شرح دعای افتتاح از سید محمد حسین فضل الله (بخش اول)

شرح دعای افتتاح از سید محمد حسین فضل الله (بخش اول)

۰۷ تیر ۱۳۹۴ 0 فرهنگ و اجتماع

 

آغاز هر کار با حمد الهی

"اللَّهُمَّ إِنِّي أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِكَ"

انسان با مطالعه این مقطع از دعا این فکر به سراغش می آید که باید همه گفتارها و رفتارهای خود را با حمد و ثنای خداوند آغاز نماید. ابتدای ثنای خداوند، "الحمد لله" است. چرا که واژه "الحمد لله" حاوی همه عناصر عظمت و نعمت خداوند می باشد. از این رو وقتی که عظمت و نعمت الهی را حمد می کنیم، در حقیقت به صورتی همه جانبه خداوند را مورد حمد و ستایش قرار داده ایم. از این رو آغاز کار با حمد و سپاس خداوندی، برای این است که در جان خویش همیشه به یاد داشته باشیم، جز از طریق حمد الهی، حمد و ستایش برای کس دیگری نیست. حتی ما مردم دیگر را نیز از جهت چیزهایی که خداوند به ابشان عنایت کرده است و آنان را هدایت کرده و یا به ایشان روزی داده است، مورد حمد و ستایش قرار می دهیم. از این رو همیشه باید واژه حمد و ستایش را تکرار کنیم. زیرا هر چه قدر این کلمه را تکرار نماییم، رابطه ما با عظمت و نعمت الهی بیشتر شود.

خداوند تصحیح کننده است

"وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّكَ"

خدایا! می خواهم حرف بزنم و شاید در سخنم لغزشی افتد. از این رو می خواهم سخنم را با این درخواست آغاز نمایم که از من حمایت نمایی و کمکم نمایی که جز درست نگویم و جز راست بر زبان جاری نسازم.

خدایا! کلماتم را طوری قرار بده که در اعماق خود بیانگر حق و صداقت و درستی باشد. زیرا من دارم با تو سخن می گویم و طبیعی نیست در حالی که به سوی تو روی آورده ام، در سخنم اشتباه باشد. حال آن که تصحیح کننده تو هستی. پس مرا در راه درست کمک نما. بنابراین هرگاه اندیشه ام  خواست منحرف شود تو درستش نما و هرگاه کلامم خواست دچار لغزش شود، تو ای خدا در راه درست تثبیتش نما.

خداوند رحیم است

"وَ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ"

خدایا وقتی که من تو را می خوانم و با تو سخن می گویم، با صفات تو که با زندگی من در ارتباط هستند، سرشار از یقین و اطمینان و آرامش و اعتقاد هستم. زیرا از نظر عفو و رحمت، هیچ کس به مانند تو نیست. تو به کسی که شایسته رحمت است، رحمت می ورزی و هنگامی که مصلحت در رحمت باشی، رحمت می نمایی. تو از جایگاه رحمت خود به کسی که سزاوار عفو است و یا مصلحت و حکمت در بخشیدن او باشد، در می گذری. اما تو ای خدا، ممکن است، رحمت نورزی. زیرا تو همان حکیمی هستی که هر چیزی را سر جای خود قرار می دهد.

خداوند شدید العقاب است

"وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَةِ"

و وقتی که مجازات می نمایی و عذاب می کنی، این کار تو از جایگاه انفعال نیست. زیرا ای خدا تو از صفات مخلوقین والاتری و برای عقده گشایی مردم را عذاب نمی نمایی. خدایا تو از این کار بسیار بالاتری. زیرا تو مصالح بندگان خود را می دانی و کسی را که شایسته عذاب است و حکمت در مجازات او می باشد، مجازات می نمایی. زیرا تو همان حکیمی هستی که هر چیزی را سر جای خود قرار می دهد.

خداوند جبار است

"وَ أَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِينَ فِي مَوْضِعِ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ"

خدایا تو جبار و متکبر هستی و همه جباران و متکبران دیگر چنین حقی ندارند. زیرا آنان همان ذلیلان و حقیرهایی هستند که فقط دارای بخشی از عناصر عظمت شده اند و تو این عناصر عظمت را به ایشان داده ای. خدایا اگر تو تکبر می ورزی به خاطر این است که بزرگی در ذات تو وجود دارد. زیرا تو بزرگی. اگر جبار هستی به خاطر این است که جبروت از آن تو است و تو مسلط بر همه چیز می باشی.

از این رو تکبر صفت ناشایستی برای مخلوق است ولی برای خالق مدح به شمار می آید. جبار بودن برای مخلوق لعنت است و برای خالق تکریم. زیرا تنها خداوند است که مالک جبروت می باشد و کبریا از آنِ اوست و جبروت و کبریا برای غیر او نیست. از این رو بزرگترین جبار در جایگاه جبروت و بزرگترین متکبران در جایگاه کبریا می باشد. ای پروردگار من تنها تو هستی که از جایگاه کبریا و عظمت که راز ذات تو و عظمت تو می باشد، جبار هستی و تکبر می ورزی.

"اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِي فِي دُعَائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ"

وقتی انسان می خواهد با خداوند صحبت نماید، از او اجازه می طلبد و خداوند چنین اجازه ای به او می دهد: «و إذا سألک عبادی عني فإنی قریب أجیب دعوة الداع إذا دعان فلیستجیبوا لي ولیؤمنوا بي لعلهم یرشدون» (بقره/186) خدایا! تو به من اجازه دعا و خواستن داده ای. من از آن روی تو را می خوانم که تو به من اجازه داده ای تو را بخوانم.

"فَاسْمَعْ يَا سَمِيعُ مِدْحَتِي‏"

خدایا! من تو را می خوانم در حالی که ممکن است شیطان حضور داشته باشد و دعای مرا از تو باز دارد. زیرا این امکان وجود دارد که دعای من آمیخته با بسیاری از ترسها و اندیشه ها و دغدغه ها باشد. از این رو خواسته من این است که بین من و تو هیچ مانعی نباشد تا این که دعای من از قلبم بیرون شود و به تو برسد.

تو از عرشی که بالای زمین هفت گانه است می شنوی. تو وسوسه های سینه ها را می شنوی و ناتوان از شنیدن صدا نیستی. بنابراین در حالی که من از همه صفات حسنای تو که در مدح و ثنای تو متجلی است، ستایش مرا بشنو.

"وَ أَجِبْ يَا رَحِيمُ دَعْوَتِي"

خدایا در شرایطی تو را می خوانم که خواسته ها و نیازها و دردها و آرزوهای بسیار دارم. بنابراین به من جواب بده که خودت به من وعده داده ای و گفته ای: «ادعوني استجب لکم» (غافر/60).

خداوند برطرف کننده لغزشهاست

"وَ أَقِلْ يَا غَفُورُ عَثْرَتِي"

خدایا! راه من پر از چاله ها و موانع است. ممکن است که دچار لغزش شوم و در این چاله ها  در افتم یا به خاطر موانع دچار لغزش گردم. خدایا از تو می خواهم که از لغزشهای من بکاهی و اگر سقوط کردم مرا از این لغزشها نجات دهی. این که در این حفره ها و چاله ها باقی نمانم و مرا نجات دهی. در این جا منظور از لغزش همان گناه و خطاست. یعنی خدایا گناهان و سیئات مرا ببخش.

خدایا اگر تو را می خوانم به خاطر شرایطی است که در آن قرار دارم. من در آینده خود دغدغه هایی دارم که نیازمند آنم که در آنها برایم گشایش ایجاد نمایی. اندوه هایی دارم که باید آنها را از من برداری. مشکلاتی دارم که می خواهم آنها را حل نمایی. وقتی دارم تو را می خوانم به این نمی اندیشم که فقط به خاطر ایمانی که دارم، مرا مورد اجابت قرار دهی. من الآن تو را برای حال و آینده می خوانم، در حالی که به گذشته چشم دوخته ام. این که چه رفتاری با من داشته ای.

خداوند برطرف کننده اندوه هاست

"فَكَمْ يَا إِلَهِي مِنْ كُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ قَدْ كَشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَةِ بَلاَءٍ قَدْ فَكَكْتَهَا"

در عمر کوتاه یا طولانی خود، اندوه ها و دغدغه های بسیاری بر من گذشته است. من فشارهای درونی دارم. ای خداوند چه می شود که اگر باب گشایش را بر من باز کنی تا از این طریق نفس بکشم و  چه می شود اگر به واسطه تو ابرهای تیره و تار در آسمان پراکنده شوند و دست عطوفت از غیب بیاید و مرا از حفره های گناهان و اشتباهات بیرون بیاورد. همه اینها ای خدا! به واسطه فضل رحمت تو است که بر من ارزانی داشته ای و به واسطه آن رزق و عافیت خود ر ا بر من احاطه داشته ای، به مانند از بین بردن حلقه های بلاست که بر گردن زندگی من چنگ انداخته اند. وقتی که بلا بر هر یک از ما وارد می شود، باید زبان حال او به مانند زبان حال امام باشد. باید مولای عزیز و توانای خود را مورد خطاب قرار دهیم و تکرار نموده و بگوییم: خدایا! همان گونه که در زندگی گذشته خود دیده ایم، این تو بودی که حلقه های بلا را از ما برداشتی بدون این که خودمان مجالی برای رهایی از آنها بیابیم. ولی تو این بلاها را برداشتی تا آزاد و رها شویم. از این رو به درگاه تو دعا می کنیم خدایا! ما بر اساس ایمان به تو به عنوان پروردگاری رحیم و مهربان و تجاربی که داشته ایم، تو را می خوانیم. زیرا گذشته ای را که تحت مراقبت تو گذراندیم، ما را تحریک می نماید که حال و آینده ما نیز از جنس گذشته و ادامه آن باشد. زیرا شاعر گفته است:

خدا زیبایی ها را به تو داده است

پس با گذشته مقایسه نما

امید به خدا

این کافی نیست که بگوییم زندگی ما تمام شده است. این را به همه جوانان اعم از پسر و دختر که دچار فشارهای زندگی شده اند و زندگیشان دشوار شده است و امیدی به آینده ندارند و دچار یأس و ناامیدی می شوند و همیشه دچار تردید هستند و می گویند همه دروازه ها بسته شده اند، عرض کرده ام. آیا بعضی از مردم چنین چیزهایی نمی گویند؟ در اثر تجربه اندکی که دارند یکی به خودکشی پناه می برد و آن دیگری دچار تباهی و یأس و نظایر آن می شود. به ایشان عرض کرده ام: «یا بنيّ اذهبوا فتحسسوا من یوسف و اخیه ولاتیأسوا من روح الله إنه لاییأس من روح الله إلاّ القوم الکافرون» (یوسف/87).

این که انسان باید ایمان داشته باشد معنایش این است که در قلب و زندگی خود باید امید و آرزو داشته باشد و مأیوس نشود و هیچگاه در ناامیدی گرفتار کفر گویی نشود.

این که دعا کننده از صیغه ماضی استفاده کرده است و فرموده است: " قد فرجتها ... قد كشفتها ... قد أقلتها ...قد نشرتها ...قد فككتها " در درون خویش حاوی یادآوری نعمتهای گذشته خداوند است که می خواهد از این طریق به پیشواز حال و آینده برود. به بیان دیگر زبان حال دعا کننده می خواهد به ما چنین بگوید خداوندی که در گذشته ما را وانگذاشته است، امروز و فردا نیز ما حتماً وا نمی گذارد. زیرا رحمت الهی همه زمانها و مکانها را در بر می گیرد. این نوع طرز تفکر شعله امید را در دل انسان حفظ می نماید. به گونه ای که انسان دیگر دچار یأس و ناامیدی و سقوط نمی شود و در برابر مجازاتها و دشواریها هر چه قدر هم که بزرگ باشند، از پای نمی افتد و سختیها و محنت ها و رنج ها بر او فائق نمی آیند و او مسلح به امید به خداوند که او را تشویق می نماید راه ها و رورنه های برون رفت را ایجاد کنند، استعانت جوینده از خداوند رحمان رحیم، هم چنان سر پا باقی می ماند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله العظمی سید محمد حسین فضل الله (قدس سره)

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث