعمت است، ولى بين نعمت عبد و نعمت حق فرق گذاشته، نعمت عبد را كوتاه، و نعمت حق را بلند مطرح نموده، چرا كه نعمت حق هميشه چند برابر نعمت خلق است. و نعمتهاى الهى ريشه تمام نعمت هاست، بنا بر اين همه نعمتها به نعمت هاى خداوند باز مى گردد و از آنها پديد مى آيد.
ره آورد إنفاق (اخلاقى، اقتصادى):و درود خدا بر او، فرمود: آن كس كه با دست كوتاه ببخشد، از دستى بلند پاداش گيرد.مى گويم: (معنى سخن اين است كه آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكى انفاق مى كند، هر چند كم باشد، خداوند پاداش او را بسيار مى دهد، و منظور از «دو دست» در اينجا دو نعمت است، كه امام عليه السّلام بين نعمت پروردگار، و نعمت از ناحيه انسان، را با كوتاهى و بلندى فرق گذاشته است كه نعمت و بخشش از ناحيه بنده را كوتاه، و از ناحيه خداوند را بلند قرار داده است، بدان جهت كه نعمت خدا هميشگى و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا كه نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمتها است، بنا بر اين تمام نعمتها به نعمتهاى خدا باز مى گردد، و از آن سرچشمه مى گيرد).
[و فرمود:] آن كه با دست كوتاه ببخشد او را با دست دراز ببخشند.[مى گويم: معنى آن اين است كه آنچه آدمى از مال خود در راه نيكى و نيكوكارى بخشد، هرچند اندك بود خدا پاداش آن را بزرگ و بسيار دهد، و دو دست در اينجا دو نعمت است و امام ميان نعمت بنده و نعمت پروردگار فرق گذارد، نعمت بنده را دست كوتاه و نعمت خدا را دست دراز نام نهاد، چه نعمتهايى خدا همواره از نعمتهاى آفريدگان فراوانتر است و افزون چرا كه نعمتهاى خدا اصل نعمتهاست و هر نعمتى را بازگشت به نعمت خداست و برون آمدن آن از آن جاست.]
امام عليه السّلام (در سود انفاق) فرموده است:كسيكه بدست كوتاه (مال و دارائى خود را هر چند اندك باشد در راه خدا) ببخشد بدست دراز (از جانب خدا) بخشش مى يابد.(سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد:) و معنى اين فرمايش آنست كه آنچه را شخص از مال و دارائيش در راههاى خير و نيكى انفاق ميكند هر چند اندك باشد خداى تعالى جزاء و مزد آنرا بزرگ و بسيار مى گرداند (چنانكه در قرآن كريم سوره 2 آیه 261 مى فرمايد: «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ» يعنى داستان آنانكه داراييهاشان را در راه خدا «به درويشان و مستمندان» مى دهند مانند داستان دانه ايست كه «از آن» هفت خوشه برويد كه در هر خوشه صد دانه باشد «يك دانه هفتصد دانه شود» و خدا «اين مقدار را» براى هر كه خواهد افزايش مى دهد و خدا بسيار بخشنده و دانا است). و مراد از دو دست در اينجا دو نعمت است (نعمتى كه بنده داده و نعمتى كه خدا بخشيده) پس امام عليه السّلام نعمت بنده و نعمت پروردگار را به كوتاهى و درازى از هم جدا ساخته و نعمت بنده را كوتاه و نعمت خدا را دراز قرار داده، زيرا نعمتهاى خدا همواره بر نعمتهاى مخلوق بسيار افزون است، زيرا نعمتهاى خدا اصل و پايه همه نعمتها است و هر نعمتى بسوى آنها باز گشته و از آنها بيرون مى آيد و پيدايش مى يابد.
امام(عليه السلام) فرمود: كسى كه با دست كوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشيده مى شود.مرحوم سيد رضى مى گويد: «معناى اين كلام اين است كه آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكى انفاق مى كند هرچند كم باشد خداوند جزا و پاداش او را بسيار مى دهد و منظور از دو دست (دست كوتاه و بلند) در اينجا دو نعمت است كه امام(عليه السلام) ميان نعمت پروردگار و نعمت انسان را با كوتاهى و بلندى فرق گذاشته است; نعمت و بخشش از سوى بنده را كوتاه و آنچه را از ناحيه خداوند است بلند شمرده است و اين بدان جهت است كه نعمت خدا همواره چندين برابر نعمت مخلوق است، زيرا نعمت هاى الهى اصل و اساس تمام نعمت هاست; تمام نعمت ها به او باز مى گردد و از سوى او سرچشمه گرفته مى شود (حتى نعمتى كه انسان آن را به ديگرى مى بخشد آن هم از سوى خداست و با توفيق الهى بذل و بخشش مى شود)».
فزونى پاداش هاى الهى:امام(علیه السلام) در این گفتار نورانى اشاره به تفاوت پاداش الهى نسبت به اعمال بندگان کرده مى فرماید: «کسى که با دست کوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشیده مى شود»; (مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ الْقَصِیرَةِ یُعْطَ بِالْیَدِ الطَّوِیلَةِ).اشاره به این که عطاى بندگان هرقدر زیاد باشد در مقابل عطاى الهى و پاداش هاى بسیار عظیمش کم و کوچک است. قرآن مجید مى فرماید: «(مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا); هر کس کار نیکى را به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد».(1)در جاى دیگر مى فرماید: «(مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنْبُلَة مِّائَةُ حَبَّة وَاللهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ); کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند; که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خدا آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته باشد)، دو یا چند برابر مى کند; و لطف خدا گسترده، و او (به همه چیز) داناست».(2)در این آیه ملاحظه مى کنیم که پاداش الهى هفتصد برابر و گاهى دو یا چند برابر این مقدار است که قابل مقایسه با کار نیک بندگان نیست.سرانجام در آیه دیگرى خداى متعال به بندگان عطاى «غیر مجذوذ» (بخشش همیشگى و جاویدان) را نوید مى دهد.(3)البته جاى تعجب نیست; عظمت خداوند و وسعت رحمت او و جود و بخشش چنین اقتضایى را دارد و همه اینها جزو برنامه اى تشویقى براى ایجاد انگیزه هاى قوى تر در بندگان براى انجام کارهاى خیر است.تعبیر به «یَد طَویله» (دست بلند) و «یَد قَصیره» (دست کوتاه) کنایه از نعمت هاى بزرگ و کوچک است، زیرا انسان معمولا چیزى را که مى بخشد با دست خود مى بخشد. در حدیثى که مسلم در کتاب صحیح خود نقل کرده است مى خوانیم که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به همسرانش فرمود: «أسْرَعُکُنَّ لِحاقاً بی أطْوَلُکُنَّ یَداً; از میان شما کسى زودتر به من ملحق مى شود که دستش از همه بلندتر باشد»(4) همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) معناى این سخن را نفهمیدند و گمان کردند اشاره به همین عضو مخصوص است و گاه طول دست خود را با هم مقایسه مى کردند تا این که «زینب بنت جحش» (همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله)) از دنیا رفت و نخستین کسى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود که به آن حضرت ملحق شد و او زنى بود که بسیار در راه خدا صدقه مى داد و کارهاى خیر فراوانى مى کرد حتى وسائلى با دست خود مى ساخت و مى فروخت و بهاى آن را در راه خدا انفاق مى کرد اینجا بود که آنها مراد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را فهمیدند.علامه شوشترى(رحمه الله) بعد از نقل این سخن در شرح نهج البلاغه خود از عایشه چنین نقل مى کند که زینب (بنت جحش) به مقامى رسید که هیچ کس به آن نرسید; پیامبر(صلى الله علیه وآله) به او بشارت داد که به زودى به وى ملحق مى شود و همسرش در بهشت خواهد بود.(5)مرحوم «مغنیة» تفسیر دیگرى براى این گفتار گرانبهاى مولا کرده و «یَد قَصیره» را اشاره به جهاد در راه خدا و شهادت و امثال آن مى داند در حالى که این تفسیر مناسبتى با تعبیر «ید» ندارد به خصوص این که تعبیر به «ید» در مورد بخشش در راه خدا در روایات دیگر نیز آمده است. اضافه بر این چنین تفسیرى سبب مى شود که «ید طویلة» و «ید قصیرة» با یکدیگر هماهنگ نباشند در حالى که در تفسیرى که در بالا آمد و مرحوم سید رضى نیز بعداً ذکر مى کند این دو ید با یکدیگر هماهنگ اند و هر دو به معناى بخشش نعمت اند.مرحوم سید رضى در اینجا بر خلاف روش معمولى خود، شرح نسبتاً مفصلى براى این سخن آورده، مى گوید: «معناى این کلام این است که آنچه انسان از اموال خود در راه خیر و نیکى انفاق مى کند هرچند کم باشد خدا پاداش او را بسیار مى دهد و منظور از دو دست (دست کوتاه و بلند) در اینجا دو نعمت است که امام(علیه السلام) میان نعمت پروردگار و نعمت انسان را با کوتاهى و بلندى فرق گذاشته است; نعمت و بخشش از سوى بنده را کوتاه و آنچه را از ناحیه خداوند است بلند شمرده است و این بدان جهت است که نعمت خدا همواره چندین برابر نعمت مخلوق است، زیرا نعمت هاى الهى اصل و اساس تمام نعمت هاست; تمام نعمت ها به او باز مى گردد و از سوى او سرچشمه گرفته مى شود (حتى نعمتى که انسان آن را به دیگرى مى بخشد آن هم از سوى خداست و با توفیق الهى بذل و بخشش مى شود)»; (قالَ الرَّضِىُّ وَمَعنى ذلِکَ أنَّ ما یُنْفِقُهُ الْمَرْءُ مِنْ مالِهِ فِی سَبیلِ الْخَیْرِ وَالْبِرِّ وَإنْ کانَ یَسیراً فَإنَّ اللهَ تَعالى یَجْعَلُ الْجَزاءَ عَلَیْهِ عَظیماً کَثیراً وَالْیَدانِ هاهُنا عِبارَةٌ عَنِ النِّعْمَتَیْنِ فَفَرَّقَ(علیه السلام) بَیْنَ نِعْمَةِ الْعَبْدِ وَنِعْمَةِ الرَّبِّ تَعالى ذِکْرُهُ بِالْقَصیرَةِ وَالطَّویلَةِ فَجَعَلَ تِلْکَ قَصیرَةً وَهذِهِ طَویلَةً لاِنَّ نِعَمِ اللهِ أبَداً تَضْعُفُ عَلى نِعَمِ الْمَخْلُوقِ أضْعافاً کَثیرَةً إذْ کانَتْ نِعَمِ اللهِ أصْلُ النِّعَمِ کُلُّها فَکُلُّ نِعْمَة إلَیْها تَرْجِعُ وَمِنْها تَنْزِعُ).*****نكته: اهميت صدقه و كمك به نيازمندان در اسلام:در آیات و روایات اسلامى تأکید فراوانى بر انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان شده که در کمتر چیزى این گونه تأکید وارد شده است.اهمیت این مسئله به اندازه اى است که در قرآن مجید هنگامى که به پرهیزگاران نوید بهشت برین را با وسعتى که به اندازه آسمانها و زمین است مى دهد اولین صفت آنها را انفاق در هر حال مى شمارد، مى فرماید: «(وَسارِعُوا إِلى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّماواتُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ * الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَالْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ); و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى که وسعت آن، آسمانها و زمین است و براى پرهیزگاران آماده شده است * (همان) کسانى که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى کنند; و خشم خود را فرو مى برند; و از (خطاى) مردم درمى گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد».(6)در جاى دیگر به کسانى که آشکارا و پنهان در راه خدا انفاق مى کنند وعده مى دهد که هیچ ترس و اندوهى (در قیامت) در برابر عذاب هاى الهى نخواهند داشت: «(الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ سِرًّا وَعَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ); آنها که اموال خود را، شب یا روز، پنهان یا آشکار، انفاق مى کنند، مزدشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است; نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مى شوند».(7)مرحوم کلینى در کتاب کافى در آغاز جلد چهارم، چندین باب با روایات بسیار ذکر مى کند درباره اهمیت صدقه و این که تأثیر عمیقى در دفع بلا دارد و موجب افزایش و برکت اموال مى شود از جمله در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: «الْبِرُّ وَالصَّدَقَهُ یَنْفِیانِ الْفَقْرَ وَیَزیدانِ فِی الْعُمْرِ وَیَدْفَعانِ تِسْعینَ میتَةَ السّوءِ; نیکى و صدقه فقر را از انسان دور مى کند و سبب طول عمر مى شود و نود (و در بعضى از نسخه هاى سبعین به معناى هفتاد) نوع مرگ بد را دور مى سازد».(8)در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است که فرمود: «وَلاََنْ اَعْوَلَ أهْلَ بَیْت مِنَ الْمُسْلِمینَ أشْبَعُ جَوْعَتَهُمْ وَأکْسُوَ عَوْرَتَهُمْ وَأکُفَّ وُجُوهَهُمْ عَنِ النّاسِ أحَبُّ إلَىَّ مِنْ أنْ اَحُجَّ حَجَّةً وَحَجَّةً وَحَجَّةً حَتَّى انْتَهى إلى عَشْر وَعَشْر وَعَشْر وَمِثْلَها وَمِثْلَها حَتَّى انْتَهى إلى سَبْعینَ; اگر خانواده اى از مسلمانان را که فقیرند تکفل کنم، گرسنگى آنها را برطرف سازم، برهنگان آنها را بپوشانم و آنها را از این که دست نیاز به سوى مردم دراز کنند باز دارم براى من محبوب تر از آن است که یک حج و یک حج و یک حج، و همچنان امام(علیه السلام) ادامه داد تا ده حج و ده حج و ده حج تا به هفتاد حج رسید به جا آورم».(9)احادیث در این زمینه بسیار است. با حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) این سخن را پایان مى دهیم، فرمود، «بَکِّرُوا فِی الصَّدَقَةِ وَارْغَبُوا فِیها فَما مِنْ مُؤْمِن یَتَصَدَّقُ بِصَدَقَة یُریدُ بِها ما عِنْدَاللهِ لِیَدْفَعَ اللهُ بِها عَنْهُ شَرَّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ إلَى الاْرْضِ فی ذلِکَ الْیَوْمِ إلاّ وَقاهُ اللهُ شَرَّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ إلَى الاْرْضِ فی ذلِکَ الْیَوْمِ; صبحگاهان صدقه دهید و به آن علاقه مند باشید. هیچ مؤمنى نیست که براى خدا به نیازمند صدقه دهد تا شر بلاهایى که از آسمان به زمین نازل مى شود در آن روز ازاو باز دارد مگراین که خداوند چنین خواهد کرد و این شرور را از او دفع مى کند»(10). (11)*****پی نوشت:(1). انعام، آیه 160.(2). بقره، آیه 261.(3). هود، آیه 108.(4). صحیح مسلم، ج 7، ص 144.(5). شرح نهج البلاغه علامه شوشترى، ج 13، ص 253.(6). آل عمران، آیه 133 و 134.(7). بقره، آیه 274.(8). کافى، ج 4، ص 2.(9). همان، ص 2 .(10). همان، ص 5 .(11). سند گفتار حکیمانه: به گفته خطیب(رحمه الله) در مصادر نهج البلاغه، این کلام نورانى را زمخشرى در ربیع الابرار و آمدى در غررالحکم آورده و سید رضى در کتاب مجازات النبویه نیز آن را به مناسبتى ذکر کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 185). اضافه بر این ابن عساکر در تاریخ دمشق، این کلام حکیمانه را در ضمن داستان مفصلى نقل کرده و به یقین منبعى جز نهج البلاغه داشته است. (تاریخ دمشق، ج 50، ص 173)
امام (ع) فرمود: «مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ»:اين سخن امام (ع) اشاره دارد به آيات شريفه: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»، و «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ» كه لفظ يد (دست) را در هر دو مورد، براى نعمت و بخشش استعاره آورده است. و دراز و كوتاه، كنايه از زيادى و كمى است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 301
الثانية و العشرون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(222) و قال عليه السّلام: من يعط باليد القصيرة، يعط باليد الطّويلة.قال الرّضيّ رحمه اللَّه: و معنى ذلك أنّ ما ينفقه المرء من ماله في سبيل الخير و البرّ و إن كان يسيرا فإنّ اللَّه تعالى يجعل الجزاء عليه عظيما كثيرا، و اليدان ههنا عبارتان عن النّعمتين، ففرق عليه السّلام بين نعمة العبد و نعمة الرّبّ تعالى ذكره بالقصيرة و الطّويلة، فجعل تلك قصيرة و هذه طويلة لأنّ نعم اللَّه أبدا تضعف على نعم المخلوقين أضعافا كثيرة، إذ كانت نعم اللَّه أصل النّعم كلّها، فكلّ نعمة إليها ترجع، و عنها تنزع- نقل عن الشرح المعتزلي ج 19- طبع مصر. (79500- 79414)أقول: و قد بين ذلك في آيات من القرآن كقوله تعالى: «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ». (261- البقرة)
الترجمة:فرمود: هر كه با دست كوتاه بدهد از دست بلندي عوض بستاند.سيد رضى رحمه اللَّه در شرح آن فرموده: يعنى هر چه مرد از مال خود در خيرات صرف كند و گر چه اندك باشد، خداوند پاداش بسيار و بزرگش بدهد
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 302
و دو دست دهنده و عوض دهنده در اينجا عبارت از همان دو نعمت است كه داد و ستد شده، و آن حضرت نعمت بنده را از نعمت خدا جدا كرده، اين را كوتاه و آنرا بلند دانسته، زيرا نعم خدا هميشه چند برابر نعمت آفريدگان اوست، زيرا نعم خدا أصل همه نعمتها است، و مرجع هر نعمتى بدانست و از آنست.در راه خدا بدست كوتاه مى بخش تو قربة إلى اللَّه وز دست بلند حق عوض گير لا حول و لا قوّة إلّا باللّه
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص28
و قال عليه السّلام: من يعط باليد القصيرة يعط باليد الطويلة. «هر كه با دست كوتاه ببخشد، او را با دست دراز ببخشند.»
سيد رضى كه خدايش رحمت كناد گفته است: معنى اين سخن اين است كه آنچه آدمى از مال خود در راه خير و نيكى كردن مى پردازد هر چند اندك باشد، خداوند متعال پاداش آن را بزرگ و بسيار قرار مى دهد و منظور از كلمه «يد» در اين جا نعمت است. على عليه السّلام ميان نعمت بنده و نعمت خداى متعال فرق نهاده و يكى را به كوتاه و ديگرى را به بلند توصيف فرموده است كه نعمتهاى خداوند همواره بر نعمت مخلوق فزونى بسيار دارد و چون نعمتهاى خداوندى اصل و ريشه همه نعمتهاست، پس همه نعمتها بر آن برمى گردد و از آن سرچشمه مى گيرد. اين جمله را چون سيد رضى شرح داده است، من از شرح آن بى نيازم.