تبلیغ در احادیث
۰۷ بهمن ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلامعناوین
اهميّت تبليغ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يا عَلِيُّ ، لأََن يَهدِيَ اللّه ُ عَلى يَدَيكَ رَجُلاً خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَت عَلَيهِ الشَّمسُ .
اى على! اگر خداوند به دستان تو انسانى را هدايت كند ، از آنچه خورشيد بر آن تابيده براى تو بهتر است.
( المستدرك على الصحيحين : 3/691/6537 )
امام على عليه السلام :
نِعمَ الهَدِيَّةُ المَوعِظَةُ .
پند دهى بهترين هديه است.
( غرر الحكم : 9884 )
امام على عليه السلام :
مَن وَعَظَكَ أحسَنَ إلَيكَ .
هر كس تو را موعظه كند ، به تو نيكى كرده است.
( غرر الحكم : 7924 )
فضيلت مبلِّغ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
نَضَّرَ اللّه ُ عَبدا سَمِعَ مَقالَتي فَوَعاها و حَفِظَها ، و بَلَّغَها مَن لَم يَسمَعْها .
خداوند ، شاد گردانَد آن كس را كه سخنم را بشنود، بفهمد و حفظ كند و به كسى كه آن را نشنيده ، برساند.
( الكافي : 1/ 403/ 1 )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
خِيارُ اُمَّتي مَن دَعا إلَى اللّه ِ تَعالى ، و حَبَّبَ عِبادَهُ إلَيهِ .
بهترين امّت من كسى است كه به سوى خداوند متعال فرا خوانَد و بندگانش را با او دوست سازد.
( كنز العمّال : 28779 )
امام على عليه السلام :
قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اللّهُمَّ ارحَم خُلَفائي ! ـ ثَلاثا ـ قيلَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، و مَن خُلَفاؤُكَ ؟ قالَ : الَّذينَ يُبَلِّغونَ حَديثي و سُنَّتي ، ثُمَّ يُعَلِّمونَها اُمَّتي .
رسول خدا سه بار فرمود : «خداوندا ! به جانشينانم رحم كن!» . گفته شد : اى رسول خدا! جانشينان شما كيان اند؟ فرمود : «آنان كه حديث و سنّت مرا تبليغ مى كنند و آنها را به امّت من مى آموزند».
( الأمالي للصدوق : 247/ 266 )
امام على عليه السلام :
رُسُلُ اللّه ِ سبحانَهُ تراجِمةُ الحقِّ و السُّفراءُ بينَ الخالقِ و الخَلْقِ .
فرستادگان خداوند سبحان، مترجمان حق و سفيران ميان آفريدگار و آفريدگان هستند.
( غرر الحكم : 5433 )
ثواب تبليغ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حَبِّبُوا اللّه َ إلى عِبادِهِ يُحِبَّكُمُ اللّه ُ .
خدا را براى مردم محبوب سازيد تا خداوند ، شما را دوست داشته باشد.
( المعجم الكبير : 8/ 91/ 7461 )
مشكاة الأنوار :
قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أ لا اُحَدِّثُكُم عَن أقوامٍ لَيسوا بِأَنبِياءَ و لا شُهَداءَ ، يَغبِطُهُم يَومَ القِيامَةِ الأَنبِياءُ وَ الشُّهَداءُ بِمَنازِلِهِم مِنَ اللّه ِ ، عَلى مَنابِرَ مِن نورٍ ؟ قيلَ : مَن هُم يا رَسولَ اللّه ِ ؟ قالَ : هُمُ الذَّينَ يُحَبِّبونَ عِبادَ اللّه ِ إلَى اللّه ِ ، و يُحَبِّبونَ اللّه َ إلى عِبادِهِ . قُلنا : هذا حَبَّبُوا اللّه َ إلى عِبادِهِ ، فَكَيفَ يُحَبِّبونَ عِبادَ اللّه ِ إلَى اللّه ِ ؟قالَ : يَأمُرونَهُم بِما يُحِبُّ اللّه ُ ، و يَنهَونَهُم عَمّا يَكرَهُ اللّه ُ ، فَإِذا أطاعوهُم أحَبَّهُمُ اللّه ُ .
