راز داری از نظر احادیث

راز داری از نظر احادیث

۲۲ تیر ۱۳۹۴ 0 معارف

تأكيد بر راز دارى، بويژه در مورد اسرار امامت

امام على عليه السلام :
 الصَّمتُ حُكمٌ، و السُّكوتُ سَلامَةٌ ، و الكِتمانُ طرَفٌ مِن السَّعادَةِ .
 خاموشى حكمت است و سكوت [مايه ]سلامت و راز دارى گوشه اى از خوشبختى.
( تحف العقول : ۲۲۳ )
 
 
امام زين العابدين عليه السلام : 
وَدِدتُ و اللّه ِ أنّي افتَدَيتُ خَصلَتَينِ في الشِّيعَةِ لنا بِبَعْضِ لَحمِ ساعِدي : النَّزَقُ .حديث و قِلَّةُ الكِتمانِ .
به خدا سوگند كه حاضرم به جبران دو خصلتِ شيعيانمان مقدارى از گوشت ساعد خود را فديه دهم: شتابزدگى و كمى راز دارى.
( الكافي : ۲/۲۲۱/۱ )
 
امام باقر عليه السلام : 
 و اللّه ِ ، إنَّ أحَبَّ أصحابِي إلَيَّ أورَعُهُم و أفقَهُهُم و أكتَمُهُم لِحَديثِنا .
به خدا قسم محبوبترين يارانم نزد من، پرهيزگارترين و فقيه ترين آنها و كسى است كه نسبت به سخنان ما راز دارتر باشد.
( الكافي : ۲/۲۲۳/۷ )
 
امام صادق عليه السلام : 
 اُمِرَ النّاسُ بخَصلَتَينِ فَضَيَّعُوهُما فَصارُوا مِنهُما على غيرِ شيءٍ : الصَّبرُ و الكِتمانُ .
مردم به دو خصلت مأمور شدند، اما آنها را تباه كردند و از اين رو همه چيز را از دست دادند: پايدارى و راز دارى.
( الكافي : ۲/۲۲۲/۲ )
 
امام صادق عليه السلام ـ خطاب به سليمان بن خالد ـ فرمود : 
يا سُليمانُ، إنّكُم على دِينٍ مَن كَتَمَهُ أعَزَّهُ اللّه ُ و مَن أذاعَهُ أذَلَّهُ اللّه ُ
اى سليمان! شما دينى (مذهبى) داريد كه هر كس آن را پوشيده بدارد، خداوند ارجمندش گرداند و هر كس افشايش كند، خداوند خوارش سازد.
( الكافي : ۲/۲۲۲/۳ )
امام صادق عليه السلام : 
 إنَّ أمرَنا مَستورٌ مُقنَّعٌ بالمِيثاقِ، فمَن هَتَكَ علَينا أذلَّهُ اللّه ُ .
 بر امر (ولايت) ما پيمان گرفته شده كه در پرده و پشت نقاب باشد. پس هر كس به زيان ما پرده درى كند ، خداوند خوارش گرداند.
( الكافي : ۲/۲۲۶/۱۵ )
امام صادق عليه السلام :
كِتمانُ سِرِّنا جِهادٌ في سبيلِ اللّه ِ .
 پوشيده نگه داشتن اسرار ما، جهاد در راه خداست.
( بحار الأنوار : ۷۵/۷۰/۷ )
امام صادق عليه السلام :
ليسَ هذا الأمرُ مَعرِفَتَهُ و ولايَتَهُ فَقَط حتّى تَستُرَهُ عَمَّن ليسَ مِن أهلِهِ ، و بِحَسبِكُم أن تَقولوا ما قُلنا ، و تَصمُتوا عمّا صَمَتنا 
 شناخت اين امر(امامت) تنها به ولايت و دوستى آن نيست، بلكه بايد آن را از نااهل پوشيده داريد. كافى است كه آنچه ما مى گوييم، شما نيز بگوييد و از آنچه لب فرو مى بنديم، شما هم لب فرو بنديد.
( بحار الأنوار : ۲/۷۷/۶۳ )
امام كاظم عليه السلام ـ در نامه اى از زندان به على بن سويد سائى ـ نوشت : 
لا تُفشِ ما استَكتَمتُكَ 
آنچه را كه از تو خواسته ام مكتوم بدارى، فاش مگردان.
( بحار الأنوار : ۲/۷۵/۵۲  )

حرمت فاش كردن اسرار امامت

امام باقر عليه السلام :
 يُحشَرُ العَبدُ يَومَ القِيامَةِ و ما نَدى دَما فيُدفَعُ إلَيهِ شِبهَ المِحجَمَةِ أو فَوقَ ذلكَ ، فيقالُ لَهُ : هذا سَهمُكَ مِن دَمِ فلانٍ ، فيقولُ : يا ربِّ ، إنّكَ لَتَعلَمُ أنَّكَ قَبَضتَني و ما سَفَكتُ دَما ! فيقولُ : بَلى ، سَمِعتَ مِن فلانٍ رِوايَةَ كذا و كذا ، فَرَوَيتَها علَيهِ ، فَنُقِلَت حتّى صارَت إلى فلانٍ الجَبّارِ فَقَتَلَهُ علَيها ، و هذا سَهمُكَ مِن دَمِهِ ! .
 روز قيامت، آدمى محشور مى شود و در حالى كه يك قطره خون هم نريخته، به اندازه يك شيشه حجامت يا بيشتر به او خون مى دهند و مى گويند: اين سهم تو از خون فلانى است. عرض مى كند: بار پروردگارا! تو مى دانى كه جانم را ستاندى در حالى كه قطره خونى نريخته بودم. مى فرمايد: درست است، اما از فلانى، چنين و چنان روايتى شنيدى و آن را روايت كردى كه به زيان او تمام شد؛ زيرا آن روايت دهان به دهان گشت تا به فلان ستمگر رسيد و او را به خاطر آن كشت و حالا اين سهم تو از خون اوست.
( الكافي : ۲/۳۷۰/۵ )
امام صادق عليه السلام :
 مَن أذاعَ علَينا حَديثَنا فهُو بمَنزِلَةِ مَن جَحَدَنا حَقَّنا .
 كسى كه حديث ما را به زيانمان فاش سازد، به منزله كسى است كه حقّ ما را انكار كند.
( الكافي : ۲/۳۷۰/۲ )
 
امام صادق عليه السلام : 
 مَن أذاعَ علَينا حَديثَنا سَلَبَهُ اللّه ُ الإيمانَ
هر كه حديث ما را به زيانمان فاش سازد، خداوند ايمان را از او بگيرد.
( الكافي : ۲/۳۷۰/۳ )
امام صادق عليه السلام : 
 ما قَتَلَنا مَن أذاعَ حَديثَنا قَتلَ خَطَأٍ و لكنْ قَتَلَنا قَتلَ عَمدٍ .
كسى كه حديث ما را فاش كند، ما را به خطا نكشته، بلكه عمدا كشته است.
( الكافي : ۲/۳۷۰/۴ )
 
امام صادق عليه السلام : 
 
انَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ جَعَلَ الدِّينَ دَولَتَينِ : دَولَةَ آدمَ ـ و هِي دَولَةُ اللّه ِ ـ و دَولَةَ إبليسَ ، فإذا أرادَ اللّه ُ أن يُعبَدَ عَلانيَةً كانَت دَولَةُ آدمَ ، و إذا أرادَ اللّه ُ أن يُعبَدَ في السِّرِّ كانَت دَولَةُ إبليسَ ، و المُذيعُ لِما أرادَ اللّه ُ سَترَهُ مارِقٌ مِن الدِّينِ .
خداوند عزّ و جلّ، دين را دو دولت قرارداد: دولت آدم ـ و آن دولت خداست ـ و دولت ابليس . پس،هر گاه خداوند بخواهد كه آشكارا بندگى شود، دولت آدم روى كار آيد و هر گاه خدا بخواهد كه پنهانى عبادت شود، دولت ابليس بر سر كار آيد و كسى كه آنچه را خدا مى خواهد پنهان بماند فاش سازد، از دين بيرون رفته است.
( الكافي : ۲/۳۷۲/۱۱ )
 
امام صادق عليه السلام : 
 مُذيعُ السِّرِّ شاكٌّ ، و قائلُهُ عندَ غيرِ أهلِهِ كافِرٌ .
فاش كننده راز [ما] شك كننده [و سست عقيده نسبت به حقانيّت ائمه عليهم السلام ] است و كسى كه آن را نزد نااهل بازگو كند، كافر است.
( الكافي : ۲/۳۷۱/۱۰ )
 
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «اين بدان سبب است كه به آيات خدا كفر مى ورزيدند و پيامبران را بناحق مى كشتند» ـ فرمود :
و اللّه ِ ما قَتَلُوهُم بأيديهِم و لا ضَرَبُوهُم بأسيافِهِم ، و لكنَّهُم سَمِعُوا أحاديثَهُم فَأذاعُوها ، فَاُخِذُوا علَيها فقُتِلُوا .
 به خدا قسم كه آنها را با دستهاى خود نكشتند و با شمشيرهاى خويش نزدند، بلكه سخنان ايشان را شنيدند و آنها را فاش ساختند و در نتيجه، آن پيامبران دستگير و كشته شدند.
( الكافي : ۲/۳۷۱/۶ )
 
امام صادق عليه السلام ـ خطاب به به ابو جعفر محمّد بن نعمان احول ـ فرمود :
 يا بنَ النُّعمانِ ، إنّ العالِمَ لا يَقدِرُ أن يُخبِرَكَ بكُلِّ ما يَعلَمُ ، لأنّهُ سِرُّ اللّه ِ ··· فلا تَعجَلوا ، فو اللّه ِ لَقَد قَرُبَ هذا الأمرُ ـ ثَلاثَ مَرّاتٍ ـ فَأذَعتُموهُ فأخَّرَهُ اللّه ُ ، و اللّه ِ ما لَكُم سِرٌّ إلاّ و عَدُوُّكُم أعلَمُ بهِ مِنكُم ! 
 اى پسر نعمان! عالم نمى تواند هر چه مى داند به تو بگويد؛ زيرا كه سرّ خداست··· پس، شتاب مكنيد؛ زيرا به خدا سوگند كه اين امر (فَرَج) سه بار نزديك شد، اما شما آن را فاش كرديد و خدا آن را به تأخير افكند. به خدا قسم، هيچ رازى نزد شما نيست، مگر اين كه دشمن شما آن را بهتر از خودتان مى داند!
( تحف العقول : ۳۱۰ )
 
المحاسن ـ به نقل از ابو بصير ـ : 
 سَألتُ أبا عبدِ اللّه عليه السلام عن حَديثٍ كثيرٍ ، فقالَ : هَل كَتَمتَ علَيَّ شيئا قَطُّ ؟ فَبَقِيتُ أتَذَكَّرُ ، فلَمّا رَأى ما بي قالَ : أمّا ما حَدَّثتَ بهِ أصحابَكَ فلا بأسَ ، إنّما الإذاعَةُ أن تُحَدِّثَ بهِ غيرَ أصحابِكَ .
از امام صادق عليه السلام درباره نقل فراوان حديث پرسيدم. فرمود: آيا هرگز چيزى از احاديث مرا كتمان كرده اى؟ من سعى كردم به ياد بياورم و چون حضرت مرا به اين حال ديد، فرمود: آنچه را براى ياران خود گفته اى اشكالى ندارد. افشا كردن ، آن است كه حديث را براى غير يارانت بگويى.
( المحاسن : ۱/۴۰۳/۹۱۰ )

ستودن بنده راز دار

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 طوبى لِعَبدٍ نُومَةٍ ، عَرَفَهُ اللّه ُ و لم يَعرِفْهُ النّاسُ ، اُولئكَ مَصابيحُ الهُدى و يَنابيعُ العِلمِ ، يَنجَلي عَنهُم كلُّ فِتنَةٍ مُظلِمَةٍ ، لَيسوا بالمَذاييعِ البُذُرِ و لا بالجُفاةِ المُرائينَ .
خوشا بنده گمنامى كه او را خدا بشناسد و مردم نشناسند. اينان چراغهاى هدايت و چشمه هاى دانشند كه هر فتنه تاريكى به سبب وجود آنها برطرف مى شود؛ نه سخن پراكن و پخش كننده اسرارند و نه نا فرهيخته و رياكار.
( الكافي : ۲/۲۲۵/۱۱ )
 
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 جامِلُوا الأشرارَ بأخلاقِهم تَسلَمُوا مِن غوائلِهم ، و بايِنُوهُم بأعمالِكُم كي لا تكونوا مِنهُم .
با بدان به اخلاق خودشان رفتار كنيد، تا از گزند و شرارتشان در امان مانيد و در اعمال و كردارتان، از آنان جدا شويد تا در شمار ايشان نباشيد.
( بحار الأنوار : ۷۴/۱۹۹/۳۷ ) 
 
امام على عليه السلام : 
طوبى لِكُلِّ عَبدٍ نُومَةٍ ، عَرَفَ النّاسَ و لم يَعرِفْهُ النّاسُ ، عَرَفَهُ اللّه ُ برِضوانٍ ، اُولئكَ مَصابيحُ الهُدى ، يَكشِفُ اللّه ُ عَنهُم كُلَّ فِتنَةٍ مُظلِمَةٍ ، سَيُدخِلُهُم اللّه ُ في رَحمَةٍ مِنهُ ، ليسَ اُولئكَ بالمَذاييعِ البُذُرِ و لا الجُفاةِ المُرائينَ .
خوشا به حال هر بنده بى نام و نشانى كه مردم را مى شناسد و مردم او را نمى شناسند. خداوند او را به خشنودى [از خدا] مى شناسد؛ اينان چراغهاى هدايتند، خداوند هر گونه فتنه تاريكى را از آنان مى زدايد. به زودى آنان را غرق رحمتى از رحمتهاى خود مى كند. نه سخن پراكن و فاش كننده اسرار هستند و نه نا فرهيخته و رياكار.
( حلية الأولياء : ۱/۷۶ ، و انظر الكافي : ۲/۲۲۵/۱۲ )
 
معانى الأخبار : امام على عليه السلام فرمود : 
 إنَّ بَعدِي فِتَنا مُظلِمَةً عَمياءَ مُشَكِّكةً ، لا يَبقى فيها إلاّ النُّومَةُ . قيلَ : و ما النُّومَةُ يا أميرَ المؤمنينَ ؟ قالَ : الذي لا يَدري النّاسُ ما في نفسِهِ .
پس از من فتنه هايى تاريك و كور و شك برانگيز پديد خواهد آمد، كه تنها شخص گمنام از آنها جان به سلامت مى برد. عرض كردند: اى امير مؤمنان! گمنام كيست؟ فرمود: كسى كه مردم نمى دانند در درون او چه مى گذرد.
( معاني الأخبار : ۱۶۶/۱ )
 
 
امام على عليه السلام : 
 خالِطُوا النّاسَ بألسِنَتِكُم و أبدانِكُم،و زايِلُوهُم بقُلوبِكُم و أعمالِكُم .
به زبانها و بدنهاى خود،با مردم بياميزيد و به دلها و كردارهايتان، راه جدا از آنان در پيش گيريد.
( الغيبة للنعماني : ۲۱۰/۱۷. )
 
امام صادق عليه السلام :
طُوبى لِعَبدٍ نُومَةٍ ، عَرَفَ النّاسَ فَصاحَبَهُم بِبَدَنِهِ ، و لم يُصاحِبْهُم في أعمالِهِم بقَلبِهِ ، فَعَرَفَهُم في الظاهِرِ ، و لم يَعرِفوهُ في الباطِنِ .
 خوشا به حال بنده گمنامى كه مردم را مى شناسد و به ظاهر در ميان آنان به سر مى برد، اما در دل با اعمال ايشان همراهى نمى كند. لذا مردم او را به ظاهر مى شناسند و از باطن او خبر ندارند.
( الخصال : ۲۷/۹۸ )
 
امام صادق عليه السلام :
طوبى لِكُلِّ عَبدٍ لُؤمَةٍ (نُومَةٍ) عَرَفَ النّاسَ قَبلَ مَعرِفَتِهِم بهِ .
 خوشا به حال هر بنده بى نام و نشانى كه پيش از آن كه مردم او را بشناسند، او مردم را مى شناسد.
( الزهد للحسين بن سعيد : ۴/۲ )
 
میزان الحکمه،جلد دهم.

 برای مشاهده گزیده ای از احادیث و روایات  این موضوع در قاب تصویری به (مجموعه حدیث تصویری درباره رازداری)  مراجعه کنید.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث