وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً، فَصَدِّقْ ظَنَّهُ.
و فرمود (ع): هر كه به تو گمان خير برد، چنان كن كه گمانش صادق آيد.
و آن حضرت فرمود: كسى كه به تو گمان خير دارد گمانش را (در عمل) تحقق بخش.
تقويت خوشبينى ها (اخلاق اجتماعى):و درود خدا بر او، فرمود: چون كسى به تو گمان نيك برد، خوشبينى او را تصديق كن.
[و فرمود:] آن كه به تو گمان نيك برد -با نيكويى در كار- گمان وى را راست دار.
امام عليه السّلام (در ترغيب بكار نيك) فرموده است:كسيكه بتو گمان نيكى برد گمان او را تصديق كن (نيكى كه از تو چشمداشت دارد بجا آور زيرا اگر گمان او را نادرست جلوه دهى ديگران بتو گمان نيك نبرند و اين بسيار ناشايسته است).
امام عليه السلام فرمود: كسى كه به تو گمان خوبى دارد گمانش را (با عمل) تصديق كن.
حُسن ظن مردم را با عمل، تصديق كن:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به نكته لطيفى درمورد حسن ظن مردم نسبت به انسان مىكند، مىفرمايد: «كسى كه به تو گمان خوبى دارد گمانش را (با عمل) تصديق كن»؛ (مَنْ ظَنَّ بِکَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ).اشاره به اينكه، بسيار مىشود افراد به سبب خاطره خوبى كه از كسى دارند و او را باسخاوت و خيّر و مثبت مىدانند گمان مىبرند حل مشكل آنها ـ خواه مشكل مالى باشد يا جز آن ـ به دست اوست و به سراغ وى مىروند. امام عليه السلام مىفرمايد: در اينگونه موارد بايد به حل مشكل آنها پرداخت و حسن ظن آنها را عملاً تصديق كرد. اين كار از يكسو سبب حل مشكلات مردم مىگردد و از سويى ديگر بر شخصيت انسان مىافزايد و گمانى را كه مردم در حق او دارند تثبيت مىكند واصولاً اينگونه حسن ظنها نوعى توفيق اجبارى است كه براى نيكوكاران حاصل مىشود.بعضى از دانشمندان گفتهاند: «هرگاه نقطه مقابل آن براى انسان رخ دهد؛ يعنى كسى به او سوءظن پيدا كند كه مثلا آدمى بخيل و تندخو و بداخلاق است در اينجا با اعمال نيك بايد سوءظن آنها را تكذيب كرد، همانگونه كه با اعمال نيك، حسن ظن را عملاً تصديق مىكند». اين كلام حكيمانه پيش از اين در لابهلاى نصيحت امام عليه السلام به فرزند دلبندش امام حسن عليه السلام آمده است. در آنجا گفتيم: اشاره به اين است كه اگر كسى مثلا تو را اهل خير و بذل و بخشش وسخاوت مىداند و از تو چيزى مىخواهد به او كمك كن تا گمان او را تصديق كرده باشى وبزرگوارى تو تثبيت شود. اينگونه رفتار دو مزيّت دارد؛ هم خوشبينى و حسن ظن مردم را تثبيت مىكند و هم با اين خوشبينىها انسان به راه خير كشيده مىشود. بسيار اتفاق مىافتد كه افرادى نزد انسان مىآيند و مىگويند مشكلى داريم كه گمان مىكنيم تنها به دست تو حل مىشود. انسان بايد در حل مشكل چنين افرادى بكوشد و حسن ظن آنها را به سوءظن تبديل نكند.*****نكته:بلاى سوءظن و بدبينى:مسئله تشويق به حسن ظن و برحذر داشتن سوءظن در آيات و روايات اسلامى بازتاب گستردهاى دارد و به تعبير ديگر، اسلام نهتنها براى مسلمانان بلكه براى تمام انسانها، حفظ آبرو در عمل و زبان خواسته است، بلكه در منطقه فكر و روح نيز چنين امنيتى را براى آنها مىخواهد و مىگويد: هيچكس به ديگرى سوءظن پيدا نكند، زيرا بعضى از گمانها گناه است و مىفرمايد: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ).(1)امام اميرمؤمنان عليه السلام يكى از آثار سوءظن را ارتكاب گناهان خطرناك مىشمارد و مطابق نقل غررالحكم مىفرمايد: «مَنْ ساءَتْ ظُنُونُهُ اِعْتَقَدَ الْخِيانَةَ بِمَنْ لا يَخُونُهُ؛ كسى كه به مردم، بدگمان است معتقد به خيانت كردن به كسى مىشود كه به او خيانت نكرده است».(2)در حديث ديگرى از آن حضرت كه در همان منبع آمده مىخوانيم: «مَنْ لَمْ يَحْسُنْ ظَنُّهُ اسْتَوْحَشَ مِنْ كُلِّ أحَدٍ؛ شخص بدگمان از همه مىترسد».(3) همان حضرت در مقابل، به حسن ظن دعوت مىكند و طبق روايتى مىفرمايد: «وَ لاتَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخيکَ سُوءاً وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلاً؛ هرگز نسبت به سخنى كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر در حالى كه محمل صحيح نيكويى براى آن دارى».(4)درحديث ديگرى ازآن حضرت، حسن ظن ازبهترين خصلتها وبرترين نعمتها شمرده شده است: «حُسْنُ الظَّنِّ مِن أحْسَنِ الشِّيَمِ وَأفْضَلِ القِسَم». براى حفظ حسن ظن مردم، در كلام حكيمانه مورد نظر دستور مىدهد كه اگر كسى به تو حسن ظن داشت و انتظار كمك، بخشش، خدمت و مانند آن را از تو دارد مطابق آن عمل كن تا همچنان حسن ظن وى، پايدار بماند(5). (6)*****پی نوشت:(1) . حجرات، آیه 12.(2) . غررالحکم، ح 5681.(3) . همان، ح 5333.(4) . کافى، ج 2، ص 362، ح 3.(5) . براى مطالعه بیشتر به کتاب اخلاق در قرآن، ج 3، ص 321 به بعد مراجعه کنید.(6) . سند گفتار حکیمانه: این جمله حکیمانه در ضمن وصیت امام امیرالمؤمنین به امام حسن عليه السلام آمده که آن را به هنگام بازگشت از صفین در محلى که نامش «حاضرِیْن» بود مرقوم داشت (و شرح آن در اواخر نامه 31 گذشت) و زمخشرى آن را در ربیع الابرار درست با همین عبارت آورده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 191)
امام (ع) فرمود: «مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ»:يعنى: مطابق گمان و نظر خير او رفتار كن و تصديق يك گمان، عبارت از مطابقت واقع و نفس الامرى كه گمان وقوع آن مى رود، با واقع شدن و انجام گرفتن آن است و اين عبارت امام (ع) وادار ساختن و ترغيب بر كار نيك است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 315
الثامنة و الثلاثون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(238) و قال عليه السّلام: من ظنّ بك خيرا فصدّق ظنّه. (79805- 79797)
المعنى:من التوفيق و السعادة في الفوز إلى الكمال في امور الدّنيا و الاخرة جلب اعتماد النّاس و حسن ظنّهم، فانّه يجعل الانسان محبوبا و معتمدا عند النّاس و عند اللَّه، فينبغي حفظ هذه السعادة بتصديق من حسن الظنّ عملا و السّعي في كون حسن الظنّ مطابقا للواقع و موافقا للحقيقة.الترجمة:فرمود: هر كس بتو خوش گمانست گمانش را درست در آور.هر كس بتو پندارد خيرى تو گمانش را تصديق كن و مى كوش تا آنكه نكو باشى
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص41
من ظنّ بك خيرا فصدّق ظنّه. «هر كه به تو گمان نيكى برد، گمانش را راست گردان.»
اين سخن از جمله وصيت امير المؤمنين عليه السّلام به فرزندش امام حسن عليه السّلام است كه پيش از اين گذشت. يكى از بزرگان گفته است: من شرمسار مى شوم كه كسى پيش من آيد و چهره اش از شرمسارى سرخ يا از بيم زرد شود و نسبت به من گمان خير برده باشد و شب را به آن اميد به روز آورده و بامداد پيش من آمده باشد و او را نااميد برگردانم.