رسول خدا فرمود : «آيا براى شما از اقوامى بگويم كه با آن كه پيامبر و يا شهيد نبودند ، اما در روز قيامت ، به خاطر مقامى كه نزد خداوند دارند و بر روى منبرهايى از نورند ، پيامبران و شهيدان ، به آنان غبطه مى خورند؟» . گفته شد : اى رسول خدا! آنان كيان اند؟ فرمود : «آنان ، كسانى هستند كه خدا را در نظر مردم و مردم را در نظر خداوند ، محبوب مى سازند». گفتيم : اين كه خداوند را در نظر بندگان محبوب مى سازند ، روشن است ؛ اما چگونه بندگان خدا را در نظر خداوند ، محبوب مى سازند؟ فرمود : «آنان را بدانچه خداوند دوست مى دارد ، فرمان مى دهند و از آنچه خداوند ناپسند مى شمارد ، نهى شان مى كنند. وقتى مردم از آنان اطاعت كنند ، خداوند ايشان را دوست خواهد داشت» .
( مشكاة الأنوار : 240/ 692 )
امام صادق عليه السلام :
إنَّ الرَّجُلَ لَيَتَكَلَّمُ بِالكَلِمَةِ فَيَكتُبُ اللّه ُ بِها إيمانا في قَلبِ آخَرَ ، فَيَغفِرُ لَهُما جَميعا
شخصى سخنى بر لب جارى مى كند و خداوند به يُمن آن ، ايمان را در قلب شخصى ديگر ثبت مى كند و در پى آن ، هر دو را با هم مى بخشد.
( المحاسن : 1/ 361/ 778 )
مهمّ ترين چيزهاى لازم براى مبلّغ
1 ـ دين شناسى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا تَأمُرْ بِالمَعروفِ و لا تَنهَ عَنِ المُنكَرِ حَتّى تَكونَ عالِما ، و تَعلَمَ ما تَأمُرُ .
امر به معروف و نهى از منكر مكن ، مگر آن كه عالم باشى و بدانى كه به چه امر مى كنى.
( الفردوس:5/69/7486 )
معانى الأخبار ـ به نقل از عبد السلام بن صالح هروى ـ :
سَمِعتُ أبَا الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام يَقولُ : رَحِمَ اللّه ُ عَبدا أحيا أمرَنا ! فَقُلتُ لَهُ : فَكَيفَ يُحيي أمرَكُم ؟ قالَ : يَتَعَلَّمُ عُلومَنا و يُعَلِّمُهَا النّاسَ ؛ فَإِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعونا .
از امام رضا عليه السلام شنيدم كه مى فرمود : «خداوند ، رحمت كند آن بنده اى را كه امر ما را زنده كند!». گفتم : چگونه امر شما را زنده كند؟ فرمود : «علوم ما را فراگيرد و به مردم بياموزد، كه اگر مردمْ زيبايى هاى گفتار ما را مى دانستند ، از ما پيروى مى كردند» .
( معاني الأخبار : 180/ 1)
2 ـ روشنگرى
لِرُسلِ اللّه ِ في كُلِّ حُكمٍ تَبيِينٌ .
امام على عليه السلام :پيامبران خدا در هر حكمى توضيحى دارند.
(غرر الحكم : 7337)
3ـ شجاعت و 4 ـ نويد بخشى و خيرخواهى و مدارا
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اُمِرتُ بِمُداراةِ النّاسِ كَما اُمِرتُ بِتَبليغِ الرِّسالَةِ .
همان گونه كه به تبليغ رسالتْ مأموريت يافته ام ، به مدارا با مردم فرمان دارم.
( تحف العقول : 48 )
امام على عليه السلام ـ در بيان فضيلت رسول اكرم ـ فرمود :
بَعَثَهُ وَ النّاسُ ضُلاّلٌ في حَيرَةٍ، و حاطِبُونَ في فِتنَةٍ··· فَبالَغَ صلى الله عليه و آله فِي النَّصيحَةِ، وَ مَضى عَلى الطَّريقَةِ، و دَعا إلَى الحِكمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ .
[خداوند ]زمانى او را به رسالت برانگيخت كه مردم، در سرگردانى، گمراه و در فتنه، غرق بودند··· خيرخواهى را به نهايت رساند و در مسير راست ره پيمود و [مردم را] به حكمت و اندرز نيكو فرا خواند.
( نهج البلاغة : الخطبة 95 )
الدرّ المنثور :
لَمّا نَزلَتْ «يا أيُّها النّبيُّ إنّا أرسلناكَ شاهدا و مبشّرا و نذيرا» ، و قد كانَ [ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ]أمَرَ عليّا و مُعاذا أنْ يَسيرا إلى اليَمنِ ، فقالَ : انطَلِقا فبَشِّرا و لا تُنَفِّرا ، و يَسِّرا و لا تُعَسِّرا ، فإنّهُ قد اُنزِلَ علَيَّ «يا أيُّها النَّبيُّ ···»
همين كه آيه «اى پيامبر ! ما تو را فرستاديم تا شاهد و نويد بخش و بيم دهنده باشى» نازل شد، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام و معاذ دستور داد كه به يمن روند. و به آنان فرمود: برويد، و نويد دهيد و [كسى را ]فرارى ندهيد و آسان گيريد و سختگيرى نكنيد؛ زيرا آيه «اى پيامبر ···» بر من نازل شده است.
( الدرّ المنثور : 6/624.)
توصيف مبلّغ كامل
امام على عليه السلام ـ در توصيف مبلّغ كامل ـ فرمود :
قَد خَلَعَ سَرابيلَ الشَّهَواتِ ، و تَخَلّى مِنَ الهُمومِ إلاّ هَمّا واحِدا انفَرَدَ بِهِ . فَخَرَجَ مِن صِفَةِ العَمى و مُشارَكَةِ أهلِ الهَوى ، و صارَ مِن مَفاتيحِ أبوابِ الهُدى و مَغاليقِ أبوابِ الرَّدى . قَد أبصَرَ طَريقَهُ ، و سَلَكَ سَبيلَهُ ، و عَرَفَ مَنارَهُ ، و قَطَعَ غِمارَهُ ، وَ استَمسَكَ مِنَ العُرى بِأَوثَقِها ، و مِنَ الحِبالِ بِأَمتَنِها ، فَهُوَ مِنَ اليَقينِ عَلى مِثلِ ضَوءِ الشَّمسِ .قَد نَصَبَ نَفسَهُ للّه ِِ سُبحانَهُ في أرفَعِ الاُمورِ ؛ مِن إصدارِ كُلِّ وارِدٍ عَلَيهِ ، و تَصييرِ كُلِّ فَرعٍ إلى أصلِهِ . مِصباحُ ظُلُماتٍ ، كَشّافُ عَشَواتٍ ، مِفتاحُ مُبهَماتٍ ، دَفّاعُ مُعضِلاتٍ ، دَليلُ فَلَواتٍ . يَقولُ فَيُفهِمُ و يَسكُتُ فَيَسلَمُ . قَد أخلَصَ للّه ِِ فَاستَخلَصَهُ ، فَهُوَ مِن مَعادِنِ دينِهِ و أوتادِ أرضِهِ . قَد ألزَمَ نَفسَهُ العَدلَ . فَكانَ أوَّلَ عَدلِهِ نَفيُ الهَوى عَن نَفسِهِ . يَصِفُ الحَقَّ و يَعمَلُ بِهِ .
جامه هاى شهوات را از خود بركَنده ، و از تمام اندوه ها خود را رهانيده ، جز يك اندوه كه خود را تنها به آن مشغول ساخته است. بدين ترتيب ، از صفت كوردلى و شريك بودن با هواپرستان ، فاصله گرفته است ، و به كليدهاى باب هدايت ، و قفل هاى باب تباهى مبدّل شده است . راه خود را با بينش دريافته و در راهش گام برداشته و چراغ فراسوى راهش را شناخته و امواجش را درنورديده و از ميان دستاويزها ، به استوارترين ، و از ميان ريسمان ها به محكم ترين آنها چنگ زده و در يقين ، به مانند تابناكى خورشيد است .در كارها خداوند سبحان را در جانش در بالاترين جايگاه نهاده، به گونه اى كه هر چه در آيد بر او عرضه مى كند ، و هر فرع را به ريشه و اصل آن باز مى گرداند. او چراغ تاريكى ها و برگيرنده پرده از شبهات، كليد ابهام ها، پاسخ دهنده پرسش هاى پيچيده ، و راهنماى بيابان هاست . وقتى سخن مى گويد ، مى فهمانَد ، و وقتى سكوت مى كند ، به سلامت مى رَهَد.خود را براى خدا خالص كرده و خدا نيز او را براى خود خالص ساخته است . پس او از كان هاى دين و ميخ هاى زمين خداست. نيز جانش را به عدل پايبند ساخته است و نخستين عدالت او اين است كه خواهش نفس را از خود دور ساخته است ، و حق را توصيف مى كند و بدان عمل مى نمايد.
( نهج البلاغة : الخطبة 87 )
امام صادق عليه السلام :
كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِالخَيرِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم ؛ لِيَرَوا مِنكُمُ الاِجتِهادَ وَ الصِّدقَ وَ الوَرَعَ .
مردم را به غير از زبانتان به خوبى فرا خوانيد ، بايد در شما كوشش ، راستى و پارسايى ببينند.
( الكافي : 2/105/10 )
رسالت مبلِّغ
بُعِثتُ بِمَكارِمِ الأَخلاقِ و مَحاسِنِها.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :من به بزرگوارى هاى اخلاقى و نيكى هاى آن برانگيخته شدم.
( الأمالي للطوسي : 596/1234)
امام على عليه السلام ـ در خطبه خويش ـ فرمود:
فَبَعَثَ فيهِم رُسُلَهُ و واتَرَ إلَيهِم أنبِياءَهُ ؛ لِيَستَأدوهُم ميثاقَ فِطرَتِهِ ، و يُذَكِّروهُم مَنسِيَّ نِعمَتِهِ ، و يَحتَجُّوا عَلَيهِم بِالتَّبليغِ ، و يُثيروا لَهُم دَفائِنَ العُقولِ ، و يُروهُم آياتِ المَقدِرَةِ.
پس [خداوند ]فرستادگان خود را ميان ايشان برانگيخت ، و پيامبرانش را يك به يك به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرتش را از آنان باز ستانند ، و نعمت فراموش شده خدا را به يادشان آورند و حجّت را با تبليغ بر آنان تمام كنند، و انديشه هاى پنهان آنان را برانگيزانند ، و نشانه هاى قدرت [الهى ]را نشانشان دهند.
( نهج البلاغة : الخطبة 1 )
امام على عليه السلام ـ در ياد كرد از پيامبر صلى الله عليه و آله ـ فرمود:
طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ ، قَد أحكَمَ مَراهِمَهُ ، و أحمَى مَواسِمَهُ . يَضَعُ ذلِكَ حَيثُ الحاجَةُ إلَيهِ ، مِن قُلوبٍ عُميٍ ، و آذانٍ صُمٍّ ، و ألسِنَةٍ بُكمٍ . مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ ، و مَواطِنَ الحَيرَةِ
[او] طبيبى بود كه با طبابتش در گردش بود . مرهم هاى خود را استوار مى داشت ، و داغ هاى خود را به جا مى نهاد و هر جا كه نيازْ بود (از قلب هاى نابينا تا گوش هاى ناشنوا و زبان هاى گنگ) به كارش مى بست. با داروهايش جايگاه هاى غفلت و موارد سرگردانى [مردم ]را مى جُست .
( نهج البلاغة : الخطبة 108 )
الكافى ـ به نقل از سليمان بن خالد ـ :
إنَّ لي أهلَ بَيتٍ و هُم يَسمَعونَ مِنّي ، أ فَأَدعوهُم إلى هذَا الأَمرِ ؟ فَقالَ : نَعَم ؛ إنَّ اللّه َ يَقولُ في كِتابِهِ : «يَـا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاس وَ الْحِجَارَةُ» (تحریم،6)
به امام صادق عليه السلام گفتم : من خانواده اى دارم كه از من شنوايى دارند . آيا آنان را به اين امر (امامت شما) فرا خوانم؟ فرمود : «آرى، كه خداوند در قرآن مى فرمايد : "اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوختِ آن مردم و سنگ ها هستند ، حفظ كنيد"».
( الكافي : 2/ 211/1 )
منبع: میزان الحکمه،جلد دوم