وَ قَالَ (علیه السلام): اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ [تَحْسُنَ] فِي لَامِعَةِ الْعُيُونِ عَلَانِيَتِي وَ تُقَبِّحَ [تَقْبُحَ] فِيمَا أُبْطِنُ لَكَ سَرِيرَتِي، مُحَافِظاً عَلَى رِثَاءِ [رِيَاءِ] النَّاسِ مِنْ نَفْسِي بِجَمِيعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّي، فَأُبْدِيَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِي وَ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِسُوءِ عَمَلِي، تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِكَ وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِك.
و فرمود (ع): بار خدايا، به تو پناه مى برم از اين كه ظاهرم در چشم مردم نيكو جلوه كند و درونم كه پنهانش مى دارم، زشت باشد، و در نزد مردم از روى ريا خودنمايى كنم، در كارهايى كه تو از من بدان آگاهترى. و خود را در برابر مردم نيكو جلوه دهم، ولى اعمال بدم را نزد تو آرم تا به بندگانت تقرب جويم و از خشنودى تو دور گردم.
و آن حضرت فرمود: خداوندا، به تو پناه مى برم از اينكه ظاهرم در ديده مردم نيكو جلوه كند، و درونم در آنچه از تو پنهان مى كنم زشت نمايد، خود را از همه آنچه بر من آگاهى در برابر ديد مردم حفظ كنم، پس ظاهر آراسته ام را براى مردم آشكار نموده، و زشتى كردارم را به سوى تو آورم، تا خود را به مردم نزديك، و از خشنودى تو دور سازم.
پرهيز از دورويى ها (اخلاقى):و درود خدا بر او، فرمود: خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابر ديده ها نيكو، و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى، توجّه مردم را به خود جلب نمايم، و چهره ظاهرم را زيبا نشان داده با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده به سوى تو آيم، تا به بندگانت نزديك، و از خشنودى تو دور گردم.
[و فرمود:] خدايا به تو پناه مى برم كه برونم در ديده ها نيكو نمايد و درونم در آنچه از تو نهان مى دارم به زشتى گرايد، پس خود را نزد مردم بيارايم به ريا و خودنمايى كه تو بهتر از من بدان دانايى، پس ظاهر نكويم را براى مردمان آشكار دارم و بدى كردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزديك گردانم، و از خوشنودى تو به كنار مانم.
امام عليه السّلام (در خوش ظاهرى و بدى باطن) فرموده است:بار خدايا پناه مى برم بتو از اينكه در پيش چشمها (ى مردم) ظاهر من نيكو و باطن من در آنچه پنهان مى دارم نزد تو زشت باشد در حاليكه حفظ كنم خود را نزد مردم به رياء و خودنمايى به همه آنچه تو از من بآن آگاهى پس بمردم خوش ظاهر جلوه كنم و بد كرداريم را بسوى تو آرم كه در نتيجه به بندگانت نزديك و از خوشنوديها (و رحمتها) يت دور گردم.
امام عليه السلام عرضه مى دارد: بار پروردگارا! به تو پناه مى برم از اينكه ظاهرم را در چشمها نيكو جلوه دهى وباطنم را در پيشگاهت زشت سازى؛ (به تو پناه مى برم از اين كه) بخواهم به وسيله اعمالى كه تو از آن خوب آگاهى، خوشبينى و احترام مردم را براى خويش حفظ كنم، ظاهر خوبم را براى مردم آشكار سازم و اعمال بدم را فقط تو بدانى، تا به بندگانت نزديك گردم و از رضا و خشنودى تو دور شوم.
از رياكارى به خدا پناه بريم:امام عليه السلام در اين دعاى نورانى اش در پيشگاه خدا از رياكارى به او پناه مى برد وبا چند تعبير دقيق آن را بيان مى كند. نخست عرضه مى دارد: «بارپروردگارا! به تو پناه مى برم از اينكه ظاهرم را در چشمها نيكو جلوه دهى و باطنم را در پيشگاهت زشت سازى»؛ (اللّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ فِي لاَمِعَةِ الْعُيُونِ عَلاَنِيَتي، وَتُقَبِّحَ فِيَما أُبْطِنُ لَکَ سَرِيرَتِي).«لامِعَةُ الْعُيُونِ» به اصطلاح ازقبيل اضافه صفت به موصوف و به معنى «عيون لامعه» يعنى چشمهاى پرنور است؛ يعنى كار من به جايى نرسد كه حتى افراد تيزبين مرا خوب پندارند در حالى كه در باطن خوب نباشم.در دومين جمله همين معنا را در قالب ديگرى آورده، عرضه مى دارد : «(خداوندا چنان نباشم كه) خوشبينى مردم را نسبت به خودم در آنچه تو از آن آگاهى جلب كنم (در حالى كه در باطن چنين نباشم و از طريق ريا خود را در صف نيكان معرفى كنم)»؛ (مُحَافِظاً عَلى رِثَاءِالنَّاسِ مِنْ نَفْسِي بِجَمِيعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّي).حضرت در سومين تعبير، همين معنا را با اشاره به ثمره نامطلوب آن بازگوكرده، عرضه مى دارد: «(چنان نباشم) كه حُسن ظاهرم را براى مردم آشكار سازم و اعمال بدم را فقط به سوى تو آورم تا به اين وسيله به بندگانت نزديك گردم و از رضا و خشنودى تو دور شوم»؛ (فَأُبْدِي لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِي، وَأُفْضِي إِلَيْکَ بِسُوءِ عَمَلِي، تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِکَ َتَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِکَ).روشن است كه هدف رياكاران جلب توجه مردم و از اين طريق، رسيدن به منافع مادى و دنيوى است اين يك هدف است، ولى دورى از خداوند هدف نيست بلكه غايت و نتيجه اين كار است هر چند مَجازا در عبارت بالا به شكل هدف بيان شده است. بديهى است كه اين دعا درسى است براى همه مردم نه اينكه امام عليه السلام چنين باشد بلكه مى خواهد به طور غير مستقيم كه در دلها تأثير بيشترى دارد نتيجه رياكارى را براى همگان روشن سازد و آن را خطايى بزرگ معرفى كند كه نتيجه آن، دورى از خدا و سرگردانى در وادى شرك و بت پرستى است.*****نكته:نكوهش شديد ريا در كتاب و سنّت:در آيات قرآن و روايات اسلامى، عمل ريايى به شدت نكوهش شده است. قرآن مجيد در آيه 264 سوره «بقره» مى گويد: «(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالاَْذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدا لّاَ يَقْدِرُونَ عَلَى شَىْءٍ مِّمَّا كَسَبُوا وَاللهُ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بخششهاى خود را با منّت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى كند؛ و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمى آورد؛ (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن، (قشر نازكى از) خاك باشد؛ (و بذرهايى در آن افشانده شود؛) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشويد،) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آنها از كارى كه انجام داده اند، چيزى به دست نمى آورند؛ و خداوند، جمعيت كافران را هدايت نمى كند».در اين آيه شريفه نكات بسيارى نهفته است: از يكسو ريا و شرك را همرديف قرار داده و از سويى ديگر عمل ريايى را بى نتيجه و بى اثر خوانده ومسلمانان را به شدت از چنين كارى نهى كرده همانگونه كه انفاق هاى توأم با منت و آزار را منفور شمرده است.رسول خدا صلي الله عليه وآله در حديثى از آينده چنين خبر مى دهد. «سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ تَخْبُثُ فِيهِ سَرَائِرُهُمْ وَتَحْسُنُ فِيهِ عَلانِيَتُهُمْ طَمَعاً فِي الدُّنْيَا لا يُرِيدُونَ بِهِ مَا عِنْدَ رَبِّهِمْ يَكُونُ دِينُهُمْ رِيَاءً لا يُخَالِطُهُمْ خَوْفٌ يَعُمُّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ فَيَدْعُونَهُ دُعَاءَ الْغَرِيقِ فَلا يَسْتَجِيبُ لَهُمْ؛ زمانى بر مردم فرا مى رسد كه باطن آنها زشت وظاهرشان براى طمع در دنيا زيبا مى شود. هرگز پاداشهايى را كه نزد خداست طلب نمى كنند، دينشان رياسْت و خوف خدا در وجودشان نيست. در آن زمان خدا آنها را به مجازاتى مبتلا مى سازد كه حتى اگر مانند دعاى غريق (كسى كه با تمام وجودش خدا را مى خواند) خدا را بخوانند دعايشان مستجاب نمى شود».در منابع معروف حديث از جمله كتاب شريف كافى و كتاب وسائل الشيعه روايات بسيارى درباره نكوهش رياكارى وارد شده است؛ از جمله كلينى؛ در جلد دوم كافى در حديثى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: «كُلُّ رِيَاءٍ شِرْکٌ إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ وَمَنْ عَمِلَ لِلَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ».در حديث ديگرى در تفسير آيه «(فَمَنْ كَانَ يَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحا وَلاَ يُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدا) (و مفهوم شرك در آيه) مى فرمايد: «الرَّجُلُ يَعْمَلُ شَيْئاً مِنَ الثَّوَابِ لا يَطْلُبُ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ إِنَّمَا يَطْلُبُ تَزْكِيَةَ النَّاسِ يَشْتَهِي أَنْ يُسْمِعَ بِهِ النَّاسَ فَهَذَا الَّذِي أَشْرَکَ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ ثُمَّ قَالَ مَا مِنْ عَبْدٍ أَسَرَّ خَيْراً فَذَهَبَتِ الاَْيَّامُ أَبَداً حَتَّى يُظْهِرَ اللَّهُ لَهُ خَيْراً وَمَا مِنْ عَبْدٍ يُسِرُّ شَرّاً فَذَهَبَتِ الْأَيَّامُ أَبَداً حَتَّى يُظْهِرَ اللَّهُ لَهُ شَرّاً؛ منظور از آن كسى است كه عملى داراى ثواب را انجام مى دهد؛ ولى مقصودش خدا نيست بلكه مقصودش اين است كه مردم او را پاك بشمرند وپيوسته دوست دارد كه مردم عمل او را بشنوند (و او را ستايش كنند) اين كسى است كه براى عبادت پروردگارش شريك قرار داده است. سپس امام عليه السلام فرمود : هركس كار نيكى را مخفيانه انجام دهد مدت زيادى نمى گذرد كه خدا آن را ظاهر مى سازد و هيچ بنده اى نيست كه امر شرى را پنهانى به جا آورد مگر اينكه پس از مدتى خداوند شر آن را آشكار مى سازد».
امام (ع) فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ- مِنْ أَنْ تَحْسُنَ فِي لَامِعَةِ الْعُيُونِ عَلَانِيَتِي- وَ تَقْبُحَ فِيمَا أُبْطِنُ لَكَ سَرِيرَتِي- مُحَافِظاً عَلَى رِيَاءِ النَّاسِ مِنْ نَفْسِي- بِجَمِيعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّي- فَأُبْدِيَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِي- وَ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِسُوءِ عَمَلِي- تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِكَ وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِكَ»:امام (ع) به خدا پناه برده است از اين كه حسن ظن در انظار مردم و زشتى باطن خود در نزد خدا را -به وسيله خود نمايى به زهد و عبادت ظاهرى آن هم به منظور دنيا- با هم در خود جمع كند.«لامعة العيون» اضافه صفت به موصوف است، يعنى: جلوى چشمان. «محافظا» حال است. «تقربا و تباعدا» دو مصدرند كه به جاى حال نشسته اند، و احتمال دارد، مفعول و منصوب باشند.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 367
الخامسة و الستون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(265) و قال عليه السّلام: أللّهمّ إنّي أعوذ بك من أن تحسّن في لامعة العيون علانيتي، و تقبّح فيما أبطن لك سريرتي، محافظا على رئاء النّاس من نفسي بجميع ما أنت مطّلع عليه منّي، فأبدى للنّاس حسن ظاهري، و أفضى إليك بسوء عملي، تقرّبا إلى عبادك، و تباعدا من مرضاتك. (81615- 81568)
اللغة:(أفضى إليه): وصل و أصله أنّه صار في فرجته و فضائه و حيّزه، و أفضى إليه بسرّه: أعلمه به- المنجد.الاعراب:في لامعة العيون، من باب إضافة الصّفة إلى الموصوف أي العيون اللّامعة.الترجمة:بار خدايا براستى كه بتو پناه مى برم از اين كه ظاهر و عيان حال من در برابر چشمهاى بينا نيكو باشد و در نهاد خودم زشتى و بدى نسبت بتو نهان باشد، و رياء و خودنمائى در همه اعمالم كه تو اطلاع دارى حكمفرما باشد، بمردم حسن ظاهر نمايش دهم و بدكردارى خود را بحضرت تو تحويل دهم، براى آنكه ببنده هاى تو مقرّب باشم و از راه رضاى تو بدور گردم.بار إلها بتو پناه برم از خودآرائى و رياكارى در بر خلق خوش عمل بودن در نهان مشتغل ببدكارى تا مقرّب شوم بر مردم دور گردم ز حضرت بارى
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص72
اللهم انى اعوذبك من ان تحسّن فى لامعة العيون علانيتى و تقبّح فيما ابطن لك سريرتى، محافظا على رياء الناس من نفسى بجميع ما انت مطّلع عليه منّى، فابدى للناس حسن ظاهرى، و افضى اليك بسوء عملى، تقرّبا الى عبادك و تباعدا من مرضاتك.«بار خدايا به تو پناه مى برم از اينكه ظاهر من در ديده ها آراسته آيد، و درونم از آنچه از تو پوشيده مى دارم، نكوهيده آيد، و براى خودنمايى خود را بيارايم كه تو بهتر از من آن را مى دانى، ظاهر آراسته ام را براى مردم آشكار سازم و كار نكوهيده خويش را به پيشگاه تو آورم كه خويشتن را به بندگان تو نزديك سازم و از تو و خوشنودى تو دورى گزينم.»