وَ قَالَ (علیه السلام): مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ، حَتَّى أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِيَةَ.
و فرمود (ع): اندوهگينم نكند، گناهى كه پس از آن مهلت به جاى آوردن دو ركعت نماز را داشته باشم.
و آن حضرت فرمود: گناهى كه پس از آن مهلت يافتم تا دو ركعت نماز به جاى آورم اندوهگينم نكرد، و از خداوند عافيت مى خواهم.
نماز در نگرانى ها (اعتقادى):و درود خدا بر او، فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.
[و فرمود:] گناهى كه پس از آن مهلت دو ركعت نماز گزاردن داشته باشم مرا اندوهگين نمى دارد.
امام عليه السّلام (در ترغيب به توبه) فرموده است:اندوهگينم نكرد گناهى كه پس از آن مهلت يافتم (ناگهان نمردم) به اندازه اى كه دو ركعت نماز گزارم و از خدا اصلاح آن (گناه) را بخواهم (زيرا هر گاه انسان گناهى مرتكب شد و با نيّت پاك و با راستى و درستى ببخشش و آمرزش خداوند اميدوار بود و از كرده پشيمان گشته تصميم گرفت كه دگر بار آنرا بجا نياورد و به نماز كه خود كفّاره گناه است ايستاد و از حقّ تعالى آمرزش خواست بآن گناه كيفر نمى شود پس از اينرو آن گناه او را اندوهگين نمى سازد، و ناگفته نماند كه فرمايش امام عليه السّلام براى آموختن بديگرى و اشاره است باينكه نماز كفّاره گناهان است و انسان بايد از گناه دور ماند و از مرگ ناگهانى پيش از توبه بترسد، و گر نه آن حضرت معصوم و از هر گناه منزّه و پاك مى باشد.)
امام عليه السلام فرمود: گناهى كه پس از آن به اندازه دو ركعت نماز مهلت برايم باشد مرا نگران نمى كند چراكه (در اين نماز يا پس از آن، عفو و) عافيت را از خدا مى طلبم (و توبه مى كنم).
راه و روش توبه:امام عليه السلام راه نجات از گناه را در اين گفتار حكيمانه خود نشان مى دهد ومى فرمايد: «گناهى كه بعد از آن مهلت دو ركعت نماز داشته باشم مرا نگران وغمگين نمى كند (چراكه در اين نماز يا بعد از آن، عفو و) عافيت را از خدا مى طلبم (و توبه مى كنم)»؛ (مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّى أُصَلِّىَ رَكْعَتَيْنِ وَأَسْأَلَ اللّهَ الْعَافِيَةَ).جمله «مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ» به معناى بى اهميت شمردن گناه نيست، بلكه به معنى اندوهگين و نگران نشدن است، چراكه انسان راه توبه را از طريق نماز باز مى كند. به هر حال اين كلام شريف، تشويق به گناه نيست، بلكه تشويق به توبه است به اينگونه كه هشدار مى دهد هر لحظه ممكن است مرگ انسان فرا برسد خواه عوامل درونى وجود او ازقبيل سكته ها و مرگ ناگهانى باعث شود و يا عوامل برونى و حوادث گوناگونى كه در يك لحظه به عمر انسان پايان مى دهد، بنابراين انسان بايد مهلتى را كه براى دو ركعت نماز و توبه در پيشگاه خدا دارد از دست ندهد و فورآ شيطان را از خود دور سازد و به درگاه خدا روى آورد و با تعظيم و خضوع و اقرار به گناه و اظهار ندامت، عفو و آمرزش را طلب كند.اين احتمال نيز در تفسير كلام فوق داده شده كه منظور امام عليه السلام اين است: هرگاه انسان نماز بعد از گناه انجام دهد، از باب (إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ) چنين نمازى آثار گناه را از نامه اعمال او و روح و جانش محو مى كند. و جمع ميان هر دو تفسير مانعى ندارد.همانگونه كه در بحث سند اين گفتار حكمت آميز گفته شد، جمله «وَأَسْأَلَ اللّهَ الْعَافِيَةَ» در غالب نسخ نهج البلاغه نيامده است؛ ولى در نسخه ابن ابى الحديد وصبحى صالح ذكر شده و مفهومش اين است كه از خدا عافيت از آلوده شدن به گناه در آينده و عافيت از عذاب الهى نسبت به گذشته را تقاضا مى كنم. اين جمله مى تواند اشاره اى به اين مطلب باشد كه انسان بعد از آلودگى به گناه و توبه مراقبت كند در آينده آلوده گناه نشود و عافيت در برابر آن داشته باشد، زيرا مطابق حديث معروفى كه از اميرمؤمنان على عليه السلام در بحارالانوار آمده، ترك گناه آسانتر از درخواست توبه است (تَرْکُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ).*****نكته:حقيقت توبه و تأخير نينداختن آن:توبه، درى از درهاى مهم رحمت الهى است كه به روى بندگان خطاكار گشوده شده است و اگر اين باب رحمت گشوده نمى شد، گنهكاران در يأس و نوميدى وسپس گناه بيشتر فرو مى رفتند. بايد توجه داشت كه توبه شامل حال همه حتى انبيا و اوليا مى شود؛ ولى هركدام توبه خاص خود را دارند. امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «التَّوْبَةُ حَبْلُ اللَّهِ وَمَدَدُ عِنَايَتِهِ وَلابُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ مُدَاوَمَةِ التَّوْبَةِ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَكُلُّ فِرْقَةٍ مِنَ الْعِبَادِ لَهُمْ تَوْبَةٌ فَتَوْبَةُ الاَْنْبِيَاءِ مِنِ اضْطِرَابِ السِّرِّ وَتَوْبَةُ الاَْصْفِيَاءِ مِنَ التَّنَفُّسِ وَتَوْبَةُ الاَْوْلِيَاءِ مِنْ تَلْوِينِ الْخَطَرَاتِ وَتَوْبَةُ الْخَاصِّ مِنَ الاِْشْتِغَالِ بِغَيْرِ اللَّهِ وَتَوْبَةُ الْعَامِّ مِنَ الذُّنُوبِ؛ توبه ريسمان الهى وامداد عنايت اوست و لازم است بندگان پيوسته و در هر حال به سراغ توبه بروند. ولى هر گروهى از بندگان، توبه خاص خود را دارند. توبه پيامبران از اضطراب درون آنهاست و توبه برگزيدگان از نَفَسى است كه به غير ياد خدا مى كشند و توبه اولياء از خطرات رنگارنگى است كه در برابر آنها ظاهر مى شود و توبه خواص از اشتغال به غير خداست و توبه عوام از گناهان است».توبه به اندازه اى داراى اهميت است كه امام باقر عليه السلام مى فرمايد: «لا وَاللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ النَّاسِ إِلاَّ خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ فَيَزِيدَهُمْ وَبِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُمْ؛ نه، به خدا قسم خداوند از بندگانش جز دو چيز نخواسته است: نخست اينكه به نعمت هاى او اقرار كنند (و شكر نعمت به جاى آورند) تا بر آنها بيفزايد. ديگر اينكه به گناهانشان اعتراف (و از آنها توبه) كنند تا آنها را بر آنان ببخشد».از جمله مسائلى كه به آن هشدار داده شده است تسويف و تاخير توبه است، چراكه اگر انسان در آستانه رفتن از اين جهان قرار گيرد يا نشانه هاى عذاب الهى ظاهر شود، درهاى توبه بسته خواهد شد، ازاينرو اميرمؤمنان على عليه السلام مى فرمايد: «إِنْ قَارَفْتَ سَيِّئَةً فَعَجِّلْ مَحْوَهَا بِالتَّوْبَةِ؛ اگر مرتكب گناه شدى هرچه زودتر آن را با آب توبه بشوى».
امام (ع) فرمود: «مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ- حَتَّى أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ»:يعنى: از گناهى اندوهناك نيستم كه خداوند پس از آن به من مهلتى داده باشد تا دو ركعت نماز بخوانم. توضيح آن كه نماز باعث بخشش گناه است، وقتى كه انسان فرصتى پيدا كند تا دو ركعت نماز بخواند، به سبب گناه غمگين نخواهد شد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 390
الثامنة و الثمانون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(288) و قال عليه السّلام: ما أهمّني ذنب أمهلت بعده حتّى أصلّي ركعتين، [و أسأل اللَّه العافية]. (82146- 82132)
المعنى:نفي الأهميّة عن ذنب يصلّى بعده ركعتين لوجهين:1- إمكان التوبة عن هذا الذنب بسبب بقاء الحياة، و غرضه عليه السّلام الحثّ على الاستفادة من هذه المهلة و المسارعة إلى التوبة.2- أنّ توفيق صلاة ركعتين و العمل بها موجب لتكفير الذنب و محو أثره عن القلب، إنّ الحسنات يذهبن السيّئات.الترجمة:فرمود: گناهي كه مرا بعد از آن مهلت دو ركعت نماز باشد اندوه ندارد.نباشد گناهي من اندوهبار اگر مهلت عمر شد برقرار كه دنبال آن من بخوانم نماز بدرگاه حق من بيارم نياز
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص87
ما اهمّنى امر امهلت بعده حتى اصلّى ركعتين و أسأل الله العافية. «كارى - گناهى- كه پس از آن مهلت داده شوم كه دو ركعت نماز بگزارم و از خداوند عافيت بطلبم مرا اندوهگين نمى سازد.»
اين سخن گشايشى براى باب توبه و تعليم به اهتمام بر آن است و معنى آن اين است كه گناهى كه بلافاصله پس از آن مرگ نباشد، جاى آن دارد كه آدمى اميد خود را از عفو و آمرزش قطع نكند و با نمازگزاردن و استغفار تصميم بگيرد به آن برنگردد و از خداوند عافيت از گناه و عصمت از معاصى را مسألت كند.