مقایسه کوتاه جهان بینی مادی وجهان بینی الهی
۱۶ بهمن ۱۳۹۳ 0جهان بينى، عبارت است از برداشت كلى نسبت به جهان و انسان؛ و هر انسانى، به ناچار داراى نوعى برداشت ونگرش از جهان است.
تأثیر جهان بینی بر رفتار انسان
طرز تلقى و برداشت انسان از جهان و حوادث آن، تأثير گسترده و عميقى بر رفتار وى مى گذارد. اگر آدمى دنيا را جاى خواب و خوراك بداند و مسكن و خوراك و پوشاك، شعار و آرمانش، و در نهايت، رفاه مادى مقصدش باشد، امورى برايش ارزش مى يابد كه او را بدان مقاصد برساند و همه تلاش و همت او، صرف يافتن خوراك و پوشاك مىگردد. معيار سنجش ارزش وجودى و انسانى هر فردى، هدف او در زندگى است، از اين رو حضرت على عليه السلام مى فرمايد:
«آن كس كه همتش به آن چيزى است كه داخل شكمش مىشود، ارزش او، آن چيزى است كه از او خارج مىشود.» «شرح غرر، ج 5، ص 377»
اگر آدمى جهان را عرصه آزمايش براى رشد و تكامل و رسيدن به درجه انسان كامل و مقام لقاى پروردگار بداند، مسائل ديگرى برايش ارزشمند مى شود و تلاش و كوشش او نيز متوجه آن هدف والا مى گردد. بنابراين، نوع برداشت انسان از جهان و انسان، تأثير مستقيمى بر رفتار او دارد.
انواع جهان بينى
الف- جهان بينى مادى: بعضى از افراد در تفكر خويش، وجود را مساوى با ماده مى دانند و بر اين پندارند كه در جهان، غير از مادّه و حاصل از مادّه چيزى وجود ندارد و در پيدايش جهان، طرح قبلى، هدف، نقشه و حسابى در كار نبوده است و نيازى به آفريننده هم ندارد. تفسير و برداشت اين گروه را از جهان، «جهانبينى مادى» مى گويند.
مقایسه ای کوتاه
ب- جهانبينى الهى: بعضى ديگر، جهان را تركيبى از ماده و غير ماده مى يابند كه هدفدار و همراه با طرح و نقشه است كه پديدههاى آن، نيازمند به پديد آورنده بوده و پديد آورندهاش خداوند بى نياز است، كه از ويژگىهاى ماده پيراسته است. اين نوع برداشت از جهان را، «جهانبينى الهى» مى گويند.
جهانبينى مادى و مهمترين مواضع آن
الف- در جهانبينى مادى، جهان آغاز و انجام مشخص و روشنى ندارد و در پيدايش آن، طرح و نقشهاى در كار نبوده است. از ديدگاه اين گروه آگاهى، شعور و ارادهاى بر هستى حاكميت ندارد و جهان هستى دستخوش تصادفات بىشعور ماده است.
ب- انسان چون پرِ كاهى، اسير تندباد حوادث طبيعت و جامعه است و كمترين ارادهاى از خود ندارد. سرآغاز خود را در گذشته تاريك مى بيند و هدفى ارزشمند در پهنه گيتى به چشم وى نمى خورد.
ج- جهان آغاز و فرجامى تاريك دارد كه در ميانه آن هم فروغى وجود ندارد. انسان، سرزده و بدون هدف، از ماده به وجود آمده و در اين پهنه تاريك قدم نهاده و ديگر بار بدان باز خواهد گشت. تلاش و كوشش او از مرز ماده فراتر نخواهد رفت و انسان و فرايند زندگى او با همه سعى و تلاشش در محدوده ماده بىشعور و بىاراده گم خواهد شد. برتراند راسل فيلسوف مادى مىگويد:
«بشر مولود عواملى است كه در ايجاد او تدبيرى به كار نرفته و غايتى در نظر گرفته نشده، اصل بشر، نمو و حتى عواطف او چون: آرزو، ترس، عشق و عقيده چيزى جز مظهر تلفيق تصادفى اتمهاى مختلف نيست ....»
جهانبينى الهى و مهمترين مواضع آن
الف- جهان از سرچشمهاى پر فيض منشأ گرفته و پوچ و بى هدف به وجود نيامده است. بلكه با نظم و حسابى دقيق به سوى هدفى روشن روان است . و آفريدگار جهان با علم و دانش بيكرانش سراسر آن را زير نظر دارد.
ب- انسان الهى، خود را مخلوق قدرت و اراده بى نهايت خداوند مى داند كه مسؤوليت امانت الهى را بر عهده دارد و از مقام «خليفةاللَّهى» بهره مند است.
ج- انسان الهى، دنيا را گذرگاه خود مى داند كه به دنبال هدفى والا و ارزشمند، از آن عبور مى كند و مى خواهد در پهنه گسترده دنيا توشه راه درازى را كه تا مقصد در پيش روى دارد، تهيه ببيند تا با توشه تقوا و عمل صالح به سوى خداوند حركت كند. انسان الهى در تلاشى پيگير، از هر امرى در جهت رشد خويش بهره گرفته و نعمت و بلا را نردبان رشد خود مىسازد.
اصول پنجگانه اعتقادی, جمعی از نویسندگان, از آثار پژوهشکده تحقیقات اسلامی, نرم افزار زمزم 5