امام حسین و قرآن : شگفتترين شگفتى ها
۰۴ اسفند ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلامقلب اولیاء خدا تجلیگاه آیات قرآن و همه شئون حیات ایشان آیینه تمام نمای آیات الهی است. امام حسین علیه السلام, آن حجت آسمانی و قرآن ناطق, هر لحظه از حیات با برکتش تصویری از آیات قرآن بود. حسین ابن علی علیه السلام چنان زیست که اگر تاریخ زندگیش را چون صفحاتی گرد هم آریم چیزی جز قرآن کریم فرا هم نیاید. در نوشتار پیش رو آیه ای از قرآن را در آیینه حیات او به نظاره می نشینیم
قرآن کریم می فرماید:
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً». «کهف/9»
اى رسول ما! آيا پنداشتى كه قصه اصحاب كهف و رقيم، در برابر اين همه آيات قدرت و عظمت، از آيات عجيب ما بودند؟
اين آيه شريفه، در مقام ذكر اين مطلب است كه قصه اصحاب كهف و جوانانى كه از دست پادشاه كافر ستمگر، براى حفظ ايمان و عقيده آسمانى خود فرار كرده، به غارى پناه بردند و 309 سال قمرى (سيصد سال شمسى) در آن غار به خواب رفته، پس از بيدارى گمان مىكردند كه يك روز يا ساعاتى از روز را خوابيدهاند، چيز تازهاى و شگفتانگيزتر از ديگر آيات الهى در زمين و آسمان نيست، كه همه مظاهر وجود و تصرفات مستمر الهى و جريانات مداوم آفرينش، شگفتانگيز است و با ملاحظه قدرت بىمنتهاى خداى سبحان، هيچ چيزى تعجب ندارد؛ زيرا همه چيز براى او آسان است.
شيخ مفيد رحمه الله نقل مى كند:
زيد بن ارقم گفته است: سر امام حسين عليه السلام را بالاى نى، در شهر مى گردانيدند و من در بالاخانه خود نشسته بودم. هنگامى كه مقابل غرفه من رسيد، شنيدم كه اين آيه را قرائت مىكرد: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً». من از ديدن اين منظره، به خداى يگانه سوگند، مو بر اندامم راست شد و ندا كردم: واللَّه سر تو اى فرزند رسول اللَّه! عجيبتر و شگفت انگيزتر است. «ارشاد، ج 2، ص 117؛»
شگفتىها مربوط به ماجراى تو است، نه اصحاب كهف. تو همه را به تعجب آوردى و هر بينندهاى را واله و سرگردان و عقول را سرگشته ساختى، تو كه سر بريده ات، آنگاه كه از بدن فاصله ها دارد و بالاى نيزه جا گرفته است، آيات قرآن كريم را تلاوت مى كند.
آرى، سر مطهر حسين بن على عليه السلام قرآن، آن هم اين آيه سوره كهف را مىخواند. قطعاً در انتخاب اين آيات كريمه اسرارى است. ممكن است حضرت مى خواست به اهل كوفه، آن خفتگان بگويد: داستان اصحاب كهف، براى شما تعجبآور و حيرت زا است. اكنون بنگريد كه آيا آن حادثه عجيب است يا داستان من كه پس از شهادت، آيات الهى را مىخوانم.
يا ممكن است اشارهاى باشد به اينكه من و يارانم، با اصحاب كهف وجه مشتركى داريم. آنان در راه عقيده و ايمان خود استقامت ورزيدند؛ چنانكه ما هم در مسير ايمان و عقيده، ثبات قدم داشتيم؛ ولى آنان از شر پادشاه كافر ظالم فرار كرده، به غار پناه بردند و به خواب رفتند و آرميدند؛ اما من و يارانم در برابر حاكم ستمگر ايستادگى كرديم و فرياد خود را به گوش جهانيان رسانيديم و از شمشيرها و نيزهها باران تيرهاى كشنده آنان نهراسيديم و در برابر دشمنان دين، صفآرايى كرده، ضربت تير و نيزه و شمشيرها را به جان خريديم. ممكن است انتخاب اين آيه، با توجه به نكتهاى باشد كه اين شاعر نغز گفتار بدان اشاره كرده است:
بود بر لب، آيه كهفش سخن يعنى اى دشمن! تو در خوابى نه من
و چه بسا دهها نكات ظريفتر در اين مقام نهفته باشد كه ما از آن آگاهى نداريم. به هر حال، امام حسين عليه السلام با قرائت اين آيه كريمه، اسلام و اهل اسلام و پيروان مكتب اهلالبيت را سرافراز كرد و خسران و خوارى و زبونى را بر جنايتكاران و حكام آلاميه و آل ابىسفيان و پيروان بىمايه آنان محقق و مسلّم گردانيد.
منبع: امام حسین و قرآن, محمد جواد مغنیه