وَ قَالَ (عليه السلام): لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ؛ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ. وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ.
يَرُمُّ: اصلاح ميكند.الْمَرَمَّة: اصلاح كردن.الْمَعاد: آخرت.
يَرُمُّ - مَرَمَّة: تعمير و اصلاح كردن
و فرمود (ع): مؤمن را سه ساعت است: ساعتى كه در آن با پروردگار خود راز مى گويد و ساعتى كه در پى تحصيل معاش خويش است و ساعتى كه به خوشيها و لذات حلال و نيكوى خود مى پردازد. و عاقل در پى سه كار باشد: يا در پى اصلاح معاش خود يا در كار معاد يا در پى لذتهاى غير حرام.
و آن حضرت فرمود: مؤمن را سه ساعت است: ساعتى كه در آن با خداوند راز و نياز مى كند، و ساعتى كه در آن به ترميم معاش اقدام مى نمايد، و ساعتى كه در آن از لذتهاى حلال و نيكو بهره مى گيرد. عاقل را نرسد كه جز براى سه چيز سفر كند: اصلاح معاش، يا گام نهادن در امر معاد، يا كام بردن از غير حرام.
برنامه ريزى صحيح در زندگى (اخلاقى، اجتماعى، اخلاق خانواده):و درود خدا بر او، فرمود: مؤمن بايد شبانه روز خود را به سه قسم تقسيم كند، زمانى براى نيايش و عبادت پروردگار، و زمانى براى تأمين هزينه زندگى، و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت هايى كه حلال و مايه زيبايى است. خردمند را نشايد جز آن كه در پى سه چيز حركت كند: كسب حلال براى تأمين زندگى، يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذّت هاى حلال.
[و فرمود:] مؤمن را سه ساعت است: ساعتى كه در آن با پروردگارش به راز و نياز است، و ساعتى كه در آن زندگانى خود را كارساز است، و ساعتى كه در حلال و نيكو با لذّت نفس دمساز است، و خردمند را نسزد كه جز پى سه چيز رود: زندگى را سر و سامان دادن، يا در كار معاد گام نهادن، يا گرفتن كام از چيزهايى غير حرام.
امام عليه السّلام (در باره وقت مؤمن) فرموده است:1- براى مؤمن سه ساعت است (شبانه روز خود را بايد سه قسمت كند): ساعتى كه در آن با پروردگارش راز و نياز مى نمايد (هشت ساعت آنرا در كار خدا صرف نمايد) و ساعتى كه در آن معاش خود (نيازمنديهاى زندگى) را اصلاح ميكند (هشت ساعت آنرا بداد و ستد و صنعت يا سائر امور بكار برد) و ساعتى كه بين خويش و بين لذّت و خوشى آنچه حلال و نيكو است آزاد گذارد (هشت ساعت آنرا در خواب و خوراك و تن پرورى بسر برد، و ناگفته نماند كه منظور از اختصاص هر قسمت بچيزى آن نيست كه پى در پى آنرا بجا آورد بلكه مراد آنست كه در هر شبانه روز ثلث آنرا اختصاص بكارى دهد)2- و براى خردمند (به اقتضاى عقل عملىّ) روا نيست كه سفر كند مگر در سه امر: اصلاح معاش (تجارت و داد و ستد و كار) يا گام نهادن در امر معاد (مانند رفتن به مكّه معظّمه و مشاهد مقدّسه و جهاد در راه خدا و دفاع از كفّار و منافقين) يا لذّت و خوشگذرانى در آنچه حرام و ناروا نيست (مانند رفتن براى تغيير آب و هوا و تندرستى).
امام عليه السلام فرمود: انسان باايمان ساعات شبانهروز خود را به سه بخش تقسيم مىكند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مىكند و قسمت ديگرى را براى ترميم معاش و كسب و كار زندگى قرار مىدهد و قسمت سوم را براى بهرهگيرى از لذات حلال و دلپسند مىگذارد. و سزاوار نيست كه انسان عاقل حركتش جز در سه چيز باشد: مرمت معاش، گامى در راه معاد و لذت در غير حرام.
تقسيم صحيح ساعات شب و روز:امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه برنامه اى به منظور نظم زندگى پربركت براى انسان ها، ارائه داده است. نخست مى فرمايد: «انسان باايمان ساعات شبانه روز خود را به سه بخش تقسيم مى كند»; (لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَات).روشن است كه منظور از ساعت در اينجا، ساعت مصطلح امروز نيست كه عبارت از شصت دقيقه باشد بلكه ساعت به مفهوم لغوى آن است يعنى بخشى از زمان (برحة من الزمان).آنگاه به اين تقسيم سه گانه پرداخته، مى فرمايد: «قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى كند و قسمت ديگرى را براى ترميم معاش و كسب و كار زندگى قرار مى دهد و قسمت سوم را براى بهره گيرى از لذات حلال و دلپسند مى گذارد»; (لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَات: فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَبَيْنَ لَذَّتِها فِيَما يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ).به اين ترتيب قسمت مهم و اصلى زندگى همان مناجات با پروردگار است و قسمت دوم كه انسان را براى بخش اوّل آماده مى سازد ترميم معاش و كسب درآمدهاى مادى است به گونه اى كه سربار ديگران نباشد و زندگى معقول آبرومندى براى خود تهيه كند. بخش سوم كه در واقع كمك به دو بخش اول مى كند اين است كه به استراحت و تفريح سالم بپردازد تا هم نشاط براى كار پيدا كند و هم براى عبادت و نيز بتواند سلامتى را كه شرط انجام بخش اوّل و دوم است براى خود حفظ كند.چه تقسيم جالب و دلپسندى كه ضامن سعادت دنيا و آخرت است! بعضى از شارحان از اين تقسيمات سه گانه اين گونه استفاده كرده اند كه بايد به هركدام هشت ساعت را اختصاص داد; كار نبايد بيش از هشت ساعت باشد و استراحت و تفريح نيز بيش از اين مطلوب نيست و اما مناجات با پروردگار نيز با توجه به مقدمات و آمادگى هايى كه جهت آن لازم است (شستوشوى بدن، طهارت لباس، غسل و وضو و نيز رفتن به مسجد و بازگشت از آن و انجام عبادات) هشت ساعت را دربر مى گيرد. البته ممكن است براى عده اى اين تقسيم به طور دقيق انجام نشود ولى با مقدارى كم و زياد تقسيم مزبور صادق است.اما متأسفانه بعضى آن چنان غرق زندگى مادى مى شوند كه تقريباً تمام اوقات شب و روز آن ها به آن تعلق مى گيرد و حتى در خواب نيز حساب درآمدها و بدهى ها را انجام مى دهند و به زن و فرزند خود نيز نمى رسند و حتى سلامتى خود را در اين راه به خطر مى اندازند. اين ها درحقيقت بى نوايانى هستند كه براى ديگران زحمت مى كشند، جمع مى كنند و مى گذارند و مى روند. نه خود از آن بهره اى مى گيرند و نه به نيازمندان بهره اى مى دهند. وبه عكس، بعضى كسب و كار را رها كرده و گوشه عزلت اختيار نموده و دائماً مشغول عبادت اند كه به يقين آن ها نيز از تعليمات اسلام دور و با آن بيگانه اند. و گروه سومى غرق لذات و عياشى و هوسرانى هستند; نه از دنيا خبر دارند و نه از عقبى، اموال بى حسابى از پدر و مادر يا از طرق ديگر به آن ها رسيده و همه چيز را رها كرده و به عيش و نوش پرداخته اند كه به يقين آن ها نيز نه عاقبت خوبى در اين دنيا دارند و نه آينده اى در آخرت.در بعضى از روايات ساعات شبانه روز به چهار بخش تقسيم شده است. ازجمله در حديثى از امام موسى بن جعفر(عليه السلام) چنين مى خوانيم: «اجْتَهِدُوا فِى أَنْ يكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَات سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لاَِمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الاِْخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِينَ يعَرِّفُونَكُمْ عُيوبَكُمْ وَ يخْلِصُونَ لَكُمْ فِى الْبَاطِنِ وَسَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِى غَيرِ مُحَرَّم; كوشش كنيد كه زمان شما به چهار بخش تقسيم شود: بخشى براى مناجات با پروردگار و بخشى براى امر معاش و بخشى براى معاشرت با دوستان و افراد مورد اعتماد كه عيوب شما را براى شما بازگو مى كنند و با خلوص باطن به شما خدمت مى نمايند، و بخشى از آن را نيز براى لذات غير حرام باقى گذاريد».[1]و روايات ديگرى نيز به همين مضمون يا قريب به آن از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) نقل شده است. و روشن است كه منافاتى بين اين تقسيم بندى ها نيست براى اين كه در تقسيم سه گانه بخشى در بخش ديگر ادغام شده است.در ضمن از اين احاديث به خوبى استفاده مى شود كه اسلام هيچ گونه مخالفتى با لذات حلال ندارد بلكه بر آن تأكيد نموده زيرا همان گونه كه در بالا به آن اشاره شد تفريح سالم و لذات حلال، روح را آرامش بخشيده و جسم را سالم مى كند و انسان در پرتو آن مى تواند به بخش هاى مهم زندگى، بهتر برسد. ولى مهم آن است كه خط فاصل لذات حلال و حرام روشن گردد و اين احاديث بهانه اى براى هوس رانان و عياشان نگردد. سپس امام(عليه السلام) در بخش دوم اين گفتار حكيمانه همان مطلب را به صورت زيباى ديگرى بيان كرده است، مى فرمايد: «سزاوار نيست كه انسان عاقل حركتش جز در سه چيز باشد: مرمت معاش، گامى در راه معاد و لذت در غير حرام»; (وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلاَّ فِي ثَلاَث: مَرَمَّة لِمَعَاش، أَوْ خُطْوَة فِي مَعَاد، أَوْ لَذَّة فِي غَيْرِ مُحَرَّم).جمعى از شارحان نهج البلاغه واژه «شاخص» را در اين جا «مسافر» معنا كرده اند كه البته يكى از معانى اين واژه همين است و به اين ترتيب گفته اند: نه تنها انسان در حضر بايد اوقات شبانه روز را به سه بخش تقسيم كند بلكه سفرش نيز بايد چنين باشد. ولى با توجه به اين كه واژه شاخص تنها به معناى مسافر نيست بلكه به كسى كه براى كارى قيام مى كند نيز اطلاق مى شود ضرورتى ندارد كه ذيل اين كلام حكمت آميز را فقط مربوط به زمانى كه كسى در حال سفر است بدانيم.[2]*****پی نوشت:[1]. بحارالانوار، ج 75، ص 321.[2]. سند گفتار حكيمانه: اين گفتار حكمت آميز مطابق آنچه مرحوم شيخ طوسى در امالى آورده جزء وصاياى اميرمؤمنان(عليه السلام) به فرزندش امام حسن مجتبى(عليه السلام) است كه در ذيل كلام حكيمانه 388 در آن كتاب ذكر شده است. اضافه بر آن قبل از مرحوم سيد رضى در كتاب محاسن برقى، كتاب السفر، از اصبغ بن نباتة ذيل آن (وليس للعاقل...) نقل شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 282)
امام (ع) فرمود: «لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ- وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ- وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ- وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ- وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ- مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ- أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ»امام (ع) اوقات مؤمن عاقل را به سه قسم تقسيم كرده است بر حسب آنچه كه به اقتضاى حكمت عملى و نظر درست شايسته است: يك قسم آن كه به عبادت و مناجات پروردگار خود بپردازد، و اين قسم در درجه اوّل اهميّت است. و قسمى كه براى خاطر قسم اوّل معاش لازم را فراهم آورد، و قسمى را نيز بين خود و لذّتهاى جايزى كه شايسته و نيكو است -نه آن كه حرام و زشت است- خلوت كند. و اين دو قسم به خاطر قسم اوّل لازم است چون بدون اينها قسم اوّل ناممكن است.عبارت «ليس للعاقل...» يعنى بر حسب اقتضاى عقل عملى حق ندارد -جز در اين سه مورد- وقت خود را صرف كند.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 478
الرابعة و السبعون بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام:(374) و قال عليه السّلام: للمؤمن ثلاث ساعات: فساعة يناجي فيها ربّه، و ساعة يرمّ معاشه، و ساعة يخلّي بين نفسه و بين لذّتها فيما يحلّ و يجمل، و ليس للعاقل أن يكون شاخصا إلّا في ثلاث: مرمّة لمعاش، أو خطوة في معاد، أو لذّة في غير محرّم. (84822- 84777)
اللغة:(رممت) الشيء أرمّه رمّا و مرمّة إذا أصلحته (شخص) من البلد: ذهب و سار- مجمع البحرين-.المعنى:السّاعة: مقياس و مقسم للزمان و العمر، و قد اهتمّ البشر بتقسيم اليوم و اللّيلة على ساعات لنظم اموره و إصلاح أحواله، فاشتغل بصنع الساعة بوسيلة شعاع الشمس و الماء و غيرها، و قد ارتقى في هذا العصر صنعة الساعات من الفلزات إلى درجات راقية.و أشار عليه السّلام في هذه الحكمة إلى تقسيم اليوم و الليلة بمقياس الحال و العمل فلليوم مع ليلته ثلاث ساعات: ساعة للعبادة، و ساعة للاعاشة، و ساعة للاستراحة و اللذّة، و يدلّ باعتبار التثليث على أنّ وقت العمل للمعاش ثماني ساعات كما استقرّ عليه دأب كلّ الشعوب في هذه العصور و سنّوه قانونا للعمل و العمّال، و وقت الاستراحة ثمانى ساعات فانه مقرّر للنّوم في نظر الأطبّاء فيبقى ثمان للمناجاة و العبادة بمالها من المقدّمات و التهيّؤ.ثمّ أشار إلى أنّ السّفر مشقّة لا ينبغي للعاقل أن يتحمّلها إلّا لاصلاح معاشه أو معاده أو درك لذّة محلّلة من التفريحات السالمة.الترجمة:فرمود: شبانه روز مؤمن سه قسمت است: قسمتي كه در آن با پروردگارش راز و نياز كند، و قسمتى كه باصلاح معاش پردازد، و قسمتى كه بلذّت و استراحت روا و آبرومند مشغول شود، و خردمند را نرسد كه سفر كند مگر براى يكى از سه مقصد: اصلاح معاش، يا تحصيل زاد معاد، يا كاميابي بر وجه حلال.
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص 141
للمومن ثلاث ساعات: فساعة يناجى فيها ربّه، و ساعة يرمّ فيها معايشه، و ساعة يخلّى فيها بين نفسه و بين لذتها فيما يحلّ و يجمل، و ليس للعاقل ان يكون شاخصا الّا فى ثلاث: مرمّة لمعاش، او خطوة فى معاد، او لذة فى غير محرّم. «مؤمن را سه ساعت است: ساعتى كه در آن با خداى خويش مناجات كند و ساعتى كه كارهاى زندگى خويش را به صلاح آورد، و ساعتى كه واگذارد ميان خود و نفس خويش را در لذتهاى حلال و پسنديده، و عاقل را نشايد كه آهنگ كارى جز اين سه كار كند: مرمت امور زندگى يا گام برداشتن در راه آخرت، يا لذت بردن از چيز غير حرام.»
شيخ ما ابو على كه خدايش رحمت كناد، ساعات شبانه روز خود را بدين گونه كه براى تو شرح مى دهم مى گذراند: هنگامى كه هنوز ستارگان در آسمان مى درخشيد نماز مى گزارد و سپس در محراب خود تا اندكى پس از طلوع خورشيد مى نشست و ذكر و تسبيح مى گفت. پس از آن تا بر آمدن روز به بحث و گفتگو با شاگردان مى پرداخت.
آن گاه برمى خاست و نماز نافله مى گزارد و دوباره مى نشست و درس را با شاگردان خويش دنبال مى گرفت تا براى ظهر اذان گفته مى شد. نماز ظهر و نافله هاى آن را مى گزارد، آن گاه به خانه و پيش زن خود مى رفت و امور خانه را مرتب مى ساخت و كارهاى افراد خانواده اش را رسيدگى مى كرد. سپس براى نماز عصر بيرون مى آمد و آن را با نافله هاى عصر مى گزارد و تا هنگام نماز مغرب با شاگردان مى نشست و پس از گزاردن نماز مغرب و عشا تا يك سوم از شب گذشته به تلاوت قرآن مى پرداخت. ثلث ميانى شب را مى خفت و ثلث آخر شب را تا طلوع صبح به نمازگزاردن مى گذراند.