شعر شهادت مولا علی (علیه السلام)

امشب در این عالم بپا غوغای محشر می شود

غلطان بخون خویشتن مولای قنبر میشود

امشب علی با سوز و ساز دارد سخن با بی نیاز

پرپر گل عمرش سحر از باد صرصر می شود

امشب بود مولای دین مهمان کلثوم حزین

فردا بجنت میهمان نزد پیمبر می شود

امشب بمسجد در کمین بنشسته اشقی الاشقیاء

فردا زظلم آن شقی عالم مکدر می شود

امشب علی تا صبحدم خواند خدا را دمبدم

فردا به محراب نماز در خون شناور می شود

تا نخل دین احمدی سر سبز ماند تا ابد 

گلگونه از خون علی محراب و منبر می شود

امشب نوای قد قتل سرداده جبرئیل امین 

فردا عیان شق القمر از فرق حیدر می شود

امشب بخود لرزد زمین از ماتم حبل المتین

فردا ز سوگ او بپا غوغای محشر می شود

امشب وصی مصطفی ضمن وصیت با حسن

فرت و رب الکعبه اش بر عرش داور می شود

امشب بود شیر خدا با کودکانش همنوا

فردا مقامش در بر زهرای اطهر می شود

امشب غذای خویش را مولا به قاتل می دهد

فردا ز اکرامش خبر عالم سراسر می شود

مردانی از شهد ولا بخشی اگر جانرا صفا

فردا زنور مرتضی جانت منور می شود