زبان و گفتار در نهج البلاغه
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0 معارف1. زبان خيرخواه بهتر از مال
ان اللسان الصالح يجعله الله تعالى للمرء فى الناس، خير له من المال يورثه من لا يحمده.
آگاه باشيد زبان خيرخواهى كه خداى تعالى براى انسان در ميان مردم قرار مى دهد، بهتر است از مالى كه او به ارث براى كسى بگذارد كه سپاسش نمى كند.1
2. آمادگى برای گفتار
الا و ان اللسان بضعة من الانسان، فلا يسعده القول اذا امتنع، و لا يمهله النطق اذا اتسع.
بدانيد كه زبان پاره گوشتى از تن آدمى است، هرگاه آمادگى در انسان نباشد زبان هم ياراى سخن گفتن ندارد و در هنگام آمادگى، گفتار مهلتش نمى دهد.2
3. اهميت زبان
تکلّموا تعرفوا، فإن المرء مخبوء تحت لسانه.
سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا انسان در زير زبان خود نهان است.3
4. درندگى زبان
اللسان سَبُع، إن خُلّى عنه عَقر.
زبان، درنده اى است كه اگر رها شود زخم زند.4
5. مهار زبان
لا تجعلن ذرَب لسانك على من أنطقك، و بلاغة قولك على من سدّدك.
تيزى زبانت را بر ضد كسى كه تو را گويا كرده به كار مگير و شيوايى گفتارت را بر ضد كسى كه سخنورت نموده صرف مكن.5
6. حفظ زبان
الكلام فى وثاقك ما لم تتكلم به؛ فاذا تكلمت به صرتَ فى وثاقه، فاخزن لسانك كما تخزن ذهبك و ورقك. فربّ كلمة سلبت نعمة و جلبت نقمة.
تا نگفته اى سخن را در بند خود دارى و چون گفتى خود را در بند سخن انداختى، بنابراين زبانت در خزينه حفظ كن، چون زر و سيمت. چه بسا يك كلمه نعمتى را بربايد و نقمت و بلايى را بياورد.6
7. گفتار و كردار
من علم أن كلامه من عمله، قلّ كلامه الا فيما يَعنیه.
هر كه بداند كه گفتارش از كردار او است (و بازخواست خواهد شد) كم گويد، مگر در آن چه به كارش آيد.7
8. نهى از زخم زبان
لا تجعلن ذرب لسانك على من أنقطك، و بلاغة قولك على من سدّدك.
بر آن كس كه تو سخن آموخت زخم زبان مزن، به آن كس كه تو را بلاغت آموخت رسايى گفتار خويش منما.8
9. خوش بینی در کلام دیگران
لا تظنن بكلمة خرجت من أحد سوءا، و أنت تجدُ لها فى الخير محتملا.
هر سخنى كه از دهان كسى خارج مى شود تا احتمال درستى و نيكى در آن است آن را حمل بر فساد مكن.9
10. خاموشى از گفتار
لا خير فى الصمت عن الحكم؛ كما أنه لا خير فى القول بالجهل.
در خاموشى گزيدن از گفتار حكمت آميز خير و خوبى نيست، همانگونه كه در گفتار نابخردانه خیری نیست.10
11. ثواب گفتار
انما الاجر فى القول باللسان، و العمل بالايدى و الاقدام.
همانا اجر و ثواب در گفتار با زبان، و اجر كردار با دست ها و پاهاست.11
12. مؤ ثرتر از حمله
ربّ قول أنفذ من صَول.
بسا گفتارى كه مؤثرتر از يورش است.12
13. پرهيز از سخن ناپسند
من أسرع الى الناس بما يكرهون، قالوا فيه بما لا يعلمون.13
آن كس كه در گفتن سخنان ناپسند به مردم كه باعث رنجش آنها است پروا نكند، در مورد او چيزهايى گويند كه نمى دانند.
14. حذر از نقل سخن بى محتوا
(يا بنى!) اياك أن تذكر من الكلام ما يكون مضحكا، و إن حكيتَ ذلك عن غيرك.
(فرزندم!) از گفتن سخن (بى محتوايى كه) خنده مى آورد برحذر باش، گرچه آن را از ديگرى نقل كنى.14
15. جايگاه زبان خردمند و نادان
لسان العاقل وراء قلبه، و قلب الاحمق وراء لسانه.
زبان عاقل در پس قلب او، و قلب احمق در پس زبان او قرار دارد.15
16. اهانت به شخصيت
هانت عليه نفسه، من أمّرَ عليها لسانَه.
كسى كه زبانش را امير خود كند، شخصيت خود را کوچک شمرده است.16
17. رابطه عقل و گفتار
من أكثرَ أهجرَ، و من تفکر أبصرَ.
هركه پُر گويد هذيان گويد و هر كه انديشه كند بينا گردد.17
18. تفاوت راستگو و دروغگو
الصادق على شفا مَنجاة و كرامة، و الكاذب على شرَف مَهواة و مَهانة.
راستگو در آستانه نجات و بزرگوارى است و درغگو در لبه پرتگاه و خوارى.18
19. ثمرات خاموشى
بكثرة الصَمت تكوّنُ الهيبة.
با خاموشى بسيار، هيبت و شكوه در آدمى پديد مى آيد.19
_______________________
پی نوشت:
- خطبه 120.
- حكمت 233.
- حكمت 148.
- حكمت 60.
- حكمت 411.
- حكمت 381.
- حكمت 349.
- حكمت 403.
- حكمت 360.
- حكمت 182.
- حكمت 42.
- حكمت 394.
- حكمت 35.
- نامه 31.
- حكمت 40.
- حكمت 2.
- نامه 31.
- خطبه 86.
- حكمت 224.
منبع:
نهج البلاغه موضوعى، عباس عزيزى