وَ قَالَ (علیه السلام): مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ، وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ.
و فرمود (ع): پيروزى نيافت، آنكه گناه بر او پيروز شد و كسى كه به پايمردى شر پيروز شود، شكست خورده است.
و آن حضرت فرمود: آن كه گناه بر او پيروز شد به پيروزى نرسيد، و كسى كه با بدى غلبه كند در حقيقت مغلوب است.
پيروزيهاى دروغين (سياسى، اخلاقى):و درود خدا بر او، فرمود: پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.
[و فرمود:] آن كه گناه بر او دست يافت روى پيروزى نديد، و آن كه بدى بر وى چيره گشت مغلوب گرديد.
امام عليه السّلام (در نكوهش فيروزى در راه غير خدا) فرموده است:1- فيروزى نيافت آنكه گناه باو دست يابد (كسيكه در غير طاعت خدا فيروزى يافته از هواى نفس و شيطان پيروى نمايد در حقيقت گناه بر او فيروزى يافته است)2- و هر كه بسبب بدى (گناه) پيش رود (در حقيقت) شكست خورده (زيرا مغلوب هواى نفس كه بدترين دشمن است گرديده و كسيكه در چنگ بدترين دشمنها باشد فيروزى نيافته).
امام عليه السلام فرمود: كسى كه با توسل به گناه پيروز شود پيروز نيست و كسى كه با ستم غلبه كند (درواقع) مغلوب است.
پيروزى با گناه، پيروزى نيست:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به مطلب مهمى اشاره كرده و به ظالمان ومفسدان هشدار مى دهد و مى فرمايد: «كسى كه با توسل به گناه پيروز شود، پيروز نيست و كسى كه با ستم غلبه كند درواقع مغلوب است»؛ (مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الاِْثْمُ بِهِ، وَالْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ).بسيارند كسانى كه براى رسيدن به پيروزى بر دشمن از اسباب نامشروع استفاده مى كنند، ظلم و ستم روا مى دارند و مرتكب انواع گناهان مى شوند. آنها مى خواهند به هر قيمت ممكن به هدف خود برسند، امام عليه السلام به آنها هشدار مى دهد كه اين نوع پيروزى، پيروزى نيست، بلكه درواقع در چنگال گناه مغلوب شدن است و همچنين كسانى كه با استفاده از شر، غلبه مى كنند ظاهرآ غالبند ودرواقع مغلوب شيطان و شر و هواى نفس هستند. اين سخن، هم ازنظر ظاهرى پذيرفتنى است و هم ازنظر معنوى. جنبه معنوى آن آشكار است كه اينگونه پيروزى ها و غلبه ها مايه گرفتارى هاى شديد روز قيامت است و بدترين زاد و توشه براى سفر آخرت به شمار مى آيد و در آنجا بايد پاسخگو باشد.ازنظر ظاهرى نيز بسيار ديده ايم يا در تاريخ خوانده ايم كه اينگونه افرادى كه با ظلم و ستم و گناه پيروز مى شوند سرانجام گرفتار عواقب شومى گشته و در بسيارى از موارد دشمنانشان با همان روش، آنها را دَرهم كوبيده و مغلوب ساخته اند و مقامى را كه ناجوانمردانه به دست آورده بودند با حملات ناجوانمردانه دشمن از دست مى دهند و اگر ظالمان و ستمگران در عواقب مادى و معنوى كار خود بينديشند به سراغ آن نخواهند رفت.در حديثى آمده است كه دو نفر خدمت امام صادق عليه السلام رسيدند تا درباره اختلافى كه درمورد معامله اى داشتند با آن حضرت صحبت كنند و دستور بخواهند. هنگامى كه امام عليه السلام سخنان آن دو را شنيد به نصيحت آن دو پرداخت وفرمود: بدانيد هركس كه به وسيله ظلم پيروز شود به خير و خوبى نخواهد رسيد و بدانيد آنچه را مظلوم از دين ظالم مى گيرد بيش از آن است كه ظالم از مال مظلوم دريافت مى دارد. سپس فرمود: كسى كه به مردم بدى كند اگر ديگران از همين روش استفاده كنند و به او بدى كنند نبايد آن را بد بشمرد. بدانيد انسان بذرى را كه كاشته درو مى كند و هيچكس از نهال تلخ، ثمره شيرين نمى گيرد و از نهال شيرين ميوه تلخ نمى چيند (امام عليه السلام چيزى بر اين جمله ها نيفزود) ولى آن دو مرد پيش از آنكه از جا برخيزند با هم صلح كردند (در پرتو سخنان حكيمانه امام عليه السلام از خواب غفلت بيدار شدند و راه صحيح را انتخاب كردند).در ارشاد القلوب حديث پرمعنايى در اين زمينه ذكر شده است كه پيغمبر اكرم صلي اله عليه و آله فرمود: «خَمْسُ [اربع] كَلِماتٍ فِى التَّوْراةِ وَيَنْبَغي أنْ تُكْتَبَ بِماءِ الذَّهَبَ: أوّلُها حَجَرُ الْغَصْبِ فِى الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها وَالْغالِبُ بِالظُّلْمِ هُوَ الْمَغْلُوبُ وَما ظَفَرَ مَنْ ظَفَرَ الاْثْمُ بِهِ وَمِنْ أقَلِّ حَقِّ اللهِ عَلَيْکَ أنْ لا تَسْتَعينَ بِنِعَمِهِ عَلى مَعاصِيهِ؛ پنج [چهار] جمله در تورات آمده كه سزاوار است با آب طلا نوشته شود (و پيوسته در برابر انسان باشد): اول اينكه بودن يك قطعه سنگ غصبى در خانه، گروگانِ خرابى آن است وآنكس كه به وسيله ستم غلبه كند درواقع مغلوب است وكسى كه با گناه پيروز شود هرگز به پيروزى نرسد و كمترين حق خدا بر تو اين است كه با استفاده از نعمتهايش به سراغ معصيتش نروى».اين گفتار حكيمانه امام عليه السلام تأكيد ديگرى است بر اينكه افراد باايمان براى رسيدن به اهداف خود هرگز از وسايل نامشروع استفاده نمى كنند. در دستورات جنگى اسلام نيز بر اين امر تأكيد شده كه از ابزار غير انسانى براى پيروزى بر دشمن بهره نگيريد؛ بر دشمن شبيخون نزنيد، آب آشاميدنى آنها را مسموم نكنيد، درختان بارور را به آتش نكشيد، افراد غير نظامى را هدف قرار ندهيد و با اسيران جنگى خوشرفتارى نماييد.
امام (ع) فرمود: «مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ- وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ»:اين عبارت براى دور ساختن از ظلم و تجاوز است، توضيح آن كه پيروز راستين كسى است كه به طريقى عادلانه بر دشمن پيروز شود، و هر كس چنان نباشد همواره ستمگر بوده و در پيشگاه خدا مقهور گناه است و با اين كه در ظاهر پيروز مى نمايد امّا مغلوب ظلم خويشتن است. امام (ع) صفت ظفر و پيروزى را براى گرفتارى شخص در دام گناه و احاطه گناه بر وى، استعاره آورده است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 415
السادسة عشرة بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام:(316) و قال عليه السّلام: ما ظفر من ظفر الإثم به، و الغالب بالشّرّ مغلوب. (82808- 82796)
الاعراب:به، جارّ و مجرور متعلّق بقوله: ظفر، و الباء سببيّة.المعنى:نبّه عليه السّلام إلى أنّ من ظفر على خصمه بسبب إثم ارتكبه من الكذب و البهتان و الظلم فليس بظافر حقيقة و إن نال مقصده ظاهرا، فانّ ظفره يشبه من سرق مال الغير على غرّة منه، فانه ظفر بالمال و لكنه مأخوذ عليه على حال، فالغلبة بالشرّ غير محمود العاقبة، و قد نسب الظفر إلى الاثم في كلامه عليه السّلام و جعله سببا لظفر الاثم إشارة إلى أنّ الظافر في الحقيقة هو الاثم الّذي ارتكبه، لا هو نفسه.الترجمة:هر كس بارتكاب گناه پيروز شود پيروز نباشد، و آن كه بسبب ستم غلبه كند در حقيقت مغلوب است.هر كس بگناه گشت پيروز پيروزي اوست ابر نوروز
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص102
ما ظفر من ظفر الاثم به، و الغالب بالشر مغلوب. «آن كس كه گناه بر او پيروز شد، پيروزى نيافته است و آن كس كه با بدى چيره مى شود، در واقع مغلوب است.»