داستانهایی از امام علی علیه السلام: خاموشی چراغ و شنیدن خواسته
۱۳ تیر ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلامحارث همدانى يكى از اصحاب و دوستان حضرت اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب عليه السلام است حكايت كند:
شبى به منزل اميرالمؤمنين ، امام علىّ عليه السلام وارد شدم و ضمن صحبت هائى به آن حضرت عرض كردم: يا اميرالمؤمنين! از شما خواسته اى دارم؟
حضرت فرمود: اى حارث! آيا مرا سزاوار و شايسته شنيدن خواسته ات مى دانى؟
گفتم : بلى، يا اميرالمؤ منين! شما از هر كسى والاتر و شايسته تر هستى.
حضرت فرمود: ان شاءاللّه كه خداوند به وسيله من جزاى خيرى به تو دهد؛ و سپس از جاى خود برخاست و چراغ را خاموش نمود و اظهار داشت : علّت اين كه چراغ را خاموش كردم ، چون دوست نداشتم ذلّت پيشنهاد و خواسته ات را در چهره ات بنگرم ؛ و بتوانى به آسودگى و بدون هيچ واهمه اى خواسته هايت را بيان كنى .
بعد از آن ، افزود: از حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود:
حوايج و خواسته هاى انسان به عنوان امانت خداوندى است ، كه بايد در درون او مخفى بماند؛ و براى كسى غير از خداى سبحان بازگو نكند.
پس از آن فرمود:
هركه حاجت و خواسته برادرش را بشنود بايستى او را كمك نمايد و خواسته اش را برآورده كند البته تا جائى كه مقدور باشد نبايد او را نااميد و مأ يوس گرداند -.(1)
پی نوشت:
1-فروع كافى : ج 4، ص 24، ح 4.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از امام علی علیه السلام، حجه الاسلام و المسلمین عبدالله صالحی