توبه در نهج البلاغه

توبه در نهج البلاغه

۱۹ فروردین ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام

1. گريه بر گناهان

طوبى لمن لزم بيته، و أكل قوته و اشتغل بطاعة ربه، و بكى على خطيئته، فكان من نفسه فى شغل، و الناس منه فى راحة !
خوشا به حال كسى كه پايبند خانه خود شود و غذاى خود را بخورد و به اطاعت پروردگارش مشغول و بر گناهان خويش گريه كند، پس اوست كه به كار خود مشغول، و مردم از او در آسايش اند.1

2. قبولى توبه در هر زمان

فتح لك باب المتاب، و باب الاستعتاب، فاذا ناديته سمع نداك.
خداى متعال در توبه و بازگشت و خشنودى خويش را براى تو گشوده است، پس هر وقت او را بخوانى ندايت را مى شنود.2

3. آسان تر از توبه

ترك الذنب أهوَن من طلب التوبة.
گناه نكردن، آسان تر است از طلب قبول توبه.3

4. باز بودن در توبه

من وصاياه لابنه الحسن عليه السلام: لم يشدد عليك فى قبول الانابة، و لم يناقشك بالجريمة، و لم يؤيِسك من الرحمة. بل جعل نزوعك عن الذنب حسنة، و حسب سئيتك واحدة، و حسب حسنتك عشرا، و فتح لك باب المتاب.
از وصيت هاى على عليه السلام به فرزندش حسن عليه السلام: خداوند در پذيرفتن توبه بر تو سخت نگرفته و به علت گناه تو را در تنگنا نيانداخته و از رحمت خويش نوميدت نكرده است، بلكه خوددارى تو از گناه را حسنه به شما آورده و گناهت را يك و حسنه ات را ده به شمار آورده و در توبه و بازگشت را براى تو گشوده است.4

5. سكوت بهتر از سخن نابجا

تلافيك ما فرط من صمتك أيسر من ادراك ما فات من منطقك، و حفظ ما فى الوعاء بشدّ الوكاء.
جبران خطايى كه از سكوت تو به وجود آمده است، آسان تر است از جبران آنچه كه به خاطر سخنت فوت شده است و حفظ آنچه كه در ظرف است به استواری بند آن است.5

6. شفيع نافع

لا شفيع أنجح من التوبة.
هيچ شفيعى رهاننده تر از توبه نيست.6

7. حسن توبه

لا خير فى الدنيا الا لرجلين: رجل أذنب ذنوبا فهو يتداركها بالتوبة، و رجل يسارع فى الخيرات.
در دنيا جز دو كس را خیرى نبود: يكى آن كه گناهى كند و با توبه جبران نمايد و ديگر كسى كه در كارهاى خوب شتاب ورزد.7

8. تأخير در توبه

كل معاجل يسأل الانظار، و كل مؤجّل يتعلل بالتسويف.
هر كس كه مهلتش به سرآيد (براى جبران گذشته) مهلتى مى طلبد و به هر كس كه مهلتى داده شود در انجام كار امروز و فردا مى كند.8

9. اميد توبه

ما أهمنى ذنب أمهلت بعده حتى أصلّى ركعتين و أسأل الله العافية.
گناهى كه بعد از آن مهلت دو ركعت نماز و درخواست عافيت از خدا داشته باشم برايم مهم نيست.9

10. بدون عمل اميد مدار به سعادت !

قال عليه السلام لرجل سأله أن يعظه: لا تكن ممن يرجو الاخرة بغير العمل، و يرجى التوبة بطول الامل... ان عرضت له شهوة أسلف المعصية، و سوّف التوبه.
امام عليه السلام در پاسخ كسى كه تقاضاى موعظه كرد فرمود: از كسانى مباش كه بدون عمل اميد به سعادت آخرت دارند، و به واسطه آرزوهاى بلند اميد قبول توبه را دارند... و اگر شهوت به او روى آورد نافرمانى پيش ‍گرفته و توبه و بازگشت را پشت سر اندازد.10

11. استغفار چيست؟

قال عليه السلام لقائل قال بحضرته: أستغفرالله: ثكلتك أمك! أتدرى ما الاستغفار؟ الاستغفار درجه العليين، و هو اسم واقع على ستة معان: أولها الندم على ما مضى، والثانى العزم على ترك العود اليه أبدا، و الثالت أن تؤدى الى المخلوقين حقوقهم حتى تلقى الله أملس ليس عليك تبعه، و الرابع أن تعمد الى كل فريضه عليك ضيعتها فتؤدى حقها، والخامس أن تعمد الى اللحم الذى نبت على السحت فتذيبه بالاحزان، حتى تلصق الجلد بالعظم و ينشأ بينهما لحم جديد، و السادس أن تذيق الجسم ألم الطاعة كما أذقته حلاوة المعصية، فعند ذلك تقول: أستغفرالله.
امام عليه السلام به كسى كه در حضورش گفت استغفرالله، فرمود: مادرت به عزايت بنشيند! آيا مى دانى استغفار چيست؟ استغفار جايگاه والامقامان است و آن نامى است كه بر شش معنى نهاده شده است:
اول: پشيمانى از (بدى هاى) گذشته. دوم: تصميم بر ترك بازگشت به آن (بدى ها) براى هميشه. سوم: اداى حقوق آفريدگان خدا. چهارم: توجه به هر واجبى كه تباه كردى و آن را ادا كنى. پنجم: آب كردن گوشت هايى كه از خشم پروردگار روييده تا آن جا كه پوست بر استخوان بپيوندد و ميان آن دو، گوشت تازه برويد.
ششم: به تنت رنج بندگانى را بچشانى آن گونه كه شيرينى گناه را چشانده اى، پس در اين هنگام می گويى أستغفرالله.11

12. خير واقعى در دنيا

ليس الخير أن يكثر مالك و ولدك، و لكن الخير أن يكثر علمك و أن يعظم حلمك، و أن تباهى الناس بعبادة ربك، فان أحسنت حمدت الله، و ان أسأت استغفرت الله، و لا خير فى الدنيا الا لرجلين: رجل أذنب ذنوبا فهو يتداركها بالتوبة، و رجل يسارع فى الخيرات.
خوبى آن نيست كه مالت فراوان و اولادت بسيار گردد، بلكه خير آن است كه عملت افزون و حلمت زياد شود، و اين كه به عبادت پروردگارت در ميان مردم مباهات كنى و اگر گناه كردى استغفار نمايى و خبرى در دنيا نيست مگر براى دو كس: گناهكارى كه گناهش را با توبه جبران كند و كسى كه در انجام كارهاى خير شتاب كند.12

13. توبه به همراه آمرزش

ما كان الله ليفتح على عبد باب الشكر و يغلق عنه باب الزيادة... و لا ليفتح لعبد باب التوبة و يغلق عنه باب المغفرة.
اين طور نيست كه خداوند در سپاسگزارى و شكر را بر بنده اى بگشايد؛ ولى در فزونى را بر او ببندد... و ممكن نيست كه در توبه را به روى كسى باز كند و در آمرزش را به رويش مسدود نمايد.13

14. آيا توبه كننده اى نيست!؟

أفلا تائب من خطيئته قبل منيته !
آيا كسى نيست كه قبل از فرا رسيدن مرگ از گناهش توبه نمايد؟14

15. رابطه گناه و باران

قال عليه السلام و قد خرج للاستسقاء: ان الله يبتلى عباده عند الاعمال السيئة بنقص الثمرات، و حبس البركات، و اغلاق خزائن الخيرات، ليتوب تائب، و يقلع مقلع، و يتذكر متذكر، و يزدجر مزدجر.
امام على عليه السلام در هنگام بيرون رفتن براى طلب باران: هرگاه بندگان خدا گناه و بدكردارى كنند، خداوند آنان را به كاهش محصولات و بازداشت بركات و بستن در گنجينه هاى خير مبتلا مى سازد تا توبه کننده توبه كند و گنهكار دل از گناه بركند و پندگيرنده پند پذيرد و نهى شده (از گناه) باز ايستد.15

16. گناهان نابخشودنى

ان من عزائم الله فى الذكر الحكيم... أنه لا ينفع عبدا و ان أجهد نفسه و أخلص فعله أن يخرج من الدنيا، لاقيا ربه بخصلة من هذه الخصال لم يتب منها: أن يشرك بالله فيما افترض عليه من عبادته، أو يشفى غيظه بهلاك نفس، او يَعُرّ بأمر فعله غيره، أو يستنجح حاجة الى الناس بأظهار بدعة فى دينه، أو يلقى الناس بوجهين، أو يمشى فيهم بلسانين.
از جمله حكم هاى قطعى خدا در قرآن حكيم... اين است كه بنده چنانچه با يكى از اين اعمال خدايش را ملاقات كند و از آنها توبه نكرده باشد هر چند (در انجام اعمال نيك) خود را به زحمت انداخته و عملش را خالص كرده باشد سودى نمى برد، در عبارت و پرستش خدا كه بر او واجب كرده است شرك ورزيده باشد، يا آتش خشم خويش را با كشتن كسى فرونشانده باشد، يا كارى را كه خود كرده است به ديگرى نسبت دهد (و او را بدان متهم سازد) يا براى رسيدن به نياز و خواسته خود از مردم بدعتى در دين پديد آورد، يا با مردم دورو و يا دو زبان باشد.16

17. شتاب در توبه

بادروا المعاد و سابقوا الاجال، فان الناس يوشك أن ينقطع بهم الامل، و یرهقهم الاجل، و يسد عنهم باب التوبة.
به سوى قيامت (با اعمالتان) بشتابيد و قبل از فرا رسيدن مرگ كار كنيد؛ زيرا زود است كه آرزوى مردم قطع گردد و مرگ آن ها را در كام خود فرو برد و در توبه به رويشان بسته شود.17

18. بخشش خداوند

يصف خلقة آدم عليه السلام: ثم بسط الله سبحانه له فى توبته، و لقّاه كلمة رحمته.
توصيف آفرينش آدم عليه السلام: آن گاه خداى سبحان در توبه خود را به روى او گشود و كلمه رحمت خود را به او آموخت.18

19. رحمت خدا بر توبه كار

رحم الله امرأ استقبل توبته، و استقال خطيئته، و بادر منيته !
رحمت خدا بر آن كس كه به توبه رو كند و از خطاهاى خود پوزش طلبد و پيش از مرگ كارى كند.19

20. امان در برابر عذاب الهی

كان فى الارض أمانان من عذاب الله، و قد رفع أحدهما، فدونكم الاخر فتمسكوا به: أما الامان الذى رفع فهو رسول الله صلى الله عليه و آله، و أما الامان الباقى فالاستغفار: قال الله تعالى: «و ما كان الله ليعذبهم و أنت فيهم و ما كان الله معذّبهم و هم يستغفرون».
در زمين دو امان از كيفر الهى بود كه يكى برداشته شد و ديگرى با شماست پس چنگ زنيد. اما امانى كه برداشته شد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود و آن كه مانده آمرزش است كه خداوند فرمود: و خداوند ايشان را كيفر نكرد در حالى كه تو در ميانشان بودى و ايشان را كيفر نفرمايد در حالى كه آمرزش مى خواهند.20

21. باز بودن در توبه

من أعطى التوبة لم يحرم القبول، و من أعطى الاستغفار لم يحرم المغفرة.
هر آن كس كه به او توبه داده شده (توبه كند) از پذيرفته شدن آن محروم نشود و آن كس كه از خداى آمرزش طلبد از بخشايش حق نوميد نگردد.21

22. از رحمت خدا نوميد مباش!

عجبت لمن يقنط و معه الاستغفار.
در شگفتم از آن كه از (رحمت خدا) نوميد است، در حالى كه استغفار به همراه دارد.22

_________________________
پی نوشت:

  1. خطبه 176.
  2. نامه 31.
  3. حكمت 170.
  4. حكمت 170.
  5. نامه 31.
  6. حكمت 371.
  7. حكمت 94.
  8. حكمت 285.
  9. حكمت 299.
  10. حكمت 150.
  11. حكمت 417.
  12. حكمت 94.
  13. حكمت 435.
  14. خطبه 28.
  15. خطبه 143.
  16. خطبه 153.
  17. خطبه 183.
  18. خطبه 1.
  19. حكمت 143.
  20. حكمت 88.
  21. حكمت 135.
  22. حكمت 87.

منبع: نهج البلاغه موضوعى، عباس عزيزى

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث