علی (ع) در کتب اهل سنت:علی (ع) برگزیده خدا
۱۵ تیر ۱۳۹۴ 0
(1) [اسد الغابة 4/ 42] حديث مسندى را از «على بن على هلالى» نقل كرده است كه گفت:
در بيمارى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه به آن بيمارى درگذشت، حضور اقدسش شرفياب شدم و اين در حالى بود كه حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام بر بالين حضرتش مى گريست و گريه اش ادامه پيدا كرد و شدت يافت تا صدايش به گريه بلند شد. در اين هنگام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نگاه محبت آميزش را به طرف زهرا عليها السّلام معطوف ساخت و فرمود: اى فاطمه، اى حبيبه من! چرا گريه مى كنى؟ فاطمه عليها السّلام به عرض رسانيد: گريه من از اينست كه بيم آن دارم كه پس از شما، آبرويم به خطر افتد و مردم از من، رو برگردانند! فرمود: اى حبيبه من، مگر نمى دانى كه خداوند متعال به مردم روى زمين توجهى كرد و از آنها پدرت را برگزيد. بار ديگر، توجهى به آنان نمود و از ميان ايشان، شوهرت را انتخاب كرد و به من وحى كرد تا تو را به همسرى او در آورم!
اين حديث را «ابو نعيم» و «ابو موسى» روايت كرده اند.
مؤلف گويد: اين حديث را «هيثمى» در [مجمع 9/ 165] و «محبّ طبرى» در [ذخائر العقبى ص 135] به تفصيل آورده اند. و حديثى به همين مناسبت در باب «على، وصىّ پيغمبر است» ذكر خواهد شد. «ابو نعيم» گويد: اين حديث را «طبرانى» در كتاب «الكبير» و «الاوسط» نقل كرده است و «ابو موسى» گويد: اين حديث را «حافظ ابو العلاء همدانى» روايت كرده است.
[كنز العمال 6/ 153] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
مگر نمى دانى كه خداى عزّ و جل توجهى به مردم روى زمين نمود و از ميان آنها، پدرت را برگزيد و او را به مقام پيغمبرى مفتخر ساخت و بار ديگر، به آنان توجه كرد و از ميان ايشان، شوهر تو را اختيار كرد و به من دستور داد تا او را به دامادى و جانشينى خودم، برگزينم.
مؤلف «كنز العمّال» گويد: رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله اين سخنان را با فاطمه عليها السّلام در ميان نهاد. و اضافه كرده است: حديث مزبور را «طبرانى» از «ابو ايوب» روايت كرده است.
مؤلف گويد: حديث مذكور را «هيثمى» هم در [مجمع الزوائد 8/ 253] متذكر شده است.
[همان كتاب 6/ 153] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام فرمود:
آيا خرسند نيستى از اينكه تو را به همسرى بزرگوارى در آورده ام كه اوّلين گرونده به اسلام بوده و از نظر علم و دانش، بر همه مسلمانان برترى دارد؟ و تو هم، بزرگ زنان امّتم هستى؛ چنانكه «مريم» بزرگ زنان مردم خود بود. اى فاطمه! مگر نمى دانى، خداى تعالى توجهى به مردم روى زمين نمود و از ميان آنها، دو مرد را برگزيد، كه يكى از آندو، پدرت و ديگرى، همسرت مى باشد.
«حاكم»، «طبرانى» و «خطيب» اين حديث را روايت كرده اند.
(2) [همان كتاب 7/ 103] از «ابن عباس» روايت كرده است كه
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداى تعالى در حالى مرا براى مقام رفيع پيغمبرى بر امّتم برگزيد كه در كنار سه تن از خاندان خويش خوابيده بودم- من بزرگ آن سه تن بشمار مى آمدم و بزرگ فرزندان آدم تا روز قيامت هستم و در عين حال، به اين مقام نمى بالم- افاضه مقام پيغمبرى در حالى انجام پذيرفت كه من، «على بن ابيطالب»، «حمزة بن عبد المطّلب» و «جعفر بن ابيطالب» عليهم السّلام در سرزمين ابطح، در كنار يكديگر خوابيده بوديم؛ با توجه به اينكه هر يك از ما، در لباس مخصوص به خودش، خوابيده بود و بدين ترتيب كه على طرف راست من، «جعفر» طرف چپ من، و «حمزه» در پائين پاى من قرار گرفته و آنچنان به خواب عميق فرو رفته بودم كه چيزى مرا از خواب بيدار نكرد، مگر صداى بال فرشتگان، و سردى بازوى على عليه السّلام كه زير گونه من گذاشته بود. «جبرئيل» را همراه با سه تن از فرشتگان مشاهده كردم. يكى از سه فرشته خطاب به «جبرئيل» گفت: بر كدام يك از اين چهار تن، فرستاده شده اى؟ در پاسخ بسوى من اشاره كرد و گفت: بر اين شخص كه سيّد فرزندان آدم عليه السّلام است. آن فرشته پرسيد: اين افراد را به نام و نشان معرفى كن. «جبرئيل» گفت: اين بزرگوار، محمد بن عبد الله، سيد پيغمبران است؛ و اين شخص، على بن ابيطالب است؛ و آن ديگر، «حمزة بن عبد المطّلب»، سيد شهيدان است؛ و آن يكى هم «جعفر» است كه خداى تعالى دو بال به او مرحمت مى كند كه در بهشت، به هر كجا كه بخواهد، پرواز كند.
«يعقوب بن سفيان»، «خطيب» و «ابن عساكر» اين حديث را نقل كرده اند.
[همان كتاب 6/ 192] از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله روايت كرده است: براستى خداى تعالى از گروه مردم جهان، عرب را برگزيد و از مردم عرب، قريش را انتخاب فرمود و از طائفه قريش، بنى هاشم را برگزيد و مرا از خاندانى كه على و حمزه و جعفر و حسن و حسين عليهم السّلام جزو آن هستند، انتخاب فرمود
منبع: فضائل پنج تن(ع)در صحاح ششگانه اهل سنت,سيد مرتضى فيروزآبادى / مترجم محمدباقر ساعدى,ج1, 298.