تکبر در نهج البلاغه

تکبر در نهج البلاغه

۲۶ فروردین ۱۳۹۴ 0 معارف

1. گناه برتر از نيكى

سيّئه تسؤك، خير عندالله من حسنة تعجبُك.
گناهى كه تو را ناراحت (پشيمان) سازد، نزد خدا بهتر است از كار نيكى كه تو را مغرور سازد.1

2. دورى از كبر

الله الله فى كِبر الحميه و فخر الجاهليه، فانه ملاقح الشنئان، و منافخ الشيطان، التى خدع بها الامم الماضيه و القرون الخاليه.
خدا را! خدا را! بپرهیزید از كبر تعصب آميز و تفاخر جاهلى، كه آن مركز پرورش كينه و جايگاه وسوسه هاى شيطان است كه ملت هاى پيشين و امت هاى قرون گذشته را فريفته است.2

3. ذلت جباران

ان الله يذلّ كل جبار، و يُهين كل مختال.
خداوند هر جبارى را ذليل و هر متکبری را خوار مى سازد.3

4. آفت عقل

اعلم ان الإعجاب ضد الصواب، و آفه الالباب.
بدان كه خودپسندى ضد حق و راستى است و آفت عقل هاست.4

5. از اعمال ناپسند بر حذر باش !

احذر كل عمل يرضاه صاحبه لنفسه، و يُكره لعامه المسلمين.
از انجام هر عملى كه صاحبش آن را پسند خود داند و در نزد مسلمانان ناپسند باشد، برحذر باش.5

6. هرچه بر خود پسندى بر ديگران هم !

من نظر فى عيوب الناس فانكرها ثم رضيها لنفسه، فذلك الاحمق بعينه.
هر كه عيب هاى مردم را ديد و بر آن ها نپسنديد، پس همان را بر خود پسنديد واقعا احمق است.6

7. مانع افزودن

الاعجاب يمنع الازدياد.
عجب و خودبينى مانع زياد كردن و افزودن است.7

8. ترسناك ترين وحشت

ان... اوحش الوحشه العُجب.
يكى از ترسناك ترين وحشت ها، عجب و خودپسندى است.8

9. تعجب از كبر متكبر

عجبتُ للمتكبر الذى كان بالامس نطفه، و يكون غداً جيفه.
در شگفتم از متكبر، كه ديروز نطفه (بى ارزشى) بود و فردا مردار گنديده اى است(پس تكبر چرا؟).9

10. غرور طاووس

يمشى مَشى المرح المختال، و يتصفح ذنبه و جناحيه، فيقهقه ضاحكا لجمال سرباله.
(طاووس) همچو موجودى متكبر كه به حسن خود مى نازد گام برمى دارد و در زيبايى دم و دو بال خود اندكى مى نگرد، سپس با قهقهه مى خندد و اين قهقهه براى زيبايى جامه و رنگ آميزى بال هاى وى است.10

11. حسودان خرد

عُجب المرء بنفسه، احد حُساد عقله.
عُجب و خودپسندى مرد، يكى از حسودان خرد اوست.11

12. تنهايى هراس انگيز

لا وحدة اوحش من العُجب.
هيچ تنهايى هراس آورتر از خودبينى نيست.12

13. فرو رفتن در گناهان

الحرص و الكبر و الحسد دواع الى التقحم فى الذنوب.
حرص، كبر و حسد، انسان را به فرورفتن در گناهان فرا مى خواند.13

14. قوم پاك على (علی علیه السلام)

انى لمِن قوم لا تاخذهم فى الله لومه لائم... لا يستكبرون و لا يعلون، و لا يغلّون و لا يفسدون.
همانا من از قومى هستم كه سرزنش هيچ سرزنش كننده اى آنان را در راه خدا از كار باز نمى دارد، نه تكبر مى ورزند و نه بلندگرايان اند و نه مردم را به زنجير مى كشند و نه فساد در روى زمين به راه مى اندازند.14

15. تكبر برازنده هیچ کس نیست

لو رخّص الله فى الكبر لاحد من عباده لرخّص فيه لخاصه انبيائه و اوليائه. و لكنه سبحانه كرّه اليهم التكابر، و رضى لهم التواضع.
اگر قرار بود خداوند به يكى از بندگانش ‍اجازه دهد كبر ورزد، به پيامبران و اولياى مخصوصش اجازه مى داد، ولى تكبر را براى همه منفور شمرده و تواضع و فروتنى را براى آنان پسنديده است.15

16. انسان گستاخ

ما جرّأك على ذنبك، و ما غرّك بربك، و ما انّسك بهلكة نفسك؟
اى انسان! چه چيز تو را به گناه كردن گستاخ كرده و چه چيز تو را در مقابل پروردگارت به غرور واداشته و چه چيز تو را به تباه كردن خويش خو داده است؟16

17. پناه بردن به خدا از تکبر

استعيذوا بالله من لواقع الكبر، كما تستعيذونه من طوارق الدهر.
از آثار بدى كه تكبر در دل ها مى گذارد به خدا پناه ببريد، همان گونه كه از حوادث روزگار به او پناه مى بريد.17

18. نخستين آدم متكبر

لا تكونوا كالمتكبر على ابن امه من غير ما فضل جعله الله فيه سوى ما الحقت العظمه بنفسه من عداوه الحسد، و قدحت الحميه فى قلبه من نار الغضب، و نفخ الشيطان فى انفه من ريح الكبر الذى اعقبه الله به الندامه.
مانند قابيل مباشيد كه به فرزند مادرش (برادرش هابيل) تكبر ورزيد، بدون فضيلتى كه خدا به او داده باشد، جز اين كه او خود را بزرگ پنداشت؛ زيرا حسد او را به عداوت با برادرش واداشت و تعصب در دل او آتش غصب را شعله ور ساخت و شيطان در بينى او از باد كبر دميد كه پشيمانى را به دنبال داشت.18

19. سرپوش عيوب

المساله خباء العيوب، و من رضى عن نفسه كثر الساخط عليه.
سوال كردن سرپوش عيب ها است و آن كس كه از خود راضى باشد، دشمنانش زياد خواهند شد.19

20. خودپسند مباش !

لا تكن ممن... يعجب بنفسه اذا عوفى، و يقنط اذا ابتلى.
مباش از كسانى كه خود را مى پسندد و از خويشتن خوشش مى آيد، وقتى كه در عافيت به سر مى برد و مايوس مى گردد در موقعى كه مبتلا شود.20

21. آفت خودپسندى

اياك و الاعجاب بنفسك، و الثقه بما يعجبك منها، و حبّ الاطراء، فان ذلك من اوثق فُرَص الشيطان فى نفسه ليمحق ما يكون من احسان المحسنين.
امام على عليه السلام در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر مى فرمايد: از خودپسندى و اعتماد به چيزى كه تو را به خودپسندى مى اندازد و علاقه به ستايش ديگران از تو پرهيز كن؛ زيرا اين كارها بهترين فرصت ها را به شيطان مى دهد تا كارهاى خوب نيكوكاران از نظر تو نابود گردد.21

22. مبارزه با شيطان

اطفئوا ما كمن فى قلوبكم من نيران العصبيه و احقاد الجاهليه؛ فانما تلك الحميه تكون فى المسلم من خطرات الشيطان و نخواته، و نزغاته و نفثاته. و اعتمدوا وضع التذلل على رووسكم، و القاء التعزز تحت اقدامكم، و خلع التكبر من اعناقكم. و اتخذوا التواضع مسلحه بينكم و بين عدوكم ابليس.
خاموش كنيد آن آتش هاى عصبيت و كينه هاى جاهليت را كه در دل هايتان مخفى است؛ زيرا آن عصبيت در شخص مسلمان از وسوسه هاى شيطان و نخوت و افسارها و دميدن ها و تلقينات او است. تواضع و فروتنى را بر سر نهيد و تكبر و نخوت را زير پا محو و نابود بسازيد. خودپرستى و خودستايى را از گردن هايتان در آوريد. فروتنى را ما بين خود و دشمنتان شيطان قرار دهيد.22

23. جزاى متكرين نزد خدا

اترجو ان يعطيك الله اجر المتواضعين و انت عنده من المتكرين؟!
آيا تو اميد دارى كه خداوند، پاداش مردمان فروتن را به تو عطا كند، در حالى كه تو در نزد او از مردمان متكبر و گردنكش بوده باشى؟23

24. پرده اى از غرور

بينكم و بين الموعظه، حجاب من الغرّه.
ميان شما و نصيحت، پرده اى از غرور است.24

25. غرور و تكبر

اعتبروا بما كان من فعل الله بابليس اذ احبط عمله الطويل و جهده الجهيد... عن كبر ساعة واحده. فمن ذا بعد ابليس يسلم على الله بمثل معصيته؟
عبرت بگيريد از كارى كه خداوند درباره شيطان انجام داد؛ زيرا عمل طولانى و كوشش جدى او را به جهت تكبر در يك ساعت (زمانى اندك) پوچ ساخت. كيست كه بعد از شيطان مانند معصيت شيطان را مرتكب شود و در پيشگاه خداوند سالم بماند؟25

26. خودبينى را كنار بگذار!

ضَع فخرك، و احطُط كبرَك، و اذكر قبرك.
تفاخر را كنار بگذار و تكبر را فرو ريز و به ياد قبرت باش.26

_________________________

پی نوشت:

  1. حكمت 46.
  2. خطبه 192.
  3. نامه 53.
  4. نامه 31.
  5. نامه 69.
  6. حكمت 349.
  7. حكمت 167.
  8. حكمت 38.
  9. حكمت 126.
  10. خطبه 165.
  11. حكمت 312.
  12. حكمت 113.
  13. حكمت 371.
  14. خطبه 192.
  15. خطبه 192.
  16. خطبه 223.
  17. خطبه 192.
  18. خطبه 192.
  19. حكمت 6.
  20. حكمت 150.
  21. نامه 53.
  22. خطبه 192.
  23. نامه 21.
  24. حكمت 282.
  25. خطبه 192.
  26. حكمت 398.


منبع:
نهج البلاغه موضوعى، عباس عزيزى

 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث