علل ناسازگاري و اختلافات همسران
۳۰ مهر ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعهر چند به قول معروف دعواي زن و شوهر نمک زندگي است و بروز اختلافات خانوادگي تا حدودي عادي و طبيعي است؛ اما اگر اين اختلافات به صورت صحيح مديريت نشده و به ناسازگاري و تنش تبديل شود، آسايش و آرامش از دست رفته و زندگي به جهنم تبديل مي شود. اساساً هيچ زن و شوهري را نمي توان يافت که به دنبال شادکامي و شيريني زندگي نباشند؛ اما عوامل بسياري دست به دست هم مي دهند و اختلافات و ناسازگاري ها را به وجود مي آورند که با آگاهي و پيش گيري به موقع از آن ها، مي توان لذت زندگي مشترک و خوشبختي را بيش از پيش احساس کرد.
برخي از آن علل و عوامل عبارتند از:
1ـ ازدواج تحميلي؛ ازدواج هايي که با فشار و اصرار والدين صورت مي گيرد، به دليل نبود عشق و علاقه لازم بين زوجين دوامي نخواهد داشت و اختلافات و ناسازگاري هاي زيادي را در پي خواهد داشت.
2ـ فريب کاري ها و وعدهاي دروغ پيش از ازدواج.
3ـ هم کفو نبودن و عدم سنخيت فرهنگي؛ زن و شوهري که از نظر سطح فرهنگ، اقتصاد، تحصيلات، دينداري، ميزان سن، علاقه ها و سليقه ها، نوع زندگي خانوادگي و ... با هم تناسب و هماهنگ نباشند، غالباً با مشکلات و تنش هاي زيادي مواجه خواهند شد.
4ـ عدم درک متقابل و آشنايي با خصوصيات يکديگر؛ عدم شناخت روحيات، علايق، طرز بينش و تفکر، خصلت ها و ويژگي هاي خاص هر يک از همسران توسط ديگري، يکي از عوامل بسيار جدي در ناسازگاري ها مي باشد.
5ـ عدم آشنايي با آئين همسر داري و توجه نکردن به وظايف و حقوق يکديگر؛
6ـ بد اخلاقي و بد رفتاري؛ بداخلاقي و پرخاشگري زن و شوهر به يکديگر، بد زباني نسبت به هم و احترام نگذاشتن آن ها به يکديگر، روابط حسنه آنها را تبديل به نزاع، درگيري و مشاجره و در نهايت جدايي مي کند.
7ـ ضعف ايمان، بي تقوايي و بي عفتي؛ ضعف ايمان و بي تقوايي موجب مسئوليت ناپذيري، گناه و بي بند و باري، رعايت نکردن عفاف و پاکدامني و در نهايت از هم گسيختگي خانواده مي شود. هوس راني، نگاه هاي آلوده، بي حجابي و بد حجابي، زندگي مختط و فساد انگيز علاوه بر حرمت شرعي، حس وفاداري به همسر را تضعيف و در نتيجه باعث بروز اختلاف و کشمکش بين زن و شوهر مي گردد.
8ـ بدبيني و سوء ظن؛ ابتلا به بيماري بدگماني، قلب انسان را تيره و تار مي کند و باعث مي شود بي جهت نسبت به اعمال و رفتار همسرش بي اعتماد شده و درباره او احتمال خيانت دهد. اين بدبيني زندگي را تلخ و موجب ناسازگاري مي شود.
9ـ توقعات و انتظارات بي جا؛ انتظار اين که همسرمان همان گونه که ما مي انديشيم و رفتار مي کنيم باشد.
10ـ عدم راستي و صداقت؛ صداقت از مهم ترين سرمايه هاي زندگي است که اگر نباشد پايه هاي آن لرزان است.
11ـ عيب جويي و مقايسه کردن همسر با ديگري؛ مقايسه کردن مرد همسرش را با زنان ديگر، باعث مي شود که امتيازات و زيبايي هاي زن خودش را نبيند و اين کار موجب حساسيت هاي منفي نسبت به همسر و سرزنش يا تحقير وي شده و تضعيف روابط، کدورت ها، عداوت ها و اختلافات را در پي خواهد داشت.
12ـ عدم تأمين نيازهاي غريزي و جنسي؛ ناخرسندي از روابط (نحوه يا ميزان) جنسي، نارضايتي از زندگي خانوادگي را در پي دارد. در بسياري از موارد، تندخويي و پرخاشگري مرد، ريشه در عدم رضايت او از رابطه جنسي با همسر دارد؛ چرا که در سايه ارضاي ميل جنسي علاوه بر تأمين نياز جسماني، فرد از لحاظ اخلاقي، فکري و رواني به آرامش مي رسد که حتي به راحتي از بعضي از ناهماهنگي ها در زندگي زناشويي که رخ مي دهد، چشم مي پوشد.
13ـ عدم توجه به آراستگي و زيبايي ظاهري و وضع لباس و آرايش نکردن زن به همسرش.
14ـ بي مهري و ابراز نکردن محبت؛ ملاط زندگي عشق و محبت است. اگر مهر و محبت در خانواده کم رنگ شود، انگيزه زندگي نيز از بين مي رود.
15ـ دخالت هاي بي جا و ناروا از طرف خانواده هاي زن و مرد و وابستگي شديد آن ها به والدينشان.
16ـ خود خواهي و انحصار طلبي؛ برخي از همسران، به خصوص زنان مي خواهند تمام اوقات، فکر و کار همسرشان را به تصاحب خود درآورند، به طوري که دوست دارند بخشي از وقت خود را به مطالعه يا ارتباط با دوستان و بستگانشان اخصاص دهند.
17ـ عدم توجه زن به نقش مديريتي مرد و عدم تبعيت و نافرماني زن از شوهر.
18ـ خسيس بودن مرد؛ بعضي از مردان با وجود مال و ثروت، مي ترسند که مبادا پولي از آن ها کم شود و براي راحتي همسر و فرزندانشان پول خرج کنند.
19ـ عدم احترام به خويشاوندان به خصوص پدر و مادر يکديگر.
20ـ بيکاري، فقر و مشکلات اقتصادي و عدم قناعت در زندگي.
21ـ عدم رعايت حال همسر به خصوص در دو زمان، الف) انعقاد نطفه تا پايان شيردهي؛ ب) عادت زنانگي (رگل).
22ـ عدم توجه زن به نقش خانه داري و فرزند پروري خود در خانه و اشتغال آن ها در بيرون از خانه.
23ـ پايين بودن سطح تحمل و عدم گذشت در زندگي؛ اگر زن و شوهري سختگير باشند و از خطاهاي يکديگر چشم پوشي نکنند، زندگي به جهنم تبديل مي شود.
24ـ عدم مديريت صحيح و نبود نظم و برنامه در زندگي، عدم توجه به مشاوره، مشارکت و سهيم بودن در زندگي، انعطاف ناپذير و خودرأيي.
25ـ معاشرت هاي نا مناسب و چشم و هم چشمي ها.
26ـ رفتارها و صفات اخلاقي زشت مثل: سخن چيني، توهين، و تحقير يکديگر، طعنه و زخم زبانها، لجاجت، حسادت و عادات نا مناسب مثل وسواس.
منابع كمكي:
1ـ محمود اکبري، زندگي شيرين، رهنمودها و داستان هاي آموزنده براي زوج هاي جوان، قم، گلستان ادب، 1383.
2ـ باقر شريف قرشي، نظام خانواده در اسلام، ترجمه لطيف راشدي، تهران، امير کبير، 1382.
3ـ ابراهيم اميني، آئين همسرداري، قم، شفق، 1380.
منبع:پایگاه اندیشه قم